یک تکه از ویکی پدیا:
ابوالفضل قدیانی (زاده ۱۳۲۴) از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و از زندانیان سیاسی و شکنجهشدگان دوران پهلوی و همچنین از زندانیان سیاسی پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) است.
وی برای اتهام تبلیغ علیه نظام به دو سال زندان و برای اتهام توهین به رهبری به سه سال زندان دیگر محکوم گردید.
یک تکه پایینتر:
ابوالفضل قدیانی، به تحمل سه سال حبس تعزیری و همچنین رونویسی از سه کتاب منتشر شده آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، محکوم شده است.
یک تکه پایینتر:
واکنش دفتر رهبر جمهوری اسلامی به حکم رونویسی از کتابها:
پس از انتشار خبر حکم رونویسی از سه کتاب، یکی از اعضای دفتر سیدعلی خامنهای گفت: «انتشار آثار مرتبط با رهبر معظم انقلاب برای آشنایی با رأی و اندیشه و نیز زندگی و سیره اخلاقی و اجتماعی معظمله است و به کارگیری آن به عنوان مجازات یک مجرم، بدسلیقگی است. دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب هیچ توصیهای به دادگاهها جهت مطالعه اجباری آثار رهبر انقلاب توسط محکومان ندارد و این کار را مغایر با اثربخشی و روح کار فرهنگی میداند.»
نمایش کوتاه بازجو در سلول قدیانی:
- نوشتی؟
- چی را؟
- جریمههایت را.
- میخوای چیکار؟
- میخوام خط بزنم.
- نه خیر ننوشتم.
- چرا ننوشتی؟
- چرا بنویسم. اینهمه سال در زندان ساواک بودم، مجبورم نکردند یک خط از روی کتاب «مأموریت برای وطنم» بنویسم.
- زندانهای ما با زندانهای شاه فرق میکنه. ما به خاطر همین فرقش انقلاب کردیم.
- نه خیر، ما انقلاب کردیم که زندانی سیاسی نداشته باشیم.
- ما هم سعیمونو میکنیم ولی هرچی اعدام میکنیم، تمامی نداره.
- البته قرار ما این بود که فقط زندانی سیاسی مسلمان نداشته باشیم!
- دیگه ما وسواس نداریم.
- نامردیه!
- حالا چرا جریمههاتو ننوشتی؟
- میدونی برادر؟ این کار مغایر با اثربخشی و روح کار فرهنگیه. یکی از اعضای دفتر آقا فرموده.
- اولاً که دفتر آقا اعضا نداره. همه این چیزا را خود آقا با لقب های جورواجور صادر میفرمایند. حضرت آقا خودشان چند نفرند، همهشان اعضای یک دفترند، که در آفرینش بهترین رهبرند.
- به هر حال من نمینویسم.
- نمیشه، قاضی حکم داده.
- بیسلیقگی کرده، آقا فرمودند.
- حالا قاضی مقیسه هم بیسلیقه شد؟
- بعله که شد. اگر سلیقه داشت دستور میداد از روی نامههای فروغ به گلستان بنویسم!
- نه! فقط کتابهای آقا را باید رونویسی کنی. اونم برای آشنایی با رأی و اندیشه و نیز زندگی و سیره اخلاقی و اجتماعی معظم له. برات خوبه. یعنی برای همه خوبه. آقا فرمودهاند از خودیها شروع کنیم. هیتلر هم از خودیها شروع کرد.
- ما که نفهمیدیم چه وقتی خودی هستیم، کی ناخودی هستیم، کی بیخودی! ولی بیخیال. من با رأی و اندیشه و نیز سیره اخلاقی و اجتماعی معظم له آشنام.
- از کجا معلوم که آشنایی؟
- از همونجا که براش نوشتم «آقای خامنهای، از سر راه این ملت مظلوم کنار بروید. لحظهای با این پرسش ساده خلوت کنید که: چه تفاوتی است میان من و حسنی مبارک، یا سرهنگ قذافی و چرا استبداد در مصر و لیبی نامبارک و مذموم است، در ایران و سوریه ستودنی است؟»
- بدبخت یعنی تو فرق مقام معظم رهبری را با حسنی مبارک و قذافی نمیدونی؟
- چرا میدونم. اونها دیگه زندانی رو مجبور نمیکردند از روی دریوریهاشون رونویس کنه!
- این نامههای مفصل را چرا برای مقام معظم رهبری مینویسی؟
- اینها ظاهرش نامه است، حقیقتش اینه که صورتحسابه! من این نامهها رو برای آشنایی ایشان با رأی و اندیشه ما اسلامزدههایی نوشتم که بقیه را قلع و قمع کردیم به خاطر ایشون، حالا خودمون داریم قلع و قمع میشیم به دستور ایشون.
بگین از روی نامههای من سه بار رونویس کنه، بیارین من خط بزنم. براش خوبه!