«مزرعه حیوانات» اولین بار در سال ۱۹۴۵ منتشر شد، درست ۷۵ سال پیش؛ اما هنوز هم مردم دنیا، ازجمله ایران، هنگام خواندن وقایع این رمان سر به تأسف تکان میدهند و اتفاقات پیرامون خود و خبرهای روزانه را با جملهجمله و سطرسطرِ این داستان بلند قیاس میکنند.
مزرعه حیوانات که جرج اورول آن را در حین جنگ جهانی دوم نوشته بود، در سال ۱۹۵۰ یکباره چنان آوازهای یافت که در مدتزمانی کوتاه به دهها زبان، و بعدها به فارسی ترجمه شد، هرچند اولین ترجمههای فارسی آن عنوان «قلعه حیوانات» را بر خود داشت.
مزرعه حیوانات داستان مزرعهای است که حیواناتش به تشویق و رهبری خوکی به نام میجر پیر علیه صاحب مزرعه، آقای جونز، شورش میکنند.
انسانها را از مزرعه بیرون میکنند و خودشان کنترل آن را به دست میگیرند و با سرکردگان خود، خوکی با نام ناپلئون و خوک دیگری با نام اسنوبال، قوانینی هم برای مزرعه حیوانات وضع میکنند.
مشکلات از همینجا شروع میشود؛ انحراف در انقلاب که با توطئه و اختلاف بین حیوانات و خوکها آغاز میشود و ناپلئون با توسل به خشونت و اعدام و سرکوب زمام امور را در دست میگیرد و اسنوبال را از مزرعه اخراج میکند.
کمکم شعارها و قوانین تغییر میکنند و ناپلئون حیوانات را در فشار و زیر سرکوب نگه میدارد و خود قوانین را نقض میکند و در انتها این رهبران انقلاب حیواناتی هستند که روی دو پا راه میروند، با انسانها پای میز قمار و شراب نشستهاند و قانون «همه با هم برابرند» را به «همه با هم برابرند، ولی بعضی برابرترند» تفسیر میکنند.
جهان سیاسی رمان
جرج اورول تحت تأثیر تجربهای که در جنگهای داخلی اسپانیا و پس از جنگ جهانی دوم کسب کرده بود و سرنوشت و تحولاتی که در جریان انقلاب کارگری روسیه و پس از آن انجام گرفت، بهویژه رانده شدن و قتل تروتسکی، متفکر و نظریهپرداز مارکسیست، در سال ۱۹۴۰ که بر روی او تأثیر بسیاری گذاشت، از سال ۱۹۴۳ طی دو سه سال به نوشتن نسخه اولیه این رمان پرداخت.
مزرعه حیوانات یکی از موفقترین آثار نمادین ادبیات و مشهورترین رمان تمثیلی دنیاست.
تحلیل انقلاب کمونیستی شوروی سابق و مراحل گذر از پرولتاریای کارگری به توتالیتاریسم و تبیین آن به سادهترین روش ممکن، یعنی افسانه پریان (fairy tale به اذعان خود نویسنده)، از درخشانترین و موثرترین روشهایی است که تا هنوز در ترمولوژی سیاسی دنیا کارکرد دارد.
چه بسیار فعالان سیاسی دنیا که مردم و جوانان را به خواندن این کتاب تشویق میکنند چرا که سمبولیسم شکلگرفته در آن فقط حکایت لنین و استالین و تروتسکی نیست و مابهازای ماجراهای آن در بیشتر حکومتهای تمامیتخواه و توتالیتر، واو به واو، تکرار میشود؛ داستانِ انگیزش به بهانه «خوابی» که میجر پیر برای حیوانات و مزرعه دیده، گرسنگی (فقر) و خشم و شورش، ابداع سرود و شعار، تدوین قوانین هفتگانه (کنایه از ده فرمان) و خیانت و انگ زدن رهبران، رأیگیریهای فرمایشی، سرکوب توسط سگان درنده، اعدام و اعترافات اجباری، و در نهایت فساد در ردههای بالا.
این حکایتها فقط برای مخاطب ایرانی آشنا نیست؛ هر نقطه دنیا که حکومت یا سیستمی ناکارآمد و دورمانده از اصل حرکت خویش مدتی بر روی کار بوده، میتواند در روند همذاتپنداری و دریافتن معناهای ارجاعی این رمان نمادین قرار گیرد.
زمانی که مزرعه حیوانات چاپ و در سراسر دنیا منتشر شد، هنوز کمتر کسی میتوانست سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی را اینطور پیشبینی کند و شکست ایده حکومت کمونیستی را وعده بدهد.
اما چیزی که در رمان واضح است و در طی سالیان نه چندان دور در کشورهایی نظیر آلمان شرقی، چکسلواکی، لهستان و به طور کلی مجموعه کشورهای موسوم به بلوک شرق مشاهده کردهایم، سرنوشت بسیاری از آنها نزدیک به آنچه در قصه مزرعه حیوانات رخ میدهد، رقم خورد.
از این رو، این رمان علاوه بر برجستگیهای ادبی و ویژگیهای تکنیکی و در گونه خود منحصربهفرد، سندی از تاریخ سیاسی دنیاست که به زبان ساده و گیرای داستان ثبت شده است.
مفهوم برابری
برابری بهعنوان مفهومی که در ادیان مختلف و در مباحث حقوق انسان و اخلاق و عدالت در حکومتهای مختلف بسیار مورد توجه قرار گرفته، از مفاهیم زیربنایی رمان است که بهگفته منتقدان، یکی از دلایل انتخاب شخصیتهای داستان در کسوت «حیوانات» انیمالیسم (animalism) است و این واقعیت که در دنیای طبیعت، حیوانات از هر گونه با هم برابرند.
بیشتر در این باره: جایزه جرج اورول برای رمان «مرد شیرفروش»به این ترتیب، جرج اورول در رمان خود وقتی از دل شعارِ برابری، نابرابری را استخراج میکند (همه با هم برابرند اما برخی برابرترند)، نوک پیکان نقد خود را به سوی تمام نظامهایی میگیرد که مدعی برابریاند.
در این میان هر نوع جامعه طبقاتی، اعم از تئوکراسی (حکومت دینی که طبقه رهبران دینی و مؤمنان را برتر میداند) تا تکنوکراسی و آریستوکراسی، را بیسرانجام میداند و در نهایت ایده جامعه بیطبقه پرولتاریا و کمونیسم را نیز دچار سرنوشتی معرفی میکند که پیش روی حیوانات مزرعه نهاده شده است؛ برابری واقعی را رها کردهاند و به لباس انسان درآمدهاند و دچار فساد و ظلم شدهاند و همدیگر را از بین میبرند.
نمادهای همارز
مزرعه حیوانات داستانی است سمبولیک (نشانهگرا، نمادگرا) که در فهم نمادهایش خواننده آشنا با تاریخ سیاسی دچار مشکل چندانی نمیشود.
در نقدها و تحلیلها و تفسیرهای بیشماری که بر این رمان نوشته شده است، نمادها تکتک اشاره به مابهازاهای بیرونی داشتهاند. خوک پیر که برای حیوانات خواب دید و با سخنرانیاش جرقه آغازین انقلاب را زد، همان لنین نظریهپرداز شوروی سابق است.
پس از او دو خوک دیگر، ناپلئون که باعث فساد و انحراف در سیستم شد که همانا استالین است و اسنوبال که نمادی از حقگویی و رانده شدن است که بیتردید نام لئون تروتسکی را یادآوری میکند.
موزز (موسی) کلاغ که جاسوس و آبزیرکاه است و موعظهگر خوبی است، اشاره نمادین به دین در داستان است، و گوسفندانی که پشت سر ناپلئون بدون آگاهی و تنها از سر تقلید کورکورانه شعار میدهند و باکسر، اسب سختکوش و فرمانبرداری که تا لحظه آخر سخت کار میکند و متعهد است، نماینده قشر کارگر است.
بنجامین، قاطری که ظاهراً عاقلترین است و با مطالعه اما منفعل و بیعمل، نماینده روشنفکری آگاه و عاقل اما در حد نظریهپرداز است. جونز صاحب مزرعه نماد حکومت پادشاهی تزاری است و فردریک همسایه نماد فاشیسم است.
برای تکتک شخصیتها و گروههای حیوانات در این داستان بهراحتی میتوان معادلی در تاریخ سیاسی و اجتماعی ملتها پیدا کرد.
شعار، سرود، تبلیغات
ساختن سرود و شعار از بارزترین نکات آشنای داستان در روند انقلاب حیوانات و بیرون راندن جونز صاحب مزرعه است؛ سرودی که حیوانات با خواندن آن تهییج شوند؛ سرودی با مضامین و مفاهیمی پذیرفتهشده مانند عدالت و برابری و کار و نان و رفاه.
پس از استقرار قدرت حیوانات در مزرعه، اولین کار تدوین قوانین جدید است:
- ۱. همه آنها که روی دوپا راه میروند، دشمناند.
- ۲. همه آنها که چهارپا یا بالدارند، دوستاند.
- ۳. هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس ندارد.
- ۴. هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت ندارد.
- ۵. هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل ندارد.
- ۶. هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد.
- ۷. همه حیوانات با هم برابرند.
اما در نتیجه رنگ باختن آرمانخواهی اولیه که ناپلئون ملک غصبی آقای جونز را برای زندگی قبول نکرده است، درنهایت به خانه آقای جونز نقل مکان میکند و لباسهای او را میپوشد، الکل مینوشد و روی تختخواب میخوابد و در قوانین دوباره تجدیدنظر میکند:
- چهارپا خوب و دوپا بهتر.
- هیچ حیوانی بیدلیل دیگری را نمیکشد.
- همه حیوانات باهم برابرند، اما بعضی برابرترند.
و در انتها تمام قوانین از روی دیوار قانون پاک میشود و تنها آخرین قانون باقی میماند که نقض برابری است.
مزرعه برقرار حیوانات، پس از ۷۵ سال
۷۵ سال از نخستین چاپ رمان مزرعه حیوانات میگذرد، اما همچنان روزآمد است و همچنان رهبران اپوزیسیون و مخالفان قدرت از داخل زندانها یا بیرون از وطن خود در بیانیهها و اعلامیههایشان مردم را به خواندن «مزرعه حیوانات» دعوت میکنند.
هنوز هم مردم دنیا، ازجمله مردم ایران، هنگام خواندن وقایع این رمان سر به تأسف تکان میدهند و اتفاقات دور و برشان و خبرهای روزانه را با جملهجمله و سطرسطرِ این داستان بلند قیاس میکنند.
بیشتر در این باره: نسخهبرداری از ۱۹۸۴ برای کنترل کاربران ایرانی شبکههای اجتماعیآنانی که روند انقلاب و شعارها و سپس فساد و انحرافی را دیدهاند که به آن دچار شده و پایههای سست و لرزانش را میبینند که با وجود بیم ویرانی همچنان از سرکوب مردم دست نمیکشد، این خیال را در ذهن میپرورانند که کاش قصه مزرعه حیوانات ادامه داشت و میشد برای این روزگار هم مابهازایی نوشت.
مزرعه حیوانات به بیشتر زبانها رایج دنیا ترجمه شده و به عنوان نمونهای عالی از گونه داستانی موفق سمبولیسم در بسیاری از دانشگاهها و مراکز آکادمیک دنیا تدریس و بررسی شده و میشود.
این کتاب در فهرست مجله تایمز میان عناوین صد کتاب قرن که باید خوانده شود قرار دارد و همینطور در بسیاری فهرستهای معتبر دیگر از برترینهای ادبی قرن.
ترجمههای بسیاری از این رمان در بازار کتاب ایران نیز به چشم میخورد، اما تازهترین و قابلاعتمادترین نسخه ترجمه احمد کساییپور است که سال ۱۳۹۳ در نشر ماهی منتشر شد و همچنان جزو پرفروشترینهای نسبی بازار کتاب است.