اقدام انتقامی ایران که مقامها و فرماندهان جمهوری اسلامی ایران پس از کشته شدن قاسم سلیمانی توسط آمریکا از آن سخن میگفتند، بامداد چهارشنبه انجام شد؛ یک حمله موشکی علیه پایگاه عینالاسد، محل استقرار نظامیان آمریکا در غرب عراق.
نه تنها تا کنون خبری از کشته شدن نظامیان آمریکا در این حمله منتشر نشده، بلکه دونالد ترامپ هم که در واکنش اولیه به این حمله در توئیتی گفته بود همه چیز خوب است، در سخنرانی فردای حمله، ضمن تهدید ایران به تشدید تحریمها تأکید کرد آمریکا آماده است صلح را در آغوش بگیرد.
در این میان سخنان وزیر خارجه ایران نیز که گفت ایران دنبال تنش بیشتر نیست، به این برداشت دامن زده که دو طرف احتمالاً درصدد کنترل و مدیریت تنش هستند و نمیخواهند، در این مقطع، درگیری نظامی موردی مستقیم با یکدیگر را ادامه دهند.
با این اوصاف به نظر میرسد که دو طرف در شرایط کنونی درصدد کنترل و مدیریت تنش هستند، هرچند میزان پایداری این وضعیت به اقدامات بعدی ایران و آمریکا و درک و احساس آنها از حرکات طرف مقابل دارد.
پس از مراسم چند روزه تشییع جنازه قاسم سلیمانی، انتظار غالب بازیگران و تحلیلگران مسائل منطقه، هم در داخل ایران و هم در سطح منطقه، احتمال نزدیک شدن به زمان واکنش انتقامی ایران بود. اظهارات مکرر رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان ارشد سپاه هم به افزایش انتظارات از جمله در بین طرفداران جمهوری اسلامی منجر شده بود. اگر جمهوری اسلامی واکنشی نشان نمیداد، احتمالاً به یأس و سرخوردگی طرفدارانش منجر میشد، اما اگر اقدام انتقامی گستردهتر از حمله موشکی به پایگاه عینالاسد هم انجام میداد، با توجه به تهدیدات دونالد ترامپ و مقامات آمریکا، احتمال دریافت ضربه سنگینتری از سوی آمریکا وجود داشت.
اکنون شواهد و قراین نشان میدهد احتمال اینکه آمریکا و ایران به سمت کنترل و مدیریت تنش حرکت کنند و از انجام اقدامات نظامی مجدد علیه یکدیگر در این مقطع خودداری کنند، بیشتر از احتمال ورود آنها به جنگ است.
بیشتر در این باره: آیا خاورمیانه با کشته شدن سلیمانی در آستانه جنگ است؟ایران و آمریکا بعد از کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی در حمله به یک پایگاه محل استقرار نظامیان آمریکا در کرکوک و سپس حمله آمریکا به مقرهای حشد الشعبی و حمله متقابل هواداران حشد الشعبی به سفارت آمریکا و، مهمتر از همه، با کشته شدن قاسم سلیمانی توسط آمریکا، در وضعیت «درگیری محدود موردی» قرار گرفته بودند، اما حالا به نظر میرسد آماده بازگشت به وضعیت پیش از درگیری محدود موردی، یعنی دوره تنش و جنگ لفظی، هستند.
معنای وضعیت کنونی این است که ایران و آمریکا به احتمال بسیار به طور غیررسمی بازی را یک-یک میدانند و دست از درگیری موردی و محدود برمیدارند و به وضعیت تنش و جنگ لفظی و اقدامات پیش از درگیری برمیگردند و وارد مرحله درگیری گستردهتر و یا جنگ کامل نمیشوند.
روشن است که اهمیت از دست دادن قاسم سلیمانی برای جمهوری اسلامی (در کنار کشته شدن ابومهدی مهندس، مهمترین فرمانده حشدالشعبی وابسته به ایران) با حملهای که به پایگاه عینالاسد انجام شد، به لحاظ نظامی و امنیتی و سیاسی یکی نیست، اما جمهوری اسلامی درصدد تلقین این احساس به طرفدارانش در درون ایران و منطقه است که با حمله موشکی ضربه نظامی بزرگی به آمریکا وارد کرده و به پرستیژ و ابهت نظامی آمریکا لطمه زده است.
این برداشت، آنچنانکه جمهوری اسلامی سعی در بزرگنمایی آن دارد، منطبق با واقعیت نیست. از بعد از جنگ ویتنام، کمسابقه است اینکه دولت و نیروهای مسلح رسمی یک کشور به خود جرئت دهد به یک پایگاه نظامی آمریکا به عنوان بزرگترین و قویترین نیروی مسلح جهان حمله کند، ولی این حمله بهگونهای انجام شده که بیشتر به نظر میرسد منظور اصلی از انجام آن فقط نفس انجام حمله و نشان دادن اراده نظام و سپاه در پاسخ به کشته شدن سلیمانی و قوی نشان دادن سپاه نزد طرفداران جمهوری اسلامی بوده است.
این حمله ممکن است در دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی، از جمله صداوسیمای و آنگونه که سپاه پاسداران گفته، ضربهای بزرگ به آمریکا تبلیغ شود، ولی واقعیت روی زمین و وضع موجود این ادعا را تأیید نمیکند.
بیشتر در این باره: چرا نمیتوان جلوی وقوع جنگ را گرفت؟حتی نوع انجام حمله موشکی ایران و نتایج آن این حدس و گمان را در افکار عمومی، از جمله در شبکههای اجتماعی، دامن زده که نوعی هماهنگی قبلی در مورد زمان و چگونگی انجام حمله موشکی با هدف جلوگیری از افزایش درگیریِ بیشتر بین ایران و آمریکا وجود داشته است.
طبیعی است که آمریکا و ایران هیچ نوع هماهنگی برای این حمله را تأیید نکردهاند و نکنند، ضمن آنکه اصولاً بعید است دو طرف رسماً و مستقیم چنین توافقی با یکدیگر انجام داده باشند. اما بنا به گفته محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، تهران حمله را به دولت عراق اطلاع داده است.
در مرحله بعد، دولت عراق نیز خبر حمله را به آمریکا رسانده و پایگاه عملاً خالی بوده است. ضمن اینکه اصولاً حمله موشکی به یک پایگاه آمریکا در چنین وضعیتی و با چنین نتایجی، با از دست دادن قاسم سلیمانی به عنوان مهمترین فرمانده سپاه پاسداران و نزدیکترین دستیار نظامی آیتالله خامنهای و بازیگر اول جمهوری اسلامی در خاورمیانه و در چالشها با آمریکا و عربستان و اسرائیل، برابری نمیکند و این بازی در مرحله فعلی با اختلاف کیفی بالا به نفع آمریکا تمام شده است.
در مجموع، حالا و با توجه به نوع و شدت حمله موشکی ایران و واکنش آمریکا به آن، احساس خطر وقوع جنگ بین دو طرف و سپس کشیده شدن آن به یک جنگ منطقهای در کوتاهمدت کاهش یافته و احتمالاً ایران و آمریکا در کوتاهمدت به وضعیت تنش و جنگ لفظی برخواهند گشت.
این وضعیت به معنای پایان تنش بین دو طرف نیست و آنها ظرفیت بازگشت فوری و آنی به وضعیت درگیری نظامی مستقیم را دارند، ولی اگر این وضعیت، یعنی تنشِ کنترل و مدیریتشده بین دو طرف برقرار بماند، به این معناست که دو طرف، حتی در اوج تنش و درگیری، در پی جنگ نیستند؛ همچنانکه مقامات ارشد سیاسی و نظامی هر دو کشور گفتهاند.