اين روزها کمتر کسی است که پشت کامپيوتر نشسته باشد و نام شبکههای اجتماعی را نشنيده باشد يا در يکی از اين شبکهها عضو نباشد. اين روزها پدر و مادرها هم عضو فيسبوک هستند. شبکههای اجتماعی چنان در زندگی اين روزهای ما رخنه کردهاند که گاه ممکن است از احوال دوستان مجازی بيشتر از احوال همسايه يا همکار يا دوستان غيرمجازی خبردار شويم.
شبکههای اجتماعی در زندگی ما نقش پررنگی پيدا کردهاند. گاه توسط شبکههای اجتماعی از تولد، مرگ، بيماری، فارغالتحصيلی، ازدواج و بسياری ديگر اتفاقات مطلع میشويم. شبکههای اجتماعی در انتخابات سال ۸۸ در بين کاربران ايرانی محبوبتر شدند.
بعضی از کاربران ايرانی پس از اعلام نتايج انتخابات رياستجمهوری و اعتراضات بعد از آن نام شبکههای اجتماعی چون توئيتر را شنيدند.
علی فتوتی، دبير سابق شاخه دانشجويان جبهه مشارکت و عضو سابق ستاد ۸۸ ميرحسين موسوی در استان فارس معتقد است پس از انتخابات سال ۸۸ در ايران، انقلابی در شبکههای اجتماعی رخ داده است.
او در توضيح اين عقيده میگويد: «شما اگر به آمارها هم نگاه کنيد تعداد کسانی که از سال ۸۸ به اينطرف از توييتر استفاده کردند و حتی با توجه به تمام محدوديتها و فيلترينگ از فيسبوک و شبکههای اجتماعی ديگر استفاده میکنند، میبينيد که آمار رو به رشد است و روند منفی نداشته است. اگر به اتفاقاتی هم که در آن برهه زمانی خاص افتاده نگاه کنيد میبينيد که چه خبرگزاریها و چه مردم عادی و چه کسانی که به نوعی در برنامهريزی آن حرکتها نقش داشتند، ابزار اولشان توئيتر و بعد فيسبوک بود. ما عوض شدن نقش شبکههای اجتماعی از سرگرمی به ابزار کاربردی در دست فعالان را ديديم .»
علی فتوتی، دبير سابق شاخه دانشجويان جبهه مشارکت و عضو سابق ستاد ۸۸ ميرحسين موسوی در استان فارس معتقد است پس از انتخابات سال ۸۸ در ايران، انقلابی در شبکههای اجتماعی رخ داده است.
او در توضيح اين عقيده میگويد: «شما اگر به آمارها هم نگاه کنيد تعداد کسانی که از سال ۸۸ به اينطرف از توييتر استفاده کردند و حتی با توجه به تمام محدوديتها و فيلترينگ از فيسبوک و شبکههای اجتماعی ديگر استفاده میکنند، میبينيد که آمار رو به رشد است و روند منفی نداشته است. اگر به اتفاقاتی هم که در آن برهه زمانی خاص افتاده نگاه کنيد میبينيد که چه خبرگزاریها و چه مردم عادی و چه کسانی که به نوعی در برنامهريزی آن حرکتها نقش داشتند، ابزار اولشان توئيتر و بعد فيسبوک بود. ما عوض شدن نقش شبکههای اجتماعی از سرگرمی به ابزار کاربردی در دست فعالان را ديديم .»
محمود عنايت، پژوهشگر مسايل اينترنتی اما معتقد است که آنچه پس از انتخابات سال ۸۸ در ايران رخ داد انقلاب شبکههای اجتماعی و بويژه توييتر نبود: «من نافی اين نيستم که شبکههای اجتماعی نقشی ايفا نکردند. به نظر من همه آنها نقش ايفا کردند اما توييتردر سال ۸۸ يکی دو سالی بود که مطرح شده بود و شبکه اجتماعی نوپايی بود. يکسری عواملی باعث شد توييتر خيلی مطرح شود. يکسری پژوهشهای مختلفی بعدها انجام شد و نشان داد که توييتر نقشی که ما فکر میکرديم را ايفا نکرد. توييتر يک رسانه نوپايی بود و تازه کارش را شروع کرده بود و يک انرژی در اطراف آن بود و همه فکر میکردند که چطور ميشود از آن استفاده کرد. توييتر يک پلی شد بين ايرانیهای خارج از کشور و ايرانیهای داخل کشور و رسانههای خارجی. کسانی که آن زمان در توييتر خيلی مطرح شدند کسانی بودند که خارج از ايران بودند و خبرهای ايران را میخواندند و آنها را توييت میکردند.»
شهروند خبرنگار
پديدهای که بهدنبال اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ در ايران به شدت رشد کرد و قدرت گرفت، پديده شهروند خبرنگار بود. شهروند خبرنگار کسی است که خبرنگار نيست و تنها در صحنه حضور دارد و آنچه روی داده را ثبت میکند.
در سال ۸۸ و پس از آنکه خبرنگاران خارجی از ايران اخراج شدند، روزنامهها و خبرگزاریها بدليل سانسور قادر به خبررسانی نبودند و وبسايتهای خبری از فعاليت منع شدند، شهروند خبرنگاران تنها کسانی بودند که در غياب خبرنگاران حرفهای از آنچه در خيابانهای تهران و ديگر شهرها رخ میداد ديگران را مطلع میکردند.
شهروند خبرنگاران برای اطلاعرسانی از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند. تاثيرگذار ترين اتفاقی که توسط شهروند خبرنگاران ثبت شد، انتشار ويديوی کشتهشدن ندا آقاسلطان بود. اين ويديو بسرعت در دنيا تکثير شد و همه نگاهها را متوجه خود کرد. پيش از انتخابات سال ۸۸ هم پديده شهروند خبرنگار در ايران وجود داشت اما اين پديده در سال ۸۸ شدت گرفت.
در سال ۸۸ و پس از آنکه خبرنگاران خارجی از ايران اخراج شدند، روزنامهها و خبرگزاریها بدليل سانسور قادر به خبررسانی نبودند و وبسايتهای خبری از فعاليت منع شدند، شهروند خبرنگاران تنها کسانی بودند که در غياب خبرنگاران حرفهای از آنچه در خيابانهای تهران و ديگر شهرها رخ میداد ديگران را مطلع میکردند.
شهروند خبرنگاران برای اطلاعرسانی از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند. تاثيرگذار ترين اتفاقی که توسط شهروند خبرنگاران ثبت شد، انتشار ويديوی کشتهشدن ندا آقاسلطان بود. اين ويديو بسرعت در دنيا تکثير شد و همه نگاهها را متوجه خود کرد. پيش از انتخابات سال ۸۸ هم پديده شهروند خبرنگار در ايران وجود داشت اما اين پديده در سال ۸۸ شدت گرفت.
علی فتوتی، دبير سابق شاخه دانشجويان جبهه مشارکت و عضو سابق ستاد ۸۸ ميرحسين موسوی در استان فارس: «بعد از اينکه انتخابات برگزاد و روزهای بعد از آن استفاده از شبکههای اجتماعی معنای ديگری گرفت. تقريبا عمده اطلاعرسانی در رابطه با يک تظاهرات يا ميتينگ خاص توسط شبکههای اجتماعی انجام میشد.»
محمود عنايت درباره پديده شهروند خبرنگار و نقش آن در انتخابات سال ۸۸ میگويد: «در آن زمان ميزان دسترسی به گوشیهای هوشمند تلفن يا اسمارت فونها خيلی بيشتر شده بود. کشته شدن ندا آقاسلطان مورد خيلی مشخص و واضحی بود. اتفاقات روز عاشورا که ماشين پليس از روی يک نفر رد شد از لحظات تاريخی گزارشهای شهروندی در داخل ايران بود. گزارشهای شهروندی هميشه و در همه جا میتواند اتفاق بيفتد آنچه مهمش میکند فضای سياسی است. من شهروند بايد حس کنم که اين وظيفه من است که اتفاقی که میافتد را بايد آن را ضبط کنم و برای يک جايی بفرستم.شهروند خبرنگار بايد تلنگر خيلی بيشتری از يک روزنامهنگار عادی بخورد که اتفاقی را گزارش کند.»
اما پديده شهروندخبرنگار مشکلاتی هم دارد. در زمان انتخابات سال ۸۸ و اعتراضهای پس از آن تعدادی ويديو از تظاهرات در ايران منتشر شد که شايد مربوط به همان روز انتشار نبودند. هر شهروندخبرنگاری نمیتواند منبع خبری معتبری بهحساب بيايد و اين پديده با همه امتيازاتش میتواند با بیدقتی و انحراف از مسير خود به مشکلات بزرگی بينجامد.
علی نیکویی، پژوهشگر اینترنت و مسوول آیتی سایت مدرسه عرصه سوم: « آن زمان تازه فيسبوک فيلتر شده بود و عمده فعاليت ما در شبکههای اجتماعی از طريق فيسبوک صورت میگرفت. ما با استقبالی روبهرو شديم که انتظارش را نداشتيم.»
علی فتوتی، درباره نقش شبکههای اجتماعی در اطلاعرسانی و شکلدهی به اعتراضها میگويد: «بعد از اينکه انتخابات برگزار شد و روزهای بعد از آن استفاده از شبکههای اجتماعی معنای ديگری گرفت. تقريبا عمده اطلاعرسانی در رابطه با يک تظاهرات يا ميتينگ خاص توسط شبکههای اجتماعی انجام میشد. من خودم در شيراز که فعاليت میکردم همين استفاده را از شبکههای اجتماعی داشتم.»
علی نيکويی، پژوهشگر اينترنت و مسئول فنآوری اطلاعات سایت مدرسه عرصه سوم، هم درباره تجربياتش در استفاده از شبکههای اجتماعی برای ساماندهی اعتراضات میگويد: «دقيقاً اولين پنجشنبه بعد از انتخابات يعنی ۲۷ خرداد سال ۸۸ يکروز قبل از سخنرانی معروف آقای خامنهای در نماز جمعه ما يک تظاهراتی را در شيراز شکل داده بوديم که برای مراسم سوم کشته شدن چند نفر در اعتراضها به نتايج انتخابات بود. فراخوان ما در سه قسمت بود. يک اساماس بود که شبکه گستردهای نداشتيم که از طريق اساماس تعداد زيادی را دعوت کنيم. دوم نقل زبانی بود که آن هم زياد تاثيرگذار نبود و سوم اينکه چند نفر بودند که در شبکههای اجتماعی تبليغ میکردند. آن زمان تازه فيسبوک فيلتر شده بود و عمده فعاليت ما در شبکههای اجتماعی از طريق فيسبوک صورت میگرفت. ما با استقبالی روبهرو شديم که انتظارش را نداشتيم.»
شبکههای اجتماعی محيط مساعدی را برای مشارکت افراد در جامعه مجازی، برقراری روابط، آگاهی از خبرها و اتفاقات ايجاد میکنند.
حضور مسئولان و حاميان نامزدها در شبکههای اجتماعی
باوجود اينکه شبکههای اجتماعی مثل فيسبوک و توئيتر در ايران فيلتر هستند، اين روزها تعداد زيادی از مقامهای جمهوری اسلامی در شبکههای اجتماعی حضور دارند. برای آيتالله خامنهای در فيسبوک، اينستاگرام و توييتر حساب کاربری ساخته شده است. تعداد زيادی از داوطلبان شرکت در انتخابات رياستجمهوری هم جديدا به شبکههای اجتماعی پيوستهاند.
محمود عنايت، درباره حضور مقامهای جمهوری اسلامی در شبکههای اجتماعی به راديو فردا میگويد: «شبکههای اجتماعی يک واقعيت رسانهای هستند و نمیشود آنها را انکار کرد. مثلا دفتر آقای خامنهای که در فيسبوک يا توييتر يا اينستاگرام حساب کاربری دارد. اينها فضاهای مطرح رسانهای هستند در دنيای امروز. اگر کسی بگويد در فيسبوک نمیخواهد حضور داشته باشد مثل اين است که بگويد به روزنامه يا تلويزيون اعتقادی ندارد. دليل حضور مسوولان در شبکههای اجتماعی اين است که به اهميت آن پی بردهاند اما نمیخواهند سختگيری هم نکنند تا همه در آن حضور داشته باشند.»
محمود عنايت، درباره حضور مقامهای جمهوری اسلامی در شبکههای اجتماعی به راديو فردا میگويد: «شبکههای اجتماعی يک واقعيت رسانهای هستند و نمیشود آنها را انکار کرد. مثلا دفتر آقای خامنهای که در فيسبوک يا توييتر يا اينستاگرام حساب کاربری دارد. اينها فضاهای مطرح رسانهای هستند در دنيای امروز. اگر کسی بگويد در فيسبوک نمیخواهد حضور داشته باشد مثل اين است که بگويد به روزنامه يا تلويزيون اعتقادی ندارد. دليل حضور مسوولان در شبکههای اجتماعی اين است که به اهميت آن پی بردهاند اما نمیخواهند سختگيری هم نکنند تا همه در آن حضور داشته باشند.»
علی فتوتی، سردبير سايت مدرسه عرصه سوم، هم میگويد شرايط نسبت به چهار سال پيش و انتخابات گذشته تغيير کرده و مقامهای جمهوری اسلامی هم به قدرت شبکههای اجتماعی پی بردهاند: «الان همه به نقش و اثرگذاری اين شبکههای اجتماعی در بين رای دهندگان آگاه هستند. هم از طرف حکومت و هم از طرف کسانی که میخواهند وارد اين مبارزه شوند. نمونهاش روز پنجم و آخر ثبتنام کانديداها بود و همه در فيسبوک يا توييتر از آمدن هاشمی و مشايی و ثبتنام در انتخابات حرف میزدند.»
محمود عنایت، پژوهشگر اینترنت: «اعمال محدوديت بيشتر بر روی اينترنت قبل يا بعد از انتخابات وابستگی مستقيم به فضای سياسی داخل ايران دارد.»
فيلتر و پارازيت
از اواسط ارديبهشتماه سال جاری دسترسی به فيلترشکنها و ویپیانها با اختلال شديد روبهرو شد. به گزارش وبسايت خبرآنلاين با وجود اينکه رييس سازمان فناوری اطلاعات هفته گذشته گفته بود نزديک شدن زمان انتخابات هيچ نقشی در کاهش سرعت اينترنت ندارد، تعدادی از کاربران ايرانی معتقدند اختلال اخير در اينترنت ربط مستقيمی به نزديکشدن به انتخابات رياستجمهوری داشت.
محمود عنايت، اما میگويد اعمال محدوديت بر اينترنت در زمان انتخابات پيشرو بيشتر و شديدتر خواهد شد: «اعمال محدوديت بيشتر بر روی اينترنت قبل يا بعد از انتخابات وابستگی مستقيم به فضای سياسی داخل ايران دارد. و اگر مسوولان حس کنند انتخابات به نحوی پيش خواهد رفت که کنترل برايشان سخت خواهد بود و اگر کسانی در بين کانديداها هستند که مسير انتخابات را از آنچه درنظر گرفته شده خارج کنند، اولين کنترلی که بيشتر اعمال خواهد شد کنترل بر اينترنت است. ما به احتمال خيلی زياد پارازيت را بطور شديدتری در ماهوارهها خواهيم ديد. به علاوه همه کنترلهايی که بر رسانههای ديگر مثل روزنامهها هميشه اعمال میشده.»
انتخابات دهم رياستجمهوری اولين و گستردهترين حضور شبکههای اجتماعی در عرصه سياست در ايران بود. هنوز مشخص نيست اين شبکهها در انتخابات پيشرو چه نقشی ايفا خواهند کرد اما از هماکنون کاربران زيادی در اين شبکهها مشغول بحث، تبادل نظر و تبليغ برای کانديدای موردنظر خود هستند.