تجاوز و قتل و حمله و مزاحمت؛ اینها فقط در راههای دور افتاده یا روستاها و شهرهای دور از مرکز نیست که اتفاق میافتد. در تهران، وسط شهر تهران، میان آنهمه بزرگراههای پیچ در پیچ در قلب پارک طالقانی، پارک عمومی که مخاطب گستردهای دارد هم اتفاقهایی از این دست میافتد.
حالا هم خبرگزاری مهر از حمله شبانه اراذل و اوباش به شهروندان در این پارک خبر میدهد.
پارکی در میان دو بزرگراه پر رفت و آمد «حقانی» و «مدرس» و از همه مهمتر در مجاورت پایگاهی از پایگاههای نیروی انتظامی.
امنیت اجتماعی در ایران چه معنی دارد؟ تهران که به فضای پلیسی مشهور است و نیروی انتظامی که دستکم یک روز در میان از حضور در میدانهای شهر و برخورد با بدحجابی و بدپوششی خبر میدهد، چگونه چنین جنایتهایی را در قلب خود نگه میدارد؟
آیا قانونی برای تضمین امنیت اجتماعی شهروندان در ایران وجود دارد؟
رسول نفیسی، جامعهشناس میگوید: «اصولا قانون دستخوش تعبیراتی شده که این تعبیرات غیرقانونی است. در نتیجه وقتی که شما سیطره قانون ندارید این در تمامی ابعاد جامعه خودش را نشان میدهد.»
پارک خبرساز طالقانی که تعدادی از شهروندان به خبرگزاری مهر گفتهاند فضای آن وحشت شبانه خانوادهها را سبب شده، این روزها در حالی حوادث تلخ را در دل خود پنهان میکند که حاضران در پارک میگویند حضور پلیس در این تفرجگاه عمومی بسیار کم رنگ است.
این اولین بار نیست که این پارک خبرساز میشود. پیشتر، در سال ۱۳۸۴ کشف جسد زنی جوان در این پارک آن را در مرکز خبرها قرار داد. زن جوانی که جسد بیجانش با طناب از یکی از درختان پارک آویزان شده بود. بعدها در سال ۱۳۸۸ و در حالی که هنوز هم قاتل این پرونده پیدا نشده بود، پرونده دیگری در پارک طالقانی باز شد؛ مردی که در تحقیقات روشن شد که خودش را مامور پارک معرفی میکرده، به تعداد زیادی از زنان و دختران در این پارک تجاوز کرده بود.
موارد متعدد سرقت و زورگیری و آزار و اذیت از پارک طالقانی در طول این سالها گزارش شده و اول اردیبهشت ماه سال گذشته هم دختر دانشجویی در این پارک به قتل رسید.
حالا در آخرین پرده این پرونده هم این طور که خبرگزاریهای ایران گزارش دادهاند، خانوادههایی که در پارک بودهاند جمعه گذشته با حمله و هجوم شبانه اراذل و اوباش روبهرو شدهاند؛ حمله به مردم و آسیب رساندن به اتومبیلهای شخصی آنها و بعد هم فرار.
رسول نفیسی، جامعهشناس، از الویتبندیهای حکومت در تعریف و تامین امنیت اجتماعی میگوید. الویتهایی که تامین امنیت را بیشتر در برخورد با آنچه حکومت «بدپوششی یا
بدحجابی» میخواند، خلاصه کرده است:
«الویتهایی که دولت میدهد مهم است. الان الویتی که ما میبینیم سه هفته یا چهار هفته است که در موردش صحبت میکنند این است که چه جور با بدحجابی در تابستان برخورد کنند؟
یعنی واقعا این مسئله یک چیز شگفت آوری است. این شده است الویت نیروی انتظامی.
ولی در کنار این مسائل عمده اجتماعی دارد بیداد میکند. مسائلی همچون تجاوز به عنف است که میبینیم در تهران، در لرستان و در شهرهای دیگر گزارش میشود. در کنار اینها مسائلی را میبینیم که نشان میدهد بیقانونی در جامعه ایران به یک حد غیر قابلباور رسیده است.»
خیلیها این روزها از جامعه ناامن و یا حتیگاه بیگانه با اخلاق، جامعه آسیبدیده و آسیبرسان در ایران حرف میزنند.
حسین قاضیان، جامعهشناس، یکی از آنهاست: «جامعه ما به یک جامعه وحشتناکی برای زیستن و زندگی کردن بدل شده است. ازدروغهای ساده و روزمره معمولی بگیرید تا رقابت و نزاع بر سر هر منبعی که فکر کنید در جامعه ما ارزشی دارد. همه اینها وضعیتی را در جامعه به وجود آورده است که امنیت و رفاه و آزادی و معنویت و اخلاق شکلی رو به زوال و انحطاط پیدا کرده است. این همان چیزی است که در جامعه ما تولید وحشت میکند و این وحشت در طول زمان در شریانهای جامعه پخش شده و به همین حاطر ما را اذیت نمیکند؛ چرا که پخش شده و آرام آرام در زیست و زندگی ما وارد شده و ما نمیدانیم در چه جامعه جهنمی زندگی میکنیم. همه ما داریم به همدیگر آسیب میزنیم و آسیب میبینیم.»
قتل، تجاوز و حمله و زورگیری؛ اتفاقهایی در قلب پایتخت. جایی نزدیک پایگاه دائمی نیروی انتظامی تهران بزرگ.
حالا هم خبرگزاری مهر از حمله شبانه اراذل و اوباش به شهروندان در این پارک خبر میدهد.
پارکی در میان دو بزرگراه پر رفت و آمد «حقانی» و «مدرس» و از همه مهمتر در مجاورت پایگاهی از پایگاههای نیروی انتظامی.
امنیت اجتماعی در ایران چه معنی دارد؟ تهران که به فضای پلیسی مشهور است و نیروی انتظامی که دستکم یک روز در میان از حضور در میدانهای شهر و برخورد با بدحجابی و بدپوششی خبر میدهد، چگونه چنین جنایتهایی را در قلب خود نگه میدارد؟
آیا قانونی برای تضمین امنیت اجتماعی شهروندان در ایران وجود دارد؟
رسول نفیسی، جامعهشناس میگوید: «اصولا قانون دستخوش تعبیراتی شده که این تعبیرات غیرقانونی است. در نتیجه وقتی که شما سیطره قانون ندارید این در تمامی ابعاد جامعه خودش را نشان میدهد.»
Your browser doesn’t support HTML5
پارک خبرساز طالقانی که تعدادی از شهروندان به خبرگزاری مهر گفتهاند فضای آن وحشت شبانه خانوادهها را سبب شده، این روزها در حالی حوادث تلخ را در دل خود پنهان میکند که حاضران در پارک میگویند حضور پلیس در این تفرجگاه عمومی بسیار کم رنگ است.
این اولین بار نیست که این پارک خبرساز میشود. پیشتر، در سال ۱۳۸۴ کشف جسد زنی جوان در این پارک آن را در مرکز خبرها قرار داد. زن جوانی که جسد بیجانش با طناب از یکی از درختان پارک آویزان شده بود. بعدها در سال ۱۳۸۸ و در حالی که هنوز هم قاتل این پرونده پیدا نشده بود، پرونده دیگری در پارک طالقانی باز شد؛ مردی که در تحقیقات روشن شد که خودش را مامور پارک معرفی میکرده، به تعداد زیادی از زنان و دختران در این پارک تجاوز کرده بود.
موارد متعدد سرقت و زورگیری و آزار و اذیت از پارک طالقانی در طول این سالها گزارش شده و اول اردیبهشت ماه سال گذشته هم دختر دانشجویی در این پارک به قتل رسید.
حالا در آخرین پرده این پرونده هم این طور که خبرگزاریهای ایران گزارش دادهاند، خانوادههایی که در پارک بودهاند جمعه گذشته با حمله و هجوم شبانه اراذل و اوباش روبهرو شدهاند؛ حمله به مردم و آسیب رساندن به اتومبیلهای شخصی آنها و بعد هم فرار.
رسول نفیسی، جامعهشناس، از الویتبندیهای حکومت در تعریف و تامین امنیت اجتماعی میگوید. الویتهایی که تامین امنیت را بیشتر در برخورد با آنچه حکومت «بدپوششی یا
بدحجابی» میخواند، خلاصه کرده است:
«الویتهایی که دولت میدهد مهم است. الان الویتی که ما میبینیم سه هفته یا چهار هفته است که در موردش صحبت میکنند این است که چه جور با بدحجابی در تابستان برخورد کنند؟
یعنی واقعا این مسئله یک چیز شگفت آوری است. این شده است الویت نیروی انتظامی.
ولی در کنار این مسائل عمده اجتماعی دارد بیداد میکند. مسائلی همچون تجاوز به عنف است که میبینیم در تهران، در لرستان و در شهرهای دیگر گزارش میشود. در کنار اینها مسائلی را میبینیم که نشان میدهد بیقانونی در جامعه ایران به یک حد غیر قابلباور رسیده است.»
خیلیها این روزها از جامعه ناامن و یا حتیگاه بیگانه با اخلاق، جامعه آسیبدیده و آسیبرسان در ایران حرف میزنند.
حسین قاضیان، جامعهشناس، یکی از آنهاست: «جامعه ما به یک جامعه وحشتناکی برای زیستن و زندگی کردن بدل شده است. ازدروغهای ساده و روزمره معمولی بگیرید تا رقابت و نزاع بر سر هر منبعی که فکر کنید در جامعه ما ارزشی دارد. همه اینها وضعیتی را در جامعه به وجود آورده است که امنیت و رفاه و آزادی و معنویت و اخلاق شکلی رو به زوال و انحطاط پیدا کرده است. این همان چیزی است که در جامعه ما تولید وحشت میکند و این وحشت در طول زمان در شریانهای جامعه پخش شده و به همین حاطر ما را اذیت نمیکند؛ چرا که پخش شده و آرام آرام در زیست و زندگی ما وارد شده و ما نمیدانیم در چه جامعه جهنمی زندگی میکنیم. همه ما داریم به همدیگر آسیب میزنیم و آسیب میبینیم.»
قتل، تجاوز و حمله و زورگیری؛ اتفاقهایی در قلب پایتخت. جایی نزدیک پایگاه دائمی نیروی انتظامی تهران بزرگ.