- آنطور که مسئولان میگویند، بحران آب در کشور آنقدر جدی شده که مذاکرات برای وارد کردن آب از تاجیکستان به ایران شروع شده است. اما این روش چه مشکلات زیستمحیطی را به دنبال خواهد داشت؟ آیا تضمینی وجود دارد که با این میزان هزینه برای انتقال آب از مرز افغانستان، در آینده مشکلی پیش نیاید؟
- وضعیت نگهداری و مراقبت از حیوانات در سیرکهای ایران یکی از نگرانیهای جدی برخی از طرفداران حقوق حیوانات است. در تازهترین مورد یک سیرک در تبریز به دلیل نگهداری در قفسهای تنگ و کوچک و شرایط سلامت خرس و شیر و میمونها، از داشتن حیوان محروم شد.
این دو موضوع را در یک خانه، یک زمین ۳۳ در مجله محیط زیست رادیو فردا مطرح کردهایم که پنجشنبهها ساعت ۱۸:۳۰ دقیقه به وقت تهران پخش میشود.
Your browser doesn’t support HTML5
مذاکرات برای واردات آب از تاجیکستان، که هیچ مرز مشترکی با ایران ندارد، شروع شده است. آنطور که برخی مسئولان میگویند قرار است گاز بدهیم و آب بگیریم. البته گفته شده که مطالعات فنی و اقتصادی و زیستمحیطی این طرح زمانبر است اما حمید چیتچیان، وزیر نیرو اعلام کرد اگر نیاز ایران به آب جدیتر شود، با وجود وابستگی که به دنبال این واردات خواهد آمد، این کار انجام خواهد شد. این واردات از راه افغانستان خواهد بود. راهی که به گفته علی فراستی، مدیر بخش حفاظت محیط زیست در شهرداری کالاباسس در شمال لسآنجلس که روی موضوع انتقال آب پژوهش کرده، انتقال آب از بیرون ایران را اصلا علمی و کاربردی نمیداند:
«این یک طرح غیرکارشناسی و غیراقتصادی است. عملیشدن این طرح احتیاج به پمپکردن آب و عبور از کوههای بلند دارد و این آب با هزینه بسیار گرانی به ایران میرسد. هیچ مطالعات کارشناسی و تخصصی روی این کار انجام نشده. به نظر میرسد یک تصمیم سیاسی است. چه تضمینی هست که آبی که قرار است از تاجیکستان بیرون برود و از افغانستان عبور کند در آینده ایران را دچار مشکل نکند و این آب را قطع نکنند. همیشه در مورد آب هیرمند مشکل داشتیم و نهایتاً به آنجایی رسیده که دریاچه هامون در حال خشک شدن است و ۳۰۰ روستا خشک شدهاند. ما نمیتوانیم امنیت آبمان را متکی به همسایگانی کنیم که در ۳۰ -۴۰ سال گذشته نشان دادند که نه پایداری اقتصادی دارند و نه ثبات سیاسی.»
موضوع واردات آب از تاجیکستان تازه نیست. مجید نامجو، وزیر نیرو در دولت احمدینژاد در بهار ۱۳۹۱ امضای یک موافقتنامه بین ایران، تاجیکستان و افغانستان را مطرح کرده بود. موضوعی که انتقادات زیادی را در پی داشت و حالا با بالاگرفتن مساله کمبود آب در کشور که باعث جیرهبندی آب در برخی شهرهای ایران شده، جدیتر مطرح شده است. علی فراستی که دکترای ژئوپولتیک دارد و به گفته خود کار کردن روی موضوع کمبود آب در لس آنجلس یکی از فعالیتهای روزمرهاش است، میگوید این طرح فقط یک مسکن موقت و ناکارآمد برای برخی شهرهاست که فقط شرایط آب مصرفی مردم را حل میکند، در حالیکه مشکل جای دیگری است:
«این آب تنها میتواند بخشی از نواحی مرزی در خراسان شمالی را تغذیه کند. اگر قرار است این آب برای کشاورزی استفاده شود، کشاورزی مقرون به صرفه نخواهد بود. اگر برای صرفاً آب آشامیدنی است که اصلاً مشکل ایران، آب آشامیدنی نیست، چون ۹۰ درصد آب مصرفی ایران در کشاورزی است. تنها ۱۰ درصدش در شهرها و برای آب آشامیدنی مصرف میشود. این رد گم کردن است که ما تمام فشار را بیاوریم روی شهرها بگذاریم. صرفاً یک مانور تبلیغاتی است. مشکل آب ایران مشکل آب کشاورزی است که ۶۵ درصد آن هدر میشود.»
صرفهجویی مردم در مصرف آب یک راهحل مقطعی و کوتاهمدت است
مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران به مشترکانی که مصرف آب آنها ۵۰ تا ۲۰۰ متر مکعب است یک ماه فرصت داده تا الگوی مصرف مورد نظر را رعایت کنند وگرنه جریمههایی مثل قطعی آب چند ساعته و دائمی در انتظار آنها خواهد بود. این هشدارها از زمستان سال ۹۲ آغاز شد. از زمانی که مسئولان یک تابستان بیآب و بحران خشکسالی در ایران را گوشزد میکردند و از مصرفکنندگان میخواستند از همان زمستان، در مصرف آب صرفهجویی کنند. اما علی فراستی در آمریکا میگوید، صرفهجویی مردم یک راهحل مقطعی است:
«جدای از مسئله صرفهجویی باید یک تامین آب درازمدت را در نظر گرفت ولی تامین آبی که بخواهد با پمپاژ آب و استفاده از برق بشود مطلقاً مقرون به صرفه نیست. اگر مردم عادی را مصرفکننده آب را در نظر بگیریم، به نظر بنده از زمانی که الگوی زیست مردم ایران از خانههای مسکونی تکی با حوض و استخر و این چیزها تبدیل شده به آپارتماننشینی، خودش باعث کاهش سرانه مصرف آب شده. اگر منظور از مصارف شهری با آب و پارکها و صنایع هستند، آن موضوعی است که شهرداریها و استانداریها باید رعایت کنند.»
مدیران وزارت نیرو هشدار داده بودند که ۱۲کلانشهر ایران در خطر جیرهبندی قرار دارند و در فروردین ماه امسال هم برخی از نمایندگان مجلس هم این مشکلات را از چشم وزیر نیرو دیدند، به او اخطار دادند و خواستار استیضاح وزیر نیرو شدند.
از دید این کارشناس محیط زیست در آمریکا مشکلات آب در ایران به عوامل دیگری وابسته است. عواملی که مسئولان یا نمیبینند یا به دلایلی راهی برای حل این مشکلات پیدا نمیکنند:
«دو مشکل در شهرها وجود دارد. یکی مسئله لولههای قدیمی آب است که خیلی از اینها فرسوده شدهاند و آب از آنها نشت میکند و بخشی از آب آشامیدنی که تصفیه شده است به دلیل فرسودگی شبکههای آبرسانی داخل شهرها هدر میشود و مسئله دوم بازیافت پساب آبی است که از خانهها و کارخانهها و مدارس و ادارات میآید و وارد سیستم فاضلاب میشود. گسترش شبکههای فاضلاب شهری و بازیافت آب میتواند کمک قابل توجهی به آبی کند که در باغها و پارکها و مصارف صنعتی استفاده میشود.»
ایران بر اساس نقشه جغرافیاییاش در منطقهای خشک و کمباران واقع شده. هرچند که گفته میشود ایران در گذشته زمستانهای پرباری داشته اما بحران آب به جایی رسیده که مسئولان دولتی میگویند با کاهش بارندگی در سالهای اخیر، بحران کمآبی در کشور شدیدتر هم خواهد شد.
حیوانآزاری در سیرکها؛ شیر و خرس با دندانهای کشیده
شیر مادهای که بیماریهای پوستی و دندانهای کشیده در یک قفس کوچک و تنگ با خرسی که لابهلای ادرارش شب را روز میکند، از جمله حیواناتی هستند که مردم را سرگرم میکنند. از حیواناتی در سیرکی که از کرمانشاه به تبریز رفته بود تا در باغ ائل گؤلی مردم را بخندانند و سرگرم کنند.
سرگرمی این تماشاگرانی که شاید نمیدانستند، پشت صحنه این نمایش با حیوانات بین غل و زنجیر چیست، زیاد طول نکشید. چون چند فعال حقوق حیوانات خودشان را به این پشت صحنه رساندند و شرایط را در رسانهها و فضاهای اجتماعی مطرح کردند. از ژیلا پورایرانی، فعال حقوق حیوانات در تبریز بشنویم که پیگیر این موضوع بوده:
«حیوانات در قفسهای فوقالعاده غیراستاندارد و کوچک نگهداری میشدند. شیری که برای سیرک آورده بودند، شرایط نامطلوبی داشت؛ قفسش فوقالعاده کوچک بود. میمونها هم همین شرایط را داشتند. در قفس فوقالعاده کوچک در حالی که نمیتوانستند تکان بخورند. خرس هم که شرایطش بدتر از همه بود و پشت یک وانت نیسان نگهداری میشد که شبیه قفس درست کرده بودند و روی ادرار و مدفوع خودش نشسته بود. دندانهای شیر را کشیده بودند و تیزی دندانهایش را گرفته بودند. خرس اصلاً دندانی نداشت که خودشان میگفتند به علت پیری است. ولی اگر دلیلش پیری بود حداقل یک یا دو دندان حیوان میماند. میمونها هم بدون هیچ قلادهای با زنجیر بسته شده بودند. به جای زنجیر و قلاده، به آنها قفل زده بودند.»
هر چند که یگان حفاظت سازمان محیط زیست تبریز خودش را به این سیرک رساند. این سیرک با دستور مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی تعطیل و برچیده شد. حیوانات به تهران فرستاده شدند تا درمان شوند و این سیرک دیگر اجازه داشتن حیوانات را ندارد. اما این فقط یک نمونه از حیوانآزاری در یک سیرک در کشور است. در اردیبهشتماه ۹۳ بود که طرفداران حقوق حیوانات از ۳۰ قلاده شیر آفریقایی عکسهایی را منتشر کردند که در یک قفس دو متری از بیجایی و بیامکاناتی روی هم خوابیده بودند. سیرکی در قشم دارنده این شیرهای خسته و بیحالی بود که بیانگیزه و افسرده روی هم تلنبار شده بوند تا برای حرکات نمایشی و سرگرم کردن مردم آماده شوند. مسئولان با انتشار این عکسها و فیلمهایی که تلاشگران حقوق حیوانات پیاش را گرفته بودند، گفتند، این سیرک بدون گرفتن مجوز از سازمان و اداره کل مربوطه وارد جزیره قشم شده و حیوانات زیر نظر دامپزشکی نبودهاند. این سیرک با بزرگکردن قفسها و کشیدن دستی به شرایط نگهداری حیوانات مجوز گرفت و به استان البرز رفت.
هرچند که به گفته برخی فعالان حقوق حیوانات، اگر فردی، یک گونه وحشی را آزار دهد یا بکشد و یا محدود کند طبق ضوابط باید ضرر و زیان وارد شده به طبیعت را بپردازد و دادگاه آن فرد را جریمه خواهد کرد اما این مسئله همچنان در کشور ادامه دارد. موضوعی که ژیلا پورایرانی که موسس پناهگاه حیوانات پردیس در تبریز است، میگوید رفتارهایی که از سیرکداران میبیند، به زاویه نگاه آنها به حیوانات مرتبط است:
«متاسفانه این افراد فکر نمیکنند که حیوان را آزار میدهند. به هرحال بیشتر به شکل مادی به قضیه نگاه میکنند و اصلاً هیچ ایرادی در کار خودشان نمیدیدند و تعجب میکردند که ما چنین عکسالعملی داریم نشان میدهیم. ولی خب ما با آنها صحبت کردیم و به آنها توضیح دادیم و تا حدودی فکر میکنم قانع شدند که کارشان درست نیست و به هرحال مجبور بودند که بپذیرند، چون اداره محیط زیست هم خیلی سفت و سخت دنبال قضیه را گرفتند و به نوعی بردهداری و استثمار زبانبستهها است که منافات دارد با آموزههای ما و آموزههای دینی و فرهنگی ما.»
چند وقت پیش بود که عکسهایی از دار زدن یک گونه بزمجه بیابانی در فضای مجازی منتشر شد. یک مرد کنار این خزنده بزرگجثه ایستاده بود و حیوان با زبانی بیرون افتاده، از طناب دار آویزان. تیرهای که شامل بزرگترین مارمولک زنده یعنی اژدهای کومودو است از یک قنات در روستای جهاد آباد از توابع شهرستان شاهین شهر خارج و توسط روستائیان کشته شد. حیوانآزاری از روی ترس یا برای تفریح و وقتگذارنی که باعث واکنش مدیرکل محیطزیست استان اصفهان شد و اعلام کرد، دو حیوانآزار شناسایی شدهاند و منتظر برخورد قضایی هستند. نمونهای دیگر که رسانهای شد، در غیاب بسیاری از برخوردهای خشن و کشنده با بسیاری از حیوانات در گوشه و کنار کشور.