بادهای ۱۲۰ روزه سیستان و توفانهای سهمگین گردو غبار تهران در یکی دو سال گذشته، که آسمان را تیره میکند، گاهی مصدوم و کشته هم بر جای میگذارد. ریزگردهای غلیظ جنوب و غرب ایران آرام آرام به همه کشور سرایت میکند و استانهای خوزستان، ایلام و کردستان را در مینوردد. اینها هر روز به تعداد بیماران تنفسی و قلبی و چشمی اضافه و نفس را بر مردم منطقهای پر از باد و توفان گرد و خاک تنگ میکنند.
حالا، دانشمندان پیشبینی کردهاند، توفانهای شن و گرد و غبار و ریزگردها افزایش پیدا خواهند کرد. بر اساس پژوهشهای تازه این دانشمندان، این ریزگردها دربردارنده عناصر خطرناکی مثل مواد شیمیایی مسموم هستند و میتوانند باعث ابتلا آدمها به آسم و بیماریهای عفونی شوند.
دیل گریفین، متخصص میکروبیولوژی زیستمحیطی و بهداشت عمومی در سازمان زمینشناسی آمریکا در فلوریدا یکی از این دانشمندان است که نتیجه تحقیقشان در رسانههای مختلف منتشر شد.
او در گفتوگو با برنامه محیط زیست رادیو فردا از شباهتهای این توفانها میگوید و مشکلات و بیماریهایی که از قارهها و اقیانوسها حمل میکنند. او معتقد است با به هم ریختن وضعیت محیط زیست در بسیاری از کشورها، احتمال این بیماریها هم افزایش پیدا کرده است.
Your browser doesn’t support HTML5
چطور میتوانیم تاثیر توفانها شن و ریزگردها را بر سلامت انسانها کم کنیم؟
دیل گریفین: فکر میکنم از سادهترین کارهای موثری که میتوانیم انجام دهیم، آموزش مردم است که با خطرهای بالقوه تهدیدکننده سلامت و توفانهای شن و گرد و خاک در ارتباط هستند. مثلا مردم باید در شرایط اولیه، جلوی دهان و بینی را با تکهای پارچه یا دستمال بپوشانند. بهویژه اگر در اطراف بیابان و یا مکانهایی زندگی میکنند که طوفان شن و ریزگردها با جریان قوی و قدرتمندی همراه هستند. درست مانند گاوچرانهای قدیمی در آمریکا که وقتی به کار راه بردن گله مشغول بودند، همیشه پارچهای جلوی صورتشان میبستند. آنها میخواستند از گرد و خاک و شنی که گله پشت سر میگذارد، در امان بمانند و این ذرات وارد مجاری تنفسیشان نشود. وقتی شما توفان ریزگرد دارید، وضعیت حتی بدتر است و نیاز ضروریتری برای محافظت از مجاری تنفسی وجود دارد.
اصلا میتوانیم توفانهای شن و ریزگردهای ایران را با آنچه در آمریکا اتفاق میافتد، مقایسه کنیم؟
این توفانها شبیه توفانهای مناطق جنوب صحرای بزرگ آفریقاست که میتوانند از اقیانوس اطلس بگذرند و به آمریکا برسند. این اتفاق هر سال میافتد و توفانهای موسمی در آمریکا با توفانهایی که از آفریقا برخاسته برخورد میکند. توفانهای مشابه میتوانند دریای مدیترانه را هم طی کنند و به اروپا برسد.
من توفانهایی را سراغ دارم که از آفریقا برخاستند و مناطقی از آسیا و چین را متأثر کردند و پس از گذشتن از اقیانوس اطلس حتی غرب آمریکا را تحت تأثیر خودشان قرار دادند. این یک مدل از توفانهای شدید آفریقاست. نوع دیگرش هم از خاورمیانه برمیخیزد که بخش وسیعی از آن بیابانی است. توفانهای شن میتوانند در این مناطق تولید شوند: مثل توفانهای شن و گرد و خاک قاره آمریکا در دهه ۳۰ میلادی که مشکل بزرگی محسوب میشدند.
منشا و دلیل این توفانهای عظیم چیست؟ چرا این توفانها در ایران بیشتر شدهاند؟
بیشتر این توفانها دلایل اقلیمی دارند و در شرایط نبود باران و خشکسالی پیش میآیند. شاید بیابانزایی بر اثر فعالیتهای انسانی هم یک عامل باشد. اما دلیل عمده و اولیه این توفانها، تغییرات طبیعی آب و هوایی است.
بعضی معتقدند خاک بخشهایی از عراق که در اثر این ریزگردها به ایران میآید، ممکن است آلوده باشد. جنگ عراق و ایران سالهای زیادی در این منطقه جریان داشت و همیشه درمورد آلودهبودن استانهای شرق عراق به بقایای جنگ بحثهایی وجود دارد. چطور این شرایط بر سلامت مردم تاثیر میگذارد؟ این موضوع به نظر شما درست است؟
قطعا، هر گونه مواد آلاینده که بر روی خاک ریخته شود، میتواند آلودگی را منتشر کند. به طور مثال در منطقه دریاچه آرال در آسیای میانه که زمینهای کشاورزی در مناطق مرتفع قرار دارند و از علفکش و آفتکش زیاد استفاده میشود... همینطور مناطقی وسیعی در جنوب عراق و کویت که به واسطه جنگ اول خلیج فارس آلوده به نفت شدند. در عین حال مسائلی هم در مورد آلودگیهای خاک و بیابانزایی در عراق، ایران و افغانستان وجود دارد. مثل همه آنچه بر سلامتی اثر میگذارد یا مانع از اقدامهای انسان در مبارزه با ابتلائات طبیعی شود، یا خطر ابتلا به انواع سرطان را باعث گردد. حتی در مناطق صنعتی، نشت یک لوله میتواند باعث آلودگی خاک شود. بنابراین هر جا که خاک باشد و این خاک آلوده شود، همراه با تندباد جا به جا میشود. از این منظر توفانهای شنی میتواند خطر بیشتری برای انسان تولید کند، هر چند که علت وقوع آن محیطی طبیعی باشد.
ایران چطور میتواند از افزایش این تندبادها یا ریزگردها در منطقهای که میگویید خطرناک هم هست، جلوگیری کند؟ آیا راههای آزمایششدهای وجود دارد؟
در طول زمان چیزهایی باعث کاهش توفانهای شن شده است، بنابراین اگر خشکسالی به پایان برسد، بارش باران وجود داشته باشد، آب در ذرات خاک باشد و خاک سنگین شود، به هنگام وزش تندباد با پدیده توفان شن مواجه نخواهیم بود. اما مثالهایی از آنچه انسان در گذشته انجام داده، در آمریکا، در جنوب غرب این کشور که پدیده «داست بال» یا توفانهای گرد و خاک در دهه ۱۹۳۰ میلادی، درختکاری در مناطق زیادی اجرا شد. با اینکه چند و چون مؤثر بودن این کار محل سؤال بود، اما چینیها همین کار را کردند، آنها هم با توفانهای گرد و خاک مشکل داشتند. آنها هم مناطق زیادی را درختکاری کردند اما بخشی از مشکل چینیها این است که قسمت زیادی از زمینهایشان زراعی است. کشاورزان پوششهای گیاهی را از بین برده و ذرات خاک را در معرض جریان باد و هوا میگذراند.
میتوان این نوع فعالیتها را محدود کرد و جلوی حرکت ریزگردها را گرفت. مثلا در آمریکا علت بخشی از توفانهای گرد و خاک در سالهای دهه ۱۹۳۰ میلادی رویههای زراعتی کشاورزان بود. آنها پوشش طبیعی زمین را از بین میبردند، شخم میزدند، بذر میپاشیدند، درو میکردند و بعد زمین را رها کرده و همین رویه را در جای دیگر پی میگرفتند. قانون حضانت خاک در سالهای پایانی این دهه اجرا شد تا جلوی این رویهها گرفته شود.
بر همین اساس، یکی از کارهایی که دولتها میتوانند انجام دهند، ممنوعکردن فعالیتهایی است که توفان گرد و خاک و ریزگردها را تشدید میکند.
این کاری است که میگویید دولتها باید انجام دهند که قاعدتا برنامه بلندمدتی را میطلبد و باید روی آن کار کرد. در ایران هم همیشه بحثهایی برای افزایش پوشش گیاهی در این منطقه وجود دارد. اما این موضوع زمان میبرد. در طول این مدت مردم چه باید بکنند؟ مردمی که مدام در معرض این نوع ریزگردها و توفانها قرار دارند و زندگی میکنند؟
همانطور که گفتم، مردم باید همیشه از ماسک دهان یا پارچه برای پوشش، استفاده کنند و ریزگردها را تنفس نکنند. درست است که دایم نمیشود با این شرایط زندگی کرد ولی برای کوتاهمدت باید حتما این روش را پیاده کرد. مشکل اصلی ذراتی هستند که در هوا حرکت میکنند و دیده میشوند. سیستم ایمنی بدن بیشتر انسانها به گونهای است که میتواند در معرض این حجم خاصی از ذرات گرد و خاک قرار گیرد. در سایر مواردی که ذراتی سنگینتر و بزرگتر در هوا وجود داشته باشد و به شهر و دیار شما بیاید آنوقت باید از ماسکهای تنفسی، پارچه و نظایر آن برای تنفس کمک گرفت تا ذرات بزرگ وارد مجاری تنفسی نشوند.
پیشبینی این شرایط و وضعیت در مرحله هشدار و خطرناک چطور انجام میشود؟
در آریزونا و نیومکزیکو، ما سیستم هشدار توفان ریزگرد را داریم که آمد و شد وسایل نقلیه را کنترل میکند. چون اگر مردم در جریان نباشند، شرایط میتواند خطرناک شود. میتوان تصور کرد که در جریان چنین توفانهایی اشیاء معلق در هوا میتواند مشکلاتی را بوجود آورد. افراد از خطرات در چنین هوایی آگاهی دارند اما باید پیش از آن در جریان قرار بگیرند. وقتی مشکلی وجود دارد و قابل رؤیت باشد مردم میدانند چه کار کنند.
شبیه همین سیستم در کره هم وجود دارد که آنها را در مورد ورود توفان ریزگرد از چین آگاه میکند. در رادیو هم مدام این شرایط اطلاعرسانی میشود تا خود افراد در پناه قرار بگیرند یا به طور مثال دامهای خود را در سرپناه قرار دهند و آنان را از آسیب در امان دارند.
به نظر شما سازمان زمینشناسی آمریکا که بررسی و مطالعه منابع طبیعی و بلایای طبیعی از وظایفش است یا سازمانهای دیگر میتوانند به ایران در این زمینه کمکی بکنند تا از ورود ریزگردها دستکم از مناطق مرزی جلوگیری کند؟ یا از افزایش توفانهای شدید که چند نمونهاش را در تهران و برخی شهرهای دیگر داشتهایم، جلوگیری کند؟
الگوهای مقابله وجود دارد. همکاریهایی هم میتواند شکل بگیرد تا سیستمهای کارآمد اجرا شود و راهنمایی ارائه شود . . . اینکه چه کارهایی پیشتر صورت گرفته و چه کارهایی میتواند انجام بگیرد، شناسایی شود تا اقدامهایی برای بهبود وضعیت سلامت، تجارت و کشاورزی در زمان وقوع، انجام شود.
فکر میکنید، پژوهشگران در ایران میتوانند با محققانی مثل شما در ارتباط باشند و از تجربههای شما استفاده کنند؟
بله... حتما... ما با دانشمندان این رشته در ترکیه و آلمان و بسیاری از کشورها در ارتباط هستیم. همیشه موقعیتهایی برای همکاری وجود دارد. باید تماس برقرار شود و منابع لازم وجود داشته باشد. تأمینکننده این منابع میتواند سازمان بهداشت جهانی باشد یا بسیاری از موسساتی که به مطالعات مربوط به ریزگردها نیاز دارند، در آمریکا به طور مثال بنیاد علوم ناسا در این زمینه کارهایی کرده است.
در جایی که قرار باشد همکاریهای بینالمللی قرار شکل بگیرد، یا دانشمندان از کشورهای مختلف همکاری کنند، ابتدا باید منبع تأمین هزینه مشخص شود. وقتی چنین کاری انجام شود، دانشمندان با کمک یکدیگر طرح و پیشنهاد خود را آماده میکنند و در صورت وجود منابع این طرحها را اجرا کنند؛ مثلا علت وقوع مشکل را مشخص کنند، سیستم نظارت و مراقبت بهوجود آورند، سلامت انسان، آمد و شد وسایل نقلیه، و کشاورزی و نظایر آن را تأمین کنند.
این امری معمول بین دانشمندان و کشورهایی است که با هم در این زمینه همکاری میکنند. مشکلترین مساله همیشه پیدا کردن جایی است که تأمین هزینهها را برعهده بگیرد تا امکان جمع شدن و همکاری فراهم شود.