از همان زمان که عکسهایی از حضور حسین امیرعبداللهیان در کنار «رئیسجمهور منتخب» منتشر شد، انتظار میرفت که او، به عنوان گزینه پیشنهادی ابراهیم رئیسی برای وزارت امور خارجه به مجلس شورای اسلامی معرفی شود.
این دیپلمات ۵۷ ساله که حالا «وزیر امور خارجه نظام» است، به باور بسیاری، کار دشواری برای جلب رأی اعتماد اعضای مجلس نداشت؛ او سال ۱۳۹۵ با حکم علی لاریجانی به سمت «دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی و مدیرکل امور بینالملل مجلس شورای اسلامی» منصوب و با ریاست محمدباقر قالیباف نیز در این سمت ابقا شد و از این رو، روابط نزدیکی با مجلسنشینان دارد؛ این اما همه ماجرا نیست.
حسین امیرعبداللهیان سال ۱۳۴۳ در دامغان متولد شد؛ دوران کودکی را در محله ۱۷ شهریور در جنوب تهران گذراند؛ پدرش را در هفت سالگی از دست داد؛ ۳۰ ساله بود که ازدواج کرد؛ در دانشگاه تهران و دانشکده وزارت امور خارجه، رشته روابط بینالملل خواند و مدرک دکترا گرفت. در مصاحبههایش، تأکید میکند که «دیپلمات» است و اغلب، داستانی ناشنیده یا خاطرهای از ملاقاتهای شخصی با همتایان بینالمللیاش را روایت میکند؛ تکیه کلامش «ما دیپلماتها» است.
امیرعبداللهیان از اوایل سال ۱۳۷۰ رسماً وارد وزارت امور خارجه شد؛ در سابقه او در این وزارتخانه، سمتهایی همچون معاون عربی و آفریقایی (۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵)، مدیرکل خلیج فارس و خاورمیانه (۱۳۸۹)، سفیر ایران در بحرین (۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹)، رئیس ستاد ویژه عراق (۱۳۸۶ تا ۱۳۸۴) و معاون نماینده ویژه وزیر خارجه در امور عراق (۱۳۸۴تا ۱۳۸۲) دیده میشود.
نقطه عطف سابقه او اما عضویت در تیم مذاکرهکننده ایرانی با آمریکا در کشور عراق است؛ مذاکرهای که در سال ۱۳۸۶ انجام شد و اعضای طرف ایرانی، از جمله امیرعبداللهیان، از سوی رهبر جمهوری اسلامی مشخص شدند. از آن پس، موقعیت امیرعبداللهیان در این وزارتخانه، به طرز محسوسی، ارتقا یافت بویژه که بعد از اعتماد علی خامنهای به او، روابط امیرعبداللهیان با سپاه پاسداران و شاخه برونمرزی آن (سپاه قدس) نیز نزدیک و نزدیکتر شد.
حضور پررنگ سپاه قدس در عراق از یک سو و مأموریتهای امیرعبداللهیان در این کشور، بر دامنه این همکاری افزود آنچنانکه امیرعبداللهیان روایت میکند که قاسم سلیمانی، در بسیاری موارد به جای تماس با جواد ظریف، مستقیماً با او تماس میگرفت تا پیام «میدان» را به «دیپلماسی» برساند: «روزی سردار سلیمانی به من که معاون وزیر خارجه بودم زنگ زدند، آقای ظریف در لوزان سوئیس با پنج کشور در حال مذاکرات هستهای بودند. شب قبل از آن تصاویری از قدم زدن آقای ظریف با جان کری منتشر شده بود. سردار با کنایه و خنده به من گفت دارید با آمریکاییها قدم میزنید؟!».
اساساً رابطه قاسم سلیمانی و امیرعبداللهیان نیز از سال ۱۳۷۶ با یک تماس تلفنی حاج قاسم شروع شد: «من این طور با سردار آشنا شدم. با اولین تماس تلفنی و درخواستی که راجع به یک موضوعی داشت».
رابطه امیرعبداللهیان با سپاه قدس بویژه شخص قاسم سلیمانی آنچنان نزدیک شد که او، نه تنها مشکلی با دخالتهای «میدان» در «دیپلماسی» نداشت و ندارد، بلکه اساساً حامی و قدردان چنین وضعیتی است: «ابعاد مذاکره سردار سلیمانی مثل مذاکرات ما دیپلماتها و وزارت خارجهایها انعکاس خبری پیدا نمیکرد اما شما تأثیرش را در ظاهر و در میدان میدیدید».
به گفته امیرعبداللهیان، حتی در پشت بسیاری از مذاکرات به ظاهر دیپلماتیک جمهوری اسلامی نیز، ریش و قیچی دست سپاه قدس است؛ از جمله آنها، همان مذاکرات سال ۱۳۸۶میان جمهوری اسلامی و آمریکا در بغداد: «سردار سلیمانی برای ما دهها ساعت جلسه میگذاشت. آن موقع آقای دکتر لاریجانی دبیر عالی شورای امنیت ملی بودند. ایشان هم در این موضوع نقش داشتند. اما مسئولیت مستقیم به عهده سردار سلیمانی قرار گرفته بود».
امیرعبداللهیان در پایان برخی از جلسات میان «میدان» و «دیپلماسی» به تنهایی با قاسم سلیمانی قدم میزد و به ادعای او، فرمانده سپاه قدس گاه حتی شروع به شعرخوانی میکرد: «مسیری را باهم طی میکردیم ... زمانی که خیلی شاد و خرسند بود، به تناسب آن اشعاری را میخواند».
نگاهی به گفتگوهای امیرعبداللهیان نشان میدهد که او به طور مرتب به عنوان به ظاهر دیپلمات اما در عمل به مثابه فرستاده «میدان» با مقامهای مسئول در گروههای شبه نظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی در منطقه – یا به تعبیر خود امیرعبداللهیان «محور مقاومت»- دیدار کرده است؛ از جمله به گفته خودش، از سال ۱۳۸۹ تاکنون «تقریباً هرچندماه یک بار» با سیدحسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان دیدار و هربار بین «۳ تا ۶ ساعت» با او گفتگو میکند.
وزارت امیرعبداللهیان بر امور خارجه، «دیپلماسی» را به حیات خلوت «میدان» تبدیل خواهد کرد بویژه آنکه امیرعبداللهیان اساساً نگاهش به شرق، بخصوص چین و روسیه است؛ از غرب نه تنها دل خوشی ندارد بلکه برخلاف آداب دیپلماتیک با ادبیاتی بسیار زننده و توهینآمیز درباره غرب بویژه آمریکا صحبت میکند به طوری که آمریکا را «یک دایناسور پیر با مغزی کوچک» و مسئولان آمریکایی را «گاودوش» و دارای «روحیه بیمار» لقب میدهد و یا درباره مایک پومپئو، وزیر خارجه پیشین در دولت دونالد ترامپ میگوید: «آقای پمپئو فکر میکند اینجا [وزارت خارجه] هم CIA است و هر غلطی خواست میتواند انجام دهد».
او کشورهای اروپایی را «کارگزارهای اصلی آمریکا» توصیف میکند و حتی عربستان را نیز کشوری میداند که «حاکمانش فرق بین صندوق انتخابات با صندوق میوه و خرما را نمیتوانند تشخیص دهند».
نگاه امیرعبداللهیان به شرق و کینهاش از غرب در ابعادی است که حتی ویروس کرونا را نیز ساخته آمریکا میداند: «شاید بعداً مشخص شود کرونا جنگ بیولوژیک آمریکا علیه رقبایش بوده است».
امیرعبداللهیان در مقابل اما بشار اسد را «رئیسجمهور قانونی و شرعی سوریه» میداند و از انتخابات ریاست جمهوری اخیر در جمهوری اسلامی به عنوانی «انتخاباتی پرشور و مسئولانه» یاد میکند؛ این در حالی است که طبق آمارهای دولتی، بیش از ۳۰ میلیون واجد شرایط از حضور در پای صندوقهای رأی خودداری کردند.
آقای دیپلمات، در کنار همه پستهای وزارتخانهییاش، اما «مسئول دبیرخانه ستاد حمایت از انتفاضه فلسطین» است؛ دبیرخانهای زیر نظر مجلس شورای اسلامی که کارویژهاش شامل تبیین هزینههای سنگین جمهوری اسلامی در فلسطین، تهدید موجودیت اسرائیل، حمایت و اعطای پاداش به فعالان «ضدصهیونیسم»، ایجاد ائتلاف بینالمللی علیه اسراییل و همچنین رصد کردن کمترین خراش به فلسطینیان است.
از همین حالا میتوان به روشنی دید که در دوران وزارت امیرعبداللهیان بر امور خارجه، حمایت از فلسطین و صرف هزینههای سنگین جمهوری اسلامی در این کشور، به طرز چشمگیری افزایش خواهد یافت؛ آنچنانکه امیر عبداللهیان به صراحت میگوید که «بسیاری از هزینهها، تحریمها و فشارها به خاطر حمایت ما از قدس شریف و مقابله با رژیم صهیونیستی» است.
امیرعبداللهیان آشکارا و با افتخار از هزینههایی خبر میدهد که به واسطه حمایت جمهوری اسلامی از فلسطین، بر ایران و ایرانیان وارد آمده است؛ از جمله به گفته او، در صورت عدم حمایت جمهوری اسلامی از فلسطین، «در موضوع مذاکرات هستهای در کمتر از چند دقیقه یک توافق هستهای که به شدت هم اجرایی باشد {میتوانست} به مرحله عمل برسد».
او حتی در دیدار با مقامات کشورهای غیرمنطقهای نیز خواستار حمایت آنها از فلسطین و اقدام علیه اسرائیل است؛ آنچنانکه شهریورماه سال گذشته در دیدار با سفیر برزیل در تهران، از وی خواست تا این کشور واقع در امریکای جنوبی به حقوق مردم فلسطین، «توجه ویژهای» داشته باشد.
حالا حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه دولت ابراهیم رئیسی است؛ وزیر خارجه نظام؛ کسی که خود، ستایشگر «میدان» است؛ هیچکس به اندازه او درباره نقش حداقلی وزارت خارجه و «دیپلماسی» در مناسبت بینالمللی نظام توجیه و قانع نیست و از این رو، درباره نقشآفرینی بیشتر «میدان» لب به گلایه نخواهد گشود؛ مطلوبترین گزینه برای سپاه قدس و بیت رهبری؛ او که همچنان از یادآوری تنها قدم زدن با حاج قاسم، لذت میبرد و حتی درباره دستپخت همسر حاج قاسم نیز خاطره میگوید.
نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
بیشتر در این باره:
کابینه نظامی و مردانهٔ ابراهیم رئیسی؛ دولت سوم احمدینژادافسران امنیتی و جنگ نرم خامنهای در پوشش وزرای فرهنگ و آموزشکابینه رئیسی محنت و زوال توأمان نظامواکنشها به وزیر پیشنهادی «ضد محیط زیستی»سه رئیس قوه؛ سه متهم در سه پروندهٔ ملی