یک مصاحبه تلویزیونی بیحاصل دیگر از روحانی؛ رئیسجمهور در فرصت مفصلی که دراختیار داشت، نه تنها بهخاطر کاستیها و ناکارآمدیهای کابینهاش ـ بهویژه در بخش اقتصادی ـ از ایرانیان عذرخواهی نکرد، بلکه با لبخندهای همیشگی به توجیه وضع پرداخت و تلاش کرد آرامشبخشی کند؛ کوششی آشکارا ناکام.
روحانی اذعان کرد که «مردم امسال با فشار شدیدی مواجه بودند. از یکطرف بهدلیل خشکسالی با مشکلات آبی مواجه بودیم؛ از سوی دیگر مشکلاتی در تأمین برق داشتیم؛ در کنار اینها مشکلاتی نظیر محیط زیست و مسائل ارزی بهوجود آمد که در بازار و زندگی مردم تأثیر گذاشت.» اما با وجود این همه، او نخواست بابت هیچکدام از آنها، و نیز نقش مدیران ارشد قوه مجریه از شهروندان پوزش بخواهد؛ او تنها از مردم بهخاطر «صبوری»شان تشکر کرد.
این در حالی رخ داد که در روزهای گذشته، برخی شهرهای کشور شاهد راهپیماییهای اعتراضی، و ابراز نارضایتی شدید معترضان نسبت به اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور بوده است.
روحانی که در صحبتهایش بهشکل غیرمستقیمی به سیاست ارزی اشتباه دولت و عوارض آن اشاره کرد، نخواست بهخاطر پیامدهای سوء آن از ایرانیان عذرخواهی کند. او تنها از بسته و برنامه ارزی جدید دولت سخن گفت.
او حتی در پایان صحبتهایش نیز هرچند باردیگر به «سختیهای زیادی که مردم در ماههای اخیر تحمل کردهاند» اشاره کرد، اما نخواست در موقعیت پوزشخواهی قرار گیرد.
بیتفاوتی روحانی، عذرخواهی خاتمی
روحانی که در هفتههای اخیر و در فضای سقوط فزاینده ارزش پول ملی، سکوت کرده بود، نتوانست از فرصت پیشآمده برای بهبود رابطه دولت خود با جامعه و بهویژه ناراضیان و حامیان درحال ریزش خود، سود جوید.
این در حالی است که همین هفته، محمد خاتمی چهره نخست اردوگاه اصلاحطلبان ایران که از حامیان برجسته روحانی در انتخابات ۱۳۹۶ بود، از دولت او انتقاد و از مردم عذرخواهی کرد.
خاتمی تأکید کرد که «ضعفها و بیبرنامگیها و حتی عدماجرای برنامههای مصوب را نمیتوان به گردن رقبا انداخت». او افزوده بود که «وعدههایی داده شده، اما عملی نشده که یا در نتیجه عدم اهتمام به آن بوده که مسئولان موظفاند به مردم بگویند، یا بخشی از آن با موانع بیرونی مواجه بوده که مردم حق دارند این را هم به شکل شفاف بشنوند.»
روحانی اما نسبت به تمام این نقدها و نکتهها، بیتفاوت نشان داد.
خاتمی همچنین گفته بود: «بهخاطر نقصها و کمبودهای موجود، با همه وجود از مردم عذرخواهی میکنم». او افزوده بود که «ما میتوانستیم بهتر از این به ایران و ایرانی خدمت کنیم، و امیدوارم شاهد از بین رفتن کاستیها باشیم».
روحانی اما با وجود مسئولیت مهمی که برعهده دارد، نخواست حتی خفیفتر از حامی مهم خود (خاتمی) نیز از شهروندان عذرخواهی کند.
مقام دوم نظام در اندیشه جایگاه برتر
روحانی یکی از گزینههای مهم رهبری نظام پس از درگذشت رهبر دوم جمهوری اسلامی است؛ همچنانکه ابراهیم رئیسی و معدودی دیگر (ازجمله مجتبی فرزند آیتالله خامنهای و صادق لاریجانی) را میتوان در این فهرست قرار داد.
بهدشواری میتوان پذیرفت که رفتار و گفتار سیاسی روحانی ـ بهویژه پس از انتخابات ۹۶ـ بیتوجه به این موضوع بوده باشد. همانگونه که رقابت او با رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶، تنها محدود به کسب مقام ریاست قوه مجریه نبود. هر دو نامزد نیمنگاهی به ارتقای جایگاه سیاسی خود در بلوک قدرت و فردای فقدان رهبر دوم نظام داشتند.
از این منظر، به نظر میرسد که روحانی با نوعی بینیازی به جامعه و نیز تبختر و اعتماد به نفس نسبت به جایگاهی که در حال حاضر دارد، و موقعیتی که در ساختار سیاسی قدرت ـ بهدلیل وضع بحرانی ایران در مناسبات خارجی و اقتصادی ـ کسب کرده، به سطحی از استغنا نسبت به لایههای اجتماعی حامی خود، و حتی جامعه رسیده است.
روحانی همچون رهبر جمهوری اسلامی که در سه دهه حکمرانیاش، به ندرت ضرورتی برای عذرخواهی از مردم ایران احساس کرده، نیازی به پوزشطلبی نمیبیند. گویی خود را برای جایگاه غیرپاسخگوی شخص نخست نظام آماده میکند.
بیهوده نیست که در مصاحبه اخیر، روحانی به تصریح و تلویح از پرسشگری مجلس و الزامش به حضور در این نهاد ابراز گلایه و انتقاد کرد.
تداوم بحران؛ بیاعتمادی و شکاف ملت ـ حکومت
روحانی یک فرصت مصاحبه و پخش تلویزیونی دیگر را برای تقلیل شکاف جامعه با حکومت، و حتی کاستن از فاصله ملت با دولت خود و نیز تعمیق اعتماد شهروندان به خود و کابینهاش، از دست داد.
تأثیر منفی مواجهه نادرست روحانی وقتی بااهمیتتر میشود که نامه اخیر و مهم ۳۸ اقتصاددان به او مورد تأمل قرار گیرد؛ نامهای که روز مصاحبه رئیسجمهور منتشر شد. نویسندگان در بخشی از نامه تأکید کرده بودند که حتی بحرانهای ارزی اخیر «ریشه در بیاعتمادی عمومی نسبت به نظام تصمیمگیری جمهوری اسلامی و ناهماهنگی سیاستمداران ارشد و عدمانسجام و بیثباتی در موضعگیریهای داخلی در برابر تنشهای خارجی دارد».
روحانی اگرچه تنها بخشی از ساختار سیاسی قدرت را در اختیار دارد، اما نتوانست بهقدر بضاعت و توان خود، بیاعتمادی مزبور را با پوزشخواهی از شهروندان و تعامل صمیمانه و همدلانه با مصائب ایشان تقلیل دهد.
او نه به سهم حقوقی خود (برنامهها و سیاستهای اقتصادی و ارزی اشتباه دولت یا ناکارآمدی و قصور و بیکفایتی و ناپیگیری مدیران ارشد همراه خویش) از مردم ایران عذر خواست، و نه بهعنوان مسئول اجرای قانون اساسی و پاسداری از حقوق اساسی ملت، بهخاطر کاستیها و خطاهای دیگر اجزای حاکمیت پوزش طلبید.
برعکس، روحانی حتی به همراهی و همدلی سه قوه اشاره کرد، و به تعبیری، مسئولیت کمبودها و کردارهای اشتباه و کارنامه ضعیف، و بهویژه تضییع حقوق اساسی و مدنی شهروندان معترض و سرکوب قضایی آنان و منتقدان و مخالفان را برعهده گرفت.
به بخشهای پرشماری از مصاحبه روحانی میتوان استناد کرد؛ اما تنها همین موضوع (عدم عذرخواهی از مردم بخاطر مشکلات پرشمار) خود یک شاخص و مؤلفه مهم برای آن است که بتوان مدعی شد، بحران اقتصادی در ایران ادامه خواهد یافت؛ بحرانی که به تعبیر اقتصاددانان مستقل، در بحران سیاسی و نیز بیاعتمادی ملت به حکومت ریشه دارد. با اطمینان میتوان گفت که مسئولیت بخشی از بحران موجود، برعهده رئیسجمهوری است که عذرخواهی بلد نیست.