بخش غمانگیز یک مهاجرت جایی است که پناهجو به چنان استیصالی میرسد که برای رهایی از شرایط موجود اقدام به اعتصاب غذا، دوختن لب خود و یا در نهایت خودکشی میکند. در یکی دو سال گذشته هنوز هیچ خبرنگار مستقلی نتوانستهاست از کمپهای اسکان پناهجویان در جزایر نائورو، کریسمس و همچنین پاپوآ گینه نو دیدن کند و از آنچه که به واقعیت در آنجا میگذرد، گزارش دهد. اما تکصداهایی که بعضاً پناهجویان با استفاده از شرایط بسیار محدود دسترسی به تلفن و اینترنت به بیرون ارسال کردهاند، حاکی از شرایط سخت درون کمپهای پناهندگی است.
Your browser doesn’t support HTML5
یک پناهجو: «من از کمپ کریسمس آیلند استرالیا تماس میگیرم. پناهجویان اینجا به علت اینکه چهار پنج ماه است بلاتکلیفاند دست به اعتصاب زدند. حول و حوش ده دوازده نفر غذا نخوردهاند، لبهایشان را دوختند. دو سه روز است هیچ چیز نخوردهاند. حول و حوش دویست سیصد نفر ایرانی هم به حمایت از آنها دو سه روز است که هیچ غذایی نخوردهاند. خواهش میکنم این خبر را پخش کنید، همه بدانند.»
سیروس احمدی وکیل پناهندگان در استرالیا نیز از شرایط نه چندان مطلوب پناهندگان در کمپهای اسکان آنها در نائورو و پاپوآ گینه نو میگوید:
سیروس احمدی: «متأسفانه از این هم بدتر است اوضاع. تا جایی که من میدانم حدوداً ده نفر از ایرانیهایی که من تا حدودی در جریان کارشان هستم لبهایشان را دوختهاند و چیزی حدود ۴۰۰ نفر اعتصاب غذا کردهاند. وضعیت متأسفانه اینقدر بد هست نه به خاطر شرایط خود کمپ یا دور بودن از خود استرالیا، بیشترین نگرانی این است که میگویند بلاتکلیفیم. آنها میگویند که کسی به ما نمیگوید آیا یک ماه دیگر، شش ماه دیگر، پنج سال دیگر پروندهات بررسی میشود و اگر میشود جواب چه خواهد بود و یا جواب حتی اگر به فرض مثبت است آیا ما را توی این جزیره نائورو یا پاپوآ گینه نو نگه میدارند یا میفرستند استرالیا. یک سری مسائل اینچنینی باعث نگرانی شدهاست. به طور مثال خانم بارداری ایمیل برای من فرستاده که بچهاش را به خاطر استرس و نگرانی زیادی که داشته از دست دادهاست.»
در کنار شرایط سخت اقامت در کمپهای پناهندگی، تکاندهنده زمانی است که پناهجویی مورد آزار جنسی و تجاوز قرار میگیرد. در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ زن متاهل پناهجویی در کمپ کریسمس طی تماسی با بخش فارسی رادیو ایبیاس استرالیا میگوید مورد تجاوز جنسی از سوی یکی از پناهجویان همکمپیاش قرار گرفتهاست. پلیس استرالیا در نامه خود به شبکه اسبیاس از آغاز تحقیقات در این زمینه خبر میدهد. در بخشهایی از این گفتوگو این زن ماجرا را اینگونه بیان میکند:
تا به امروز نگذاشتهام همسرم بفهمد. چون معلوم نیست بفهمد چه اتفاقی میافتد. پلیس به من گفت باید همسرت از موضوع آگاه شود.
زن پناهجوی ایرانی: «آن مرد خیلی راحت توانست وارد حریم خصوصی من بشود. تجاوز کند، سوء استفاده کند و پلیسهای اینجا نمیدانم هرکسی که مسئول است راحت توانستند از کنارش بگذرند. من اعتصاب غذا کردم گفتم من تا روزی که با پلیس حرف نزنم غذا نمیخورم. از طریق دوستانی که در استرالیا داشتم شماره چندتا وکیل را به من دادند، تماس گرفتم ولی هیچکدام از آن وکیلها حاضر نیستند بیایند توی این کمپ چون میگویند ما اجازه نداریم. شما شهروند استرالیا نیستید. تا به امروز نگذاشتهام همسرم بفهمد. چون معلوم نیست بفهمد چه اتفاقی میافتد. پلیس به من گفت باید همسرت از موضوع آگاه شود. من دوستان خیلی دارم. مخصوصاً مجرد که این قضیه را شنیدند واقعاً خیلی ناراحت شده بودند. میگفتند تو که شوهر داری چنین اتفاقی برایت افتاده و معلوم نیست چه بلایی سر ما بیاید. خیلی از آنها را بلافاصله انتقال دادند به جزیره نائورو. تا کسی خودش نیاید توی این کمپ نمیتواند کسانی را که اینجا هستند درک کند. من نه به خاطر غذا آمدهام نه به خاطر لباس آمدهام. نه به خاطر خیلی چیزهایی که اینها فکر میکنند. من تنها چیزی که به خاطرش آمدم امنیت بود. الان انصاف نیست با این همه خطری که معلوم نبود که توی آن راهی که میآیم بمیرم یا زنده برسم، حالا که به اینجا زنده رسیدهام حق من نیست که آن امنیت را از من بگیرند و راحت ما را زیر پایشان له کنند. زندگی من کاملاً به هم ریخته. منی که یک دختر بیست و سه ساله هستم و تازه ازدواج کردهام از الان فقط به فکر مردن هستم.»
اما چه باید کرد و چگونه میتوان از تلفات مسیر مهاجرت به سوی استرالیا کاست؟ بیشتر کارشناسان و فعالان حقوق مهاجران و پناهجویان ضمن تاکید بر عدم استفاده از مسیر دریایی توسط قاچاقبرها بهترین راه حل را در شرایط فعلی استفاده از راههای قانونی میدانند.
سیروس احمدی وکیل پناهندگان در استرالیا میگوید به همان اندازه که دولت استرالیا شرایط را برای مهاجران و پناهجویانی که به طور غیرقانونی وارد این کشور میشوند سخت کرده، شرایط ورود قانونی را آسانتر کردهاست:
سیروس احمدی: «یک خانمی چند روز پیش آمد به محل کار من، واقعاً گریه میکرد. افسردگی شدید داشت، میگفت دو تا خانواده بودیم، خانواده خودش و برادرش. گفت همه غرق شدند جز من و یک دختر برادرم زنده ماندیم. این چیزها را آدم میبیند میگوید آیا واقعاً ارزش دارد این ملت خودشان را اینجور بکشند که بیایند بیرون. دولت فعلی استرالیا برنامهاش این است که اگر کسی میخواهد بیاید از روشهای قانونی بیاید. بخاطر اینکه آدمهایی که سواد ندارند و ممکن است سوابق جنایی داشته باشند قاچاقی وارد این کشور نشوند. تا سرحد امکان سعی کنید خودتان را به این راههای خطرناک برای خروج از کشور نزنید. من در استرالیا هستم و عرض میکنم دولت فعلی و حتی دولت قبلی به شدت تشویق میکنند افراد را که از راههای قانونی بیایند و برای اینکار تقریباً میشود گفت راههای ورود را آسانتر هم کردهاند. مثلاً ویزایی که قبلاً ممکن بود سه تا چهار سال طول بکشد برای ویزای حرفهای، الان کمتر از یک سال میشود نتیجه گرفت. این برنامه دولت هست که تشویق کند افراد از این راهها بیایند.»
رسول باقریان، فعال حقوق پناهندگان در اندونزی نیز در این باره نظری مشابه دارد.
رسول باقریان: «آخرین شنیدههایی که من داشتم راجع به جزیرههای دیگری مثل نارائو یا جزیره مانو یا حتی پاپوآ این بود که تمام افرادی که از کریسمس آیلند یا سرزمین اصلی استرالیا به اینجا انتقال پیدا کردند همهشان به انتهای صف انتقال داده شدند. یعنی در اصل وقتی انتقال پیدا کردند به جزیره نارائو یا جزیره مانو، پاپوا آنجا از آغاز بایستی تمام مراحل پناهجوییشان را آنجا طی کنند؛ و خود این باعث شده بسیاری از افراد که مبلغ پرداخت کردند که از این دریا بگذرند و به آن ساحل نجات برسند الان پشیمان شده باشند و اعلام کنند که ما میخواهیم برگردیم و دیگر در این شرایط نمیتوانیم زندگی کنیم. و به آن افرادی که میخواهند بیایند و خودشان را در این راه بگذارند و از این دریا بگذرند بگویند که شما به جای اینکه بیایید بروید آنجا و دوباره در پاپوآ در آخر سر صف قرار بگیرید چه بهتر که از طریق قانونی از طریق کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل اقدام کنید. در خود اندونزی و کشورهایی که میتوانید سفر بروید. حداقل یک زندگی آرامی داشته باشید تا این که منطقهای باشد که کاملاً ناآشنا هستید و این همه مشکلات و بیماریها و گریه و زاری نصیبتتان شود.»
فصل اول مستند جادههای پنهان را در حالی به پایان میبریم که آنچه از زبان پناهجویان در این فصل شنیده شد تنها شرح حال تعدادی از صدها پناهجویی است که در این تراژدی دریا هنوز قایقهایشان در انتظار رعبآور درهم شکستن است و برخی دیگر جسم و روح خود را در کمپهایی که نه کم از زندان دارند در بند میبینند.
در فصل دوم مستند جادههای پنهان با پناهجویان ایرانی به غرب عالم میرویم. جایی که دروازه آن از ترکیه آغاز و پایان آن به پشت میلههای نامرئی کمپهای پناهندگی در اروپا ختم میشود.