هشدار روزنامه ایران دربارهٔ «حذف انتخاباتی»

روزنامه ایران با اعلام اینکه «آخرین فصل گزارش پرونده هسته‌ای ایران آماده شد»، خبر داده‌است که «یوکیو آمانو رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به زودی آخرین و مهم‌ترین گزارش خود را منتشر می‌کند که مبنای لغو تحریم‌ها علیه ایران است.»

این روزنامه نوشته‌است: «یوکیو آمانو در بیانیه مقدماتی آغاز به کار نشست شورای حکام، نبود هرگونه انحراف در فعالیت‌های هسته‌ای ایران را تأیید کرد»، اما گفت: «درخصوص فعالیت‌های اعلام نشده از طرف ایران نمی‌توانیم ضمانتی بدهیم.» به نوشته این روزنامه از این جمله یویکو آمانو در «برخی رسانه‌ها، به عدم قطعیت بیانیه آمانو در تأیید صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران تعبیر شد، اما نماینده ایران در آژانس بین‌المللی تصریح کرده‌است که این نوع موضع‌گیری، موضع‌گیری است که آژانس برای تمام کشورهایی که پروتکل الحاقی را اجرا نمی‌کنند، اتخاذ می‌کند.»

کیهان اما نظری متفاوت با روزنامه ایران دارد و در تیتر یک خود با تأکید براینکه «آژانس دبه کرد، پیش‌بینی‌هادرست بود»، نوشته‌است: «با وجودی که از ماه‌ها پیش منتقدان خواستار آن بودند تا زمانی که ابعاد ادعایی نظامی برنامه هسته‌ای ایران – پی‌ام‌دی - از سوی آژانس خاتمه نیافته باشد روند اجرای برجام از سوی ایران آغاز نشود این خواسته از سوی دولت مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرار گرفت تا آن جا که آمانو رئیس آژانس اعلام کرد پی‌ام‌دی مختومه نخواهد شد و نمی‌توان تضمینی برای صلح‌آمیز بودن برنامه‌های هسته‌ای ایران ارائه کرد.»

روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، عکس یک خود را به محمدرضا نقدی، اختصاص داده و از قول فرمانده بسیج نوشته‌است: «وزیر امور خارجه آمریکا که پشت میز مذاکره لبخند می‌زند و کم مانده برای مذاکره اشک شوق هم بریزد، ۳۴ پروژه براندازی را شخصاً برنامه‌ریزی کرده و در حال مدیریت و هدایت آن‎هاست.» محمدرضا نقدی همچنین گفته‌است: «فضای مجازی، فمینیسم، گردشگری، شورش‌های خیابانی و انتخاباتی از جمله این پروژه‌ها است.»

روزنامه ایران در یادداشتی با عنوان «رفتارهای حذفی در مسیر انتخابات» به انتقاد از کسانی پرداخته‌است که خود را «نزدیک به ولایت» معرفی می‌کنند و تلاش دارند رقبای خود را با اتهام «دوری از ولایت» حذف کنند.

روزنامه ابتکار نیز در تیتر یک خود از «پشت پرده توهین تندروها به اصلاح‎طلبان» گزارش داده و اظهارات برخی از چهره‌های اصولگرا از جمله محمداسماعیل کوثری علیه اصلاح‌طلبان و آن را «اصلاحات هراسی داریم.»

روزنامه اعتماد در تیتر یک خود از قول علی خمینی، نوه آیت الله خمینی، نوشته‌است: «تحریم انتخابات سودی ندارد.»

محمدرضا تاجیک از چهره‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان نیز در گفت و گویی با روزنامه اعتماد گفته‌است: «لایه ملایم از اصلاح‌طلبان می‌تواند اکثریت مجلس آینده را بگیرد.»

روزنامه شرق در سرمقاله شماره شنبه خود با تیتر «زدن روشنفکران به شیوه خصولتی» نوشته‌است: «تندروها در هر کاری موفق نبودند، در هژمونیک کردنِ زدن روشنفکران موفق بوده‌اند.»

احمد غلامی سردبیر روزنامه شرق با اشاره به اینکه اصطلاح «خصولتی» از واگذاری نیم‌بند منابع و صنایع بزرگ دولتی به بخش خصوصی برآمده، نوشته‌است: «این قاعده اقتصادی، اینک به فرهنگ و سیاست ما نیز سرایت کرده‌است.»

روزنامه فرهیختگان در شماره شنبه خود از صدور مجوز شکار در ۲۱ استان ایران خبر داده و نوشته‌است: «زمانی‌که در سال ۹۳ سازمان حفاظت محیط زیست مجوزی برای شکار صادر نکرد، این امید در دل دوستداران محیط‌زیست زنده شد که شاید این طرح در سال‌های بعد هم ادامه داشته باشد، اما صدور مجوز شکار پرنده برای ۲۱ استان، خواب خوش پرندگان، به‌ویژه پرندگان مهاجر را آشفته کرد؛ پرندگان مهاجری که در فصل پاییز به استان‌های شمالی پرواز می‌کنند.»

روزنامه بهار با اشاره به خروج سعید مرتضوی از ایران خبر داده‌است که «سعید مرتضوی قاضی مخلوع قوه قضائیه و متهم پرونده بزرگ سازمان تأمین اجتماعی، محکوم جنایات کهریزک و مظنون پرونده بزرگ فساد نفتی از ایران رفت.» این روزنامه همزمان از قول وکیل سازمان تأمین اجتماعی نوشته‌است: «مرتضوی بدون سپردن وثیقه از ایران خارج شده‌است.»

روزنامه رسالت در تیتر یک خود از قول مرتضی آقاتهرانی از دبیرکل جبهه پایداری خبر داده‌است: «شورای هماهنگی اصولگرایان شکل گرفته‌است.»

مرتضی آقا تهرانی دربار ه اعضای ائتلاف انتخاباتی اصولگرایان گفته‌است: «ابتدا با سه ضلع پایداری، موتلفه و ایثارگران کار را شروع کردیم و امروز آقایان حدادعادل و باهنر هم در جلسات ما شرکت می‌کنند؛ البته ۸ نفر هستیم که در این جلسات با یکدیگر کار می‌کنیم.»

روزنامه رسالت از قول مرتضی آقاتهرانی نوشته‌است که «با دوستان اصولگرا برگزار و بر سر چند اصول با یکدیگر وفاق کردیم و امیدواریم کسی این توافقات را برهم نزند و همگی محکم بر سر این اصول بایستیم و اصل اول اینکه بر مبنای ولایت و ولایت‌مداری بایستیم، با کسانی که فتنه‌گر بودند و در فتنه نقش داشتند همکاری نکنیم و طبق اصول و ارزش‌ها با یکدیگر وحدت کرده و پای آن ایستادگی کنیم» و البته اگر «بتوانیم به خوبی جلو برویم، امیدواریم به یک لیست واحد برای انتخابات برسیم.»

روزنامه فرهیختگان از برگزاری مراسم تشییع پیکر غضنفر رکن آبادی، سفیر سابق ایران در لبنان، خبر داده‌است که «چند روز بعد از اعلام خبر مفقودی رکن‌آبادی» در حادثه منا طی سالجاری «روزنامه‌های لبنانی خبر از زنده بودن سفیر سابق ایران در لبنان دادند» و حتی گفته می‌شد که «می‌شد که او در پی ازدحام مجروح شده و با آمبولانس به بیمارستان منتقل شده‌است و در این میان گمانه‌زنی‌هایی در رابطه با ربوده شدن این دیپلمات مطرح شد. اما با سفر دو تن از اعضای خانواده به عربستان برای پیگیری موضوع، پس از انجام آزمایش دیانای مراحل شناسایی تکمیل شد و مقدمات بازگشت پیکر او به وطن صورت گرفت.»

روزنامه شهروند با اعلام اینکه «هرندی دوباره ملتهب شد»، از «تجمع اعتراضی اهالی محله هرندی، نسبت به حضور معتادان و کارتن‌خواب‌ها در پارک حقانی شوش» خبر داده‌است. این روزنامه از قول مدیر محله هرندی نوشته‌است که «زمان آن رسیده تا شهرداری و بهزیستی، وارد عمل شوند، البته وعده‌هایی هم داده‌اند و گفته‌اند تا سه روز دیگر زنان معتاد و کارتن‌خواب را از این‌جا می‌برند و تا سه ماه دیگر بقیه معتادان را. اما اهالی نمی‌توانند بیشتر از این صبر کنند.»

هشدار روزنامه ایران دربارهٔ «حذف انتخاباتی»

روزنامه ایران در یادداشتی با عنوان «رفتارهای حذفی در مسیر انتخابات» به انتقاد از کسانی پرداخته‌است که خود را «نزدیک به ولایت» معرفی می‌کنند و تلاش دارند رقبای خود را با اتهام «دوری از ولایت» حذف کنند.

روزنامه ایران ضمن یادآوری رفتار محمود احمدی‌نژاد که در روزهای‌های ثبت نام کاندیداها برای انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۹۲ در اقدامی «بی‌سابقه و غیرمنتظره، دوشادوش دستیار ارشد خود به عمارت وزارت کشور گام نهاد و در برابر دوربین ده‌ها شبکه خبری حمایت عریان و بی واسطه خویش را از یک کاندیدای ناکام اعلام و ابراز کرد»، به رفتار مشابهی از سوی غلامحسین الهام سخنگوی دولت نهم و عضو شورای نگهبان در انتخابات سال ۸۸ هم اشاره کرده و نوشته‌است: وی «با نادیده گرفتن مسئولیت حقوقی خویش در دولت و نیز منصب اجرایی در شورای نگهبان به موضع گیری علنی و تند علیه کاندیدای رقیب پرداخت رفتاری که حتی بزرگان اصولگرا آن را نفی و تقبیح کردند.»

این روزنامه نزدیک به دولت نوشته‌است: «اکنون با دمیده شدن گرمای رقابت انتخاباتی، آزمون سخت نهادها و مدیران نظام در حفظ سلامت و بی طرفی این رویداد ملی نیز آغاز می‌شود. نکته بدیهی و مسلم این است که در دنیای مردم‌سالاری، بی طرفی نهادهای قدرت و ارکان حکومت، مهمترین ضمانت برای موفقیت و کامیابی در برگزاری این رقابت بزرگ است و در نگاه افکار عمومی داخل و خارج هیچ چیز به اندازه بی طرفی عناصر حکومتی، ارزش، زیبایی و اصالت این رقابت را بالا نمی‌برد.»

روزنامه ایران با تأکید براینکه «پدیده انتخابات در ایران به دلایل تاریخی و اجتماعی می‌بایست از معرض مداخله کانون‌ها و عناصر دارای نفوذ و قدرت دور بماند»، نوشته‌است: «در ایران به دلیل فقدان نظام حزبی و احزاب بزرگ، انتخابات همچنان با همان شکل و شمایل سنتی به عنوان «روز سرنوشت ساز» دیده می‌شود. در یک چرخه معیوب موسم انتخابات تنها فصل رویش احزاب و بروز و ظهور جریان‌های اجتماعی است طبیعی است انتخاباتی با این ویژگی به میدانی مملو از هیجان سیاسی و عرصه‌ای وسوسه‌انگیز تبدیل شود.»

حسن مقیمی نویسنده یادداشت روزنامه ایران با تأکید براینکه «در چنین رقابتی که به بازی مرگ و زندگی برای نیروهای سیاسی تبدیل می‌شود طیف‌های مختلف درون جامعه و درون قدرت سیاسی با همه قوا به صحنه می‌آیند»، تأکید کرده‌است که «اصل گردش قدرت و چرخش نخبگان نهادینه نشده‌است و بسیاری از جریان‌ها بعد از این که در مناصب سیاسی جا خوش می‌کنند علقه و تعلق خاطری متفاوت به قدرت پیدا می‌کنند لذا با توسل به توجیهات سیاسی و ایدئولوژیک از پایگاه قدرت خویش برای تغییر نتیجه انتخابات تلاش می‌کنند.»

این روزنامه با اشاره به اینکه «به رغم گذشت بیش از سه دهه و چندین دور انتخابات، هنوز رسوبات این تفکر و توجیهات در میان برخی از جناح‌های سیاسی باقی مانده است و آنها باور نکرده‌اند که گروه‌ها و جناح‌ها مستأجر خانه قدرت هستند و نباید سودایی از جنس جاودانگی نسبت به کرسی قدرت خویش در سر بپرورانند»، نوشته‌است: «با این حال رقابت بر سر کرسی نمایندگی مجلس با این آفت روبرو است که همواره نمایندگان برخی مناطق یا برخی طوایف و جریان‌ها برای حفظ موقعیت خویش از هیچ تلاشی برای تخریب رقیب دریغ نمی‌کنند.»

به نوشته روزنامه ایران «طی روزهای اخیر شواهدی از این حرکت تخریبی در فضای سیاسی نمایان شده‌است به گونه‌ای که نمایندگان و سران برخی جناح‌های سیاسی چنان علیه رقیبان خویش جبهه گشوده‌اند که گویی وکالت و ماندن در قدرت حق ابدی آنها است و مردم تکلیفی جز این ندارند که در مجلس آینده نام جناح آنها را در برگ رای بنویسند.»

یادداشت‌نویس این روزنامه تأکید کرده‌است که «رفتار تلخ‌تر و خطرناک تر این است که این قبیل افراد در تلاش سازمان یافته برای حفظ موقعیت سعی دارند از برخی توجیهات انقلابی و ارزشی وام بگیرند. به گونه‌ای برخی تریبون داران رسماً فرمان حذف و مخالفت با حضور جریان‌های رقیب خود در اردوی اصلاح طلبان و اعتدالیون صادر می‌کنند.»

این روزنامه نزدیک به دولت با اشاره به اینکه رهبر جمهوری اسلامی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ گفت که «رهبری یک رای دارد و کسی از آن با خبر نیست»، نوشته‌است: «نباید کسانی مدعی شوند که نظر ولایت به سمت یک جریان خاص است یا یک جناح خود را نزدیک به ولایت و حریف را دور از حوزه ولایت معرفی کند. با این تجربه تکلیف بطلان تفکر کسانی که امروز پرچم حذف جریان‌های درون نظام را برافراشته‌اند روشن است.»

«زدن روشنفکران به شیوه خصولتی»

روزنامه شرق در سرمقاله شماره شنبه خود با تیتر «زدن روشنفکران به شیوه خصولتی» نوشته‌است: «تندروها در هر کاری موفق نبودند، در هژمونیک کردنِ زدن روشنفکران موفق بوده‌اند.»

احمد غلامی سردبیر روزنامه شرق با اشاره به اینکه اصطلاح «خصولتی» از واگذاری نیم‌بند منابع و صنایع بزرگ دولتی به بخش خصوصی برآمده، نوشته‌است: «این قاعده اقتصادی، اینک به فرهنگ و سیاست ما نیز سرایت کرده‌است.»

سرمقاله‌نویس روزنامه شرق با مروری براینکه «بعد از انقلاب، دو نگاه متفاوت به جریان روشنفکری شکل گرفت. یکی با آن سر ستیز داشت و دیگری در مقام دفاع از آن برمی‌آمد و بر این باور بود که می‌شود جریان فرهنگی روشنفکری را در دل روشنفکران دولتی هضم و جذب کرد»، نوشته‌است: این نگاه دوم «از اینکه پای روشنفکران را به مراکز دولتی؛ ارشاد، فرهنگسراها و کتابخانه‌ها باز کند، واهمه‌ای نداشت و چنین می‌اندیشید که با آمدن آنها، نیروهای تندرو فرهنگی درون جامعه به‌سرعت مستحیل می‌شوند و توان سیاسی‌شان را از دست می‌دهند.»

روزنامه شرق با اشاره به اینکه «آنچه روشنفکران دولتی را از تندروها جدا و محبوب می‌کرد همین مرزبندی فرهنگی‌شان بود»، نوشته‌است: عطاء الله مهاجرانی «وزیر ارشاد دولت اول اصلاحات نمونه شاخص این طرز تفکر بود. در این گفتمان، روشنفکران دولتی با برخی از روشنفکران مستقل هم‌پوشانی پیدا کرده بودند. آنها نیز می‌پنداشتند که باید دست از سیاست شست و با تغییر و ارتقای زیرساخت‌های فرهنگی زیست‌سیاست جامعه ایران را دگرگون کرد»، اما استراتژی این گفتمان «در دو صورت امکان داشت به توفیق برسد. یکی اینکه طرف مقابل، در برابر آنها ایستادگی نمی‌کرد و دیگر آنکه آنها با داشته‌ها و باورهای فرهنگی خود به مصاف آنها می‌آمدند؛ ولی این اتفاق نیفتاد و آنها از سر تنگدستی در خلق جذابیت‌های فرهنگی به «سیاست به مثابه سیاست» روی آوردند و تلاش کردند نگذارند آمیزه‌ای از گفتمان فرهنگی دولتی و مستقل ریشه آنها را بخشکاند.»

سرمقاله‌نویس روزنامه شرق با تأکید براینکه «شکست کارشناسان فرهنگی هوش چندانی نمی‌خواست»، نوشته‌است: مخالفان این نگاه «اگرچه خاستگاه‌شان گفتمانی روشنفکرانه نبود، ولی با سازوکار و شیوه فعلیت یافتن گفتمان‌های روشنفکرانه کاملاً آشنایی داشتند. از این‌رو به مراکز دولتی که می‌خواستند با آمیزه‌ای از روشنفکران دولتی و مستقل، فرهنگی تازه خلق کند و در ادامه به راهبردی سیاسی دست یابد، حمله کردند و دولت‌های سازندگی و اصلاحات را با مخاطراتی مواجه کردند. در واقع آنها، با زبان سیاست منهای فرهنگ، به مقابله با فرهنگ منهای سیاست آمده بودند.»

روزنامه شرق با اشاره به اینکه «این حملات باعث شد تا اگر اندکی میل به مشارکت سیاسی بین روشنفکران مستقل وجود داشت، به پسله برود و ناگزیر بیش از پیش به فرهنگ منهای سیاست پناه ببرند تا مگر به شائبه‌ها خاتمه دهند»، نوشته‌است: عقب‌نشینی ر وشنفکران مستقل «تندروها را آرام نکرد و اگرچه وزیر اصلاحات [عطاء الله مهاجرانی] با موفقیت از استیضاح مجلس بیرون آمد، اما این فقط موفقیتی موقتی بود.

بعد از این ترکیب روشنفکران دولتی و مستقل به این نتیجه رسیدند که برای ادامه زیست‌سیاسی خود، بیش از پیش به فرهنگ پناه ببرند. در نتیجه، فرهنگ را از سیاست «فک کردند» و تنها به حضور در انتخابات و حمایت از نامزدهای مستقل بسنده کردند» و «بی‌انصافی است اگر بگوییم هیچ تأثیری نداشتند» چرا که «مهم‌ترین اثر آنها را در برآمدن دولت اصلاحات شاهد بودیم و بی‌اثربودن‌شان را در به‌قدرت‌رسیدن احمدی‌نژاد.»

این روزنامه با اشاره به اینکه «در این بین، گروه دیگری از روشنفکران معتقد بودند که نباید در سازوکارهای دولتی ادغام شد، نه ناامید بودند و نه امیدوار»، نوشته‌است: «چنین تغییری مطلوب آنها نبود. و بر این نظر بودند که راه آنها خلق فرهنگ از دل سیاست است. بسیاری از روشنفکران در بدنه دولت جذب شده بودند و شکافی در تحلیل‌ها و باورهای جامعه به وجود آورده بودند اما روشنفکران مستقل در دوران اصلاحات روزگار سختی را پشت سر گذاشتند. چون بر چیزی پافشاری می‌کردند که عموم به آن باوری نداشت و آن چیزی نبود جز اینکه در سازوکارهای دولت، حتی به بهای تغییر گفتمان نباید جذب و هضم شد.

در این گروه روشنفکران مستقلی بودند که با میانجی هنر و ادبیات با سیاست مرتبط می‌شدند. نام‌های آنها، چنان زیاد و آشناست که تنها می‌توان به چهره شاخصی از این جریان اشاره کرد: هوشنگ گلشیری.»

شرق نوشته‌است: «گسست بین این دو گروه، روشنفکرانِ ادغام‌شده در دولت و روشنفکران مستقل، تجلی دو گفتمان متفاوت بود. روشنفکران مستقل تلاش می‌کردند از درون عمل کنند و بسیاری از آنها صادقانه برای ارتقای فرهنگی جامعه، از حیثیت و اعتبار خود مایه می‌گذاشتند.»

نویسنده سرمقاله شرق با این مقدمات به وضعیت فعلی پرداخته و نوشته‌است: «اینکه برخی، هم از موضع روشنفکر اظهارنظر می‌کنند و هم نفس وجود روشنفکر را انکار می‌کنند. این انکارِ خود و دیگران نوعی واکنش به وضعیتی است که ظرف چند دهه اخیر به وجود آمده‌است. انگار روشنفکران دیروز کاری جز انتقاد از همفکران خود ندارند. و شاید در این‌دست انتقادهای گاه کینه‌توزانه، به دنبال تبری‌جستن از یکدیگراند.»

احمد غلامی با تأکید براینکه «انتقاد روشنفکرانه با انتقاد از وضعیت موجود شکل می‌گیرد اما از آنجا که این‌گونه انتقادکردن راه دشواری است، چاره‌ای جز خودزنی، گذشته‌زنی و حتی همفکرزنی پیدا نمی‌کنند»، نوشته‌است: «این روزها در رسانه‌های خصوصی و حتی نیمه‌خصوصی، زدن یا رد و انکار روشنفکرانی چون آل احمد و شریعتی رونق بسیار دارد. انگار درنهایت تندروها موفق شده‌اند انزجار از روشنفکر مستقل و گذشته آن را هژمونیک کنند.»

سرمقاله نویس روزنامه شرق با تأکید براینکه «هر جریان اصیلی فارغ از دسته‌بندی‌های ایدئولوژیک به مواجهه انتقادی با گذشته و اکنون خود نیازمند است و روشنفکران نیز از این قاعده مستثنی نیستند»، نوشته‌است: «اما آنچه این روزها از سوی برخی روشنفکران در رسانه‌ها مطرح می‌شود، با فقر شدید تئوریک روبه‌رو است و شاید بیشتر از سر ترس و فرار از گمنامی است، نه از سر احساس مسئولیتی اصیل به قصد تحول و احیای جریان روشنفکری.»

«آشفتگی خواب پرندگان»؛ مجوز شکار برای ۲۱ استان صادر شد

روزنامه فرهیختگان در شماره شنبه خود از صدور مجوز شکار در ۲۱ استان ایران خبر داده و نوشته‌است: «زمانی‌که در سال ۹۳ سازمان حفاظت محیط‌زیست مجوزی برای شکار صادر نکرد، این امید در دل دوستداران محیط‌زیست زنده شد که شاید این طرح در سال‌های بعد هم ادامه داشته باشد، اما صدور مجوز شکار پرنده برای ۲۱ استان، خواب خوش پرندگان، به‌ویژه پرندگان مهاجر را آشفته کرد؛ پرندگان مهاجری که در فصل پاییز به استان‌های شمالی پرواز می‌کنند.»

به نوشته این روزنامه، علی تیموری مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط‌زیست از جزئیات این طرح اظهار بی‌اطلاعی کرده و گفته‌است: «اداره کل حفاظت و مدیریت شکار و صید از اداره‌های استانی خواسته بود شرایط استان را برای صدور مجوز شکار بررسی کرده و گزارش‌ها را به این اداره ارسال کنند. گزارش‌های استان‌ها در سازمان توسط کارشناسان بررسی و تنها برای ۲۱ استان مجوز صدور پروانه شکار پرنده صادر شده و برای ۱۰ استان دیگر تصمیمی گرفته نشده‌است.»

این مقام سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه مجوزهای شکار «برای دو ماه اعتبار دارد»، گفته‌است: «این مجوزها به شکارچیانی داده می‌شود که هیچ سابقه شکار غیرقانونی‌ای ندارند. همچنین دارندگان مجوز تنها دو روز در هفته یعنی پنجشنبه و جمعه حق شکار دارند. از سوی دیگر براساس کنوانسیون بین‌المللی حمایت از پرندگان مهاجر، مجوزهای شکار بیشتر باید برای افراد بومی مناطق صادر شود؛ زیرا این پرندگان به نوعی متعلق به این افراد هستند.»

مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره اینکه «بر چه اساسی این مجوزها در اختیار ۲۱ استان قرار گرفته»، گفته‌است: «در تابستان از استان‌ها خواسته شده‌است تا سرشماری پرندگان مناطق حفاظت شده و پارک‌های ملی را انجام دهند و مجوزها هم براساس تعداد پرندگان این مناطق و اطلاعات استان‌ها صادر می‌شود.»

علی تیموری با بیان اینکه «بیش از دو میلیون قطعه پرنده بومی و مهاجر در کل کشور وجود دارد که بیش از یک میلیون آن در شهرهای شمالی مانند مازندران، فریدونکنار و گرگان زندگی می‌کنند.»، گفته‌است: «بیشترین مجوز برای پرندگان آبزی، مهاجر و کبک صادر شده و ممنوعیتی هم برای تعداد شکار پرنده هم وجود ندارد.»

نسرین نیکنام گزارش نویس روزنامه فرهیختگان اما با اشاره به اینکه «در سال‌های قبل برخی گونه‌ها مانند اردک چشم‌سفید، اردک سرطلایی، عقاب دریایی و... در تالاب‌های شمالی مشاهده می‌شدند که در حال حاضر این‌گونه‌ها را کمتر می‌توان مشاهده کرد»، نوشته‌است: «شکار گونه‌های کمیاب، بسیاری از پرندگان را در معرض خطر انقراض قرار داده و اکنون نیز صدور پروانه شکار، به صورت قانونی یا غیرقانونی عامل قتل حیوانات بی‌دفاعی شده‌است که بسیاری از آنها تنها برای مدتی میهمان کشور ما هستند.»

روزنامه فرهیختگان نوشته‌است: «مسئولان سازمان حفاظت محیط‌زیست تصور می‌کرده‌اند که با ممنوعیت شکار در سال ۹۳، آمار شکار غیرقانونی کاهش یابد»، اما علی تیموری این موضوع را رد کرده و گفته‌است: «گزارش‌های ارسالی محیط‌بانان حاکی از آن است که آمار شکار غیرقانونی در سال ۹۳ بیشتر از سال‌های قبل بوده که نشان می‌دهد صدور مجوز می‌تواند تا حدودی این آمار را تحت تأثیر قرار دهد.»

اعتراض به خروج سعید مرتضوی از ایران

روزنامه بهار با اشاره به خروج سعید مرتضوی از ایران خبر داده‌است که «سعید مرتضوی قاضی مخلوع قوه قضائیه و متهم پرونده بزرگ سازمان تأمین اجتماعی، محکوم جنایات کهریزک و مظنون پرونده بزرگ فساد نفتی از ایران رفت.» و همزمان از قول وکیل سازمان تأمین اجتماعی نوشته‌است: «مرتضوی بدون سپردن وثیقه از ایران خارج شده‌است.»

این روزنامه با اشاره به اینکه، سعید مرتضوی «شامگاه پنجشنبه با پرواز ۳۴۱۳ فرودگاه بین‌المللی امام تهران را به قصد نجف اشرف جهت حضور در کربلا و شرکت در مراسم اربعین حسینی ترک کرد»، از قول مصطفی ترک همدانی یکی از وکلای پرونده سازمان تأمین اجتماعی نوشته‌است:«مرتضوی در آخرین جلسه دادگاه پرونده تأمین اجتماعی خواستار سفر به کربلا شده بود اما کسی فکر نمی‌کرد این درخواست خیلی مورد توجه دادگاه قرار بگیرد چون ایشان ازسوی دادگاه و قوه قضائیه ممنوع‌الخروج بود.»

مصطفی ترک همدانی گفته‌است: «من دیروز این خبر را شنیدم اما تا جایی که به‌خاطر دارم بازپرس پرونده و همچنین آقای محسنی‌اژه‌ای، معاون قوه قضائیه؛ در دی‌ماه ۹۲ گفته بودند ایشان ممنوع‌الخروج است.»

روزنامه بهار یادآوری کرده‌است که «موضوع ممنوع‌الخروجی سعید مرتضوی برای اولین‌بار در دی ۹۲ مطرح شد. آنجا که برخی رسانه به‌نقل از قاضی پرونده مرتضوی نوشتند "مرتضوی ممنوع‌الخروج شد» اما «این گزارش‌ها به فاصله چند روز ازسوی سعید ایوبی یکی از وکلای مرتضوی تکذیب شد.»

مجتبی نظری، وکیل سازمان تأمین اجتماعی، نیز «نسبت به‌این سفر ابراز تاسف» کرده و به این روزنامه گفته‌است: «در آخرین جلسه دادگاه آقای مرتضوی درخواست سفر به کربلا را متأسفانه مطرح کرده بودند. از این نظر می‌گویم متأسفانه که یک فردی که هنوز ۱۶ جلد پرونده دارد نباید به خارج از حوزه قوه‌قضاییه برود. این درخواست آقای مرتضوی حتی باعث شد روند دادگاه طولانی‌تر بشود.»

وکیل سازمان تأمین اجتماعی درباره اینکه «آیا مرتضوی برای سفر به کربلا وثیقه تسلیم قوه قضائیه کرده»، به روزنامه بهار گفته‌است: «آقای مرتضوی بالغ بر ۸ میلیارد تومان وثیقه به دادگاه داده‌است که همسر ایشان دو دستگاه آپارتمان متعلق به خودش را به‌عنوان وثیقه برای ایشان به دادگاه ارائه کرده‌است ولی این وثیقه‌ها ارتباطی با سفر ایشان به کربلا ندارد. چون این موضوع در جلسه آخر دادگاه مطرح شد و دیگر ادامه پیدا نکرد.»

مجتبی نظری درخواست سفر به کربلا را «یک حاشیه‌سازی از سوی مرتضوی مانند شعرخوانی‌اش در جلسه دادگاه» توصیف کرده و گفته‌است: «ما با رفتن کسی به کربلا مخالف نیستم و مانند سایرین به این ساحت و مسئله اعتقاد داریم ولی به رفتن کسی از کشور که پرونده دارد و طبق قانون نباید از حوزه قوه قضائیه خارج شود اعتراض می‌کنیم.»

وکیل سازمان تأمین اجتماعی همچنین گفته‌است: «هر چیزی در جای خود نکو است. وقتی آقای مرتضوی شعر می‌خواند، به قاضی دادگاه گفتم که برای جلسات بعدی فرصت را به یک روز افزایش دهید تا آقای مرتضوی شعرشان را کامل بسرایند. ایشان حتی آدرس به دادگاه نداده‌اند و در فهرست مشخصات‌شان آدرس منزل مسکونی وکیل خود را داده‌اند.»

مجتبی نظری به روزنامه بهار گفته‌است: «مطمئن باشید که ما نسبت به‌این مسئله به دادگاه اعتراض خواهیم کرد و نخواهیم گذاشت حاشیه‌سازی‌های آقای مرتضوی دادگاه را از مسیر اصلی خود دور کند.»

دستور شهردار تهران برای جمع‌آوری تابلوهای «صحابه حسینی، صحابه خمینی»

روزنامه شرق از دستور شهردار تهران برای جمع‌آوری تابلوهای «صحابه حسینی، صحابه خمینی» از متروی تهران خبر داده‌است.

این روزنامه با انتشار تصویر یکی از تابلوهای نصب شده در متروی تهران با عنوان «صحابه حسینی، صحابه خمینی»، از قول معاون فرهنگی اجتماعی شرکت مترو تهران و حومه در توضیح این تابلوی مفهومی که روی سایت این مجموعه قرار گرفته، توضیح داده‌است: «در این کات‌استندها و تبلیغات، شش شخصیت همراه امام حسین و شش شخصیت انقلابی و یاران امام خمینی در کنار هم قرار گرفته‌اند. در یک طرف افرادی همچون حر بن یزید ریاحی، مسلم بن عقیل، حبیب ابن مظاهر، زهیر بن قین به عنوان صحابه امام حسین و درطرف دیگر سید مرتضی آوینی، سردار حسین همدانی و آیت‌الله بهشتی به عنوان اصحاب و یاران امام خمینی در کنار هم هستند.»

معصومه اصغری در گزارش روزنامه شرق نوشته‌است: انتشار یک مجموعه تابلوی مفهومی با عنوان «صحابه حسینی، صحابه خمینی» که «سعی در مقایسه شهدای انقلاب اسلامی با شهدای عاشورا داشته‌است، با اعتراض شهردار تهران همراه شد»، اعتراضی که اگرچه «در ابتدا خبرش منتشر نشد» اما حالا رئیس سازمان زیباسازی شهر تهران به روزنامه شرق گفته‌است: «محمد باقر قالیباف، شهردار تهران، دستور اکید جمع‌آوری آنها را داده‌است و البته این تابلوها هنوز روی دیوار ایستگاه‌ها و قطارهای مترو وجود دارند.»

روزنامه شرق با اشاره به اینکه پیشتر «تبلیغات محیطی شهرداری تهران در موضوعات غیرشهری و سیاسی همچون «صداقت آمریکایی» و یا تبلیغات اجتماعی و فرهنگی همچون «با یک گل بهار نمی‌شود» نیز حاشیه‌هایی در پی داشت، از قول عیسی علیزاده رئیس سازمان زیباسازی شهرداری درباره «واکنش‌های منفی» به این تابلوها، نوشته‌است: «واکنش‌ها به این تبلیغ مفهومی بسیار بد بود و واکنش شخص شهردار تهران را به همراه داشت. تا جایی که من هم می‌دانم، دستور جمع‌آوری فوری این تبلیغات را داده‌اند اما شرکت مترو به دلایلی همچون طولانی‌بودن پروسه جمع‌آوری، هنوز این تبلیغات را در فضاهای مترو حذف نکرده‌است.»

رئیس سازمان زیباسازی شهر تهران با یادآوری اینکه تابلوی مقایسه‌ای «صحابه حسینی، صحابه خمینی را معاونت فرهنگی شرکت متروی تهیه کرده»، گفته‌است: «با دستور جدید شهردار تهران تمامی این اقدامات و تبلیغات فرهنگی زیر نظر معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران انجام می‌پذیرد.»