جشنواره بینالمللی فیلم گوتنبرگ، با اهدای جوایز خود که به جوایز اژدها معروف است، به کار خود پایان داد.
جشنواره گوتنبرگ، در شهر سوئدی گوتنبورگ (Gothenburg) که امسال سی و پنجمین دوره خود را طی میکرد، با نمایش بیش از چهارصد و پنجاه فیلم از بیش از هفتاد کشور جهان، مخاطبان سوئدی و مهمانان جهانی را میزبان گلچینی از مطرحترین فیلمهای سینمای جهان طی سال گذشته و تازهترین ساختههای کشورهای اسکاندیناوی از سوئد و فنلاند تا دانمارک و نروژ و ایسلند کرد.
جایزه برگمان و ناکامی ساتراپی
جوایز اینگمار برگمان که یکی از معروفترین جوایز این جشنواره و در واقع تنها جایزه این جشنواره برای فیلمهایی خارج از کشورهای اسکاندیناوی، هر ساله به یک استعداد تازه تعلق میگیرد.
امسال مرجان ساتراپی به همراه ونسان پارانو برای فیلم مرغ و خورش آلو نامزد دریافت این جایزه شده بود، اما داوران این بخش فیلم بدن آسمانی ساخته آلیس ورواچر را به عنوان فیلم برگزیده این بخش انتخاب کردند. این فیلم داستان دختری سیزده ساله به نام مارتا را روایت میکند که از سوئیس به روستای کوچکی در جنوب ایتالیا برده میشود و در زندگی تازه او همه چیز بسیار غریب و ناآشنا به نظر میرسد.
اژدهای میلیون کرونی
جایزه اژدهای بهترین فیلم کشورهای اسکاندیناوی که بخاطر مبلغ شگفتانگیزش (یک میلیون کرون سوئد؛ یکی از بزرگ ترین جوایز نقدی در جشنوارههای فیلم) بسیار وسوسهانگیز به نظر میرسد، به فیلم «شریک اورهایم» ساخته آریلد اندرسن از نروژ تعلق گرفت. یارل نوجوانی است که ناگهان با خبر مرگ پدرش روبرو میشود و خاطرات خود را از پدری الکلی به یاد میآورد، اما فیلم در این خاطرات متوقف نمیشود و با روایت عشق اول یارل و در عین حال فعالیتهای ضد نژادپرستی او در نروژ دهه هشتاد، تلاش او را برای یافتن هویت به نمایش میگذارد.
جایزه بهترین مستند سال به فیلم «برای تو برهنه» ساخته سارا بروس از سوئد تعلق گرفت که داستان رابطه یک زوج همجنسگرا از دو کشور و دو فرهنگ مختلف را دنبال میکند.
نیما سروستانی مستندساز ایرانی ساکن سوئد که سال گذشته جایزه بخش مستند را از آن خود کرد، یکی از داوران بخش مستند امسال بود و با حضور بر روی صحنه در مراسم اختتامیه و قرائت بیانیه داوران، جایزه را به این مستندساز سوئدی اهدا کرد.
جایزه تماشاگران برای بهترین فیلم اسکاندیناوی به فیلم «حلزونهای نَرماده» (She Male Snails) تعلق گرفت؛ ساخته استر مارتین برگسمارک که زندگی و رابطه همجنسگرایانه خود فیلمساز را تصور میکند.
جایزه تماشاگران برای بهترین فیلم بلند به فیلم «توقف در لبه» ساخته آندریاس درسن از آلمان تعلق گرفت که تصویری تلخ از یک مرد و رابطه او با خانواده اش ارائه میکند که در چهل سالگی در مییابد تنها دو ماه دیگر زندهاست.
اجرای برنامه پایان جشنواره گوتنبرگ به عهده شیما نیاورانی، کمدین ایرانیتبار بود.
فرشتگان در آستانه مرگ
یکی از مستندهای جشنواره امسال که در روزهای آخر جشنواره به نمایش درآمد، «فرشتگان در آستانه مرگ» ساخته دو فیلمساز ایتالیایی به نامهای آلساندرو گولینلی و روکو برنینی بود که تصویری از وضعیت قضایی امروز ایران و مجازاتهای اعدام نوجوانان ارائه میکرد.
فیلم که بیشتر بر زندگی و احوال همجنسگرایان در ایران امروز متمرکز شده، با نمایش صحنههای اعدام و بررسی موردی اعدامهای نوجوانان زیر هجده سال در طی این سالها در ایران، سعی دارد تصویری از آن چه میگذرد ارائه کند، اما در عین حال تنها بر موضوع همجنس گرایان متمرکز نمیشود و در بخشهای مختلف از محور اصلی بحث اش فاصله میگیرد و میخواهد درباره مشکلات و معضلات دیگر ایران امروز هم حرف بزند. در نتیجه فیلم منسجم نیست و برای رسیدن به هدفش در راه تکان دادن تماشاگر درباره وضعیت بغرنج حاکم در ایران، از هر اهرمی استفاده میکند؛ از حرفهای تلفنی نوجوانی که در آستانه اعدام است و میگوید که میخواهد زنده بماند، تا نمایش سنگسار در افغانستان که این سوال را پیش میآورد که چرا از این نمونهها در یک کشور دیگر استفاده شدهاست.
جشنواره گوتنبرگ، در شهر سوئدی گوتنبورگ (Gothenburg) که امسال سی و پنجمین دوره خود را طی میکرد، با نمایش بیش از چهارصد و پنجاه فیلم از بیش از هفتاد کشور جهان، مخاطبان سوئدی و مهمانان جهانی را میزبان گلچینی از مطرحترین فیلمهای سینمای جهان طی سال گذشته و تازهترین ساختههای کشورهای اسکاندیناوی از سوئد و فنلاند تا دانمارک و نروژ و ایسلند کرد.
جایزه برگمان و ناکامی ساتراپی
جوایز اینگمار برگمان که یکی از معروفترین جوایز این جشنواره و در واقع تنها جایزه این جشنواره برای فیلمهایی خارج از کشورهای اسکاندیناوی، هر ساله به یک استعداد تازه تعلق میگیرد.
امسال مرجان ساتراپی به همراه ونسان پارانو برای فیلم مرغ و خورش آلو نامزد دریافت این جایزه شده بود، اما داوران این بخش فیلم بدن آسمانی ساخته آلیس ورواچر را به عنوان فیلم برگزیده این بخش انتخاب کردند. این فیلم داستان دختری سیزده ساله به نام مارتا را روایت میکند که از سوئیس به روستای کوچکی در جنوب ایتالیا برده میشود و در زندگی تازه او همه چیز بسیار غریب و ناآشنا به نظر میرسد.
اژدهای میلیون کرونی
جایزه اژدهای بهترین فیلم کشورهای اسکاندیناوی که بخاطر مبلغ شگفتانگیزش (یک میلیون کرون سوئد؛ یکی از بزرگ ترین جوایز نقدی در جشنوارههای فیلم) بسیار وسوسهانگیز به نظر میرسد، به فیلم «شریک اورهایم» ساخته آریلد اندرسن از نروژ تعلق گرفت. یارل نوجوانی است که ناگهان با خبر مرگ پدرش روبرو میشود و خاطرات خود را از پدری الکلی به یاد میآورد، اما فیلم در این خاطرات متوقف نمیشود و با روایت عشق اول یارل و در عین حال فعالیتهای ضد نژادپرستی او در نروژ دهه هشتاد، تلاش او را برای یافتن هویت به نمایش میگذارد.
جایزه بهترین مستند سال به فیلم «برای تو برهنه» ساخته سارا بروس از سوئد تعلق گرفت که داستان رابطه یک زوج همجنسگرا از دو کشور و دو فرهنگ مختلف را دنبال میکند.
نیما سروستانی مستندساز ایرانی ساکن سوئد که سال گذشته جایزه بخش مستند را از آن خود کرد، یکی از داوران بخش مستند امسال بود و با حضور بر روی صحنه در مراسم اختتامیه و قرائت بیانیه داوران، جایزه را به این مستندساز سوئدی اهدا کرد.
جایزه تماشاگران برای بهترین فیلم اسکاندیناوی به فیلم «حلزونهای نَرماده» (She Male Snails) تعلق گرفت؛ ساخته استر مارتین برگسمارک که زندگی و رابطه همجنسگرایانه خود فیلمساز را تصور میکند.
جایزه تماشاگران برای بهترین فیلم بلند به فیلم «توقف در لبه» ساخته آندریاس درسن از آلمان تعلق گرفت که تصویری تلخ از یک مرد و رابطه او با خانواده اش ارائه میکند که در چهل سالگی در مییابد تنها دو ماه دیگر زندهاست.
اجرای برنامه پایان جشنواره گوتنبرگ به عهده شیما نیاورانی، کمدین ایرانیتبار بود.
فرشتگان در آستانه مرگ
یکی از مستندهای جشنواره امسال که در روزهای آخر جشنواره به نمایش درآمد، «فرشتگان در آستانه مرگ» ساخته دو فیلمساز ایتالیایی به نامهای آلساندرو گولینلی و روکو برنینی بود که تصویری از وضعیت قضایی امروز ایران و مجازاتهای اعدام نوجوانان ارائه میکرد.
فیلم که بیشتر بر زندگی و احوال همجنسگرایان در ایران امروز متمرکز شده، با نمایش صحنههای اعدام و بررسی موردی اعدامهای نوجوانان زیر هجده سال در طی این سالها در ایران، سعی دارد تصویری از آن چه میگذرد ارائه کند، اما در عین حال تنها بر موضوع همجنس گرایان متمرکز نمیشود و در بخشهای مختلف از محور اصلی بحث اش فاصله میگیرد و میخواهد درباره مشکلات و معضلات دیگر ایران امروز هم حرف بزند. در نتیجه فیلم منسجم نیست و برای رسیدن به هدفش در راه تکان دادن تماشاگر درباره وضعیت بغرنج حاکم در ایران، از هر اهرمی استفاده میکند؛ از حرفهای تلفنی نوجوانی که در آستانه اعدام است و میگوید که میخواهد زنده بماند، تا نمایش سنگسار در افغانستان که این سوال را پیش میآورد که چرا از این نمونهها در یک کشور دیگر استفاده شدهاست.