آرش در بخش ابتدایی گفت‌وگو با رادیو فردا به چگونگی همکاری با اسنوپ داگ خواننده معروف رپ آمریکایی در تک آهنگ Oh My God پرداخت. او همچنین از همکاری احتمالی خود با انریکه ایگلسیاس پرده برداشت.
آرش نیم‌نگاهی هم به دلایل افت‌وخیز خود در بازار جهانی موزیک پاپ داشت.
در بخش پایانی این گفت‌وگو محمد ضرغامی از او بیشتر درباره علایق‌اش در حوزه موسیقی پاپ ایرانی و روابطش با دیگر هنرمندان پرسیده است.
Your browser doesn’t support HTML5
گفت و گوی محمد ضرغامی با آرش درباره همکاری اش با رپر آمریکایی اسنوپ داگ بخش پایانی
هیچوقت فکر کردی با توجه به اینکه پایگاه اصلی هنرمندان موسیقی خارج از ایران لس‌آنجلس است بروی آنجا زندگی و کارکنی؟
چون از اول کار من این‌طور نبوده... من خیلی احترام دارم به خوانندگان لس‌آنجلس. من برای همه خواننده‌ها احترام دارم. چون همه آنها در داخل ایران و یا هر جا که باشند دارند زحمت می‌کشند. ولی چون سبک‌کار من این بوده که در بازار خارجی موفق بشوم و کمپانی هم این‌طور فکر کرده و مدیر برنامه‌های من هم همه سوئدی هستند آن سبک به من نمی‌خورد.
من اصلاً یک سری آهنگ‌هایی را درست می‌کنم که کمپانی من نمی‌رود اینها را به خارج معرفی کند. مثلاً ملودی یکی از این آهنگ‌ها است که فقط برای بازار ایران درست شد. جالبی موزیک این است که مثلاً در ایران یکی از بزرگ‌ترین کارهای موفق من ملودی است ولی در خارج کسی ملودی را نمی‌شناسد.
هیچوقت با آدم‌هایی که برخورد می‌کنی و با آنها همکاری می‌کنی، در تماس می‌مانی یا نه؟ مثلاً تو با اسنوپ داگ کار کردی. پیش از آن آدم‌های دیگری بودند مثل دی جی الیگیتور یا آیسل که باهم در یوروویژن حضور داشتید.
با بعضی‌هایشان بله خب. مثلاً الیگیتور، علی یک پسر ایرانی است. خب دوستم است و با او در تماس هستم. همدیگر را کم می‌بینیم. ولی باهم تلفنی حرف می‌زنیم به هم خبر می‌دهیم. برایش آرزوی موفقیت می‌کنم! مثلاً با شان پال تماس اس ام اسی دارم. بعضی موقع‌ها با شگی تماس دارم. ابی از همه بیشتر. ابی شاید بگویم تنها دوست خیلی خوبی است که در موسیقی ایرانی دارم. پسر خوبی... خیلی آقای خوبی است...!
جای پدر شما است!
آدم خوبی است. هنرمند است.
او هم مثل خودت کوله!
خیلی کوله! حتی از من کول تر. از من باحال‌تر! آیسل نه. از همان یورویژن دیگر تماس نداریم. در آذربایجان است. مثلاً یک آرتیست ایرانی هست که کمکم کرده و دو سه تا شعر گفته. مثلاً شعر «تکون بده» را گفته. حسین تهی. که پسر خوبی است.
رپر است...
بله. هنرمند است و خیلی زحمت می‌کشد برای کارش.
در لندن...
درست است.
تو با شاهکار بینش‌پژوه هم کار کردی. یکی از آهنگ‌های موفقت در بازار ایرانی آهنگی بود که برای تیم ملی خواندی. از شاهکار بینش‌پژوه خبر داری؟
نه. متأسفانه من وسط ایران و آمریکا هستم. از هیچ‌کدام خبر ندارم.
بازار موسیقی پاپ داخل ایران را دنبال می‌کنی؟
چرا دنبال می‌کنم. تا یک حدودی می‌دانم. آرتیست‌های تاپ را می‌شناسم. یک ذره هم باید دنبال کنم تا بفهمم سلیقه مردم را. ولی خب همیشه هدف من این بوده که کارم متفاوت باشد. وقتی زیاد دنبال کنم زیادی تحت تأثیر قرار می‌گیرم و شاید کارم...
شبیه شود...
دوست دارم کار خودم را بکنم. نه کارم شبیه یک کاری در ایران باشد یا لس‌آنجلس. دنبال آن‌طوری نمی‌کنم.
به نظرت چه کسی در داخل ایران کارش خیلی خوب است؟
خواننده زیاد است. خواننده بهتر از من هم خیلی هست. بحث سلیقه است. اسم نمی‌خواهم بیاورم. مثلاً با چند نفر صحبت کردم زیاد درباره موزیک خارج و چطوری باید انجام بشود، نمی‌دانند. اصلاً در یک باغ دیگرند.
در کدام باغ‌اند؟ می‌توانی بگویی؟
در باغ سبک ایرانی. کاری که من می‌کنم موسیقی این‌طرف را یک قسمت‌های خاص را برمی‌دارم و آن قسمت شرقی خودم را هم برمی‌دارم و یک فرمول درست می‌کنم و این را باید مثل دارویی که درست می‌کنی که اگر یک ذره بیشتر بریزی از آن ماده خراب می‌شود.
موضوع یک جور فرمول است. خیلی وقت‌ها آهنگ می‌فرستند و می‌پرسند که آیا این در بازار خارجی کار می‌کند؟ مثلاً کاری که خیلی هم دوست دارم. چون ایرانی هستم و آهنگ‌های فارسی را دوست دارم. ولی وقتی برای مدیر برنامه‌ام می‌گذارم، می‌گوید: این دیگر چیست؟
اولین فیلمی که در آن بودم یک فیلم هندی بود، اول کارم بود با پسر آمیتا باچان، آبیشک باچان. توی آن فیلم یک آهنگ هم اجرا کردم. یک فیلمی بود به نام Bluff Master.
حالا چون تو این وسط ایستادی می‌خواهم از تو بپرسم. به نظر تو الآن بازار کدام بهتر است؟ به نظر تو کدام‌یک از آنها دارند وظیفه موسیقایی خودشان را انجام می‌دهند. با توجه به اینکه در ایران محدودیت‌هایی وجود دارد که در لس‌آنجلس آن محدودیت‌ها نیست.
هر دو طرف چند نفرشان خوب انجام می‌دهند.
می‌توانی اسم‌هایشان را بگویی؟
اولاً در ایران جمعیت ۸۰ میلیون نفر است. بیشتر امکانش هست که یک هنرمند آنجا باشد تا بیرون از ایران. باید اصلاً در کشور ما موزیک بهتر پیش برود. برای اینکه بیشتر ایرانی‌ها آنجا هستند. دوم هم اینکه درست است محدودیت‌هایی هست که متأسفانه برای آرتیست کار را سخت‌تر می‌کند.
مثلاً یکی دو تا از آهنگ‌های محسن چاوشی را خیلی دوست دارم. مخصوصاً یک آهنگش را که اسمش یادم نیست و برای سریال شهرزاد درست‌شده. با این آقایی که سنتی می‌خواند، سینا فکر کنم اسمش است......
کجایی، سینا سرلک...
بله. کجایی. آهنگی است بسیار زیبا و حس خاصی به من می‌دهد وقتی گوش می‌دهم. صدای محسن هم خیلی قشنگ است. یک سری هم هستند که آهنگ‌هایشان خیلی قشنگ است ولی آهنگ‌هایشان خیلی شبیه هم است. از خارج هم داریم. کسانی که خیلی دوست دارم ابی است که حرف ندارد. آهنگ‌های آقای سیاوش قمیشی خیلی قشنگ است. آهنگ‌های شادمهر عقیلی خیلی قشنگ است.
نمی‌خواهم دعوا بیندازم ولی می‌خواهم بپرسم همسرت طرفدار دو آتشه تو است یا خواننده‌های دیگر را هم دوست دارد؟
خب معلوم است. فن کسان دیگری هم هست. من خودم وقتی برایش آهنگ توی ماشینش آماده می‌کنم، آهنگ‌های خودم را نمی‌گذارم. بیشتر آهنگ‌های بقیه را می‌گذارم!
چه کسانی را می‌گذاری برایش مثلاً؟
آهنگ‌های روز پرطرفدار را برایش می‌گذارم. آهنگ‌هایی که در چند ماه اخیر موفق بوده. خانم من هیچوقت نگفته که من عاشق این هنرپیشه‌ام یا این خواننده‌ام.
ایشان فقط عاشق شما است دیگر، اینکه درش شکی نیست!
نه. اتفاقاً بعضی موقع‌ها خیلی رک می‌گوید: این چیست دیگر! می‌گویم حالا دیگر خانمم هستی کوتاه بیا!
چون صحبت از اسنوپ داگ شد اشاره‌ای هم بکنیم به این کلیپی که ساخته‌شده. توی این کلیپ یک پیکان جوانان هم گذاشتی. من نمی‌دانم اسنوپ تعجب نکرد این ماشین را دید؟
چرا! تعجب هم کرد. بااینکه این آهنگ در درجه اول برای بازار خارجی است و بعد بازار ایران هم‌پشت سرش می‌آید، دوست داشتم یک هدیه بدهم. یک چیز ایرانی توی ویدیو باشد. چیزی که برای مردم هم جذاب باشد.
من با کارگردان ایرانی این کلیپ که دوست خوبم هست و پسر خیلی هنرمندی است به نام فربد خوش‌طینت، که بیشتر ویدیوهای مرا درست کرده صحبت می‌کردیم که چه‌کار کنیم من گفتم بیا یک پیکان بیاوریم. گفت پیکان از کجا بیاوریم؟ گفتم باید باشد در آمریکا. چون قرار بود این ویدیو در آمریکا ضبط شود. گفت چطوری؟ گفتم زنگ بزنم به یکی دو نفر بروند دنبالش.
زنگ زدم به یک آقایی بود نمی‌دانم از کجا رفته این ماشین را آورده. یک پیکان جوانان خیلی تر و تمیز. زنگ زدند به شرکت ما و اینها، این ماشین را اجاره کردند. که خودش هم آمده بود آنجا پشت صحنه و خیلی هم حال می‌کرد. گفت پیکانم معروف شد! گفتم آره معروف شد.
در این ویدیو و ویدیوهای دیگرت دیدیم که از مدل‌های خیلی خوشگل استفاده می‌کنی. آنهایی که طرفدار هنرمندان هستند حسودی‌شان می‌شود. به‌ویژه وقتی دخترند. این در مورد همسر هنرمندان چطور است؟
مال من که خیلی کول است! چون سر تصویربرداری ویدیوهای من بوده. اگر خانم یک هنرمند بخواهد یک ذره حساس باشد، فکر نمی‌کنم اصلاً بشود.
جالب است که تو در میان این مدل‌ها با یک مدل ایرانی بحث‌برانگیز هم کار کردی! آیلار را می‌گویم.
(می‌خندد) بله. آیلار. بگویم که با آیلار چطوری کارکردم. موضوع این است که Basshunter یک آهنگ خیلی موفق بزرگ داشت به نام Now you're gone که توی دنیا ترکاند. مدیریت برنامه‌ریزی کارهای Basshunter را ما انجام می‌دهیم. آهنگ‌هایش را ما می‌سازیم. آیلار توی اولین ویدیوهای Basshunter مدل اصلی بود. او به من گفت آیلار دوست دارد توی یکی از ویدیوهای تو باشد. این‌طوری آمد توی ویدیوهای ما.
برایت زیاد مهم نبود گذشته آیلار؟
هر انسانی بالاخره یک شانس دوم باید داشته باشد. حالا بعضی از شنوندگان ممکن است ندانند که موضوع چیست. خود شما بگویید اصلاً آیلار چه‌کار کرد؟
داستان این بود که آیلار پیش از اینکه مدل بشود در صنعت پورن واردشده بود.
داستان را کوتاه کنیم مدت یک هفته در سن هجده سالگی این اتفاقات همه برای آیلار افتاد. که این‌یک هفته زندگی‌اش را تا امروز سیاه کرده است.
داستان سینما، حضورتو در فیلم بهمن قبادی و اینکه کد امش برایت جذاب‌تر است سینما یا موسیقی؟ کد امش را ترجیح می‌دهی و چقدر سینما توانست فضای موسیقی تو را تغییر دهد و اصلاً تأثیرگذار بود روی کارت؟
من سینما را خیلی دوست دارم. یک اتاق سینمایی خیلی باحال هم توی خانه‌ام درست کرده‌ام. اصلاً انگار وارد سینما می‌شوی. اولین فیلمی که در آن بودم یک فیلم هندی بود، اول کارم بود با پسر آمیتا باچان، آبیشک باچان. توی آن فیلم یک آهنگ هم اجرا کردم. یک فیلمی بود به نام Bluff Master.
بعد هم بهمن قبادی دوست من است. از من پرسید دوست داری بیایی یک فیلم که بهروز وثوقی و مونیکا بلوچی هستند. من هم که عاشق بهروز وثوقی هستم و بااینکه این‌ور بزرگ شدم همه فیلم‌هایش را دیده‌ام. خب برای من افتخار بود و گفتم که خب معلوم است که دوست دارم. فیلم فصل کرگدن.
کار کردن با بهروز وثوقی چطور بود؟ او چقدر تو را می‌شناخت؟
راستش یکی از دوستان خوبم غیر از ابی عزیز بهروز وثوقی است. با ایشان دو هفته یک بار تلفنی صحبت می‌کنیم و همدیگر را می‌بینیم. حتی چند وقت پیش هم در دوبی خانه مدیر برنامه‌های من بودند. بسیار آدم خوبی است. اولین صحنه که می‌خواستم با بهروز بازی کنم یک جوری به من نگاه می‌کرد که من اصلاً ترسیدم. با نگاهش. خنده‌ام گرفته بود. نمی‌توانستم جلویش درست بنشینم و جدی باشم. متأسفانه خیلی وقت است بهروز جان کارنکرده. سخت است که سوپراستار کشورت بشوی و یک روز نتوانی کارکنی.
دراین‌باره هیچوقت باهم صحبت کردید؟
بله. ولی بهتر است خود آقای بهروز این صحبت‌ها را بکند.
کجایی. آهنگی است بسیار زیبا و حس خاصی به من می‌دهد وقتی گوش می‌دهم. صدای محسن(چاووشی) هم خیلی قشنگ است.
از آن ور هم می‌بینیم بعضی از هنرپیشه‌هایی که از ایران بیرون آمده‌اند به‌ویژه بعد از انقلاب اسلامی از نسل جدید، مثل گلشیفته فراهانی توانسته خودش را بالا بکشد والان هم در فیلم اخیر جیم جارموش بازی کرده است.
بله. من گلشیفته را هم خیلی دوست دارم. اتفاقاً باهم ملاقات کردیم. چند بار هم اس ام اس برای هم فرستادیم. بسیار هنرمند است و دختر بسیار خوبی است. خیلی کول است!
همه راداری در ردیف کول‌ها می‌گذاری! یک تیم کول باید تشکیل بدهی!
نه اینها که می‌گویم نمی‌خواهم الکی بگویم. به او افتخار می‌کنم که یک ایرانی توانسته این‌طوری خودش را بکشد بالا. غیر از من و خانمم، مامان من که بزرگ‌ترین طرفدار گلشیفته است!
طرفدار گلشیفته؟
فن پروپاقرص! گلشیفته را بیشتر از من دوست دارد. می‌گوید برو تو که نه بابا. گلشیفته! می‌گویم تو مادر منی!
یک تصاویری هم از مادرت باید باشد توی کلیپ سوت بزن. درست است؟ از بچگی‌ات و...
پدرم اهواز کار می‌کرد و مهندس بود و با مامانم از تهران داشتیم می‌رفتیم اهواز که من آن موقع زیر یک سالم بود.
ولی آیا ادامه می‌دهی داستان سینما را یا متوقفش می‌کنی و یا به صورت جدی‌تر به این قضیه نگاه می‌کنی؟
نه. فکر کنم بازهم این کار را بکنم. الآن من دوباره توی فیلم بعدی بهمن هستم. دارد برای فیلم بعدیش برنامه‌ریزی می‌کند. فیلم هالیوودی است. دو سه تا درخواست هم از من شده برای فیلم‌های هندی. نمی‌دانم چرا این هندی‌ها به من گیر داده‌اند. شاید برای اینکه سیاه‌سوخته هستم!
من خودم هم دوست دارم مخصوصاً فیلم‌های هندی که موزیک دارند بیایم آهنگ خودم را اجرا کنم. از طریق کمپانی «ای‌ام آی» که بزرگ‌ترین کمپانی موزیک هند است الآن عاشق آهنگ «تکون بده» شده‌اند. من نمونه هندی این آهنگ را خواندم که نصف هندی و نصف فارسی است. یک نفر را برای من از هند فرستادند که با من تمرین کند در قسمت های هندی.
یک کار دیگر که بسیار موفق شده و یکی از بزرگ‌ترین آهنگ‌های این تابستان ممکن است بشود را با چند تا از دوستان درست کرده‌ام که الآن شنوندگان می‌توانند بروند این کار را گوش بدهند. این کارم تازه آمده بیرون. این کار الآن در سوئد رکورد شکسته و جزو جدول ۲۰ آهنگ پرطرفدار قرارگرفته. این آهنگ را برای یک آرتیست لهستانی درست کردیم. اسم این دختر هست مارگارت و اسم آهنگش هم هست Cool Me Down.
اخیراً هم سینمای ایران و هند فعالیت مشترکی داشتند و یک فیلمی را باهم تولید کردند به اسم سلام بمبئی.
حالا مردم همه می‌گویند این چقدر دوست دارد. ولی واقعاً هرکه شما اسم بردید دوستان من‌اند! رضا گلزار هم دوست من است. من چند وقت دوبی بودم ۷ هشت ماه که رضا هم دوبی بود. همدیگر را می‌دیدیم. پسر خوبی است. الآن هم باهم در تماس هستیم. می‌دانم که این فیلم را دارد می‌سازد.
یک خبر دیگر هم این است که ما کمکم داریم بیشتر دوبی می‌رویم. اسم بچه‌هایمان را در کودکستان نوشتیم که از دو ماه شروع می‌شود. خانه‌مان را در سوئد داریم و هی می‌رویم و می‌آییم. گفتم این کار را الآن بکنیم تا هنوز بچه‌ها کلاس اول دوم را شروع نکرده‌اند. برای اینکه بعد از اینکه مدرسه را شروع کنند سخت می‌شود. سوئد سبک زندگی یک چیز دیگر است و دوبی یک چیز دیگر.
به خاطر اینکه می‌خواهی بچه‌ها را بافرهنگ شرقی و خاورمیانه بیشتر آشنا کنی؟ دلیل خاصی داری؟ دلیل حرفه‌ای و کاری؟
دلیلم این است که یک ذره برویم آب‌وهوا عوض کنیم. خسته شدیم. تقریباً سی سال است سوئد هستیم. دوستان خوبی داریم. ازنظر حرفه‌ای هم خوب است. الآن یک استودیوی مجهز خوب هم داریم در دوبی می‌سازیم که به‌زودی تمام می‌شود.