اگرچه در سالیان گذشته وزارت اطلاعات ایران به صورت غیرمستقیم حامی مادی و معنوی و یا سفارش دهنده برخی موضوعات به سینماگران بوده است، اما اینبار وزیر اطلاعات به صراحت اعلام کرده که این وزارتخانه قصد تولید و ساخت فیلم سینمایی دارد.
محمود علوی وزیر اطلاعات ایران، در مراسم سیامین سالگرد تاسیس وزارت اطلاعات که اواخر مهرماه برگزار شد، گفت که باید تلاشهای این وزارتخانه در قالب فیلم، سریال و کارهای هنری به مردم منعکس شود و در حال حاضر ساخت یک فیلم در دستور کار وزارت اطلاعات قرار دارد. به گفته وزیر اطلاعات، این فیلم قرار است برای نمایش در جشنواره فجر امسال آماده شود.
با اینکه در دهه ۶۰ و در فیلمهای حادثهای و پلیسی آن زمان، نیروهای ارگانهایی مانند کمیته انقلاب اسلامی بودند که جلوی خرابکاریها را میگرفتند و وظیفه برقراری امنیت را برعهده داشتند، اما حضور و نمایش ماموران امنیتی و اطلاعاتی در سینمای ایران، از اوائل دهه هفتاد آغاز شد.
در آن سالها که فیلمهای اکشن و پلیسی به خصوص آثار موسوم به «موادمخدری» روی بورس بودند، برخی کارگردانان که عموما تازه کار و فیلم اولی محسوب میشدند، به ساخت فیلمهایی روی آوردند که قصه آنها درباره عملیاتهای ماموران امنیتی وزارت اطلاعات بود.
علی فلاحیان، اکشن و سینما
در سینمای ایران، عمده آثاری که در داستان آنها به حضور ماموران امنیتی اشاره میشود، بین سالهای ۷۲ تا ۷۶ جلوی دوربین رفتهاند؛ در دورانی که علی فلاحیان وزیر اطلاعات بود و مصطفی میرسلیم وزیر ارشاد. در طی این سالها که سکان هدایت سینمای ایران در دوسال اولش برعهده مهدی فریدزاده و در دوسال انتهایی بردوش عزتالله ضرغامی بود، وزارت اطلاعات تصمیم داشت تا چهره قهرمانانهای از ماموران امنیتی در سینمای ایران ترسیم شود. در همین راستا، تعدادی فیلم اکشن و حادثهای توسط چند فیلمساز تازهکار با محوریت ماموریتهای نیروهای امنیتی ساخته و در سینماها اکران شدند.
زوج فیلمسازی شفیع آقامحمدیان و حبیب الله بهمنی که از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی آمده بودند، در سال ۷۲ با فیلم «راننده سفیر» اولین تصویر از ماموران امنیتی در سینمای ایران را رقم زدند. این فیلم و چند فیلم دیگری که در آن سالها ساخته شد، ماجرای نفوذ خارجیها و جاسوسان آنها به ایران برای خرابکاری بود و این بار به جای کمیته و شهربانی و نیروی انتظامی، این ماموران لباس شخصی وزارت اطلاعات بودند که در نقش قهرمان، قصه را پیش میبردند و ماجرا را به سرانجام میرساندند. آقامحمدیان و بهمنی، چند فیلم دیگر مانند «مروارید سیاه» و «فرار از جهنم» را هم در سالهای ۷۳ و ۷۵ با مضمونهایی مشابه جلوی دوربین بردند.
اما کریم آتشی هم، از دیگر کارگردانان تازه کاری بود که از سال ۷۲ وارد عرصه فیلمسازی شد و فیلمهایی با داستان ماموریتهای ماموران امنیتی در داخل ایران در مواجهه با جاسوسان و خرابکاران خارجی ساخت. آتشی که در رشته علوم سیاسی تحصیل کرده بود، پیش از ساخت فیلم بلند، کارگردانی چند فیلم کوتاه را در کارنامهاش داشت. اولین فیلم که در سال ۷۲ ساخته شد، «۵۰ روز التهاب» بود که به ماجرای درگیری نیروهای امنیتی ایران با گروهی از مخالفان جمهوری اسلامی در فرانسه و سفر آنها به ایران برای انجام کودتا میپرداخت. «انتهای قدرت» و «متهم» دو فیلم دیگر کریم آتشی بودند که در سالهای ۷۳ و ۷۵ ساخته شدند و رویکردی حادثهای به ماموریتهای ماموران امنیتی داشتند.
کریم آتشی که پس از سالهای دهه ۷۰، کم کار شد و از سینما فاصله گرفت، قصد داشت برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نامزد شود و برای این کار ثبت نام کند.
مسعود کیمیایی و ضیافت با سعید امامی
اما معروفترین ماجرای تلاقی سینمای ایران با وزارت اطلاعات، داستان معروف پیشنهاد سعید امامی برای ساخت دو فیلم سینمایی به مسعود کیمیایی است. پس از افشای ماجرای قتلهای زنجیرهای و بعد از آن مرگ سعید امامی، عنوان شد که این مامور عالیرتبه وزارت اطلاعات و از معاونان علی فلاحیان، سفارش دهنده و حامی اصلی ساخت دو فیلم سینمایی «ضیافت» در سال ۷۴ و «سلطان» در سال ۷۵ ،هر دو به کارگردانی مسعود کیمیایی بوده است. حتی در اواخر دهه هفتاد، مسعود کیمیایی در گفتوگویی اعلام کرد که سعید امامی، بهرام بیضایی و چند کارگردان دیگر را هم به وزارت اطلاعات احضار کرده و به آنها هم سفارش ساخته فیلم داده بوده است.
«ضیافت» داستان ماموری امنیتی بود که بعد از سالها به کمک دوست دوران جوانیاش میشتابد تا او را که درگیر پروندههای اقتصادی شده، نجات دهد. در این فیلم سعی شده بود تا چهرهیی مثبت و منجیگونه از ماموران و اقدامات وزارت اطلاعات به تصویر کشیده شود.
اما «سلطان»، دیگر فیلم کیمیایی که عنوان میشد به سفارش وزارت اطلاعات ساخته شده، ربط مستقیمی به ماموریتها و ماجراهای نیروهای امنیتی نداشت و گفته میشد که هدف از تولید آن، زیر سئوال بردن فعالیتهای عمرانی غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران بوده است.
از سوی دیگر، مسعود کیمیایی در این سالها هیچگاه دیدار با سعید امامی و رفت و آمدش به وزارت اطلاعات را تکذیب نکرده ولی بر نپذیرفتن سفارش وزارت اطلاعات تاکید کرده و گفته که «آنها پیشنهادی داشتند ولی من قبول نکردم و سلطان و ضیافت هیچ ربطی به وزارت اطلاعات ندارند.»
ابراهیم حاتمیکیا و نیروهای امنیتی
شاید جذابترین و سینماییترین شکل نمایش یک مامور امنیتی در سینمای ایران که البته چندان به مذاق وزارت اطلاعات هم خوش نیامد، در فیلم جنجالی «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهیم حاتمیکیا بود.
حاتمیکیا که پیش از این در فیلم «آژانس شیشهای» ایفای نقش به یادماندنی یک نیروی امنیتی که قصد منصرف کردن حاج کاظم (پرویز پرستویی) از گرونگانگیری را دارد، به رضا کیانیان سپرده بود، در فیلم «به رنگ ارغوان» هم به سراغ ماموران وزارت اطلاعات رفت.
«به رنگ ارغوان» با بازی حمید فرخنژاد در نقش یک مامور خبره اطلاعاتی، داستان یک نیروی امنیتی بود که برای انجام یک ماموریت به شهر کوچکی در شمال ایران میرود اما به تدریج به دختری که پدرش، سوژه اصلی ماموریت است، علاقمند میشود؛ او به مرور تغییر رویه داده، از به سرانجام رساندن ماموریتش سرباز میزند و حتی به دختر کمک میکند تا پدرش را که عضو یک گروهک مسلح ضد جمهوری اسلامی بوده، پس از سالها ملاقات کند.
این فیلم سال ۸۳ جلوی دوربین رفت و قرار بود تا در جشنواره فجر آن سال به نمایش درآید؛ اما به دلیل بعضی مسایل مانند به تصویر کشیدن برخی روشهای عملیاتی وزارت اطلاعات و از همه مهمتر نشان دادن ماموری که از انجام ماموریتش سرپیچی میکند، چند سال توقیف شد.
«به رنگ ارغوان» که در دولت سید محمد خاتمی و در زمان ریاست علی یونسی بر وزارت اطلاعات، توقیف شده بود، سرانجام در دولت دوم محمود احمدینژاد توسط جواد شمقدری، رئیس وقت سازمان سینمایی رفع توقیف و اکران شد.
ابولقاسم طالبی؛ از ویرانگر تا فتنهگر
اما ابوالقاسم طالبی که در سال ۷۴ و در اولین فیلم سینماییاش «ویرانگر»، به ماجراهای درگیری ماموران موساد و وزارت اطلاعات ایران پرداخته بود و یک اثر حادثهای – اکشن را به این بهانه به سینماها فرستاده بود، در آخرین فیلمش هم باز به سراغ ماموران امنیتی رفت. «قلادههای طلا» که به زعم سازندهاش قرار بود به حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ بپردازد، ماجرای تلاشهای نیروهای اطلاعات ایران برای برخورد با عواملی بود که به تعبیر کارگردان اثر، از آمریکا و انگلیس و اسراییل و سایر دولتهای غربی برای اغتشاش به ایران آمده بودند.
در «قلادههای طلا» که قرار بود به سبک و سیاق فیلمهای غربی، یک ماجرای جاسوسی را روایت کند، برای اولین بار برخی فعالیتهای امنیتی ماموران وزارت اطلاعات ایران مانند اتاق مانیتورینگ شهری به تصویر کشیده شد.
در این فیلم، با اینکه حتی برخی ماموران اطلاعات ایران خائن نشان داده شده بودند، اما بر خلاف «به رنگ ارغوان» مشکلی برای نمایش عمومی آن به وجود نیامد و با حمایتهای ویژهای، فیلم ابوالقاسم طالبی اکران شد.
محرمانه، تهران
در چند سال گذشته، نمایش فعالیتهای ماموران وزارت اطلاعات در قالب تصویر و فیلم، از پرده سینما به سمت قاب تلویزیون تغییر مسیر داده است. به جز چند مورد خاص مانند «نفوذی» ساخته مشترک مهدی فیوضی و احمد کاوری، «محرمانه تهران» ساخته مستقل مهدی فیوضی و نیز فیلم پرحاشیه «پایان نامه» ساخته حامد کلاهداری، که در آنها به ماموریتهای ماموران اطلاعات اشاره میشود، در این سالها فیلم دیگری با این موضوع ساخته نشده است؛ درعوض سریالهای تلویزیونی متعددی ساخته و نمایش داده شدهاند که از میان آنها، طبق گفته وزیر اطلاعات ایران، میتوان به مجموعه «پازل» که هماکنون روی آنتن تلویزیون ایران است، اشاره کرد.
بنابر صحبتهای محمود علوی، وزیر اطلاعات، قرار است امسال یک فیلم سینمایی با حمایت این وزارتخانه برای جشنواره فجر آماده شود. فیلمی که احتمالا، جدیدترین ساخته بهروز افخمی با نام «روباه» خواهد بود. افخمی که پیش از این در سال ۷۳ ، فیلم سینمایی «روز شیطان» را با موضوع تلاش ماموران وزارت اطلاعات برای جلوگیری از یک بمبگذاری، کارگردانی کرده بود، اینبار قرار است به ماجرای ترور دانشمندان هستهای بپردازد.