انتخابات ۸۶ زير ذره بين- ۹؛ زنان و انتخابات

  • جواد کوروشی

زنان نقش مهمی در پيروزی محمد خاتمی ايفا کردند(عکس epa)

در بخش های پيشين رشته گزارش های تحليلی ويژه راديو فردا در باره انتخابات مجلس هشتم به بررسی تاثير عوامل گوناگون بر روند انتخابات پرداختيم و روز جمعه گذشته در آخرين بخش اين برنامه ويژه، مروری داشتيم بر چگونگی رفتار انتخاباتی اقشار و طبقات اجتماعی در انتخابات مجلس.


در نهمين بخش اين برنامه ويژه، نقش زنان و چگونگی شرکت آنان در انتخابات روز جمعه از نگاه چند فعال حقوق زنان بررسی می شود.


بسياری از آگاهان سياسی ايران که رفتار سياسی و انتخاباتی زنان ايران را در دهه های گذشته بررسی کرده اند، بر آنند که در جريان انقلاب سال ۱۳۵۷ با شرکت گسترده خود در فعاليت های اعتراضی که آشکارترين نمونه آن حضور دائم در تظاهرات خيابانی بود، بسياری از سنت های حاکم را عملا به زير سوال کشيدند.


به گفته همين آگاهان، به رغم مخالفت رهبران متنفذ روحانی از جمله آيت الله خمينی با دادن حق رای به زنان در بهمن ۱۳۴۱، در ماه های پيش از بهمن ۱۳۵۷، شخص آيت الله خمينی که در آن زمان به عنوان رهبر جنبش انقلابی شناخته می شد، مخالفان نظام پيشين را از مرد و زن به فعاليت اعتراضی سياسی فرا می خواند.


در نتيجه، او و بخش قابل توجهی از روحانيان در زمان اوج گيری اعتراض های مردمی به حکومت وقت، نه تنها مخالفتی با حضور زنان در حوزه سياست نشان ندادند، بلکه زنان را به حضورهرچه گسترده تر در تظاهرات خيابانی ترغيب می کردند.


آزاده کيان، استاد جامعه شناسی سياسی دانشگاه پاريس، در اين باره به راديو فردا می گويد:«شرکت فعالانه زنان از اقشار مختلف، در جنبش انقلابی سال های ۵۷-۵۶ به طور خودجوش آغاز شد. وقتی زنان به خيابان ها آمدند، آيت الله خمينی که بعدا رهبر انقلاب شد، بر خلاف برخی ديگر از آقايان که اين کار را نمی پسنديدند، از حضور زنان در تظاهرات دفاع کرد، وليدر واقع، اين زمانی بود که زنان خودشان در عرصه حضور داشتند.»


وی می افزايد:« بعد از انقلاب، برخی از آيات عظام خواستار بازگشت زنان به خانه ها شدند، وليآيت الله خمينی فتوای تازه ای داد وخواستار باقی ماندن زنان در عرصه عمومی شد و در پاسخ به اين افراد تاکيد کرد که شرکت زنان در انقلاب مثبت بوده است و وقتی زنی به خيابان می آيد چند نفر ديگر از جمله همسر و فرزندان خود را نيز با خود به خيابان می آورد و به همين ترتيب عده زيادی در انقلاب شرکت می کنند. البته بايد توجه داشت که منظور آيت الله خمينی، حضور زنان اسلام گرا بود و نه زنان لائيکی که در انقلاب شرکت فعالانه داشتند و پس از انقلاب از تمام حيطه های عمومی حذف شدند.»


به گفته آگاهان سياسی، تشويق و ترغيب زنان حامی نظام برخاسته از انقلاب به شرکت در سرنوشت سياسی کشور، سطح انتظارات اين گروه از زنان را بالا برد، و به رغم محدود شدن حقوق مدنی زنان در پی انقلاب، رفته رفته نظام جديد را در برابر مطالبات سياسی زنان قرار داد.


به گفته تحليلگران، نتيجه اين بوده است که زنان به سنت ها و سکوت در برابر مسائل سياسی و اجتماعی تمکين نکردند و فعاليت های چند دهه گذشته زنان نشان از نقش فعال زنان در صحنه سياسی دارد.
همين تحليلگران می گويند يکی از بارزترين نمونه های مشارکت سياسی زنان پس از انقلاب، در هفتمين دوره انتخابات رياست جمهوری در دوم خرداد ۱۳۷۶ و پشتيبانی بخش وسيعی از آنان از محمد خاتمی، نامزد جناح اصلاحگرا و پيروز انتخابات نمايان شد.


اما در آستانه انتخابات مجلس هشتم، زنان تحول طلب ايران در چه وضعيت سياسی قرار دارند و کدام خواست ها را دنبال می کنند؟


به گفته برخی از تحليلگران، جنبش زنان ايران در سال های اخير با هدف دستيابی به برابری اجتماعی و حقوقی با مردان و ايجاد امکانات مادی و معنوی بيشتر برای پيشرفت، دستاوردهای بسياری داشته است، اما در شرايط کنونی، فعالان مدافع برابری حقوق زنان و مردان به رغم آنکه می کوشند خواست های خود را با کاربرد روش های مسالمت آميز و مدنی پيش ببرند، زير فشار هستند.


از جمله فعالان کمپين معروف به «يک ميليون امضاء برای تغيير قوانين تبعيض آميز» که نزديک به دو سال است می کوشند خواست های اوليه برابری طلبانه را در جامعه مطرح کنند، مدام بازداشت می شوند يا به قيد وثيقه و به طور موقتاز زندان آزاد می شوند.


  • نکته مهم اين است که آراء بيشتر متعلق به شهرهای دور از مرکزاست، در مراکز استان ها و پايتخت، زنان از رشد و آگاهی بسيار بالايی برخوردارند. زنان اين مناطق با توجه به گروه های سياسی موجود در کشور و ميل عمومی مبنی بر عدم شرکت در انتخابات يا مشارکت کمتر و يا حمايت از اصلاح طلبان، بيشتر گرايش به اين رويکردها دارند.
فاطمه گوارايی

آن چنان که از لابه لای برخی گزارش ها به نظر می رسد، زنان که به عنوان نيمی از جامعه، شکل دهنده بخشی مهم و غير قابل چشم پوشی از رويدادهای اجتماعی و سياسی هستند، در انتخابات پيش رو ، شور و شوق زيادی به شرکت در رای گيری روز جمعه نشان نمی دهند.


يک روزنامه نگار جوان در تهران در اين باره به راديو فردا می گويد:« من نمی توانم به جای همه زنان و دختران ايرانی، نظرم را بيان کنم. فقط در حوزه خودم و همفکرانم بايد بگويم در شهرهای بزرگ، از طرف زنان و دختران استقبال چشمگيری وجود نخواهد داشت. در شهرستان ها وضعيت متفاوت است و زنانی که در شهرستان ها زندگی می کنند، از تحصيلات پايين تری برخوردارند و مسائلی که در شهرهای بزرگ برای زنان مطرح است، در شهرهای کوچک مطرح نيست، همچنين در شهرستان ها مردم بر اساس قوميت ها و طايفه ها رأی می دهند.»


در ميان بيش از هفت هزار نفری که خود را نامزد نمايندگی مجلس هشتم کرده بودند، تنها نزديک به ده در صد آنان را داوطلبان زن تشکيل می دادند و در ليست های انتخاباتی ۵ گروه عمده سياسی از ۹۴ نامزد نمايندگی برای حوزه تهران، هفده نفر آنان زن هستند و در اين ميان جبهه متحد اصولگرايان با ۶ نامزد زن رتبه اول را دارد.

برخی از فعالان زن بر اين باورند که زنان در شهرهای بزرگ احتمالا از انتخابات هشتمين دوره مجلس هشتم استقبال چندانی نخواند کرد و به هر حال ميزان حضور آنان به پای ميزان استقبالشان از انتخابات مجلس ششم در اسفند ۱۳۷۸ و انتخابات رياست جمهوری در سال ۱۳۷۶ نخواهد رسيد.


اگرچه به گفته همين فعالان، رفتار زنان در شهرهای کوچک و مناطق قومی نبايد شبيه زنان ساکن شهر های بزرگ باشد.


فاطمه گوارايی، فعال سياسی از معروف به «ملی-مذهبی» و مدافع حقوق زنان به راديو فردا می گويد:« اين زنان هستند که هميشه تعداد زيادی از آراء را به صندوق ها می ريزند. بر اساس تحليل دکتر حسين بشيريه، استاد سابق علوم سياسی دانشگاه تهران، زنان در رويکرد سياسی محافظه کارتر از مردان عمل می کنند. به نسبت جامعه مردان، ميزان مواجهه با مسائل سياسی و اجتماعی و تحليل های موجود، در توده زنان پايين تر از مردان است. بنابراين پيش بينی می شود که در ميان همين درصد شرکت کنندگان، بخش مهمی را زنان ما تشکيل خواهند داد.»


وی می افزايد:«البته نکته مهم اين است که آراء بيشتر متعلق به شهرهای دور از مرکزاست، در مراکز استان ها و پايتخت، زنان از رشد و آگاهی بسيار بالايی برخوردارند. زنان اين مناطق با توجه به گروه های سياسی موجود در کشور و ميل عمومی مبنی بر عدم شرکت در انتخابات يا مشارکت کمتر و يا حمايت از اصلاح طلبان، بيشتر گرايش به اين رويکردها دارند.»


در سوی ديگر طيف سياسی، ظاهرا آنچه «بی توجهی جناح موسوم به اصولگرا به مسائل زنان» ناميده شده است، اعتراض هايی از جانب زنان هوادار همين جناح سياسی را به دنبال داشت.


جا دادن نام تنها دو زن در ليست نامزدهای انتخاباتی در حوزه تهران، زنان حامی جناح اصولگرا را برآن داشته است که ليست مستقلی را با عنوان «جبهه متحد زنان اصولگرا» ارائه دهند.

جا دادن نام تنها دو زن در ليست نامزدهای انتخاباتی در حوزه تهران، زنان حامی جناح اصولگرا را برآن داشته است که ليست مستقلی را با عنوان «جبهه متحد زنان اصولگرا» ارائه دهند.


بهاره هدايت از چهره های شاخص فعاليت های دانشجويی در تهران می گويد در جامعه ايران می توان دو ساختار متفاوت خانوادگی را مشاهده کرد: يکی خانواده هايی با ساختار سنتی که در آن به گفته او زنان تحت فرهنگ سنتی و تبعيض فاحش جنسيتی زندگی می کنند و دوم خانواده هايی که در آنان فرهنگ نوين کمتر مردسالار و متحول شده حاکم است، اما قوانين حامی اين فرهنگ هنوز در جامعه جايی پيدا نکرده اند.


بهاره هدايت به راديو فردا می گويد رفتار انتخابات زنان و مردان تحت تاثير عوامل گوناگون حتما يکسان نخواهد بود، اما زنان در دو سال گذشته بسياری از مطالبات خود را مطرح کرده اند که درسطح جامعه بازتاب گسترده ای داشته است.


وی می گويد:« اگر بخواهيم به کل جامعه نگاه کنيم، به دليل اينکه صدای مخالفی به گوش نرسيده است ومردم، پيگيری مطالبات خود را از راه های ديگر امکان پذير نمی دانند يا به هر دليل ممکن، مردان و زنان متفاوتی در اين انتخابات شرکت خواهند کرد. در دو سال اخير، با فعاليت هايی که در جنبش زنان صورت گرفته است، از جمله کمپين يک ميليون امضاء و ساير کمپين ها که در مورد مطالبات مشخص زنان به وجود آمده است، شاهد تأثير گذاری مثبت اين روند در جامعه و حتی در ميان زنان سياسی تندرو بوده ايم.»


به باور مهرداد درويش پور، استاد جامعه شناسی در دانشگاه استکهلم سوئد و پژوهشگر مسائل جوانان و زنان، در ايران چند دهه است که ايدئولوژی رسمی کشور بر تقويت اقتدار دينی، زن ستيزی و تجددستيزی تاکيد دارد و اين باعث شده است که زنان با اشتياق بيشتری به چالش عليه سنت و ايدئولوژی رسمی جامعه روی آورده و بيش از هر زمان ديگر و بيش از ديگران از گذار به مدرنيته، سکولاريسم و دموکراسی استقبال می کنند.


آقای درويش پور در گفت وگو با راديو فردا پيش بينی می کند که بخش قابل توجهی از زنان و به ويژه زنان شهری ، روز جمعه به پای صندوق های رای نخواهند رفت.


وی می گويد:« زنان جزو گروهی هستند که در اين انتخابات حضور بسيار کمتری خواهند داشت. بی اعتنايی گسترده فعالان جنبش زنان به موضوع انتخابات، نشان دهنده اين است که زنان علاقه و استقبال کمتری نسبت به سال های پيش دارند. ۱۰ سال پيش، زنان، اصلی ترين نيروهايی بودند که موجب پيروزی محمد خاتمی و اصلاح طلبان شدند، ولی در شرايط کنونی، با سرخوردگی از اصلاح طلبان و شرايط ضد دموکراتيک اين انتخابات، هيچ مطالبه ای از مسئله زنان، موضوع بحث اين انتخابات نبوده است. بنابراين، به ويژه زنان شهری و مدرن به مراتب کمتر از دوره های گذشته شرکت خواهند کرد».


به باور آگاهان سياسی يکی از عمده ترين تحولات در دهه گذشته در ايران، علاقه نشان دادن زنان و جوانان به طرح خواستهايشان و تلاش سياسی برای دستيابی به اين خواست ها بوده است.


در بخش بعدی سلسله گزارش های ويژه راديو فردا نقش جوانان در انتخابات بررسی خواهد شد.