کسانی که با تاريخ معاصر ايران آشنايی دارند، اردشير زاهدی را به خوبی می شناسند.
آخرين سمت او پيش از انقلاب اسلامی، سفارت در واشينگتن، برای دومين بار، بود. اما پيش از آن، وی مسئوليت سفارت ايران در بريتانيا و همچنين، در سال های متمادی، تصدی وزارت امور خارجه را به عهده داشت.
اما شهرت اردشير زاهدی تنها به مسئوليت های ديپلماتيک او محدود نمی شود. او فرزند سپهبد فضل الله زاهدی، ژنرالی است که پس از سرنگونی دولت محمد مصدق در سال ۱۳۳۲ به جای او به نخست وزيری منصوب شد.
در عملياتی که روز ۲۸ مرداد آن سال به سرنگونی دولت مصدق و بازگشت محمد رضا شاه به ايران انجاميد، اردشير زاهدی نزديک ترين همکار پدرش بود، عملياتی که هنوز مورد مناقشه نيروهای سياسی ايران است.
شاه برای نشان دادن علاقه به اردشير زاهدی، چند ماه بعد با ازدواج دخترش، شهناز با او موافقت کرد، ازدواجی که چندان نپاييد.
به همه اين دلايل، خاطرات اردشير زاهدی در روشن کردن برخی از زوايای تاريخ معاصر ايران از اهميت ويژه ای برخوردار است.
جلد اول کتاب خاطرات اردشير زاهدی توسط بنگاه انتشاراتی کتابسرا در ايران منتشر شده است.
صادق سميعی، ناشر ايرانی کتاب خاطرات اردشير زاهدی، در گفت و گو با راديو فردا اطمينان می دهد که در تجديد چاپ کتاب، امانت به طور کامل رعايت شده و نه چيزی به خاطرات اردشير زاهدی و پيوست ها و پانويس های آن افزوده و نه چيزی از آنها کاسته شده است.
صادق سميعی همچنين می گويد که همه القاب و عناوين به همان صورتی که اردشير زاهدی در نسخه اصلی ذکر کرده، در کتاب آورده شده و وزارت ارشاد اسلامی نيز در اين زمينه حساسيتی نشان نداده است.
پيام اصلی کتاب، از ديدگاه ناشر، افسانه زدايی از توانايی های آمريکا در ايران و تاکيد بر اين نکته است که بر اساس قانون اساسی رژيم پيشين، شاه حق عزل و نصب وزيران، و از جمله نخست وزير، را داشت و در غياب مجلسی که محمد مصدق، نخست وزير، برای گريز از استيضاح، با دست يازيدن به رفراندوم منحل کرده بود، نياز به رعايت سنت «رای تمايل مجلس» نيز نمی توانست مانعی در راه برکناری محمد مصدق از نخست وزيری و انتصاب سرلشگر فضل الله زاهدی به جای او ايجاد کند.
اين جابه جايی را، از ديدگاه نويسنده، به هيچ وجه نمی توان «کودتا» ناميد.
نکته جالب ديگراين کتاب، از نگاه ناشر، انکار نقش و تاثير مامور آمريکايی کرميت روزولت در رويدادهای مرداد ماه ۱۳۳۲ در ايران است.
در اين انکار، اردشير زاهدی به گزارش های محرمانه سفيران وقت آمريکا و بريتانيا در ايران، که اخيراً از طبقه بندی خارج شده اند، استناد می کند.
وی ضمن تاييد احساسات ميهن پرستانه محمد مصدق، توضيح می دهد که او در آخرين ماه های حکومت، کنترل اوضاع را از دست داده بود و اتحاد جماهير شوروی می رفت تا از طريق حزب توده بر ايران چيره شود.
وی همچنين، با مقايسه هزينه نظامی ايالات متحده در عراق، تاييد اين ادعا را که يک مامور آمريکايی توانست تنها با يک چمدان اسکناس، دولت ملی محمد مصدق را سرنگون کند، توهين به ملت ايران می داند.