از روز جمعه، چهارم تیرماه، یعنی یک روز پس از همهپرسی در بریتانیا، و فارغ از نتیجه رفراندوم برای خروج یا باقی ماندن بریتانیا در آن چه دیوید کامرون، نخست وزیر محافظهکار این کشور، «جامعه متحولشده اروپا» میخواند، ادامه روند حرکت برای همسو ساختن اتحادیه اروپا شبیه گذشته نخواهد بود.
پیش از اعلام تاریخ برگزاری رفراندوم، کامرون با جامعه اروپا به توافقهایی دست یافت که در صورت اجرایی شدن، پارلمان بریتانیا استقلال رای بیشتری در مقابل دیوانسالاری اتحادیه اروپا و گسترش قدرت پارلمان اروپا خواهد داشت.
نگاه مردم بریتانیا به گزینه خروج از اتحادیه اروپا یا باقی ماندن در آن، نه تنها ناشی از انگیزههای اقتصادی و فرهنگی، که همچنین متأثر از نگرانی در قبال به حاشیه رانده شدن دموکراسی پارلمانی ریشهدار این کشور است که دسترسی آزاد و بدون مانع مردم را با نمایندگان مجلس عوام، و کلیه گردانندگان دولت، بدون قید و شرط، مقدور میسازد.
دسترسی آزاد به خانم جو کاکس، نماینده جوان مجلس عوام از حزب کارگر و موافق باقی ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا، از سوی قاتل وی که گفته میشود مخالف باقی ماندن کشورش در اتحادیه اروپاست، نشان روشنی است از نحوه زندگی متعارف نمایندگان مجلس با مردم.
اعضای دولت بریتانیا، و دولت سایه، از میان نمایندگان مجلس عوام و کسانی انتخاب میشوند که با رای مردم به مجلس راه یافتهاند. به عنوان نماینده مجلس عوام، نخست وزیر و اعضای دولت هر هفته یا هر ماه با حضور در حوزه انتخابیه، مکلف به دیدار و ملاقات با کسانی هستند که آنها را انتخاب کردهاند.
یکی از گلایههای مخالفان باقی ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا، و از جمله نکاتی که رهبران آنها برای جلب رای بیشتر مردم در رفراندوم تبلیغ میکنند، این است که چرا قانونی به کشورشان تحمیل شود که توسط نمایندگان غیر منتخب آنها در پارلمان اروپا تصویب شده است؟
اقتصاد، فرهنگ و سیاست
در حال حاضر حزب کارگر که حزب اقلیت دولت است، حزب ملیگرای اسکاتلند، (سومین حزب بزرگ کشور از لحاظ داشتن نماینده در مجلس عوام)، حزب لیبرال دموکرات، سبزها و احزاب محلی ولز و ایرلند شمالی، به علاوه شاخه بزرگی از حزب محافظهکار که دولت را در دست دارد موافقت خود را با باقی ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا اعلام داشتهاند.
طرفداران خروج از جامعه اروپا، گذشته از حزب کوچک و ملیگرای مستقل بریتانیا، بیشتر حامیان شاخهای از حزب محافظهکار به شمار میروند که رهبری غیررسمی آنها را بوریس جانسون، شهردار سابق لندن و دوست نزدیک کامرون، نخست وزیر، بر عهده دارد.
بوریس جانسون که نسبش به یک خانواده ترکتبار مهاجر میرسد مخالف اقتدار پارلمان اروپا است و معتقد است که مردم بریتانیا وضع اقتصادی بهتری خواهند داشت، چنان چه حق عضویت پرداختی بریتانیا به اتحادیه اروپا را مستقیماً در داخل و به دست دولت و نظارت مجلس عوام هزینه کنند، نه با تصمیم و نظارت پارلمان اروپا.
به گفته آقای جانسون، حق عضویت بریتانیا در جامعه اروپا هر هفته ۳۵۰ میلیون پوند (بیش از نیم میلیارد دلار) است که بخشی از این پول برای اجرای طرحهایی با تصویب پارلمان اروپا و نظارت کمیسیونهای اتحادیه اروپا در داخل بریتانیا هزینه میشود.
در بریتانیا درمان و دارو مجانی است و در بالاترین سطح ممکن برای همه (حتی خانواده سلطنتی) بدون تبعیض و یکسان عرضه میشود. نگرانی مردم این است که ورود فزاینده مهاجران از دیگر کشورهای فقیر اروپایی فشار بر «خدمات ملی درمان» یا اناچاس را بیش از پیش افزایش دهد.
بریتانیا در حال حاضر میزبان حدود سه میلیون مهاجر اروپایی و غیر اروپایی است. طرفداران خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مدعی هستند که راه ورود ترکیه به این اتحادیه به عنوان یک عضو در حال هموار شدن است و ورود ترکهای مسلمان برای اقتصاد ملی، بافت فرهنگی و عرضه خدمات درمانی آنها تهدیدی بزرگ خواهد بود.
مخالفان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مدعی هستند که در دنیای متحولشده کنونی برداشتن محتاطانه مرزها، و حضور در یک بازار مشترک اروپایی که بیشترین صادرات آنها را جذب میکند همسو با منافع ملی و درازمدت کشور است.
بر سر باقی ماندن یا ترک اتحادیه اروپا، خطوط جدایی نزد مردم بریتانیا که تاکنون زنان و خواستههای آنها را از مردان، جوانان و مشکلات آنها را از سالمندان، مزرعهداران را از کارگران صنایع، طبقه کمدرآمد را از ثروتمندان، اهالی اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی را از مردم انگلیس، طرفداران تیمهای فوتبال را از یکدیگر جدا میساخت نماد تازهای یافته است که به نوبه خود بیانگر طبیعت دموکراسی در جوامع امروزی است.
در جوامع پیشرفته و آزاد، که مراحل جنگ برای توسعه سرزمین یا دفاع از مرزها را پشت سرنهادهاند، ملیگرایی سبک دهه شصت تغییر یافته و منافع ملی در سطح خانواده و گروههای کوچک با منافع نزدیک و همسو تعریف میشوند و با این تعریف، گروه بزرگی از مردم بریتانیا مایل به حفظ آزادیهای خود در درون جامعه کوچکترند.
در چار چوب این تعریف، و نگاه مشابه با گاوداران ولز، ماهیگیران بندر ابردین در شمال اسکاتلند حامی خروج از جامعه اروپا شدهاند، با این استدلال که ماهیگیری در بنادر خودی مشمول سهمیه و محدودیتهای اتحادیه اروپا نشود.
نگرانیهای اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا مرکب از ۲۸ کشور با پانصد میلیون جمعیت و ۲۴ زبان رسمی، اقتصاد بزرگی است که بعد از آمریکا و چین سومین قدرت بزرگ دنیا محسوب میشود.
این اتحادیه اقتصادی و سیاسی اروپایی از زمان تشکیل (سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۹۲) تاکنون، بهخصوص پس از توافق بر سر داشتن پول واحد (یورو) در سال ۲۰۰۲، با بحرانهای بزرگی روبهرو بوده است.
خروج فرضی یا قطعی بریتانیا از اتحادیه که اقتصاد آن با سه تریلیون دلار (پیشبینی برای سال جاری)، بعد از آلمان و قبل از فرانسه، آن کشور را قدرتمندترین و ثروتمندترین کشور اروپا ساخته، مادر همه بحرانهایی خواهد بود که تاکنون در برابر اتحادیه قرار گرفته است.
مفهوم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا خاتمه یافتن حرکت به سوی داشتن سیاست خارجی و سیاستهای دفاعی واحد در اتحادیه اروپا نیز خواهد بود.
خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا احزاب محافظهکار دیگر کشورهای کوچک اروپایی را به تشویق مردم برای خروج از جامعه و داشتن دموکراسی کوچکتر و مستقیمتر تشویق خواهد کرد.
اتحادیه اروپا که طی پنج سال گذشته از سقوط اقتصادی یونان و خروج آن از اتحادیه با پرداخت چند صد میلیارد دلار هزینه پیشگیری کرده است، خروج بریتانیا را در حکم دریچهای میبیند که گشودن آن میتواند به جاری شدن سیل و فروریختن نهایی اتحادیه منجر شود؛ نگرانی عمدهای که دولت آمریکا را نیز به خود مشغول داشته است.