نازنین افشین جم این روزها مشغول معرفی کتاب خود «داستان دو نازنین» در سراسر کانادا است. رونمایی این کتاب با استقبال گرمی در شهرهای تورنتو و اتاوا روبهرو شده و اینک در وینیپگ رونمایی میشود. قبل از این که خانم افشین جم عازم مقصد بعدی خود شود گفتوگویی در مورد این کتاب تازه و فعالیتهای اخیر خود با رادیوفردا انجام داد.
نازنین افشین جم در سال ۲۰۰۷ با راهاندازی کمپینی برای نجات نازنین فاتحی، نوجوانی که به اتهام قتل حکم اعدام گرفته بود، مورد توجه قرار گرفت. حال که نازنین فاتحی آزاد است، خواندن شرح زندگی او در کنار شرح زندگی دختر شایسته کانادا تصویر روشنی از تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی دو جامعه ایران و کانادا به دست میدهد.
نازنین افشین جم میگوید بعد از این که کمپین فاتحی موفقیت خود را نشان داد و فاتحی از زندان آزاد شد بسیاری میخواستند درباره زندگی او بدانند و با نحوه فعالیت کمپین نازنین فاتحی آشنا شوند. «به همین دلیل تصمیم گرفتم کتابی بنویسم در مورد این دوره از فعالیتهایم و نقض حقوق بشر را از دریچهای دیگر به تصویر بکشم و از طرفی نشان دهم که چطور نیروی خود مردم میتواند در ایجاد تحولات موثر باشد.»
نازنین افشین جم تاکید میکند که تهیه این کتاب با همکاری خود نازنین فاتحی صورت گرفته است: «با نازنین مرتب تلفنی حرف میزدم و در یکی از این صحبتها پرسیدم دوست داری داستانت را کتاب کنم و او گفت آره، میخواهم همه مردم بدبختی زندگی من را بدانند.»
مقایسه دو نازنین
دختر شایسته سال ۲۰۰۳ کانادا و نفر دوم جهان میگوید نوشتن این کتاب تقریبا دو سال طول کشیده، «ولی هر روز مشغول نوشتن نبودم و چون باید فوق لیسانسم را میگرفتم و از طرفی باید فاتحی را پیدا میکردم زمانی زیاد طول کشید تا این کتاب به پایان برسد. همچنین باید چندین متخصص مسائل کردها کتاب را میدیدند تا اشتباهی در مورد فرهنگ کردی وجود نداشته باشد.»
به گفته خانم افشین جم، در ابتدای کتاب دوران کودکی او و فاتحی به تصویر کشیده شده است تا این که داستان به دوران تجاوز جنسی به فاتحی و زندانی شدن او میرسد. سپس مشکلات زندان فاتحی مطرح میشود. کمپینی که نازنین افشین جم برای فاتحی به راه انداخت در اینجا مورد بحث قرار میگیرد و مردم با جزئیات فعالیتها و وضعیت فاتحی آشنا میشوند. «در آخر به جایی میرسیم که فاتحی از زندان آزاد میشود و مسائل بعد از آزادی از ذهن خواننده میگذرد.»
نازنین میگوید خواننده در این کتاب بخش به بخش داستانهای من و فاتحی را دنبال میکند تا با آشنایی با دو نوع زندگی متفاوت متوجه عمق تبعیض و بیعدالتی شود. یکی نازنین افشین جم که در کشوری مثل کانادا زندگی میکند که شرایط برای پیشرفت زنان در آن مهیاست و دیگری فاتحی که پدرش نمیخواست او به مدرسه برود، چون زن بود. خواننده به راحتی متوجه تفاوت سیستمهای قضایی میشود. در سیستم قضایی ایران بعضا احکام با «معجونی» به اسم «علم قاضی» صادر میشود.
به گفتهٔ نازنین افشین جم، در واقع مقایسه زندگی دو نازنین کمک میکند تا مردم دنیا راحتتر متوجه اوج ظلم و بیعدالتی در جامعه ایران شوند. «از طریق این داستان امیدوار هستم که خواننده تفاوت بین زندگی زیر سرکوب، یک سیستم دیکتاتوری مذهبی با قوانین تبعیضآمیز آشنا شود و ببیند که رژیم با مردم همانند یک انسان برخورد نمیکند. در مقایسه یک سیستم دموکراتیک، آزاد و شفاف که مقامات آن با رای واقعی مردم انتخاب میشوند و رفتارشان با کسانی که آنها را انتخاب کردند چگونه است. رژیم به اصطلاح اسلامی ایران باید بداند حتی حیوانات هم در کانادا دارای حق و قانون هستند و تحت حمایت قانون قرار دارند.»
در بخش آخر کتاب، از آزادی فاتحی، کودکان زیر خطر حکم اعدام، وکلای دادگستری و فعالان حقوق بشری که مجبور به فرار شدند یا در زندانها به سر میبرند، از همسلولیهای فاتحی و کسانی که اعدام شدند نوشته شده است.
نازنین افشین جم میگوید من این دغدغه را دارم که چون همه مثل فاتحی آزاد نشدهاند بنابراین باید تلاش کنیم و فشارهای حقوق بشری را بیشتر کنیم تا همه بیگناهان به آزادی برسند.
درآمد کتاب
من و فاتحی پس از آزادی او از زندان در سال ۲۰۰۷ در تماس نزدیک بودیم. زمانی که نوشتن کتاب مطرح شد هر دو به توافق رسیدیم که ضبط داستان او را از دوران کودکیاش تا زمان آزادی از زندان شروع کنیم. بعد از آزادی او از زندان او در صحبتهایش از مشکلات مالی سخن گفت و ما خواستیم راهگشایی بنیادی برای کمک به او پیدا کنیم تا بتواند سرپایش بایستد. یکی از این ایدهها آوردن او و خانوادهاش به کانادا بود که در کتاب به طور مفصل در مورد آن توضیح داده شده است.
به گفته نازنین افشین جم، فاتحی چون تنها دو کلاس سواد داشت و تجربه کاری نداشت به کمک مالی نیاز داشت و همیشه پول احتیاج داشت و احساس امنیت و راحتی در ایران را نداشت. به همین خاطر با خودم گفتم اگر این کتاب خوب فروش کند بتوانم به او کمک کنم و همچنین کلاسهای آموزشی، پرورشی برگزار کنیم که خود فاتحی هم موافق این برنامه بود.
همسر وزیر دفاع کانادا تصمیم دارد پنجاه درصد درآمد این کتاب را صرف پروژهای برای حمایت از «زنان و کودکان قربانی خشونت» کند.
«شاید هم سازمانی تحت همین نام دایر کنیم، ولی هنوز نمیدانم این پروژه به چه صورتی پیش خواهد رفت. از چند وکیل خواستم روی آن تحقیق کنند. اگر کمک مالی خوبی جمع کنیم حتی میتوانیم سرپناهی برای زنان قربانی خشونت در کردستان بسازیم. و یا میتوانیم به بعضی پروژهها و برنامههای موجود در حوزه زنان و کودکان کمک کنیم. این برنامه بینالمللی است و طرح ما فقط به خشونت علیه زنان در ایران خلاصه نمیشود.»
الگوی دختران جوان
نازنین افشین جم فعالیت اخیر خود را محدود به یک حوزه نمیکند. او میگوید امروز بعضی از دختران ما از تعدادی خواننده و هنرپیشه الگوبرداری میکنند، در حالی که صحیحتر است از الگوی زنانی که در امور حقوق بشر و انساندوستانه موفق هستند پیروی کنند.
نازنین در ادامه میگوید هدف من این است که این کتاب وسیلهای باشد برای آن که همگان با وضع و مشکلات عظیم کودکان و زنان ایران آشنا شوند. مایل هستم مردم با مطالعه این کتاب تحت تاثیر قرار بگیرند تا از خلاقیت و ابتکار خود برای کمک به دیگران استفاده کنند و شروعی برای کارهای انساندوستانه باشد.
فعالیتهای پس از ازدواج
در ادامه گفتوگو موضوع فعالیتهای نازنین افشین جم پس از ازدواج مطرح میشود. «عدهای معتقدند فعالیتهای نازنین کمتر شده». نازنین در پاسخ میگوید: «نه، این طور نیست، همان طور که قبلا هم گفتم نوشتن کتاب، پیدا کردن فاتحی، ادامه تحصیلات، قسمتی از وقتم را گرفت، ولی حالا با پایان یافتن نوشتن کتاب وقت بیشتری برای ظاهر شدن در اجتماعات عمومی را دارم، در حالی که در فعالیتهای من هیچ وقت وقفه نیفتاده است.»
این فعال حقوق بشر میگوید در چند سال گذشته بیشتر فعالیتهایش در اجتماعات و روی صحنه بوده، ولی اخیرا بیشتر «در ملاقات با شخصیتهای مهم همراه همسرم شرکت میکنم و همیشه راجع به موارد نقض حقوق بشر در ایران صحبت و سخنرانی میکنم و از همه درخواست کمک و یاری دارم، کما این که در ملاقات با وزیر دفاع اسرائیل مخالفت خودم را با جنگ ابراز کردم. حدود یک سال پیش با کمک یک دوست فرانسوی دو کنفرانس در پاریس و لندن برگزار کردیم و در این کنفرانسها از اپوزیسیون متشکّل از افراد فعال و سرشناس دعوت به عمل آمد تا راهکارهایی برای تغییرات در رژیم و مشکلات حقوقی ایرانیان پیدا کنیم. این کارها بدون هیاهوی رسانههای گروهی انجام شد. تشکیل و تجمع برای راهپیمایی در حضور خبرنگاران برای آشنایی مردم دنیا با مسائل غیرانسانی رژیم تاثیرگذار است، در حالی که ملاقات رو در رو با شخصیتهای مهم اثرات مهم خود را به نحوی دیگر دارد».
نازنین افشین جم ابراز امیدواری میکند که در آینده بتواند بیشتر در فعالیتهای اپوزیسیون و کوششهای حقوق بشری شرکت کند.
نازنین افشین جم در سال ۲۰۰۷ با راهاندازی کمپینی برای نجات نازنین فاتحی، نوجوانی که به اتهام قتل حکم اعدام گرفته بود، مورد توجه قرار گرفت. حال که نازنین فاتحی آزاد است، خواندن شرح زندگی او در کنار شرح زندگی دختر شایسته کانادا تصویر روشنی از تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی دو جامعه ایران و کانادا به دست میدهد.
نازنین افشین جم میگوید بعد از این که کمپین فاتحی موفقیت خود را نشان داد و فاتحی از زندان آزاد شد بسیاری میخواستند درباره زندگی او بدانند و با نحوه فعالیت کمپین نازنین فاتحی آشنا شوند. «به همین دلیل تصمیم گرفتم کتابی بنویسم در مورد این دوره از فعالیتهایم و نقض حقوق بشر را از دریچهای دیگر به تصویر بکشم و از طرفی نشان دهم که چطور نیروی خود مردم میتواند در ایجاد تحولات موثر باشد.»
نازنین افشین جم تاکید میکند که تهیه این کتاب با همکاری خود نازنین فاتحی صورت گرفته است: «با نازنین مرتب تلفنی حرف میزدم و در یکی از این صحبتها پرسیدم دوست داری داستانت را کتاب کنم و او گفت آره، میخواهم همه مردم بدبختی زندگی من را بدانند.»
مقایسه دو نازنین
دختر شایسته سال ۲۰۰۳ کانادا و نفر دوم جهان میگوید نوشتن این کتاب تقریبا دو سال طول کشیده، «ولی هر روز مشغول نوشتن نبودم و چون باید فوق لیسانسم را میگرفتم و از طرفی باید فاتحی را پیدا میکردم زمانی زیاد طول کشید تا این کتاب به پایان برسد. همچنین باید چندین متخصص مسائل کردها کتاب را میدیدند تا اشتباهی در مورد فرهنگ کردی وجود نداشته باشد.»
به گفته خانم افشین جم، در ابتدای کتاب دوران کودکی او و فاتحی به تصویر کشیده شده است تا این که داستان به دوران تجاوز جنسی به فاتحی و زندانی شدن او میرسد. سپس مشکلات زندان فاتحی مطرح میشود. کمپینی که نازنین افشین جم برای فاتحی به راه انداخت در اینجا مورد بحث قرار میگیرد و مردم با جزئیات فعالیتها و وضعیت فاتحی آشنا میشوند. «در آخر به جایی میرسیم که فاتحی از زندان آزاد میشود و مسائل بعد از آزادی از ذهن خواننده میگذرد.»
نازنین میگوید خواننده در این کتاب بخش به بخش داستانهای من و فاتحی را دنبال میکند تا با آشنایی با دو نوع زندگی متفاوت متوجه عمق تبعیض و بیعدالتی شود. یکی نازنین افشین جم که در کشوری مثل کانادا زندگی میکند که شرایط برای پیشرفت زنان در آن مهیاست و دیگری فاتحی که پدرش نمیخواست او به مدرسه برود، چون زن بود. خواننده به راحتی متوجه تفاوت سیستمهای قضایی میشود. در سیستم قضایی ایران بعضا احکام با «معجونی» به اسم «علم قاضی» صادر میشود.
به گفتهٔ نازنین افشین جم، در واقع مقایسه زندگی دو نازنین کمک میکند تا مردم دنیا راحتتر متوجه اوج ظلم و بیعدالتی در جامعه ایران شوند. «از طریق این داستان امیدوار هستم که خواننده تفاوت بین زندگی زیر سرکوب، یک سیستم دیکتاتوری مذهبی با قوانین تبعیضآمیز آشنا شود و ببیند که رژیم با مردم همانند یک انسان برخورد نمیکند. در مقایسه یک سیستم دموکراتیک، آزاد و شفاف که مقامات آن با رای واقعی مردم انتخاب میشوند و رفتارشان با کسانی که آنها را انتخاب کردند چگونه است. رژیم به اصطلاح اسلامی ایران باید بداند حتی حیوانات هم در کانادا دارای حق و قانون هستند و تحت حمایت قانون قرار دارند.»
در بخش آخر کتاب، از آزادی فاتحی، کودکان زیر خطر حکم اعدام، وکلای دادگستری و فعالان حقوق بشری که مجبور به فرار شدند یا در زندانها به سر میبرند، از همسلولیهای فاتحی و کسانی که اعدام شدند نوشته شده است.
نازنین افشین جم میگوید من این دغدغه را دارم که چون همه مثل فاتحی آزاد نشدهاند بنابراین باید تلاش کنیم و فشارهای حقوق بشری را بیشتر کنیم تا همه بیگناهان به آزادی برسند.
درآمد کتاب
من و فاتحی پس از آزادی او از زندان در سال ۲۰۰۷ در تماس نزدیک بودیم. زمانی که نوشتن کتاب مطرح شد هر دو به توافق رسیدیم که ضبط داستان او را از دوران کودکیاش تا زمان آزادی از زندان شروع کنیم. بعد از آزادی او از زندان او در صحبتهایش از مشکلات مالی سخن گفت و ما خواستیم راهگشایی بنیادی برای کمک به او پیدا کنیم تا بتواند سرپایش بایستد. یکی از این ایدهها آوردن او و خانوادهاش به کانادا بود که در کتاب به طور مفصل در مورد آن توضیح داده شده است.
به گفته نازنین افشین جم، فاتحی چون تنها دو کلاس سواد داشت و تجربه کاری نداشت به کمک مالی نیاز داشت و همیشه پول احتیاج داشت و احساس امنیت و راحتی در ایران را نداشت. به همین خاطر با خودم گفتم اگر این کتاب خوب فروش کند بتوانم به او کمک کنم و همچنین کلاسهای آموزشی، پرورشی برگزار کنیم که خود فاتحی هم موافق این برنامه بود.
همسر وزیر دفاع کانادا تصمیم دارد پنجاه درصد درآمد این کتاب را صرف پروژهای برای حمایت از «زنان و کودکان قربانی خشونت» کند.
«شاید هم سازمانی تحت همین نام دایر کنیم، ولی هنوز نمیدانم این پروژه به چه صورتی پیش خواهد رفت. از چند وکیل خواستم روی آن تحقیق کنند. اگر کمک مالی خوبی جمع کنیم حتی میتوانیم سرپناهی برای زنان قربانی خشونت در کردستان بسازیم. و یا میتوانیم به بعضی پروژهها و برنامههای موجود در حوزه زنان و کودکان کمک کنیم. این برنامه بینالمللی است و طرح ما فقط به خشونت علیه زنان در ایران خلاصه نمیشود.»
الگوی دختران جوان
نازنین افشین جم فعالیت اخیر خود را محدود به یک حوزه نمیکند. او میگوید امروز بعضی از دختران ما از تعدادی خواننده و هنرپیشه الگوبرداری میکنند، در حالی که صحیحتر است از الگوی زنانی که در امور حقوق بشر و انساندوستانه موفق هستند پیروی کنند.
نازنین در ادامه میگوید هدف من این است که این کتاب وسیلهای باشد برای آن که همگان با وضع و مشکلات عظیم کودکان و زنان ایران آشنا شوند. مایل هستم مردم با مطالعه این کتاب تحت تاثیر قرار بگیرند تا از خلاقیت و ابتکار خود برای کمک به دیگران استفاده کنند و شروعی برای کارهای انساندوستانه باشد.
فعالیتهای پس از ازدواج
در ادامه گفتوگو موضوع فعالیتهای نازنین افشین جم پس از ازدواج مطرح میشود. «عدهای معتقدند فعالیتهای نازنین کمتر شده». نازنین در پاسخ میگوید: «نه، این طور نیست، همان طور که قبلا هم گفتم نوشتن کتاب، پیدا کردن فاتحی، ادامه تحصیلات، قسمتی از وقتم را گرفت، ولی حالا با پایان یافتن نوشتن کتاب وقت بیشتری برای ظاهر شدن در اجتماعات عمومی را دارم، در حالی که در فعالیتهای من هیچ وقت وقفه نیفتاده است.»
این فعال حقوق بشر میگوید در چند سال گذشته بیشتر فعالیتهایش در اجتماعات و روی صحنه بوده، ولی اخیرا بیشتر «در ملاقات با شخصیتهای مهم همراه همسرم شرکت میکنم و همیشه راجع به موارد نقض حقوق بشر در ایران صحبت و سخنرانی میکنم و از همه درخواست کمک و یاری دارم، کما این که در ملاقات با وزیر دفاع اسرائیل مخالفت خودم را با جنگ ابراز کردم. حدود یک سال پیش با کمک یک دوست فرانسوی دو کنفرانس در پاریس و لندن برگزار کردیم و در این کنفرانسها از اپوزیسیون متشکّل از افراد فعال و سرشناس دعوت به عمل آمد تا راهکارهایی برای تغییرات در رژیم و مشکلات حقوقی ایرانیان پیدا کنیم. این کارها بدون هیاهوی رسانههای گروهی انجام شد. تشکیل و تجمع برای راهپیمایی در حضور خبرنگاران برای آشنایی مردم دنیا با مسائل غیرانسانی رژیم تاثیرگذار است، در حالی که ملاقات رو در رو با شخصیتهای مهم اثرات مهم خود را به نحوی دیگر دارد».
نازنین افشین جم ابراز امیدواری میکند که در آینده بتواند بیشتر در فعالیتهای اپوزیسیون و کوششهای حقوق بشری شرکت کند.