در پی برگزاری نخستین نشست «شورای ملی ایران» که در جریان اجلاسی دو روزه در پاریس، فرانسه، اعلام موجودیت کرد، شاهزاده رضا پهلوی به عنوان سخنگوی این شورا ساختار و هدفهای آن را در گفتوگویی اختصاصی با رادیوفردا تشریح کرد.
رادیوفردا: اگر ممکن است در مورد هدفهای این شورا و نقش خودتان در آن توضیح دهید.
رضا پهلوی: با کمال میل. مدتها صحبت از این بود نهادی در خارج از کشور به وجود آید که بتواند معرف یک حرکت جمعی فراتر و به خصوص فرامسلکی و فراگروهی باشد. زمانی که جنجال انتخاباتی [سال ۱۳۸۸] و حرکتی به فرم جنبش سبز در ایران شکل گرفت که در نهایت به حذف رهبران آن و سرکوب کسانی که به اعتراض برخواسته بودند منجر شد، زمینه عمیق در جامعه برای من محرز بود و مرا واداشت یک فکر اساسی در این مورد را شروع کنیم.
بنابراین صحبتهایی را آغاز کردیم با بسیاری از کنشگران سیاسی به خصوص زندانیان سیاسی- عقیدتی در داخل کشور. در اصل فراخوانی که پایه اصلی این همایش بوده به مفهوم مدرکی که بتواند خواستههای مشترک جریانهای متعدد و متکثر جامعه را منعکس کند، اولین نسخه آن اتفاقا از داخل زندان اوین بیرون آمد تا مبنای این تشکل و همایش باشد برای تشکیل اولین مجمع و پایهگذاری یک شورای ملی با یک هدف مشخص و واحد که یک کمپین سیاسی است برای ابراز خواست کلیدی و اساسی ایرانیانی که دنبال یک بدیل سیاسی برای این نظام هستند با فرم یک حکومت دموکراتیک پارلمانی و سکولار.
در اصل خواسته اصلی ما حق برگزاری انتخابات آزاد در کشور است از یک سو و این که بتوانیم این خواسته را در داخل کشور در مقابل رژیم جا بیندازیم. از سوی دیگر توجه جهانیان را به این هدف جلب کنیم که جمهوری اسلامی تمام راهها را برای هر نوع تغییر سیاسی با خواست مردم ایران بسته و هرگز شرایط برگزاری انتخابات آزاد را فراهم نخواهد کرد، پس چارهای به جز فروپاشی نظام باقی نمیماند تا ما در فرای این نظام بتوانیم به درهای باز سیاسی برسیم که در آن رأی مردم و صندوق رأی مفهوم داشته باشد و از طریق نمایندگان منتخب مردم بتوان آینده سیاسی کشور را تعیین کرد.
آیا این شورا دربرگیرنده همه طیفهای سیاسی است یا بیشتر طرفداران نظام پادشاهی اعضای آن را تشکیل میدهند؟
تا جایی که توانستیم سعی کردیم دعوت اصلی برپایه کثرتگرایی به مفهوم گستردهای از نمایندگان فکری مختلف جامعه درابعاد حزبی، سیاسی، ایدئولوژیک، قومی و مذهبی فراهم شود.
از روز اول در به روی همگان باز بوده تا در این مسیر شرکت کنند و به شکل شفاف فراخوان در تارنماهای [وبسایتهای] مختلف به نمایش گذاشته شد تا افراد مختلف درباره آن نظر دهند. هر چند برخی افراد عملا در این شورا حضور پیدا نکردند، نظرشان مورد استفاده قرار گرفت و در اصول فراخوان گنجانده شد. فکر میکنم ذهنیت و فلسفه کاری این مجموعه بر مبنای دعوت به همکاری برای مشارکت هر کسی که این اصول را میپذیرد و قبول دارد همچنان باز است و اگر در ایستگاه اول شرکتکنندگان صد درصد نیست، اما این امکان فراهم است که دیگران در ایستگاههای بعدی به این جریان ملحق شوند.
به هر حال کار باید از جایی آغاز میشد و ما این کار را آغاز کردیم، چون دو ماه دیگر باز مردم با یک نمایش انتخاباتی که در واقع انتصابات است مواجه هستند و ما میخواستیم این بار گزینه دیگری هم در صحنه باشد.
خواسته ما این است که انتخابات را تحریم کنیم و در عوض خواستار حق برگزاری انتخابات آزاد در ایران باشیم. این میتواند یکی از مسائل کلیدی باشد که توجه جهانیان را جلب کند، یعنی گزینهای که باقی میماند حمایت از یک همایش مردمی باشد در اعتراض به این حکومت و فروپاشی آن؛ گزینهای کمهزینهتر نسبت به سناریوها و گزینههای دیگری که در پیش است و ممکن است کار را به جای باریک بکشاند، از جمله خطر حمله نظامی به کشور و گرفتاریهای منطقهای.
جنگ شیعه و سنی هر روز بیشتر میشود، خطر تجزیهطلبی و تجزیه ایران در پیش است و مسائلی که هزینه را برای مردم بسیار بالا میبرد و چه بسا ایران در خطر بیفتد. البته ممکن است عدهای از گزینه پیشنهادی ما خوششان نیاید که طبیعی است، اما فکر میکنم کار عمدهای که صورت گرفته برای بار اول بسیار اثرگذار بوده است و تا جایی که اطلاع دارم در همین دو سه روز اخیر با استقبال بسیار زیادی از درون کشور مواجه شده است.
آیا میتوان گفت این شورا معرف تعدادی از فعالان سیاسی- مدنی خارج از کشور نیز هست؟
ببینید ما دنبال یک راهکار کمیتی نیستیم، بلکه میخواهیم از نظر کیفی پاسخگوی دغدغهها و خواستههایی باشیم که باور داریم خواسته اکثر هممیهنانمان است. همان طور که شما اشاره کردید، ما نمیتوانستیم فرمولی پیدا کنیم که به مفهوم پراتیک و عملی میلیونها نفر در این انتخابات شرکت کنند و مبنای کار ما ادعای نمایندگی بر اساس انتخابات نبوده که بخواهیم بگوییم این شورا معرف تمام ملت است.
ما اصلا خودمان را به عنوان یک آلترناتیو ارائه نمیدهیم، بلکه خودمان را به عنوان نهادی معرفی میکنیم که مدافع یک روند دموکراتیک برای رسیدن به شرایط دموکراتیک است که در آن مردم ایران بتوانند انتخابات داشته باشند و نمایندگان خود را انتخاب کنند و به مجلس موسسانی بفرستند که تمام بحثهای مربوط به فرم، محتوا و شکل نظام سیاسی آینده کشور را انجام دهد، ماورای نظام کنونی که هرگز این شرایط را فراهم نمیکند. ما باید تلاش کنیم تا به شرایط آزادی برسیم.
اگر بخواهیم بگوییم پایه مقبولیت و مشروعیت این شورا بر چه اساسی قرار دارد، صرفا میتواند بر حمایت و تایید و پشتیبانی هممیهنانمان در داخل باشد، صرف نظر از این که عملا بتوانند شرکت داشته باشند در تبیین اهداف آن یا شرکت در انتخابات آن. چون هدف مهم است و البته اگر میتوانستیم مشارکت بیشتری را فراهم کنیم چه بهتر، اما محدودیتهای عملی در کار بود.
تشخیص با هممیهنان ما خواهد بود، ولی فکر میکنم از نظر اصول و خواستهها این شورا چیزی است که رویهمرفته پس از ۳۲ سال مبارزه با رژیم، کمتر کسی قبول ندارد وضعیت کنونی در کشور قابل تحمل برای همه نیست و خیلی از نیروهایی که تا دیروز همچنان به دنبال اصلاح نظام بودند دیگر از این قضیه دارند صرف نظر میکنند و متوجه شدهاند این کار فایدهای ندارد و فقط از دست رفتن زمان است به غیر از اصولگرایان یا اصلاحطلبان حکومتی.
این بدیل و آلترناتیو سیاسی که ما دنبال آن هستیم به عنوان یک نظام پارلمانی دموکراتیک سکولار است در مقابل یک حکومت مذهبی که میتواند ترقی کشور و آزادی و حقوق شهروندان را رعایت کند. اما وظیفه این شورا تدوین قانون آینده یا تشکیل نظام بعدی یا مجلس موسسان نیست، ما فقط رایزنی در جهت رسیدن به آن روزی که در یک فضای باز سیاسی مردم بتوانند حق رأی واقعی داشته باشند یک کمپین سیاسی را ارائه میدهیم و فکر میکنم این شورا بلندگویی خواهد بود برای تمام هممیهنان ما در داخل کشور که دستشان به جایی بند نیست، ولی نیازمند پایگاهی هستند در خارج از کشور، وقتی درون کشور هیچ ساختاری نیست که بتواند با این نظام عملا مواجه شود و کلیت نظام را زیر سوال ببرد. باید چنین نقطه اتکایی ابتدا در خارج از کشور وجود داشته باشد، چه برای ارتباطات مربوط به ایرانیان در داخل کشور و چه برای رایزنی و ارتباط و مذاکره در سطح بینالمللی.
تا چه حد به موفقیت این شورا امیدوار هستید و فکر میکنید این شورا میتواند در جلب نظر و آرای اکثریت مردم ایران موفق باشد؟
کاش من غیبگو بودم، اما نیستم، ولی تا جایی که شرایط را سنجیدهام به عنوان یک برداشت شخصی میتوانم بگویم استقبال خیلی زیاد بوده و روحیه مثبتی میان هممیهنانمان ایجاد کرده است. بهخصوص در ماههای اخیر و خیلی پیش از این که اولین اجلاس شورا به صورت عملی تشکیل شود، در طول مذاکرات و ارتباطات و دیدارهایی که داشتم در سطوح بالای دولتی و سیاسی کشورهای مختلف دنیا، احساس کردم آنها در جستوجوی پدیدار شدن چنین گزینهای بودند، برخلاف گذشته که دنیا اعتنایی نمیکرد به اپوزیسیون دموکراتیک ایران و مشغله آنها فقط این بود که چگونه با نظام جمهوری اسلامی سازش یا تجارتی داشته باشند.
رادیوفردا: اگر ممکن است در مورد هدفهای این شورا و نقش خودتان در آن توضیح دهید.
رضا پهلوی: با کمال میل. مدتها صحبت از این بود نهادی در خارج از کشور به وجود آید که بتواند معرف یک حرکت جمعی فراتر و به خصوص فرامسلکی و فراگروهی باشد. زمانی که جنجال انتخاباتی [سال ۱۳۸۸] و حرکتی به فرم جنبش سبز در ایران شکل گرفت که در نهایت به حذف رهبران آن و سرکوب کسانی که به اعتراض برخواسته بودند منجر شد، زمینه عمیق در جامعه برای من محرز بود و مرا واداشت یک فکر اساسی در این مورد را شروع کنیم.
Your browser doesn’t support HTML5
بنابراین صحبتهایی را آغاز کردیم با بسیاری از کنشگران سیاسی به خصوص زندانیان سیاسی- عقیدتی در داخل کشور. در اصل فراخوانی که پایه اصلی این همایش بوده به مفهوم مدرکی که بتواند خواستههای مشترک جریانهای متعدد و متکثر جامعه را منعکس کند، اولین نسخه آن اتفاقا از داخل زندان اوین بیرون آمد تا مبنای این تشکل و همایش باشد برای تشکیل اولین مجمع و پایهگذاری یک شورای ملی با یک هدف مشخص و واحد که یک کمپین سیاسی است برای ابراز خواست کلیدی و اساسی ایرانیانی که دنبال یک بدیل سیاسی برای این نظام هستند با فرم یک حکومت دموکراتیک پارلمانی و سکولار.
در اصل خواسته اصلی ما حق برگزاری انتخابات آزاد در کشور است از یک سو و این که بتوانیم این خواسته را در داخل کشور در مقابل رژیم جا بیندازیم. از سوی دیگر توجه جهانیان را به این هدف جلب کنیم که جمهوری اسلامی تمام راهها را برای هر نوع تغییر سیاسی با خواست مردم ایران بسته و هرگز شرایط برگزاری انتخابات آزاد را فراهم نخواهد کرد، پس چارهای به جز فروپاشی نظام باقی نمیماند تا ما در فرای این نظام بتوانیم به درهای باز سیاسی برسیم که در آن رأی مردم و صندوق رأی مفهوم داشته باشد و از طریق نمایندگان منتخب مردم بتوان آینده سیاسی کشور را تعیین کرد.
آیا این شورا دربرگیرنده همه طیفهای سیاسی است یا بیشتر طرفداران نظام پادشاهی اعضای آن را تشکیل میدهند؟
تا جایی که توانستیم سعی کردیم دعوت اصلی برپایه کثرتگرایی به مفهوم گستردهای از نمایندگان فکری مختلف جامعه درابعاد حزبی، سیاسی، ایدئولوژیک، قومی و مذهبی فراهم شود.
از روز اول در به روی همگان باز بوده تا در این مسیر شرکت کنند و به شکل شفاف فراخوان در تارنماهای [وبسایتهای] مختلف به نمایش گذاشته شد تا افراد مختلف درباره آن نظر دهند. هر چند برخی افراد عملا در این شورا حضور پیدا نکردند، نظرشان مورد استفاده قرار گرفت و در اصول فراخوان گنجانده شد. فکر میکنم ذهنیت و فلسفه کاری این مجموعه بر مبنای دعوت به همکاری برای مشارکت هر کسی که این اصول را میپذیرد و قبول دارد همچنان باز است و اگر در ایستگاه اول شرکتکنندگان صد درصد نیست، اما این امکان فراهم است که دیگران در ایستگاههای بعدی به این جریان ملحق شوند.
به هر حال کار باید از جایی آغاز میشد و ما این کار را آغاز کردیم، چون دو ماه دیگر باز مردم با یک نمایش انتخاباتی که در واقع انتصابات است مواجه هستند و ما میخواستیم این بار گزینه دیگری هم در صحنه باشد.
خواسته ما این است که انتخابات را تحریم کنیم و در عوض خواستار حق برگزاری انتخابات آزاد در ایران باشیم. این میتواند یکی از مسائل کلیدی باشد که توجه جهانیان را جلب کند، یعنی گزینهای که باقی میماند حمایت از یک همایش مردمی باشد در اعتراض به این حکومت و فروپاشی آن؛ گزینهای کمهزینهتر نسبت به سناریوها و گزینههای دیگری که در پیش است و ممکن است کار را به جای باریک بکشاند، از جمله خطر حمله نظامی به کشور و گرفتاریهای منطقهای.
جنگ شیعه و سنی هر روز بیشتر میشود، خطر تجزیهطلبی و تجزیه ایران در پیش است و مسائلی که هزینه را برای مردم بسیار بالا میبرد و چه بسا ایران در خطر بیفتد. البته ممکن است عدهای از گزینه پیشنهادی ما خوششان نیاید که طبیعی است، اما فکر میکنم کار عمدهای که صورت گرفته برای بار اول بسیار اثرگذار بوده است و تا جایی که اطلاع دارم در همین دو سه روز اخیر با استقبال بسیار زیادی از درون کشور مواجه شده است.
آیا میتوان گفت این شورا معرف تعدادی از فعالان سیاسی- مدنی خارج از کشور نیز هست؟
ببینید ما دنبال یک راهکار کمیتی نیستیم، بلکه میخواهیم از نظر کیفی پاسخگوی دغدغهها و خواستههایی باشیم که باور داریم خواسته اکثر هممیهنانمان است. همان طور که شما اشاره کردید، ما نمیتوانستیم فرمولی پیدا کنیم که به مفهوم پراتیک و عملی میلیونها نفر در این انتخابات شرکت کنند و مبنای کار ما ادعای نمایندگی بر اساس انتخابات نبوده که بخواهیم بگوییم این شورا معرف تمام ملت است.
ما اصلا خودمان را به عنوان یک آلترناتیو ارائه نمیدهیم، بلکه خودمان را به عنوان نهادی معرفی میکنیم که مدافع یک روند دموکراتیک برای رسیدن به شرایط دموکراتیک است که در آن مردم ایران بتوانند انتخابات داشته باشند و نمایندگان خود را انتخاب کنند و به مجلس موسسانی بفرستند که تمام بحثهای مربوط به فرم، محتوا و شکل نظام سیاسی آینده کشور را انجام دهد، ماورای نظام کنونی که هرگز این شرایط را فراهم نمیکند. ما باید تلاش کنیم تا به شرایط آزادی برسیم.
اگر بخواهیم بگوییم پایه مقبولیت و مشروعیت این شورا بر چه اساسی قرار دارد، صرفا میتواند بر حمایت و تایید و پشتیبانی هممیهنانمان در داخل باشد، صرف نظر از این که عملا بتوانند شرکت داشته باشند در تبیین اهداف آن یا شرکت در انتخابات آن. چون هدف مهم است و البته اگر میتوانستیم مشارکت بیشتری را فراهم کنیم چه بهتر، اما محدودیتهای عملی در کار بود.
تشخیص با هممیهنان ما خواهد بود، ولی فکر میکنم از نظر اصول و خواستهها این شورا چیزی است که رویهمرفته پس از ۳۲ سال مبارزه با رژیم، کمتر کسی قبول ندارد وضعیت کنونی در کشور قابل تحمل برای همه نیست و خیلی از نیروهایی که تا دیروز همچنان به دنبال اصلاح نظام بودند دیگر از این قضیه دارند صرف نظر میکنند و متوجه شدهاند این کار فایدهای ندارد و فقط از دست رفتن زمان است به غیر از اصولگرایان یا اصلاحطلبان حکومتی.
این بدیل و آلترناتیو سیاسی که ما دنبال آن هستیم به عنوان یک نظام پارلمانی دموکراتیک سکولار است در مقابل یک حکومت مذهبی که میتواند ترقی کشور و آزادی و حقوق شهروندان را رعایت کند. اما وظیفه این شورا تدوین قانون آینده یا تشکیل نظام بعدی یا مجلس موسسان نیست، ما فقط رایزنی در جهت رسیدن به آن روزی که در یک فضای باز سیاسی مردم بتوانند حق رأی واقعی داشته باشند یک کمپین سیاسی را ارائه میدهیم و فکر میکنم این شورا بلندگویی خواهد بود برای تمام هممیهنان ما در داخل کشور که دستشان به جایی بند نیست، ولی نیازمند پایگاهی هستند در خارج از کشور، وقتی درون کشور هیچ ساختاری نیست که بتواند با این نظام عملا مواجه شود و کلیت نظام را زیر سوال ببرد. باید چنین نقطه اتکایی ابتدا در خارج از کشور وجود داشته باشد، چه برای ارتباطات مربوط به ایرانیان در داخل کشور و چه برای رایزنی و ارتباط و مذاکره در سطح بینالمللی.
تا چه حد به موفقیت این شورا امیدوار هستید و فکر میکنید این شورا میتواند در جلب نظر و آرای اکثریت مردم ایران موفق باشد؟
کاش من غیبگو بودم، اما نیستم، ولی تا جایی که شرایط را سنجیدهام به عنوان یک برداشت شخصی میتوانم بگویم استقبال خیلی زیاد بوده و روحیه مثبتی میان هممیهنانمان ایجاد کرده است. بهخصوص در ماههای اخیر و خیلی پیش از این که اولین اجلاس شورا به صورت عملی تشکیل شود، در طول مذاکرات و ارتباطات و دیدارهایی که داشتم در سطوح بالای دولتی و سیاسی کشورهای مختلف دنیا، احساس کردم آنها در جستوجوی پدیدار شدن چنین گزینهای بودند، برخلاف گذشته که دنیا اعتنایی نمیکرد به اپوزیسیون دموکراتیک ایران و مشغله آنها فقط این بود که چگونه با نظام جمهوری اسلامی سازش یا تجارتی داشته باشند.