سفر در قالب نشست اکو در تهران انجام شد و تنها چند روز پس از توافق در ژنو بر سر برنامه هستهای جمهوری اسلامی، احمد داووداغلو، وزیر خارجه ترکیه، که نامش در ماههای اخیر با بحران و جنگ داخلی در سوریه گره خورده به تهران رفت و با همتای خود محمدجواد ظریف مذاکره کرد، مذاکراتی که برنامه سفر نخست وزیر ترکیه به ایران و سفر حسن روحانی به ترکیه را هم مشخص کرد.
تهران و آنکارا در حالی در تهران به گفتوگو نشستند که از زمان آغاز بحران در سوریه، دو پایتخت مواضعی کاملا متفاوت از یکدیگر در قبال این بحران داشتهاند. تهران از بشار اسد حمایت کرد و ترکیه که میزبان نیم میلیون پناهجوی سوری شد، از خواستههای مخالفان حمایت کرد.
درباره گفتوگوهای روز چهارشنبه ایران و ترکیه، هانا کاویانی با تورج اتابکی، کارشناس مسائل آسیای میانه، گفتوگو کرده است.
آقای اتابکی با اشاره به این که صحبت درباره گفتوگوهای هستهای ایران و نفع ترکیه در رابطه خوب ایران با جهان غرب یکی از موضوعات مذاکرات بوده، از موضوع سوریه و دلیل گفتوگوی طرفین در این باره میگوید:
تورج اتابکی در هلند: به داوری من در دیداری که آقای داووداوغلو با آقای ظریف داشته، مطمئنا خرسندی دولت ترکیه را بابت قطعنامهای که به تازگی بین ایران و کشورهای ۵+۱ امضا شده ابراز کرده، چرا که ترکیه بر خلاف روسیه محدودیتهای چندانی برای بسط رابطه ایران با کشورهای غربی و به ویژه ایالات متحده آمریکا ندارد و فکر میکند که از قبل رابطه خوب ایران با کشورهای غربی هم او هم میتواند استفادههای خودش را داشته باشد.
در حوزه دوم به داوری من آن چه که در گفتوگوهای این دو رجل سیاسی مطمئنا مورد صحبت قرار گرفته و نتایجش هم اعلام شده، مسئله سوریه است. ترکیه گمان میکرد که جنگ سوریه جنگ کوتاهمدتی خواهد بود و جایگزینی آقای اسد در سوریه بسیار آسان خواهد بود و این طور نشد. در چشمانداز کوتاهمدت هم نمیبینیم که راه حل درست و بهسامان و پایایی داشته باشیم. ایران هم نگران ادامه جنگ سوریه است. به همین خاطر هر دو در حاشیه تمام صحبتها و گفتوگوهایی که با هم داشتند مطمئنا به بازخوانی رابطه خودشان در قبال مسئله سوریه نشستهاند و همان طور هم که اعلام هم شده به نقد تصمیم گرفتند که آتشبسی را در سوریه اعلام کنند یا بخواهند که طرفین دعوا در سوریه آتشبسی را لحاظ کنند.
اما آقای اتابکی، ما به هر حال در طول این مدتی که شما هم ذکر کردید از آغاز جنگ در سوریه گذشته، متوجه بودیم همیشه که یک اختلاف نظر شدید و اختلاف موضعی وجود دارد در قبال مسئله سوریه. این که ایران به هر حال حامی حکومت بشار اسد بوده و از سوی دیگر ترکیه مخالف بوده و تا حدی از آن چه که مخالفان در سوریه خواستار آن بودند، حمایت میکرده. این را فکر میکنید که نظرهایشان را چه طور میخواهند نزدیک به هم کنند؟
همان طور که پیشترش اشاره کردم، وقتی به پیشینه اتفاقاتی که در سوریه جاری هست نگاه میکنیم میبینیم که دو سال پیش هر دو کشور ایران و ترکیه خوانش کاملا متفاوتی از خوانش امروزشان داشتند از این بحران. حالا هر دوی این کشورها و بسیاری از کشورهای دیگر منطقه به بازخوانی این بحران نشستند و به همین خاطر هر دو کشور ترکیه و ایران دارند تلاش میکنند که یک راه میانی پیدا کنند که مواضع هر دو کشور را به هم نزدیک کند. چرا که در طول این دو سال و نیم این تحولات به حوزههایی رسیده که امنیت هر دو کشور را به شدت دارد تهدید میکند. ترکها نگران وضعیت کردهای سوریه هستند و از هر گونه استقلال این کردها استقبال نمیکنند و تلاش میکنند که توی این زمینه نظر ایران را هم به این موضوع جلب کنند که هر گونه استقلال کردهای سوریه به ضرر ایران هم خواهد بود. گام عملی برای حداقل رسیدن به یک توافق کوتاهمدت این است که از هر دو طرف دعوا بخواهند که آتشبس را اعلام کنند.
آقای اتابکی، سوال آخرم درباره توازن قوا در منطقه است. به هر حال به عنوان دو قدرتی که در منطقه هستند، ایران و ترکیه رقابتهایی دارند و در عین حال ترکیه در یکی دو سال اخیر به دلیل خصوصا بحران سوریه توافق نظری و نزدیکی نظری با برخی کشورهای عربی داشته. فکر میکنید که این نزدیک شدن دوباره ایران وترکیه حداقل برای بررسی موضوع سوریه و پیدا کردن یک راه حل برای موضوع سوریه چه تاثیری بر توازن قوا در چشمانداز منطقه خواهد داشت؟
در عرصه سیاست نه دوستیها پایدار است و نه دشمنیها. به شدت این را میتوانیم در تحولات چند سال گذشته حداقل ببینیم مصداق این ادعا را. به گمان من ترکیه در نخستین ماههای بحران سوریه یاران دیگری در منطقه پیدا کرد. مثل عربستان سعودی یا حتی مصر آقای مرسی و از این دست. الان در صحنه سیاسی منطقه عربستان سعودی یا قطر در آن موقعیتی نیستند که پیشتر بودند... نقشی که در قبال بحران سوریه بازی میکردند. سرنوشت آقای مرسی را میبینیم چه شد و در مصر چه کسانی به قدرت رسیدند. بنابراین ترکیه مجبور است به بازخوانی تمام این تحولات منطقه بنشیند و خودش را همسو کند با این تحولاتی که در این دوسال و نیم در این منطقه پیش آمده. بنابراین ترکیه فکر میکند که برگردد به همسایه پرقدرتش مثل ایران و ببیند آیا میتواند با کارت ایران در سوریه بازی کند و میتواند آیا از طریق ایران دولت مرکزی سوریه را زیر فشار قرار دهد؟ مطمئنا این در مورد ایران هم مصداق دارد. ایران هم فکر میکند که اگر قرار است بحران سوریه به نوعی پایان بگیرد که منافع کوتاهمدت و بلندمدت ایران تامین شود آیا میتواند روی بضاعت ترکیه برای نفوذی که نزد اپوزیسیون سوریه دارد حساب کند یا نه؟
تهران و آنکارا در حالی در تهران به گفتوگو نشستند که از زمان آغاز بحران در سوریه، دو پایتخت مواضعی کاملا متفاوت از یکدیگر در قبال این بحران داشتهاند. تهران از بشار اسد حمایت کرد و ترکیه که میزبان نیم میلیون پناهجوی سوری شد، از خواستههای مخالفان حمایت کرد.
Your browser doesn’t support HTML5
درباره گفتوگوهای روز چهارشنبه ایران و ترکیه، هانا کاویانی با تورج اتابکی، کارشناس مسائل آسیای میانه، گفتوگو کرده است.
آقای اتابکی با اشاره به این که صحبت درباره گفتوگوهای هستهای ایران و نفع ترکیه در رابطه خوب ایران با جهان غرب یکی از موضوعات مذاکرات بوده، از موضوع سوریه و دلیل گفتوگوی طرفین در این باره میگوید:
تورج اتابکی در هلند: به داوری من در دیداری که آقای داووداوغلو با آقای ظریف داشته، مطمئنا خرسندی دولت ترکیه را بابت قطعنامهای که به تازگی بین ایران و کشورهای ۵+۱ امضا شده ابراز کرده، چرا که ترکیه بر خلاف روسیه محدودیتهای چندانی برای بسط رابطه ایران با کشورهای غربی و به ویژه ایالات متحده آمریکا ندارد و فکر میکند که از قبل رابطه خوب ایران با کشورهای غربی هم او هم میتواند استفادههای خودش را داشته باشد.
در حوزه دوم به داوری من آن چه که در گفتوگوهای این دو رجل سیاسی مطمئنا مورد صحبت قرار گرفته و نتایجش هم اعلام شده، مسئله سوریه است. ترکیه گمان میکرد که جنگ سوریه جنگ کوتاهمدتی خواهد بود و جایگزینی آقای اسد در سوریه بسیار آسان خواهد بود و این طور نشد. در چشمانداز کوتاهمدت هم نمیبینیم که راه حل درست و بهسامان و پایایی داشته باشیم. ایران هم نگران ادامه جنگ سوریه است. به همین خاطر هر دو در حاشیه تمام صحبتها و گفتوگوهایی که با هم داشتند مطمئنا به بازخوانی رابطه خودشان در قبال مسئله سوریه نشستهاند و همان طور هم که اعلام هم شده به نقد تصمیم گرفتند که آتشبسی را در سوریه اعلام کنند یا بخواهند که طرفین دعوا در سوریه آتشبسی را لحاظ کنند.
اما آقای اتابکی، ما به هر حال در طول این مدتی که شما هم ذکر کردید از آغاز جنگ در سوریه گذشته، متوجه بودیم همیشه که یک اختلاف نظر شدید و اختلاف موضعی وجود دارد در قبال مسئله سوریه. این که ایران به هر حال حامی حکومت بشار اسد بوده و از سوی دیگر ترکیه مخالف بوده و تا حدی از آن چه که مخالفان در سوریه خواستار آن بودند، حمایت میکرده. این را فکر میکنید که نظرهایشان را چه طور میخواهند نزدیک به هم کنند؟
همان طور که پیشترش اشاره کردم، وقتی به پیشینه اتفاقاتی که در سوریه جاری هست نگاه میکنیم میبینیم که دو سال پیش هر دو کشور ایران و ترکیه خوانش کاملا متفاوتی از خوانش امروزشان داشتند از این بحران. حالا هر دوی این کشورها و بسیاری از کشورهای دیگر منطقه به بازخوانی این بحران نشستند و به همین خاطر هر دو کشور ترکیه و ایران دارند تلاش میکنند که یک راه میانی پیدا کنند که مواضع هر دو کشور را به هم نزدیک کند. چرا که در طول این دو سال و نیم این تحولات به حوزههایی رسیده که امنیت هر دو کشور را به شدت دارد تهدید میکند. ترکها نگران وضعیت کردهای سوریه هستند و از هر گونه استقلال این کردها استقبال نمیکنند و تلاش میکنند که توی این زمینه نظر ایران را هم به این موضوع جلب کنند که هر گونه استقلال کردهای سوریه به ضرر ایران هم خواهد بود. گام عملی برای حداقل رسیدن به یک توافق کوتاهمدت این است که از هر دو طرف دعوا بخواهند که آتشبس را اعلام کنند.
آقای اتابکی، سوال آخرم درباره توازن قوا در منطقه است. به هر حال به عنوان دو قدرتی که در منطقه هستند، ایران و ترکیه رقابتهایی دارند و در عین حال ترکیه در یکی دو سال اخیر به دلیل خصوصا بحران سوریه توافق نظری و نزدیکی نظری با برخی کشورهای عربی داشته. فکر میکنید که این نزدیک شدن دوباره ایران وترکیه حداقل برای بررسی موضوع سوریه و پیدا کردن یک راه حل برای موضوع سوریه چه تاثیری بر توازن قوا در چشمانداز منطقه خواهد داشت؟
در عرصه سیاست نه دوستیها پایدار است و نه دشمنیها. به شدت این را میتوانیم در تحولات چند سال گذشته حداقل ببینیم مصداق این ادعا را. به گمان من ترکیه در نخستین ماههای بحران سوریه یاران دیگری در منطقه پیدا کرد. مثل عربستان سعودی یا حتی مصر آقای مرسی و از این دست. الان در صحنه سیاسی منطقه عربستان سعودی یا قطر در آن موقعیتی نیستند که پیشتر بودند... نقشی که در قبال بحران سوریه بازی میکردند. سرنوشت آقای مرسی را میبینیم چه شد و در مصر چه کسانی به قدرت رسیدند. بنابراین ترکیه مجبور است به بازخوانی تمام این تحولات منطقه بنشیند و خودش را همسو کند با این تحولاتی که در این دوسال و نیم در این منطقه پیش آمده. بنابراین ترکیه فکر میکند که برگردد به همسایه پرقدرتش مثل ایران و ببیند آیا میتواند با کارت ایران در سوریه بازی کند و میتواند آیا از طریق ایران دولت مرکزی سوریه را زیر فشار قرار دهد؟ مطمئنا این در مورد ایران هم مصداق دارد. ایران هم فکر میکند که اگر قرار است بحران سوریه به نوعی پایان بگیرد که منافع کوتاهمدت و بلندمدت ایران تامین شود آیا میتواند روی بضاعت ترکیه برای نفوذی که نزد اپوزیسیون سوریه دارد حساب کند یا نه؟