فیلم‌های شاخص جشنواره رم: از اریک کانتونا تا موسیقی هندی جنون

  • محمد عبدی

اریک کانتونا در فیلم «پادشاهان جهان»

دهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم رم روز شنبه، بیست و چهارم اکتبر (دوم آبان)، به کار خود پایان داد، جشنواره جوانی که از ابتدا سعی داشت با قدیمی‌ترین جشنواره سینمایی جهان یعنی ونیز رقابت کند، اما حالا بیشتر می‌خواهد یک «جشن» سینمایی بدون مسابقه بماند، در شهر زیبا و تاریخی رم که شهر سینما می خوانندش.

اریک کانتونا و پادشاهان جهان

فیلم تازه‌ای از سینمای فرانسه با نام «پادشاهان جهان» ساخته لوران لافارگه سعی دارد با نمایش چهره متفاوتی از اریک کانتونا (فوتبالیستی که در فیلم‌های زیادی بازی کرده) توجه تماشاگران را جلب کند.

فیلم داستان عشق جنون‌آمیز مردی به نام ژانو با بازی کانتونا به دختری به نام شانتال در یک روستای فرانسه است که در نهایت به تراژدی می‌کشد.

فیلم شروع جذابی دارد، اما خیلی زود به خشونتی مهوع و تکان‌دهنده می‌رسد که چندان نیازی به آن ندارد. برای درک احوال غیرطبیعی ژانو، نیازی به نمایش خشونت با این جزئیات نیست، در عین حال که شخصیت شانتال به عنوان کارگردان تئاتر به شکل قابل باوری روایت نمی‌شود: دختر جوان و زیبایی که عاشق دو مرد خشن و زمخت (یکی دائم‌الخمر که به دلیل خشونت به زندان هم می‌رود و دیگری قصاب که شبیه همان شخصیت دائم‌الخمر است و لایه‌هایی از همان خشونت را در رفتارش به نمایش می‌گذارد) می‌شود و ما دلیل روشنی برای این همه احساسات نمی‌بینیم. در نتیجه فیلم به‌رغم بازی‌های خوب، از ارتباط با تماشاگر عاجز است.

جسد اویتا به عنوان نماد مبارزه

«اوا نمی‌خوابد» ساخته پابلو آگوئرو از آرژانتین، داستان جسد اوا پرون، معروف به اویتا، رئیس جمهور محبوب آرژانتین را روایت می‌کند که سردمداران بعدی به طرز غریبی سعی دارند آن را در جایی مخفی کنند تا مقبره او به نمادی از مبارزه بدل نشود.

اوا پرون ۱۹۱۹ تا ۱۹۵۲

پس از فیلم آلن پارکر با بازی مدونا در نقش اویتا، همه بیشتر و بیشتر با این زن مبارز آشنا شدند و اسطوره گسترده‌تری حول و حوش او شکل گرفت. اما این فیلم کوچک آرژانتینی سعی دارد حال و هوای دیگری را روایت کند که در کنار جسد او شکل می‌گیرد.

هرچند فیلم به اصرار از طریق فیلم‌های مستند خبری در میانه فیلم، سعی دارد تماشاگر را با شخصیت اصلی فیلم که حالا دیگر در میان ما نیست آشنا کند، اما در نهایت فیلم چند سکانس نه چندان نامربوط را در سال‌های مختلف رو در روی ما قرار می‌دهد بی آن که بتواند از ورطه شعار به سلامت عبور کند.

جذاب‌ترین بخش فیلم زمانی است که یک سرهنگ به همراه یک سرباز جوان در حال حمل جسد به یک نقطه نامعلوم هستند. تصاویر زیبا و حساب‌شده بر جذابیت بخشی از سکانس‌های فیلم می‌افزاید، اما نبود ساختار هماهنگ در کلیت فیلم، به آن لطمه اساسی وارد می‌کند.

موزیکال چینی

از عجایب جهان شاید این که یک فیلم موزیکال چینی هم سعی دارد راه خود را به جشنواره‌ها و بازارهای جهانی باز کند: دفتر ساخته جانی تو.

فیلم سعی دارد از کلیشه‌های معمول آشنایی‌زدایی کند: یک دختر و پسر جوان در دفتر یک شرکت بسیار بزرگ تجاری استخدام می‌شوند و خیلی زود معلوم می‌شود که دختر فرزند رئیس کل این شرکت است که بدون آشکار کردن هویتش به کار مشغول است.

از ابتدا می‌توان دریافت که عشقی بین این کارمند ساده و دختر مدیرکل شکل خواهد گرفت، اما فیلم داستان را تنها بهانه‌ای قرار می‌دهد برای تصاویری به دقت طرح‌ریزی شده و بیانی هجوگونه که تحت تأثیر موزیکال‌های دهه چهل و پنجاه هالیوود ساخته شده‌اند و در واقع فیلم سعی دارد ادای دین و بازسازی همان دنیای فانتزی باشد.

در نتیجه کلیشه‌ای بودن داستان و شخصیت‌ها به فیلم لطمه نمی‌زند و با فیلم مفرحی روبه‌رو هستیم که تماشایی است و حتی نوستالژی تماشاگر را بیدار می‌کند دربارهٔ فیلم‌هایی که جذاب بودند و نوید دنیای پر رنگ و لعاب زیباتری را می‌دادند.

جنون موسیقی هندی

پل تامس اندرسون، خالق ستایش شده فیلم‌هایی چون مگنولیا، این بار یک فیلم جمع و جور و کوچک مستند دربارهٔ یک گروه موسیقی هندی به نام جنون ساخته است.

دوربین کوچک او حتی در قید و بند ترکیب‌بندی صحنه‌ها و خلق نماهای زیبا نیست، برعکس با فیلم بداهه‌ای روبه‌رو هستیم که سعی دارد از گروهی که به سبک و سیاق قوالی بداهه می‌نوازد فیلم بگیرد و بدون هیچ نظم و ترتیب خاصی آنها را با تماشاگر قسمت کند.

هرچند در نگاه اول فیلم ممکن است بسیار دم دستی به نظر برسد، جذابیت موسیقی‌ای که در فیلم اصل می‌شود- و در واقع همه چیز فدای آن می‌شود- تماشاگر را به طرز عجیبی درگیر می‌کند و به او لذت می‌بخشد.