عزادارای برای امام سوم شيعيان که در جريان جنگی در سال ۵۱ هجری خورشيدی کشته شد، سال ها است که در ايران محبوبيتی ويژه دارد و در يک دهه اخير، برپايی اين مراسم ابعادی تازه تر نيز يافته است.
نزديک به يک دهه است که با ورود نسلی جديد از جوانان و نوجوانان به مراسم عزاداری «ماه محرم»، آرام آرام، اين مراسم به شکلی نزديک شده که بيشتر باب طبع جوان پسند پسرها و دخترهايی است که موفق شده اند در اين ماه، مرزهای قانونی و عرفی جامعه «انقلابی» را پشت سر بگذارند؛ آنها در اين ماه می توانند تا پاسی از شب در خيابان ها باشند و «زندگی شبانه» را تجربه کنند؛ دخترها و پسرها می توانند بدون ترس از گشت های پليس با يکديگر ارتباط برقرار کنند و بی نظمی دلپذير يک کارناوال خيابانی را تجربه کنند.
مجموعه ويژگی های مورد پسند جوانان برای برگزاری يک فستيوال شلوغ و بی نظم در خيابان ها، در سال های اخير، چاشنی تازه ای را دنبال می کند؛ همان چيزی که اصولا يک «فستيوال» به آن نياز دارد: موسيقی!
همگام با شرع، همراه با ترنس!
موضوع ممنوعيت «موسيقی»، مناقشه کهنه انقلابيون اسلامگرا با جامعه ای است که زمانی در خاورميانه، توليدکننده پيشروترين قطعات موسيقی روز بوده است.
از اخراج گروهی آهنگسازان و خواننده های موسيقی پاپ فارسی، ۲۷ سال گذشته است؛ اما کماکان گروه بزرگی از همان خواننده ها که تمام اين سال ها خارج از ايران زندگی کرده اند، در دل برخی از ايرانيان محبوبيت دارند.
جدال با موسيقی، جدالی فرسايشی و درازمدت بوده که برنامه ريزان فرهنگی نظام سياسی اسلاميون را نيز گاه خسته کرده است.
اما آنچه همواره زبان منتقد تندروترين اسلامگرايان را نيز خاموش ساخته، محتوايی مذهبی برای ترانه هايی امروزی بوده است.
و حالا موزيسين های خلاق که بيشتر درون خانه هايشان و گاه پای يک کامپيوتر معمولی آثارشان را ضبط می کنند، پا در وادی تازه ای گذاشته اند: محرم.
اگر موسيقی رقص آور الکترونيک کماکان برای گرفتن مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مانعی سخت رو به رو است، در عوض، همين موسيقی وقتی به زبان مذهبيون معتقد در می آيد، در ميادين شهر توسط کسانی خريد و فروش می شود که خود از جدی ترين مخالفان ترانه های جوان پسند پاپ هستند؛ همان کسانی که در ادبيات روزمره ايرانی ها، ۲۷ سال است که «حزب اللهی» خوانده می شوند.
مولای عاشق
اين نخستين بار نيست که ماجرای کشته شدن نوه پيامبر اسلام، به دستمايه ترانه های جوان پسند بدل شده است.
اگر زمانی در دهه ۶۰ خورشيدی، تنها، قطعات اجرا شده با آلات موسيقی سنتی ايرانی اجازه انتشار داشتند، حسام الدين سراج که خواننده ملودی های تازه و منحصر به فرد اين نوع از موسيقی بود، با اجرای قطعه «گريه خون»، جای خود را در رسانه های دولتی محکم کرد. اين قطعه در آلبوم «وداع ۲» به بازار آمد و «کليدی طلايی» در دستان سراج بود تا بتواند با فراغ بال بيشتری، خلاقيت موسيقايی خود را به نمايش بگذارد.
در سال های دهه ۷۰ خورشيدی نيز، همزمان با چراغ سبز جمهوری اسلامی به موسيقی پاپ، خواننده های اين سبک از موسيقی، همين راه را ادامه دادند و آثار بسياری با تم های مذهبی اجرا کردند.
روايت پر سوز و گداز «محرم»، در ترانه «ساقی تشنگان» اثر محمد اصفهانی، بار ديگر محبوب شد. اهميت چنين محتوايی تا اندازه ای خودنمايی می کرد که خواننده موفقی چون عليرضا عصار، يک آلبوم کامل را با نام «مولای عشق» به «محرم» اختصاص داد.
از هلالی تا «پاپ داريوشی»
موتور محرکه ورود جدی موسيقی پاپ به مراسم «محرم»، نوحه خوان هايی بودند که ابتدا اشعار غم انگيز خود را بر روی ملودی های معروف ترانه های ترکی سوار کردند. ملودی چندين ترانه از خواننده عامه پسند ترکيه به نام «ابراهيم تاتليس»، دستمايه نوحه هايی شد که يک ويژگی منحصر به فرد داشتند: اين نوحه ها به شدت «جوان پسند» بودند.
همزمان با توجه ويژه جوانان به مراسم عزاداری محرم، نوحه خوان های باهوش تر، روز به روز مرزهای تازه ای را پشت سر می گذاشتند و خلاقيت خود را بيشتر به رخ می کشيدند.
از نوحه خوانی با ملودی ترانه های «پاپ مجاز»، تا آرام آرام ملودی های خواننده های معروف خارج نشين، به ويژه داريوش اقبالی، حسينيه ها را پرشورتر می ساخت.
اين مرزها بيش از هر کس توسط نوحه خوانی به نام «عبدالرضا هلالی» شکسته شد؛ او سرانجام پای ملودی های رقص آور موسيقی الکترونيک را هم به مراسم «محرم» باز کرد.
آقای هلالی سال گذشته چندين ملودی بسيار معروف «بنيامين» را با اشعاری در مدح امام سوم شعيان اجرا کرد.
خيلی زود سی دی «گلچين هلالی» به يکی از سی دی های محبوب جوانان بدل شد که با صدای غم گرفته اش، گاه اجرايی بهتر از خود بنامين ارائه می کرد.
DJ ها وارد می شوند
محرم سال ۸۵ خورشيدی، برای جوان هايی که پيراهن مشکی می پوشند و پشت رل ماشين های خود به دنبال ترانه ای مناسب با سيستم صوتی گران قيمت خودروشان هستند، حال و هوای ديگری دارد.
آنها ديگر نيازی ندارند که ترانه های آلبوم «غريبانه» غلام کويتی پور را با صدای خيلی بلند گوش کنند و در شهر پرسه بزنند. حتی نوحه های پر تحرک هلالی که می خواند: «دنيا ديگه مث تو نداره ...» جايی در اين تفريح محبوب ندارند ... در سال ۸۵ خورشيدی، چندين ترانه پرهيجان الکترونيک منتشر شده اند که می توانند هر جوان جويای حرکتی را به تحرک وادارند...
امير قاسمی و وحيد مرادی، ترانه ای منتشر کرده اند به نام «کربلا» که هر چند در ملودی و فرم، کار تازه ای نيست، اما متن ترانه، حاوی واژه هايی تازه است که در وصف «پهلوان کربلا» سروده شده است.
دی جی آريان، پا را از اين نيز فراتر گذاشته و يک ميکس تازه و شنيدنی از نغمه های مذهبی و ريتم های تند موسيقی الکترونيک خلق کرده است. در ترانه «يا حسين» در کنار تحريرهای مذهبی، صدای نوحه خوانهای معروف تهران همراه با ملودی های آشنای فيلم های حماسی هاليوود شنيده می شوند.
هر چند که تجربه اندک دی جی آريان موجب شده تا از ميانه اثر، تلفيقی ناهنگون از صداها و ملودی های متفاوت شکل بگيرد، اما فکر خلق چنين اثری خود بسيار «تازه» است.
در ميان ترانه های ويژه «محرم» که همگی زيرزمينی ضبط شده اند، ترانه «کبوتر کربلايی» از معدود ترانه هايی است که با الهام از ترانه های شادمهر عقيلی در سبک ترنس خلق شده، اما به جای اشعار آشنا و شنيده شده در باب معشوق از دست رفته، خواننده با صدای تغيير شکل يافته از «امام حسين» می خواند.
اگر چه دولتمردان جمهوری اسلامی، چندی پیش برای نخستين بار اعلام کرده اند که برای عزداری ماه محرم، از اين به بعد شرايط سخت گيرانه تری را برقرار خواهند کرد، اما بی شک مقابله با «خرده فرهنگ» تازه از راه رسيده «محرم» با ريشه های قوی در اسلام شيعی، کار ساده ای نخواهد بود.