داستان‌های شولوخف با ترجمه عمویی

میخاییل آلکساندروویچ شولوخوف، خالق رمان دن آرام

داستان‌های دن، اثر میخائیل شولوخف، که چاپ تازه‌ای از آن هفته گذشته با ترجمه روان و زیبای محمدعلی عمویی به بازار کتاب ایران عرضه شد، چند داستان کوتاه به قلم یکی از بحث‌انگیزترین برندگان جایزه ادبی نوبل را دربر می‌گیرد.

میخائیل شولوخف را در ایران و جهان با رمان درخشان و زیبای «دن آرام» می‌شناسند که بحث و تحقیق درباره نویسنده واقعی آن هنوز به پاسخ قطعی نرسیده است.

در این رمان سنت درخشان دو ژانر حماسه و تراژدی و سنت رئالیستی ـ روایی تولستوی با مکتب رئالیزم سوسیالیستی ژدانف ــ استالین در قالب روایت پرکشش و جذاب حماسه نبرد قهرمانانه قزاقان دن با دولت نوپای حزب کمونیست شوروی سابق و تراژدی شکست شخصیت‌های اصلی رمان هنرمندانه تلفیق شده‌اند.

دو رمان دن آرام «زمین شخم‌زده» که در فارسی با عنوان «زمین نوآباد» با ترجمه محمود اعتمادزاده (به‌آذین) منتشر شد، و دیگر آثار مهم شولوخف چون سرنوشت یک انسان، آنها برای سرزمین پدری‌شان جنگیدند، کره اسب و جبهه جنوب به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند.

رمان دن آرام، مشهورترین و بهترین اثر شولوخف، را محمود اعتمادزاده با نثری روان، اما رسمی و متداول و احمد شاملو با نثری نزدیک به نثر رمان در زبان اصلی به فارسی برگردانده‌اند.

میخائیل شولوخف در سال ۱۹۰۵ در روستایی در حومه جنوبی رودخانه دن در قزاقستان متولد شد و در سال ۱۹۱۸، یک سال پس از پیروزی انقلاب اکتبر، به ارتش سرخ و حزب کمونیست شوروی پیوست و در جنگ ارتش سرخ علیه ارتش سفید شرکت کرد.

نبرد قزاقان که به انگیزه تشکیل کشوری مستقل به ارتش سفید پیوسته بودند علیه ارتش سرخ و حزب کمونیست شوروی درون‌مایه اصلی رمان دن آرام را شکل می‌دهد.

قهرمان اصلی این رمان، گریگوری ملخوف، در صف ارتش سفید علیه سرخ‌ها می‌جنگد، اما در چند صفحه آخر این رمان چهار جلدی به ناگهان ارشاد شده و بر اساس دستورالعمل‌های مکتب رئالیزم سوسیالیستی به پرولتار پیوسته و یک‌شبه به قهرمانی، از منظر این مکتب، مثبت بدل می‌شود.

شولوخف که پس از جنگ داخلی روسیه با انتشار داستان‌های کوتاه و رمان «دن آرام» به شهرت و محبوبیت بسیار دست یافته بود به دوران استبداد سیاه استالین از سرکوب نویسندگان و روشنفکران حمایت و در سال ۱۹۴۱ جایزه استالین و در سال ۱۹۶۰ جایزه لنین را دریافت کرد.

در سال ۱۹۶۵، یک سال پس از آن که نویسنده و فیلسوف بزرگ فرانسوی ژان پل سارتر جایزه ادبی نوبل را در اعتراض به جهت‌گیری سیاسی کمیته نوبل به سود راست و علیه نویسندگان چپ‌گرا رد کرد و غوغایی بزرگ برانگیخت، کمیته نوبل جایزه ادبی خود را به میخائیل شولوخف اهدا کرد که نویسنده محبوب استالین و حزب کمونیست شوروی و مدافع سرکوب روشنفکران دگراندیش بود.

شولوخف در سال ۱۹۳۷ به عضویت شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی و در سال ۱۹۶۱ به عضویت کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی منصوب شد.

سخنرانی‌های شولوخف علیه نویسندگان و شاعران معترضی چون بوریس پاسترناک، خالق رمان دکتر ژیواگو و برنده نوبل ادبی، و الکساندر سولژنیتسین، خالق رمان مجمع‌الجزایر گولاگ و برنده نوبل ادبی، موجی از اعتراض علیه او برانگیخت.

شولوخف در سخنرانی خود در کنگره ۲۳ حزب کمونیست در سال ۱۹۶۶ محکومیت آندره سینیاوسکی و یولی دانيل، دو روشنفکر معترض به استبداد حاکم در نظام شوروی سابق، را به حبس ابد در اردوگاه‌های کار اجباری کافی ندانست و خواستار به دار آویختن آنها شد.

شولوخف در سال ۱۹۸۴ درگذشت.

مترجم مجموعه داستان‌های دن محمدعلی عمویی، از سرشناس‌ترین چهره‌های سیاسی ایران است.

عمویی در سال ۱۳۰۷ در کرمانشاه متولد شد، تحصیلات خود را در دانشکده افسری تهران به پایان برد، در دهه سی به عضویت سازمان نظامی حزب توده درآمد و پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ بازداشت و به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم شد.

محمدعلی عمویی که از نوشتن ندامت‌نامه و طلب عفو از شاه خودداری می‌کرد ۲۵ سال در زندان ماند و در انقلاب سال ۱۳۵۷ به همراه دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد.

عمویی به دوران حبس و به‌رغم امکانات اندک زندان چند کتاب ترجمه کرد و از مقاوم‌ترین و معروف‌ترین چهره‌های زندانیان سیاسی دوران پهلوی دوم بود.

محمدعلی عمویی پس از انقلاب به عضویت کمیته مرکزی حزب توده، هیأت سیاسی و هیأت دبیران این حزب انتخاب شد و مسئولیت روابط عمومی و روابط بین‌المللی این حزب را بر عهده داشت.

عمویی در سال ۱۳۶۱ به همراه دیگر سران و کادرهای حزب توده بازداشت و در زندان شکنجه و برای دومین بار نخست به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم و این بار نیز پس از ۱۲ سال اسارت در سال ۱۳۷۳ از زندان آزاد شد و بخش‌هایی از خاطرات خود را در کتابی با عنوان «درد زمانه» منتشر کرد.

عمویی همچنین کتاب‌های خاطرات ارنستو چه‌گوارا، خیانت به سوسیالیسم و پروسترویکا، و فراز و فرود آن را ترجمه کرده است.

نویسنده واقعی «دن آرام»

از دوران انتشار نخستین جلد رمان دن آرام تاکنون بحث‌های گوناگونی درباره نویسنده واقعی این اثر مطرح بوده است.

منتقدان ادبی در همه جهان داستان‌های کوتاه شولوخف را آثاری باارزش می‌دانند، اما رمان زمین نوآباد و داستان‌های بلند شولوخف چون «سرنوشت یک انسان» و «آنها برای سرزمین پدری‌شان می‌جنگند» را آثاری کم‌مایه و تبلیغاتی ارزیابی کرده و هم از این روی غنای ساختاری بخش‌های اصلی رمان دن آرام را با دیگر آثار شولوخف در تعارض می‌بینند.

بر اساس اسناد پلیس امنیتی شوروی که پس از سقوط این نظام منتشر شد، نویسنده‌ای قزاق به نام فیودور کریوکوف که چون قهرمان اصلی رمان دن آرام از افسران قزاق ارتش سفید نیز بود در سال ۱۹۲۰ در جبهه کشته و دست‌نوشته رمانی بر اساس جنگ قزاقان علیه ارتش سرخ در کوله‌بار او کشف و به پلیس امنیتی تحویل داده شد.

برخی مورخان کریوکوف را نویسنده اصلی دن آرام می‌دانند و بر آن‌اند که استالین دست‌نوشته‌های او را در اختیار نویسنده محبوب خود شولوحف گذاشت و او با تغییراتی و افزودن پایانی دلخواه حکومت شوروی آن را بازنویسی و به نام خود منتشر کرد.

این نظریه تناقض حماسه و تراژدی در ساختار دن آرام و تناقض پایان‌بندی ناهمساز آن را با بافت رمان توضیح می‌دهد، اما اسنادی قاطع که هر شکی را برطرف کند در اثبات این نظریه یا نظریه مخالف آن منتشر نشده و بحث درباره نویسنده واقعی رمان دن آرام هنوز ادامه دارد.