بشقاب پرنده های آسمان ایران: آمریکا یا آدم فضایی ها؟

جسم های پرنده ناشناخته يا همان ها که برخی دوست دارند آنها را «بشقاب پرنده» بخوانند، پديده هائی هستند که گهگاه در آسمان ظاهر می شوند و فرضيه های گوناگونی درباره ماهيت آنها وجود دارد.

جسم های پرنده ناشناخته يا همان ها که برخی دوست دارند آنها را «بشقاب پرنده» بخوانند، پديده هائی هستند که گهگاه در آسمان ظاهر می شوند و فرضيه های گوناگونی درباره ماهيت آنها وجود دارد.


پيدايش اين پديده ها در آسمان ايران، به ويژه در سال های اخير افزايش يافته است.


در سال ۱۳۵۵حضور يک جسم پرنده ناشناخته بر فراز شميران در شمال تهران باعث بسيج بخشی از نيروی هوائی شد و دو فروند هواپيمای جنگنده F-4 از پايگاه هوائی شاهرخی (نوژه ) در همدان به سوی تهران پرواز کردند تا درباره آن تحقيق کنند، ولی موفق به انجام اين کار نشدند زيرا ، به گفته خلبانان، آلات دقيق و وسائل ارتباط راديوئی هواپيما ها با نزديک شدن به جسم ناشناخته از کار افتاد.


در سالهای ۱۳۸۲ ، ۱۳۸۳، ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ هم خبر های زيادی درباره رويت اين جسم های پرنده ناشناخته در مکان های مختلف درآسمان ايران گزارش شد.


آخرين رويت يک جسم بسيار نورانی۱۲ خرداد سال جاری بر فراز کرمانشاه بود که از ساعت ۲ بامداد به مدت چند ساعت در آسمان اين شهر قابل مشاهده بود.


دکتر محمد حيدری ملايری ، «اخترفیزیکدان» رصد خانه پاريس، در مصاحبه ای با راديو فردا، از فرضيه های گوناگونی که درباره اين اشيای نورانی وجود دارند، می گويد:



راديو فردا: آنچه را که مردم بشقاب پرنده می نامند وجود خارجی دارد يا خير؟


دکتر مجمد حيدری ملايری: در مورد اسم پديده «بشقاب پرنده» چند کلمه توضيح بدهم. اين نام مناسبی نيست، چون همه اين اجسام به صورت بشقاب نيستند، انواع و اقسام دارند.


اين نام اصلا از زبان انگليسی می آيد و برمی گردد به سال های بعد از جنگ جهانی دوم که موج پيدا شدن اين نوع اشياء راه می افتد.



  • الان در زبان های اروپائی، انگليسی، فرانسه به آن می گويند «جسم های پرنده ناشناخته» و به تازگی سازمان پژوهشی فرانسه که بخشی از کارهای آن مطالعه همين پديده است، به آن نام «پديده هوا فضائی ناشناخته» داده است.
محمد حیدری ملایری

در آن زمان چون کسی که اين اشيای نورانی را نخستين بار ديد آن را بشقاب پرنده ناميد، اين نام هنوز استفاده می شود. او يک بازرگان آمريکائی بود به نام کنس آرنولد. او چند بار که با هواپيمای شخصی خود در حرکت بوده اينها را ديده بود.


اما الان در زبان های اروپائی، انگليسی، فرانسه به آن می گويند «جسم های پرنده ناشناخته» و به تازگی سازمان پژوهشی فرانسه که بخشی از کارهای آن مطالعه همين پديده است، به آن نام «پديده هوا فضائی ناشناخته» داده است.


اينها اشکال گوناگونی دارند، مثلا کروی یا سيگارمانند. بعضی مواقع هم شکل خاصی ندارند.


ولی وجه مشترک آنها نورانی بودن اين اجسام است، با سرعت زياد حرکت می کنند و به نحو عجيبی جای خودرا تغيير می دهند، قدرت مانور دارند، گاه به چند جسم نورانی تجزيه می شوند و غيره.


آيا قبل از جنگ جهانی دوم چنين اشيايی در آسمان ديده نشده بود؟


گرچه موج پيدايش اين پديده پس از جنگ جهانی دوم شروع شد، اما در زمان های قديم هم اين پديده وجود داشته است.


کسانی که اين پديده را به موجودات هوشمند کيهانی که از خارج از کره زمين می آيند، نسبت می دهند، وجود بخش هائی از کتاب های قديمی را، خصوصا تورات عهد عتيق را، انعکاسی از اين بشقاب های پرنده می دانند.


مثلا در کتاب حزقيال آمده که گردونه ای از نور و آتش ظاهر می شود و فرشتگان از آن فرود می آيند.


يا در سفر پيدايش گفته می شود که خدا به زمين می آيد و با اخنوخ، پيامبر بنی اسرائيل قدم می زند و او را با خود می برد.


مسئله اين است که به اين نوشته ها نمی شود چندان اطمينانی پيدا کرد، چون بيشتر از مذهب سرچشمه می گيرند و مقدار بسيار زيادی خرافات در آنها وجود دارد و همچنين ممکن است که تبليغاتی باشند برای گرواندن ديگران به مذهب.


آيا تاکنون بررسی های علمی در باره جسم های پرنده ناشناخته صورت گرفته است؟


اکثر جسمهای پرنده ناشناخته منشاء طبيعی دارند و می توان آنها را با تکيه به علم توضيح داد.


تاکنون پژوهش ها و بررسی های بسيار زيادی انجام گرفته، از سوی سازمان های نظامی و امنيتی کشورهای گوناگون به ويژه آمريکا، شوروی سابق، انگلستان، فرانسه و ديگر کشورها. بارها در مورد اين پديده مطالعه کرده اند، دانشمندان، نظاميان، هواشناسان.


نخستين پژوهش ها در سال ۱۹۴۷ آغاز شد که سال ها ادامه پيدا کرد و اين پژوهش ها جنبه سری داشتند، چون نظامی بودند و با توجه به جنگ سرد، آمريکائی ها نمی خواستند روس ها بدانند، روس ها نمی خواستند آمريکائی ها بدانند.


ولی اکنون اين مدارک از سری بودن در آمده اند و در دسترس همگان قرار گرفته اند.


نتيجه چيست؟


نتيجه ای که می شود گرفت اين است که نود تا نود و پنج درصد اين پديده ها منشاء طبيعی دارند، يعنی می شود اين ها را با علل طبيعی توضيح داد.


مثلا انواع و اقسام خطاهای چشم، وجود پديده های نوری که توسط ستارگان دنباله دار يا حتی سياره های روشن منظومه شمسی ايجاد می شوند، بعضی پديده های جوی، بر اثر وجود بعضی از ابرهای خاص، می دانيد که در جو، خصوصا جو بالا، بالون های هواشناسی بسيار زيادی در حرکت هستند که هواشناسی می کنند و داده ها را به زمين می فرستند، هواپيماهای ارتشی يا مسافری، ماهواره های گرد زمين، بعضی از اينها که خيلی مانده اند و فرسوده شده اند، تکه هائی از آنها متلاشی می شود و وارد زمين می شود و می سوزد و بعضی پديده های خاصی را بوجود می آورد. بعضی ها را می شود توضيح داد.


يا وجود، به کار بردن تقلب و صحنه سازی و فريب کاری که بعضی اشخاص که اعتقاد دارند، اينها موجوداتی هستند که از جاهای ديگر می آيند، اين صحنه ها را درست می کنند.


مواردی هم هستند که برای روان شناسان و روانکاو ها جالب است، ظاهرا بعضی اشخاص مشاهده های خود را به طور ناخودآگاه طوری بيان می کنند که هيچ ربطی با آن چيزی که ديده اند، ندارد.


اما همزمان برخی از جسم های پرنده ناشناخته را نمی توان از نظر علمی توضيح داد. درصد بسيار کمی از اينها، چهار تا پنج درصد هستند، که برای آنها توضيحی وجود ندارد و مسئله اين است که اينها چی هستند؟ اشکال اين است که اين اجسام پرنده ناشناخته، پديده گذرائی هستند، تکرار شدنی نيستند.


دانش ها، خصوصا دانش های دقيق مانند فيزيک و شيمی، بر پايه آزمون و تکرار پديده ها در شرايط فيزيکی و شيميائی خاص قرار دارند و بيشتر پيشرفت های تکنيکی که در عصر حاضر به دست آورده ايم بر مبنای همين روش است، مشاهده و آزمايش کردن و اصولا شناخت بی تکرار، امکان پذير نيست، حتی در علوم انسانی.


مسئله اين است که پديده بشقاب پرنده، يا اين اجسام پرواز کننده، را نمی شود آزمون کرد، آموخت و پی برد که چيست. طبيعتا اين دليل نمی شود که وجود اين ها را به موجودات کيهانی نسبت بدهيم.


ضمن اينکه برخی وجود جسم های پرنده ناشناخته را نوعی توطئه و مخفی کاری می دانند.



  • نظريه ديگری هم وجود دارد، که اين را توطئه ضعيف می خوانند، يعنی آمريکا يا روسيه آزمايش هائی انجام می دهند برای به وجود آوردن هواپيماها يا وسائل پرواز بسيار مدرن که نمی خواهند اين را فاش کنند، نمی خواهند مردم بدانند يا اينکه اين خبر به دست دشمنان آنها بيفتد.
محمد حیدری ملایری

بعضی هستند نظريه ای دارند که آنرا نظريه توطئه می نامند، دو نوع توطئه وجود دارد، توطئه قوی و توطئه ضعیف.


توطئه قوی یعنی آمريکائی ها يا روس ها می دانند که اينها موجوداتی هستند که از کره های ديگر می آيند.


نظريه ديگری هم وجود دارد، که آن را توطئه ضعيف می خوانند، يعنی آمريکا يا روسيه آزمايش هائی انجام می دهند برای به وجود آوردن هواپيماها يا وسائل پرواز بسيار مدرن که نمی خواهند اين را فاش کنند، نمی خواهند مردم بدانند يا اينکه اين خبر به دست دشمنان آنها بيفتد.


بالاخره تحت شرايطی می توان نتيجه گرفت که شايد اين اجسام پرنده ناشناخته زيست هوشمند يا موجودات کيهانی باشند؟


اصولا زيست عبارت از سازمان گرفتن بسيار پيچيده و پيشرفته ماده در مکانی که امکان رشد داشته باشد و اين مکان مناسب سياره ها هستند که به گرد ستارگان می گردند.


زمين خود را درنظر بگيريم، زيستی که در اين زمين وجود دارد، انسان ها، حيوانات، گياهان، از مواد و عناصر شيميائی تشکيل شده که اصولا در درون ستارگان به وجود آمده اند .


کربن و اکسيژنی که در بدن ما هست، ميلياردها سال پيش در دل ستارگان به وجود آمدند و به بيرون پرتاب شدند و با فراروند بسيار پيچيده ای بعداسرد شدند، ابرهائی شدند، ستارگان ديگری از آنها به وجود آمدند، مثلا خورشيد ما که برگرد آن هم سياره هايی بوجود آمده و بعد جاندار به وجود آمده، سپس جاندار پيشرفته و به اين ترتيب.


در کل منظومه شمسی تنها در زمين زيست هوشمند وجود دارد. اگر موجودات هوشمندی در کهکشان ما وجود داشته باشند، هيچ نشانه ای از سفر آنها به زمين يا کره ماه در دست نيست.


در کهکشان ما دويست ميليارد ستاره وجود دارد و بيشتر اين ستاره ها هرکدام، چندين سياره دارند. خورشيد ما تقريبا پنج ميليارد سال پيش به دنيا آمده و وجود ما انسانها ثابت می کند که پنج ميليارد سال پس از پيدايش ستاره ای مانند خورشيد، زيست هوشمند در يکی از سياره های او پيدا شده. [که اين زيست هوشمند انسان های روی کره زمين هستند.]


بنا بر اين اگر خود [انسان ها] را ملاک بگيريم، می شود انتظار داشت که همه ستارگانی که از نوع خورشيد هستند و پنج ميليارد سال از سن آنها می گذرد، در اطراف آنها سياره هائی وجود داشته باشد که در آنها زيست هوشمند بi وجود آمده است.


ولی به احتمال زياد اين داستان به اين سادگی ها نيست، چون حتی در منظومه خورشيدی، زيست هوشمند تنها در زمين وجود دارد، يعنی تنها در يکی از سياره ها.


وجود زيست هوشمند در زمين ممکن است که تا حدود زيادی مديون تصادف باشد و يکی از اين تصادف ها وجود کره ماه است. وجود کره ماه باعث می شود که محور چرخش زمين ثابت بماند . اگر ماه نبود، پس از هر چند ميليون سال قطب، استوا می شد و استوا، قطب می شد، يعنی تغييرات دما در کره زمين آنچنان زياد می شد، که شرايط برای ادامه يافتن و تکامل پيدا کردن و بصورت پيشرفته در آمدن زيست، از بين می رفت.


مريخ و زهره چنين ماهی را ندارند و شايد به همين دليل است که در آنها امکان توسعه و ادامه يافتن حيات زيست، به صورت پيشرفته، امکان پذير نبوده است.

فرض کنيم که موجودات هوشمندی در کهکشان ما وجود داشته باشند، نزديک ترين ستاره به ما چهار و سه دهم سال نوری از ما فاصله دارد، نور با سرعت سيصد هزار کيلومتر در ثانيه حرکت می کند، مثلا از خورشيد به ما پس از هشت دقيقه سفر که ۱۵۰ ميليون کيلومتر است، به زمين می رسد.


با اين وصف نور نزديکترين ستاره چهارسال و چهار ماه وقت می خواهد تا به زمين برسد.


اگر فضاناوی را درنظر بگيريم که دارای بهترين تکنولوژی های کنونی باشد و حتی از آن چيزی که داريم بهتر، چهل هزار سال وقت می خواهد تا ما اين سفر را انجام بدهيم يا آنها همين سفر را انجام دهند و به ما برسند.


حتی برای تمدنی که بسيار پيشرفته تر از ما باشد، تامين انرژی برای چنين سفری زياد آسان نخواهد بود و واقعا بسيار سخت است، حتی اگر از انرژی هسته ای و از انرژی های نامتداول استفاده شود.



  • تنشی که وجود دارد بين کشورهای ديگر و ايران، ممکن است که کسانی به خصوص آمريکا، ناوهای بی سرنشين را دارد آزمايش می کند و حتی تکنولوژی های جديدی را، به خاطر شناسائی يا شايد حتی آزمايش پی بردن به اينکه تا چه اندازه ايرانی ها هشيار هستند و می توانند اينها را تشخيص بدهند يا نه.
محمد حیدری ملایری

بنابراين، اشکالات اساسی برای سفرهای بين ستارگان وجود دارد و هيچ کس دليلی ندارد که نزديک ترين ستاره، شرايط لازم برای زيست پيشرفته داشته باشد و اگر اين زيست پيشرفته وجود دارد، بايد از جاهای دورتر آمده باشد.


فرض کنيم که چنين تمدنی به زمين رسيده باشد، پس ما بايد در اينجا پايگاهی از آنها را ببينيم، در کره زمين يا در ماه، برای اينکه اينها نمی توانند هر روز بروند و بيايند و با پيشرفت هائی که تابه حال کرديم، نه در کره زمين، نه در کره ماه و نه در مريخ، در هيچ کدام از اينها، نشانی از پايگاه های وجود موجودات بسيار هوشمند مشاهده نشده اند.


برخی از رسانه ها، از جمله واشنگتن پست، جسم های پرنده ناشناخته و اشيائی نورانی بر فراز ايران را هواپيماهای بی خلبان آمريکائی می دانند که برای جمع آوری اطلاعات و شناسائی، در ارتفاع بسيار زياد پرواز می کنند. شما چه فکر می کنيد؟


هر چند که با ديدن يک يا چند تصوير از يک شيئ نورانی، نمی توان به ماهيت آن پی برد ولی آن چيزی را که شما به آن اشاره می کنيد، کاملا فکر می کنم که امکان پذير است.


يعنی اين پديده ها که چند سال پيش هم در شمال ايران، در اطراف آذربايجان چنين چيزی ديده شده بود، اين کاملا امکان پذير است و با توجه به اوضاع و احوالی که الان هست، تنشی که وجود دارد بين کشورهای ديگر و ايران، ممکن است که کسانی به خصوص آمريکا، ناوهای بی سرنشين را دارد آزمايش می کند و حتی تکنولوژی های جديدی را، به خاطر شناسائی يا شايد حتی آزمايش پی بردن به اينکه تا چه اندازه ايرانی ها هشيار هستند و می توانند اينها را تشخيص بدهند يا نه.


به نظر من، البته من نديدم و فقط يک عکس ديدم، فکر می کنم از بين همه اين امکان هايی که راجع به آن صحبت کرديم، اين امکان آخر، شايد نود و پنج درصد بيشتر دليل باشد برای توضيح دادن اين پديده.