از روز ۱۹ فوریه، ۳۰ بهمنماه سال ۱۳۸۸، نمایشگاهی از آثار پنج هنرمند ایرانی در برلین برپا شد که واکنش منفی مقامهای وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را به دنبال داشت.
نمایشگاهی با عنوان «بدنهای ایرانی» در محله نولندورف پلاتز شهر برلین، پایتخت آلمان، در گالری «ورکشتات» یا همان «کارگاه» آثار کمتر دیده شدهای از هنرمندان ایرانی را به نمایش گذاشت: نقاشی، اینستالیشن و کلاژهایی از فریدون آو، میترا فراهانی، رامین حائریزاده، نرمینه صادق و نیکو تارخانی.
اما نقطه برجسته در آثار این پنج هنرمند برهنگی واضحی بود که کمتر یا شاید بسیار به ندرت در آثار هنری هنرمندان ایرانی داخل و خارج از کشور دیده میشود. در این اثار تلاش بر این بوده است که با استفاده از برهنگی اندام زنان و مردان، به مسائلی عمیقتر در ورای آنها اشاره شود.
فریدون آو از داستان رستم در شاهنامه و تصاویر کشتیگیران با پسزمینهای از هنر مینیاتور ایران بهره گرفته و با زبان نماد به موضوع مردان و مردانگی پرداخته است.
رامین حائریزاده اما با استفاده از چهره و بدن خود مجموعهای با نام «مردان خدا» را ارائه داده است که با اشاره به موضوع تعزیه، سعی در به چالش کشیدن موضوع مردانگی دارد.
سه زن هنرمند نمایشگاه «بدنهای ایرانی» نیز هر یک به نوعی موضوعاتی چون خفقان، مردسالاری، و عدم استقلال فردی را نشان میدهند.
اما با این که به گفته مسئولان گالری ورکشتات این نمایشگاه با شگفتی از سوی جامعه آلمانیها و ایرانیان مقیم برلین روبهرو و تحسین شده است، مسئولان وزارت ارشاد جمهوری اسلامی این نمایشگاه را به شدت تقبیح کردند و گفتند این نمایشگاه و هنرمندانی که آثارشان در آن ارائه شده است هیچ یک «نماد فرهنگ و تمدن ایرانی نیستند».
محمود شالویی، مدیرکل دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری نیمهرسمی فارس گفت: «کسانی که دست به اقداماتی دور از شأن جامعه هنری ما زدهاند از سوی جامعه هنری ما طرد میشوند و مقبولیت عمومی و حرفهای خودشان را هم از دست میدهند.»
همچنین غلامعلی طاهری، مشاور هنری دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، با مبتذل خواندن این نمایشگاه گفت اين گونه آثار «هنر ايرانی» نيست.
پاسکال جردن، از مسئولان گالری ورکشتات، در گفتوگو با رادیوفردا درباره این نمایشگاه و نام آن گفت: «چرا بدنهای ایرانی؟ چون به نظر من مهم بود که نشان دهیم این هم بخشی از هنر ایران است. و به نظر من این مسئلهای خیلی اساسی بود که باید در نمایش این کارها مطرح میشد. این که بیننده متوجه بشود که در ایران جز هنرهایی که فقط منظرهای به نمایش میگذارد، یا خوشنویسی و نستعلیق، هنرهای فیگوراتیو هم وجود دارد.»
مسئولان گالری ورکشتات با بیان این که هر یک از این آثار هنرمندان ایرانی عمق قابل توجهی دارد و از مسائل فرهنگی و مذهبی داخل ایران ریشه میگیرد، افزودند که جامعه خارج از ایران بسیار علاقهمند به دیدن این چنین آثار کمیابی از هنرمندان ایرانی هستند.
اما غلامعلی طاهری، مشاور هنري دفتر امور هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد، در بخش دیگری از انتقاداتش به این نمایشگاه گفته بود که «ارائه چنين تصاوير وقيح و شنيعی در اروپا صورت نميگيرد و نمايش اين آثار براي عموم مردم ممنوع است و هنرمندان اروپايي نیز برای نمايش آثار مربوط به رفتارهای شخصی و خصوصي محدوديتهايي قائل هستند».
پاسکال جردن درباره این نظریه مشاور هنری وزارت ارشاد ایران به رادیوفردا میگوید: «در اروپا محدودیت برای کار و نمایش آثار هنری به معنایی که الان مطرح شده وجود ندارد. اگر کسی از نمایشگاهی خوشش نمیآید میتواند به دیدن آن نرود. مسئله اینجاست که یک اثر هنری لایههای مختلفی دارد. و این بستگی به برداشت بیننده دارد که چطور یک اثر را برای خود تعریف کند. در نتیجه من باید نظر آن مقام ایرانی را که گفته در اروپا محدودیت هست رد کنم.»
در پایان بازدید از این نمایشگاه به دختری ایرانی برخوردم که در ایتالیا هنر میخواند. وی که به همراه خواهرش محو تکتک آثار این نمایشگاه بودند بعد از دقایقی مقابل یکی از آثار میترا فراهانی ایستاد که زن و مردی برهنه را در حالت خفگی در وان حمام نشان میدهد.
این دانشجوی ایرانی با بیان این که به عنوان کسی که در ایران بزرگ شده هیچ گونه ابتذالی در این آثار مشاهده نمیکند درباره این نمایشگاه به رادیوفردا گفت: «جلو این تابلوها واقعاً احساس میکردم نفسم دارد بند میآید. این آثار توضیحی نمیخواهد. کارها را که نگاه کنی، حکایت از دغدغههای اخیر در ایران دارند. آن فشار و خفقانی که الان در ایران و در بین مردم در جریان است، با یک نظر به این کارها دیده میشود. خیلی واضح و رک. شاید همین رک بودن زیاد است که باعث مخالفتهایی از طرف مقامهای ایرانی شده.»
نمایشگاه «بدنهای ایرانی» روز ۱۲ مارس، ۲۱ اسفندماه ۱۳۸۸، در برلین به کار خود پایان داد.
نمایشگاهی با عنوان «بدنهای ایرانی» در محله نولندورف پلاتز شهر برلین، پایتخت آلمان، در گالری «ورکشتات» یا همان «کارگاه» آثار کمتر دیده شدهای از هنرمندان ایرانی را به نمایش گذاشت: نقاشی، اینستالیشن و کلاژهایی از فریدون آو، میترا فراهانی، رامین حائریزاده، نرمینه صادق و نیکو تارخانی.
اما نقطه برجسته در آثار این پنج هنرمند برهنگی واضحی بود که کمتر یا شاید بسیار به ندرت در آثار هنری هنرمندان ایرانی داخل و خارج از کشور دیده میشود. در این اثار تلاش بر این بوده است که با استفاده از برهنگی اندام زنان و مردان، به مسائلی عمیقتر در ورای آنها اشاره شود.
فریدون آو از داستان رستم در شاهنامه و تصاویر کشتیگیران با پسزمینهای از هنر مینیاتور ایران بهره گرفته و با زبان نماد به موضوع مردان و مردانگی پرداخته است.
رامین حائریزاده اما با استفاده از چهره و بدن خود مجموعهای با نام «مردان خدا» را ارائه داده است که با اشاره به موضوع تعزیه، سعی در به چالش کشیدن موضوع مردانگی دارد.
سه زن هنرمند نمایشگاه «بدنهای ایرانی» نیز هر یک به نوعی موضوعاتی چون خفقان، مردسالاری، و عدم استقلال فردی را نشان میدهند.
اما با این که به گفته مسئولان گالری ورکشتات این نمایشگاه با شگفتی از سوی جامعه آلمانیها و ایرانیان مقیم برلین روبهرو و تحسین شده است، مسئولان وزارت ارشاد جمهوری اسلامی این نمایشگاه را به شدت تقبیح کردند و گفتند این نمایشگاه و هنرمندانی که آثارشان در آن ارائه شده است هیچ یک «نماد فرهنگ و تمدن ایرانی نیستند».
محمود شالویی، مدیرکل دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری نیمهرسمی فارس گفت: «کسانی که دست به اقداماتی دور از شأن جامعه هنری ما زدهاند از سوی جامعه هنری ما طرد میشوند و مقبولیت عمومی و حرفهای خودشان را هم از دست میدهند.»
همچنین غلامعلی طاهری، مشاور هنری دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، با مبتذل خواندن این نمایشگاه گفت اين گونه آثار «هنر ايرانی» نيست.
پاسکال جردن، از مسئولان گالری ورکشتات، در گفتوگو با رادیوفردا درباره این نمایشگاه و نام آن گفت: «چرا بدنهای ایرانی؟ چون به نظر من مهم بود که نشان دهیم این هم بخشی از هنر ایران است. و به نظر من این مسئلهای خیلی اساسی بود که باید در نمایش این کارها مطرح میشد. این که بیننده متوجه بشود که در ایران جز هنرهایی که فقط منظرهای به نمایش میگذارد، یا خوشنویسی و نستعلیق، هنرهای فیگوراتیو هم وجود دارد.»
مسئولان گالری ورکشتات با بیان این که هر یک از این آثار هنرمندان ایرانی عمق قابل توجهی دارد و از مسائل فرهنگی و مذهبی داخل ایران ریشه میگیرد، افزودند که جامعه خارج از ایران بسیار علاقهمند به دیدن این چنین آثار کمیابی از هنرمندان ایرانی هستند.
اما غلامعلی طاهری، مشاور هنري دفتر امور هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد، در بخش دیگری از انتقاداتش به این نمایشگاه گفته بود که «ارائه چنين تصاوير وقيح و شنيعی در اروپا صورت نميگيرد و نمايش اين آثار براي عموم مردم ممنوع است و هنرمندان اروپايي نیز برای نمايش آثار مربوط به رفتارهای شخصی و خصوصي محدوديتهايي قائل هستند».
پاسکال جردن درباره این نظریه مشاور هنری وزارت ارشاد ایران به رادیوفردا میگوید: «در اروپا محدودیت برای کار و نمایش آثار هنری به معنایی که الان مطرح شده وجود ندارد. اگر کسی از نمایشگاهی خوشش نمیآید میتواند به دیدن آن نرود. مسئله اینجاست که یک اثر هنری لایههای مختلفی دارد. و این بستگی به برداشت بیننده دارد که چطور یک اثر را برای خود تعریف کند. در نتیجه من باید نظر آن مقام ایرانی را که گفته در اروپا محدودیت هست رد کنم.»
در پایان بازدید از این نمایشگاه به دختری ایرانی برخوردم که در ایتالیا هنر میخواند. وی که به همراه خواهرش محو تکتک آثار این نمایشگاه بودند بعد از دقایقی مقابل یکی از آثار میترا فراهانی ایستاد که زن و مردی برهنه را در حالت خفگی در وان حمام نشان میدهد.
این دانشجوی ایرانی با بیان این که به عنوان کسی که در ایران بزرگ شده هیچ گونه ابتذالی در این آثار مشاهده نمیکند درباره این نمایشگاه به رادیوفردا گفت: «جلو این تابلوها واقعاً احساس میکردم نفسم دارد بند میآید. این آثار توضیحی نمیخواهد. کارها را که نگاه کنی، حکایت از دغدغههای اخیر در ایران دارند. آن فشار و خفقانی که الان در ایران و در بین مردم در جریان است، با یک نظر به این کارها دیده میشود. خیلی واضح و رک. شاید همین رک بودن زیاد است که باعث مخالفتهایی از طرف مقامهای ایرانی شده.»
نمایشگاه «بدنهای ایرانی» روز ۱۲ مارس، ۲۱ اسفندماه ۱۳۸۸، در برلین به کار خود پایان داد.