راز علاقه سه سياستمدار از سه اردوگاه کاملا متفاوت به يک رمان واحد چيست؟ چرا باراک اوباما، جان مک کين و فيدل کاسترو، هر سه، به رمانی از ارنست همينگوی علاقه دارند؟ این رمان چه ويژگی هایی دارد که بر اين سه سياستمدار اثر گذاشته است؟
به نوشته روزنامه « زود دویچه تسایتونگ»، در زندگی روزمره، برای شهروند امروزی که اديب يا منتقد نيست، زندگی و ادبيات دو دنيای کاملا مجزا هستند. ترکيب زندگی و ادبيات برای چنين اشخاصی خطرناک است و به همین دلیل، با احتياط با این موضوع برخورد می کنند. سرمشق قرار دادن شخصیت های نامعمول ادبی برای چنين شهروندانی دلهره آور است.
ادبيات، به ندرت، نقبی به زندگی واقعی آنان می زند، مگر زمانی که شخصيت های مهم معاصر از کتاب های مشخصی حرف بزنند و بگويند که این کتاب ها بر زندگی آن ها تاثير گذاشته است. در اين صورت، ناگهان چنين آثاری مورد توجه قرار می گيرند و موجب شادمانی کتاب دوستان می شوند.
اما وقتی سه سياستمدار متفاوت اعلام می کنند که متاثر از ادبيات و آن هم کتاب هايی مشابه هستند، در واقع، نشان می دهند که چندان هم با یکدیگر متفاوت نيستند.
در ماه ژوئن، باراک اوباما در گفت و گويی با مجله « رولينگ استون» اعلام کرد که رمان «زنگ ها برای که به صدا درمی آيند» (۱۹۴۰) ارنست همينگوی يکی از کتاب هايی است که بيشتر از آنها الهام می گيرد.
اين کتاب برای جان مک کين، رقيب انتخاباتی اوباما، نيز نقش اساسی ايفا می کند. مک کين بيش از همه درباره تاثير رابرت جوردن، قهرمان اين رمان، بر خود سخن می گويد. او در سال ۲۰۰۲ در گفت و گويی راديويی گفت: «رابرت جوردن، همانی است که من هميشه می خواستم باشم.»
منبع الهام برای زندگی چريکی
اما دوستداران «زنگ ها برای که به صدا درمی آيند» در ميان سياستمداران به اين دو ختم نمی شوند. اين رمان، کتاب مورد علاقه فيدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا، نيز هست.
فيدل کاسترو در کتاب خاطرات خود به نام «زندگی من» که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، توضيح داد که چگونه داستان همينگوی که در جريان جنگ های داخلی اسپانيا اتفاق می افتد، به انقلابيون کمک کرد.
وی گفت: «وقتی در کوهستان به سر می بردم همواره اين کتاب را به خاطر می آوردم. در طول سال ها، حداقل آن را سه بار خوانده ام. فيلمی را که بر اساس اين رمان ساختند نيز دیده ام.»
کاسترو ادامه داد: «همينگوی موقعيت ها را خيلی واقعی تشريح می کند. بعدها در زندگی واقعی چريکی، هميشه اين کتاب منبع الهام ما بود و به آن رجوع می کرديم.»
چه ويژگی ای در اين کتاب نهفته است که از دموکرات های مدرن تا سربازها و ايدئولوگ هايی که از خشونت روگردان نیستند، همه مفتون آن هستند؟
در هر حال، کتاب تقريبا ۵۰۰ صفحه ای ارنست همينگوی با زبانی قديمی که سعی دارد لهجه کهنه اسپانيايی را تقليد کند، کتابی خیلی قابل هضم، ساده و تفننی نيست.
داستان اين رمان در باره زندگی رابرت جوردن آمريکايی، متخصص مواد منفجره، است که در دهه سی قرن بیستم به يک گروه چريکی می پيوندد تا در جنگ داخلی اسپانيا عليه حکومت فاشيستی ژنرال فرانکو مبارزه کند.
رابرت جوردن باید پشت جبهه دشمن، پلی را منفجر کند و حدس می زند که در اين عمليات، زندگی خود را از دست می دهد. او ماموريت را قبول می کند، اما حسی عاشقانه و رمانتیک نیز دارد. جوردن از زمره چريک هايی است که به زنان نيز وفادارند.
همينگوی، جنگ را ستايش نمی کند، آن را قربانگاه مردم بی گناه می داند.
در کتاب او، رابرت جوردن شخصيتی است که در راه سعادت همه می رزمد، کسی است که از زير بار مسئوليت جمعی شانه خالی نمی کند: «هيچ انسانی جزيره ای تک افتاده در خود نيست، هر فردی تکه ای از اين جهان است، بخشی از اين کره خاکی... و هرگز نپرس که این ناقوس مرگ کیست، این ناقوس مرگ توست!» و اين پيام کتاب است که بر تارک آن نشسته است.
کتاب قدرتمندان
شايد دليل علاقه مشترک دولتمردان اردوگاه های مختلف به اين رمان در همين فرضيه کتاب نهفته باشد.
فراخوانی روشن به تعهد و قدرت تصميم گيری؛ داشتن نمونه و طرح عملی برای سياستگذاری؛ روشی که بعدها در شکلی محدودتر باید تمام جامعه را بسيج کند؛ همان حکم معروف جان اف. کندی که می گفت: «نپرسيد که سرزمين تان برای شما چه می کند، بپرسيد شما برای سرزمين تان چه می توانيد بکنيد.»
اما بر اساس اينکه سه سياستمدار متفاوت کتابی مشابه را برمی گزينند، کتابی که می توان آن را «کتاب قدرتمندان» ناميد، نباید شتاب زده به اين نتيجه رسيد که سياستمداران به دليل نوع کارشان از الگوی روحی واحدی پيروی می کنند.
«زنگ ها برای که به صدا در می آيند» آنانی را مخاطب قرار می دهد که از ايده آل های مشابهی همچون قهرمان داستان پيروی می کنند. اما اين که این ايده آل ها را با چه ابزار مؤثری می توان به واقعيت نزديک کرد، نه در اين کتاب، که در کتاب های ديگر آمده است.
تاثيرات ادبی ديگر همينگوی بر زندگی کاسترو، مک کين و اوباما را مشکل بتوان ثابت کرد، با اين حال، می توان حدس هايی زد.
شايد ميل به مقاومت و ادامه نبرد در کاسترو، سرسختی مبارزه جويانه او حتی اگر ايمان رفقای نزديکش فروبريزند، از وفاداری رابرت جوردن نشأت گرفته باشد.
مک کين نيز احتمالا از چنين افراد شجاع و عاقل که با اراده ای آهنين تا آخرين نفس مقاومت می کنند الهام می گيرد.
و شاید باراک اوباما که حضور به ظاهر بی نقص او بر صحنه، چنين نجيب و خوب، با روح زيبايی که گويی از زندگی فاصله گرفته تا از دنيای ظواهر بر ما بتابد، خود همچون يک پرسوناژ ادبی بر ما تاثير بگذارد.