روزنامه گاردین چاپ لندن بر اساس گفتوگو با دانشجویانی که هدف حمله پلیس و نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران بودهاند گزارشی از جزئیات این حمله منتشر کرده است؛ در این گزارش به نحوه دستگیریها، اذيت و آزار و کتک زدنها اشاره میشود و از زبان شاهدان رقم کشتهشدگان این حمله حداقل پنج نفر اعلام شده است که در بین آنها دو دانشجوی دختر نیز بودهاند.
نیروهای لباس شخصی و نیروی انتظامی در شامگاه ۲۴ خرداد، دو روز پس از اعلام نتایج انتخابات با ورود با حریم کوی دانشگاه تهران، صحنههایی مشابه با ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ به وجود آوردند.
این حمله با واکنش برخی نمایندگان مجلس و گروه بزرگی از استادان دانشگاه تهران روبهرو شد.
اما معاون سیاسی استاندار تهران چند روز پس از آن گفته رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در مورد ورود نیروی انتظامی به کوی دانشگاه در جریان اعتراضات به نتیجه انتخابات را رد کرد. بیشتر بخوانید
گاردین مینویسد حمله به کوی دانشگاه تهران کمی پس از نیمه شب آغاز شد، زمانی که دانشجویان خود را برای خواب آماده میکردند. فضای شهر تهران پس از چند روز تظاهرات علیه نتیجه انتخابات ایران متشنج بود. در خوابگاه خیابان کارگر شمالی (امیرآباد) دانشجویان نگران بودند. تعدادی از آنها چند ساعت پيش در جریان حمله پلیس و لباس شخصیها به در اصلی دانشگاه مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند.
به نوشته گاردین و با استناد به گفته دانشجویان، آن چه در این ساعات نیمه شب روی داد به یکی از خشونتبارترین حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری بدل شد. نیروهای پلیس و لباس شخصیها ابتدا قفل درها را شکستند و بعد به دانشجویان حمله کردند.
شاهدان به گاردین گفتهاند: «بیش از صد نفر بازداشت شده و پنج نفر کشته شدند». مقامهای دولتی هنوز هم چنین حملهای را تکذیب میکنند، ولی شهادت افرادی که در محل حضور داشتند داستان متفاوتی را حکایت میکند.
یکی از بازداشتشدگان این حادثه به گاردین میگوید: «ما داشتیم برای خوابیدن آماده میشدیم که یک باره صدای شکستن قفل در اتاقها را شنیدیم. من همین افراد را چند ساعت قبل دیده بودم که دانشجویان را کتک میزدند، ولی تصور نمیکردم که به خوابگاه بریزند. این حمله حتی خلاف قوانین ایران است.»
گاردین مینویسد ۴۶ دانشجو به زیرزمین وزارت کشور در خیابان فاطمی و ۸۷ نفر دیگر نیز به بازداشتگاه امنیتی پلیس در خیابان حافظ منتقل شدند. همه دانشجویان میگویند که در طول بازداشت با آنها بدرفتاری شده یا مورد شکنجه قرار گرفتهاند.
گاردین مینویسد: «در جریان حمله به کوی دانشگاه تهران پنج نفر کشته شدهاند، به نامهای فاطمه براتی، کسری شرفی، مبینا احترامی، کامبیز شعاعی و محسن ایمانی. آنها فردای همان روز بدون اطلاع خانواده در قبرستان بهشت زهرا دفن شدند. اسامی این افراد توسط دفتر تحکیم وحدت تایید شده است.»
شاهدان میگویند این پنج نفر بر اثر ضربات مداوم باتوم به ناحیه سر جان خود را از دست دادهاند. به خانوادههای آنها گفته شده است که حق برگزاری مراسم یا صحبت در مورد فرزندان خود را ندارند.
گاردین یادآوری میکند که طبق قانون ایران اعضای نیروهای نظامی و انتظامی حق ورود به محیطهای دانشگاهی را ندارند، این مقرراتی است که پس از حادثه حمله به کوی دانشگاه در سال ۷۸ توسط دولت به تصویب رسید.
اما در روزهای ناآرامی پس از انتخابات نیروهای انتظامی و امنیتی توجهی به این مقررات نداشتند و پلیس و لباسشخصیها بارها با باتوم و گاز اشکآور به محوطه دانشگاهها حمله کردهاند. یکی از دانشجویان به خبرنگار گاردین گفته است که در یکی از این حملات یک مامور امنیتی او را به زمین انداخته و زیر مشت و لگد میگیرد. سپس به بهانه جستجو برای اسلحه یا موبایل شروع میکند به سوءاستفاده جنسی از این دانشجو.
دانشجوی دیگری میگوید ماموران گارد ویژه پلیس با کشیدن دو صف تونلی را در بین خود ایجاد کرده و دانشجویان بازداشتی را مجبور میکردند که از این تونل عبور کنند و به هنگام عبور آنها را با باتوم میزدند و حتی به کسانی که مجروح بودند رحم نمیکردند.
گاردین از قول یکی دیگر از دانشجویان مینویسد: «یک بسیجی روی کمرم نشسته بود و میگفت: هفت ساله کسیرو [...]، بچه [...]! بذار برسیم، بهت میگم باهات چی کار میکنم. ما را آزار میدادند و ادعا میکردند که به آنها یا رهبر توهین کردهایم.»
گاردین از قول شاهدان این حمله مینویسد که قبل از انتقال بازداشتیها سر و صورت آنها را با کیسههای پلاستیکی پوشانده و آنها را در مقابل ساختمان خوابگاه به صف کرده بودند. یک دانشجو میگوید وقتی که به ساختمان وزارت کشور رسیدیم باورم نمیشد که در طبقات بالاتر مقامات این دولت، سیاستمداران و مسئولان انتخابات مشغول کار هستند و ما دانشجویان را برای اذیت و شکنجه به زیرزمین همین ساختمان آوردهاند.
چند ساعت بعد مقداری نان و پنیر برای زندانیان آورده و آن را روز زمین کثیف جلوی آنها میگذارند و تهدید میکنند که اگر غذا نخورند به شدت تنبیه خواهند شد. یکی از بسیجیها به نام علی با تلفن موبایل از دانشجویان فیلم میگرفت و به بازداشتیها دستور میداد که فریاد بزنید: «ما خریم.»
گاردین با تکیه به شهادت قربانیان این حمله مینویسد مجروحان مداوا نمیشدند. به دانشجویی که بر اثر اصابت گلوله پلاستیکی یک چشم خود را از دست داده بود کسی توجه نمیکرد. یکی از شاهدان به گاردین میگوید: «ما از آنها خواهش میکردیم که دو مجروح را به بیمارستان منتقل کنند، ولی آنها میگفتند بگذار بمیرند.»
آزار و اذیت دانشجویان ۲۴ ساعت بعد در زمانی به پایان میرسد که فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران، و علیرضا زاکانی، نماینده مجلس، به دیدار آنها میآیند. رهبر به آنها میگوید که خود به پلیس اجازه ورود به کوی را داده است، اما چند روز بعد این نکته را انکار میکند.
در بازداشتگاه امنیتی پلیس در خیابان حافظ پس از مدتی در داخل سلولها گاز پخش میکنند. و بالاخره پس از ۲۴ ساعت اکثر این دانشجویان آزاد میشوند. قبل از آزادی به آنها دستور میدهند که لباسهای تمیزی را که پلیس به آنها داده بود بپوشند. یکی از شاهدان به گاردین میگوید: «آنها به خیال خود میخواستند شواهد دوران بازداشت را پاک کنند. ولی چه چیز میتواند نیرومندتر از ۱۳۳ دانشجویی باشد که همه این حوادث را به چشم دیده و عذاب آنرا کشیدهاند؟»
کوی دانشگاه؛ ۲۴ خرداد:
نیروهای لباس شخصی و نیروی انتظامی در شامگاه ۲۴ خرداد، دو روز پس از اعلام نتایج انتخابات با ورود با حریم کوی دانشگاه تهران، صحنههایی مشابه با ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ به وجود آوردند.
این حمله با واکنش برخی نمایندگان مجلس و گروه بزرگی از استادان دانشگاه تهران روبهرو شد.
اما معاون سیاسی استاندار تهران چند روز پس از آن گفته رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در مورد ورود نیروی انتظامی به کوی دانشگاه در جریان اعتراضات به نتیجه انتخابات را رد کرد. بیشتر بخوانید
به نوشته گاردین و با استناد به گفته دانشجویان، آن چه در این ساعات نیمه شب روی داد به یکی از خشونتبارترین حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری بدل شد. نیروهای پلیس و لباس شخصیها ابتدا قفل درها را شکستند و بعد به دانشجویان حمله کردند.
شاهدان به گاردین گفتهاند: «بیش از صد نفر بازداشت شده و پنج نفر کشته شدند». مقامهای دولتی هنوز هم چنین حملهای را تکذیب میکنند، ولی شهادت افرادی که در محل حضور داشتند داستان متفاوتی را حکایت میکند.
یکی از بازداشتشدگان این حادثه به گاردین میگوید: «ما داشتیم برای خوابیدن آماده میشدیم که یک باره صدای شکستن قفل در اتاقها را شنیدیم. من همین افراد را چند ساعت قبل دیده بودم که دانشجویان را کتک میزدند، ولی تصور نمیکردم که به خوابگاه بریزند. این حمله حتی خلاف قوانین ایران است.»
گاردین مینویسد ۴۶ دانشجو به زیرزمین وزارت کشور در خیابان فاطمی و ۸۷ نفر دیگر نیز به بازداشتگاه امنیتی پلیس در خیابان حافظ منتقل شدند. همه دانشجویان میگویند که در طول بازداشت با آنها بدرفتاری شده یا مورد شکنجه قرار گرفتهاند.
گاردین مینویسد: «در جریان حمله به کوی دانشگاه تهران پنج نفر کشته شدهاند، به نامهای فاطمه براتی، کسری شرفی، مبینا احترامی، کامبیز شعاعی و محسن ایمانی. آنها فردای همان روز بدون اطلاع خانواده در قبرستان بهشت زهرا دفن شدند. اسامی این افراد توسط دفتر تحکیم وحدت تایید شده است.»
شاهدان میگویند این پنج نفر بر اثر ضربات مداوم باتوم به ناحیه سر جان خود را از دست دادهاند. به خانوادههای آنها گفته شده است که حق برگزاری مراسم یا صحبت در مورد فرزندان خود را ندارند.
گاردین یادآوری میکند که طبق قانون ایران اعضای نیروهای نظامی و انتظامی حق ورود به محیطهای دانشگاهی را ندارند، این مقرراتی است که پس از حادثه حمله به کوی دانشگاه در سال ۷۸ توسط دولت به تصویب رسید.
اما در روزهای ناآرامی پس از انتخابات نیروهای انتظامی و امنیتی توجهی به این مقررات نداشتند و پلیس و لباسشخصیها بارها با باتوم و گاز اشکآور به محوطه دانشگاهها حمله کردهاند. یکی از دانشجویان به خبرنگار گاردین گفته است که در یکی از این حملات یک مامور امنیتی او را به زمین انداخته و زیر مشت و لگد میگیرد. سپس به بهانه جستجو برای اسلحه یا موبایل شروع میکند به سوءاستفاده جنسی از این دانشجو.
دانشجوی دیگری میگوید ماموران گارد ویژه پلیس با کشیدن دو صف تونلی را در بین خود ایجاد کرده و دانشجویان بازداشتی را مجبور میکردند که از این تونل عبور کنند و به هنگام عبور آنها را با باتوم میزدند و حتی به کسانی که مجروح بودند رحم نمیکردند.
گاردین از قول یکی دیگر از دانشجویان مینویسد: «یک بسیجی روی کمرم نشسته بود و میگفت: هفت ساله کسیرو [...]، بچه [...]! بذار برسیم، بهت میگم باهات چی کار میکنم. ما را آزار میدادند و ادعا میکردند که به آنها یا رهبر توهین کردهایم.»
گاردین از قول شاهدان این حمله مینویسد که قبل از انتقال بازداشتیها سر و صورت آنها را با کیسههای پلاستیکی پوشانده و آنها را در مقابل ساختمان خوابگاه به صف کرده بودند. یک دانشجو میگوید وقتی که به ساختمان وزارت کشور رسیدیم باورم نمیشد که در طبقات بالاتر مقامات این دولت، سیاستمداران و مسئولان انتخابات مشغول کار هستند و ما دانشجویان را برای اذیت و شکنجه به زیرزمین همین ساختمان آوردهاند.
چند ساعت بعد مقداری نان و پنیر برای زندانیان آورده و آن را روز زمین کثیف جلوی آنها میگذارند و تهدید میکنند که اگر غذا نخورند به شدت تنبیه خواهند شد. یکی از بسیجیها به نام علی با تلفن موبایل از دانشجویان فیلم میگرفت و به بازداشتیها دستور میداد که فریاد بزنید: «ما خریم.»
گاردین با تکیه به شهادت قربانیان این حمله مینویسد مجروحان مداوا نمیشدند. به دانشجویی که بر اثر اصابت گلوله پلاستیکی یک چشم خود را از دست داده بود کسی توجه نمیکرد. یکی از شاهدان به گاردین میگوید: «ما از آنها خواهش میکردیم که دو مجروح را به بیمارستان منتقل کنند، ولی آنها میگفتند بگذار بمیرند.»
آزار و اذیت دانشجویان ۲۴ ساعت بعد در زمانی به پایان میرسد که فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران، و علیرضا زاکانی، نماینده مجلس، به دیدار آنها میآیند. رهبر به آنها میگوید که خود به پلیس اجازه ورود به کوی را داده است، اما چند روز بعد این نکته را انکار میکند.
در بازداشتگاه امنیتی پلیس در خیابان حافظ پس از مدتی در داخل سلولها گاز پخش میکنند. و بالاخره پس از ۲۴ ساعت اکثر این دانشجویان آزاد میشوند. قبل از آزادی به آنها دستور میدهند که لباسهای تمیزی را که پلیس به آنها داده بود بپوشند. یکی از شاهدان به گاردین میگوید: «آنها به خیال خود میخواستند شواهد دوران بازداشت را پاک کنند. ولی چه چیز میتواند نیرومندتر از ۱۳۳ دانشجویی باشد که همه این حوادث را به چشم دیده و عذاب آنرا کشیدهاند؟»