هوشنگ فناییان، شهروند بهایی، در آمل به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. آقای فناییان اسفندماه ۸۹ توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در محل کارش بازداشت شد و اوایل ماه جاری به چهار سال و شش ماه حبس محکوم شد.
از جمله اتهامات آقای فناییان «بهایی بودن» و «تبلیغ علیه نظام از طریق عضویت در فیسبوک» اعلام شده است.
ژانت خانلری، همسر هوشنگ فناییان، در گفتوگو با رادیوفردا از آخرین وضعیت همسرش میگوید:
ژانت خانلری: ایشان در تاریخ ۲۲ اسفندماه بازداشت شدند که الان تقریبا ۷۹ روز است که بازداشتاند. ۲۸ روز در بازداشتگاه ساری در انفرادی به سر بردند و پس از آن به زندان عمومی آمل منتقل شدند که الان هم در زندان عمومی آمل هستند.
در ۲۸ روز اولی که انفرادی بودند فقط یکی دو بار توانستند با ما تماس بگیرند و بعد از آن هیچ تماسی با هم نداشتیم. بعد از آن که به آمل منتقل شدند با پیگیریهایی که انجام شد توانستیم با ایشان ملاقات کنیم.
یکی دو روز قبل از بازداشت، یک حادثه تصادف برای آقای فناییان پیش آمد و فرصتی پیش نیامد که ایشان را در آن فاصله یکی دو روزه نزد پزشک متخصص ببریم.
برای همین هم در یکی دو روز اول بازداشت، ایشان وضعیت خوبی نداشتند. بعد از زندان هم هر چه ما پیگیری کردیم که چون ایشان تصادف کرده و مهرههای کمرشان جا به جا شده و آسیب دیده است، نتوانستیم برای ادامه درمان او کاری انجام بدهیم و فقط همان پزشک عمومی حاضر در زندان ایشان را ویزیت کردند.
هیچ اقدام و همکاری برای این که بتوانیم ایشان را برای مداوا به بیرون از زندان بیاوریم انجام نشد و فعلا دارند از همان داروهایی که در زندان برایش تجویز شده استفاده میکنند.
سه اتهام به ایشان وارد کردهاند. نخست این که بهایی بودن ایشان را شرکت در مناسبات مذهبی مربوط به دین بهائیت تلقی و عضویت در گروههای مخالف نظام اسلامی اعلام کردهاند و به خاطر این مسئله سه سال زندان برای ایشان صادر کردهاند.
یک سال زندان هم به خاطر تبلیغ علیه نظام و عضویت در فیسبوک برایشان صادر کردهاند. این در حالی است که فعال بودن همسرم در فیسبوک فقط به خاطر ارتباط با اقوام و فامیلهایی بوده که در خارج از کشور به سر میبرند، چون تمام بستگان پدری و مادری ایشان در خارج از کشور به سر میبرند و فیسبوک عملا یک پل ارتباطی بین آنها محسوب میشد.
شش ماه زندان هم به خاطر نامهای که به رهبری نوشته بودند برای ایشان صادر شده است که روی هم رفته حکم صادر شده برای ایشان چهار سال و نیم است.
نامهای که همسرم خطاب به رهبری نوشت نخست برای مشکل مالی بود که برایمان ایجاد کرده بودند، در مردادماه همان سال، یعنی هفت یا هشت ماه قبل از دستگیری همسرم به منزل ما ریختند و به مقدسات ما توهین کردند و تمام کتابهای مقدس ما را پاره کردند.
توهین و جسارتهای سنگینی به فرزند و همسرم روا داشتند، اخراج دخترم از دانشگاه و این توهینها باعث شد که شوهرم به فکر نوشتن یک نامه سرگشاده خطاب به رهبر باشد.
از آنجا که هر اقدامی در این موارد انجام دادیم به نتیجه نرسیدیم، ایشان خواستند به گوش رهبر برسانند که در این جامعه چه مشکلاتی برای بهائیان و جامعه بهایی پیش میآورند و این نامه فقط بابت تظلمخواهی و دادخواهی نوشته شده است.
این افراد پنج نفر از افراد لباسشخصی بودند که از طرف وزارت اطلاعات آمده بودند. در زمان ورودشان به خانه اول عنوان کردند که از طرف اداره برق آمدهاند و ما به این دلیل که فکر کردیم ماموران اداره برق هستند، در را به رویشان باز کردیم.
این پنج نفر وارد منزل شدند و بدون این که اجازه بدهند که ما اقدامی یا کاری انجام دهیم وارد خانه شده و تمام وسایل زندگیمان را از کشوهای خصوصی گرفته تا هر چه که تصورش را بکنید را به هم زدند و کتابهای مقدسمان را بردند و شمایل حضرت بهاء را پاره کردند. حتی میخواستند جسارت کنند و همسرم را کتک بزنند که موفق نشدند.
از جمله اتهامات آقای فناییان «بهایی بودن» و «تبلیغ علیه نظام از طریق عضویت در فیسبوک» اعلام شده است.
ژانت خانلری، همسر هوشنگ فناییان، در گفتوگو با رادیوفردا از آخرین وضعیت همسرش میگوید:
ژانت خانلری: ایشان در تاریخ ۲۲ اسفندماه بازداشت شدند که الان تقریبا ۷۹ روز است که بازداشتاند. ۲۸ روز در بازداشتگاه ساری در انفرادی به سر بردند و پس از آن به زندان عمومی آمل منتقل شدند که الان هم در زندان عمومی آمل هستند.
- خانم خانلری، شما در این مدت موفق شدید که با آقای فناییان ملاقات کنید؟
در ۲۸ روز اولی که انفرادی بودند فقط یکی دو بار توانستند با ما تماس بگیرند و بعد از آن هیچ تماسی با هم نداشتیم. بعد از آن که به آمل منتقل شدند با پیگیریهایی که انجام شد توانستیم با ایشان ملاقات کنیم.
- وضعیت روحی و جسمی همسرتان به چه صورت است؟
یکی دو روز قبل از بازداشت، یک حادثه تصادف برای آقای فناییان پیش آمد و فرصتی پیش نیامد که ایشان را در آن فاصله یکی دو روزه نزد پزشک متخصص ببریم.
برای همین هم در یکی دو روز اول بازداشت، ایشان وضعیت خوبی نداشتند. بعد از زندان هم هر چه ما پیگیری کردیم که چون ایشان تصادف کرده و مهرههای کمرشان جا به جا شده و آسیب دیده است، نتوانستیم برای ادامه درمان او کاری انجام بدهیم و فقط همان پزشک عمومی حاضر در زندان ایشان را ویزیت کردند.
هیچ اقدام و همکاری برای این که بتوانیم ایشان را برای مداوا به بیرون از زندان بیاوریم انجام نشد و فعلا دارند از همان داروهایی که در زندان برایش تجویز شده استفاده میکنند.
- اتهام آقای فناییان چه بوده است؟
سه اتهام به ایشان وارد کردهاند. نخست این که بهایی بودن ایشان را شرکت در مناسبات مذهبی مربوط به دین بهائیت تلقی و عضویت در گروههای مخالف نظام اسلامی اعلام کردهاند و به خاطر این مسئله سه سال زندان برای ایشان صادر کردهاند.
یک سال زندان هم به خاطر تبلیغ علیه نظام و عضویت در فیسبوک برایشان صادر کردهاند. این در حالی است که فعال بودن همسرم در فیسبوک فقط به خاطر ارتباط با اقوام و فامیلهایی بوده که در خارج از کشور به سر میبرند، چون تمام بستگان پدری و مادری ایشان در خارج از کشور به سر میبرند و فیسبوک عملا یک پل ارتباطی بین آنها محسوب میشد.
شش ماه زندان هم به خاطر نامهای که به رهبری نوشته بودند برای ایشان صادر شده است که روی هم رفته حکم صادر شده برای ایشان چهار سال و نیم است.
- ممکن است در مورد نامهای که آقای فناییان به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است برایمان توضیح دهید؟ در این نامه به چه نکاتی اشاره شده است؟
نامهای که همسرم خطاب به رهبری نوشت نخست برای مشکل مالی بود که برایمان ایجاد کرده بودند، در مردادماه همان سال، یعنی هفت یا هشت ماه قبل از دستگیری همسرم به منزل ما ریختند و به مقدسات ما توهین کردند و تمام کتابهای مقدس ما را پاره کردند.
توهین و جسارتهای سنگینی به فرزند و همسرم روا داشتند، اخراج دخترم از دانشگاه و این توهینها باعث شد که شوهرم به فکر نوشتن یک نامه سرگشاده خطاب به رهبر باشد.
از آنجا که هر اقدامی در این موارد انجام دادیم به نتیجه نرسیدیم، ایشان خواستند به گوش رهبر برسانند که در این جامعه چه مشکلاتی برای بهائیان و جامعه بهایی پیش میآورند و این نامه فقط بابت تظلمخواهی و دادخواهی نوشته شده است.
- خانم خانلری، اشاره کردید که به منزلتان آمدهاند و وسایل شما و آقای خانلری را به هم ریخته و کاغذها را پاره کردهاند. این افراد چه کسانی بودند؟ آیا میدانید از کجا مراجعه کرده بودند؟
این افراد پنج نفر از افراد لباسشخصی بودند که از طرف وزارت اطلاعات آمده بودند. در زمان ورودشان به خانه اول عنوان کردند که از طرف اداره برق آمدهاند و ما به این دلیل که فکر کردیم ماموران اداره برق هستند، در را به رویشان باز کردیم.
این پنج نفر وارد منزل شدند و بدون این که اجازه بدهند که ما اقدامی یا کاری انجام دهیم وارد خانه شده و تمام وسایل زندگیمان را از کشوهای خصوصی گرفته تا هر چه که تصورش را بکنید را به هم زدند و کتابهای مقدسمان را بردند و شمایل حضرت بهاء را پاره کردند. حتی میخواستند جسارت کنند و همسرم را کتک بزنند که موفق نشدند.