وبسایت «انستیتو صلح آمریکا» در گفتوگویی با علیرضا نادر، کارشناس ارشد موسسه پژوهشهای راهبردی «رند» در واشینگتن، پایتخت ایالات متحده، مهمترین نکات و آینده مذاکرات هستهای اخیر بین ایران و کشورهای عضو گروه پنج به علاوه یک را بررسی کرده است.
انستیتو صلح آمریکا: ایران در این دور از مذاکرات با کشورهای عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان به چه دستاوردهایی رسید؟
علیرضا نادر: به گفته دیپلماتها و مقامات غربی، ظاهرا ایران در این مذاکرات رویکرد مثبتی داشته و در شرایط و اوضاع فعلی این رویکرد ایران جای تعجب ندارد. جمهوری اسلامی ایران از نظر اقتصادی و سیاسی تحت فشار شدید قرار دارد. تحریم بانک مرکزی ایران توسط آمریکا فشار زیادی به اقتصاد ایران وارد کرده و آغاز تحریم نفت خام ایران توسط اتحادیه اروپا که از اول ژوئیه آینده، کمتر از سه ماه دیگر، به اجرا گذاشته خواهد شد اقتصاد وابسته به نفت ایران را بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد داد.
اما این مذاکرات در عین حال نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در مذاکره و معامله با کشورهای گروه پنج به علاوه یک و جامعه بینالملل به طور کلی، اهرمهای زیادی در دست دارد. برنامه هستهای این کشور در حال پیشرفت است و با سرعتی نسبتا کند به مرحلهای میرسد که اگر رهبری کشور تصمیم بگیرد قادر خواهد بود سلاح هستهای تولید کند. فقدان یک گزینه نظامی موثر و واقعی باعث میشود که ایران بر مواضع و چانهزنیهای خود پافشاری کند. رهبران ایران به خوبی از مشکلات و هزینههای اقدام نظامی برای آمریکا اطلاع دارند. در هر صورت این مذاکرات بسیار مهم است و کلید موفقیت آن در دست حکومت ایران است.
مواضع ایران در این مذاکرات تا چه حد نشاندهنده تمایل این کشور به حصول توافق است؟
با توجه به این که ایران تا این مرحله هیچ گونه امتیازی نداده است، باید گفت که نشانهای از تمایل به توافق در مواضع این کشور دیده نمیشود. آمدن ایران به سر میز مذاکرات بیشتر یک اقدام دیپلماتیک زیرکانه است تا نشانهای قابل اطمینان مبنی بر تمایل این کشور به توافق. هنوز مشخص نیست که آیا ایران با شروط و خواستههای مهم غرب یعنی توقف غنیسازی اورانیوم تا غلظت ۲۰ درصد و انتقال ذخایر اورانیوم خود به خارج از کشور در برابر دریافت سوخت هستهای برای رآکتور تحقیقاتی تهران موافقت خواهد کرد یا خیر.
اگر ذخیره اورانیوم غنیشده در ایران باقی بماند، در آینده این کشور میتواند برای تولید بمب هستهای از آن استفاده کند. علاوه بر این ایران باید در مواردی که به وجود برنامه هستهای نظامی در کشور سوء ظن هست، اطلاعات لازم را در اختیار جامعه بینالملل قرار داده و شفافیت بیشتری از خود نشان دهد. این کار مستلزم فراهم نمودن شرایط بازرسی از مراکز حساس نظامی مثل تاسیسات پارچین است. برای آیتالله خامنهای رهبر ایران یک چنین توافقی بسیار دشوار و مخاطرهآمیز خواهد بود.
گذشته از فعالیتهای هستهای بحثانگیز ایران در این مذاکرات چه مسائل دیگری مطرح است؟
اگر به طور کلی بخواهیم توضیح بدهیم، از نگاه حکومت و رهبر ایران تمام اقدامات و فشارهای آمریکا در راستای سرنگون کردن و به اصطلاح تغییر رژیم در ایران است. در مقابل دولت آمریکا ایران را حامی گروههای تروریستی مثل حماس و حزبالله لبنان میداند و علاوه بر این نقض گسترده حقوق بشر در خود ایران را نیز محکوم کرده است.
هر دو کشور در پی تحکیم مواضع و گسترش نفوذ خود در منطقه خاورمیانه هستند. حوادث موسوم به «بهار عربی» رقابت و جنگ قدرت بین این دو کشور را تشدید کرده است. اما باید در نظر گرفت که با توجه به بحران سوریه برکناری یا تضعیف رژیم بشار اسد برای نفوذ ایران در منطقه یک ضربه بزرگ خواهد بود.
همزمان در سالهای اخیر نفوذ عربستان سعودی و ترکیه در منطقه رو به افزایش بوده و این به ضرر ایران تمام شده است. حکومت ایران در این شرایط حساس نمیتواند از موضع ضعف وارد مذاکره شود، چون نه تنها قدرت این کشور در سطح منطقه، بلکه موجودیت آن در خطر است.
آینده این مذاکرات را چگونه میبینید؟
این گفتوگوها ممکن است طولانی، پرپیچ و خم باشد و در نهایت به نتیجه چندان مطلوبی نرسد. در میان محافل و نیروهای سیاسی و تصمیمگیر در آمریکا یک ضدیت بسیار شدید با حکومت ایران وجود دارد. در میان بسیاری از کشورهای متحد آمریکا در منطقه خلیج فارس نیز یک چنین دشمنی و ضدیتی دیده میشود. آیتالله خامنهای بارها تکرار کرده است که اختلاف اصلی بین ایران و آمریکا نه بحران هستهای، بلکه مخالفت واشینگتن با موجودیت رژیم جمهوری اسلامی است.
دولت آمریکا در حال حاضر ممکن است یک سیاست فعال برای سرنگون کردن رژیم جمهوری اسلامی نداشته باشد، اما تداوم و تشدید تحریمها همراه با عملیات خرابکارانه در تاسیسات هستهای و ترور دانشمندان و مسئولان برنامه هستهای ایران، جمهوری اسلامی را به این نتیجه رسانده که هدف استراتژیک آمریکا تغییر رژیم در ایران است.
تحت تاثیر فشار تحریمها، اختلاف و جنگ قدرت در میان جناحهای مختلف حکومتی و نارضایتی شدید در میان مردم شاید رهبران جمهوری اسلامی راه مصالحه را در پیش بگیرند یا حداقل چنین وانمود کنند و از این طریق بکوشند که از بخشی از این فشارها بکاهند.
انستیتو صلح آمریکا: ایران در این دور از مذاکرات با کشورهای عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان به چه دستاوردهایی رسید؟
علیرضا نادر: به گفته دیپلماتها و مقامات غربی، ظاهرا ایران در این مذاکرات رویکرد مثبتی داشته و در شرایط و اوضاع فعلی این رویکرد ایران جای تعجب ندارد. جمهوری اسلامی ایران از نظر اقتصادی و سیاسی تحت فشار شدید قرار دارد. تحریم بانک مرکزی ایران توسط آمریکا فشار زیادی به اقتصاد ایران وارد کرده و آغاز تحریم نفت خام ایران توسط اتحادیه اروپا که از اول ژوئیه آینده، کمتر از سه ماه دیگر، به اجرا گذاشته خواهد شد اقتصاد وابسته به نفت ایران را بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد داد.
اما این مذاکرات در عین حال نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در مذاکره و معامله با کشورهای گروه پنج به علاوه یک و جامعه بینالملل به طور کلی، اهرمهای زیادی در دست دارد. برنامه هستهای این کشور در حال پیشرفت است و با سرعتی نسبتا کند به مرحلهای میرسد که اگر رهبری کشور تصمیم بگیرد قادر خواهد بود سلاح هستهای تولید کند. فقدان یک گزینه نظامی موثر و واقعی باعث میشود که ایران بر مواضع و چانهزنیهای خود پافشاری کند. رهبران ایران به خوبی از مشکلات و هزینههای اقدام نظامی برای آمریکا اطلاع دارند. در هر صورت این مذاکرات بسیار مهم است و کلید موفقیت آن در دست حکومت ایران است.
مواضع ایران در این مذاکرات تا چه حد نشاندهنده تمایل این کشور به حصول توافق است؟
با توجه به این که ایران تا این مرحله هیچ گونه امتیازی نداده است، باید گفت که نشانهای از تمایل به توافق در مواضع این کشور دیده نمیشود. آمدن ایران به سر میز مذاکرات بیشتر یک اقدام دیپلماتیک زیرکانه است تا نشانهای قابل اطمینان مبنی بر تمایل این کشور به توافق. هنوز مشخص نیست که آیا ایران با شروط و خواستههای مهم غرب یعنی توقف غنیسازی اورانیوم تا غلظت ۲۰ درصد و انتقال ذخایر اورانیوم خود به خارج از کشور در برابر دریافت سوخت هستهای برای رآکتور تحقیقاتی تهران موافقت خواهد کرد یا خیر.
اگر ذخیره اورانیوم غنیشده در ایران باقی بماند، در آینده این کشور میتواند برای تولید بمب هستهای از آن استفاده کند. علاوه بر این ایران باید در مواردی که به وجود برنامه هستهای نظامی در کشور سوء ظن هست، اطلاعات لازم را در اختیار جامعه بینالملل قرار داده و شفافیت بیشتری از خود نشان دهد. این کار مستلزم فراهم نمودن شرایط بازرسی از مراکز حساس نظامی مثل تاسیسات پارچین است. برای آیتالله خامنهای رهبر ایران یک چنین توافقی بسیار دشوار و مخاطرهآمیز خواهد بود.
گذشته از فعالیتهای هستهای بحثانگیز ایران در این مذاکرات چه مسائل دیگری مطرح است؟
اگر به طور کلی بخواهیم توضیح بدهیم، از نگاه حکومت و رهبر ایران تمام اقدامات و فشارهای آمریکا در راستای سرنگون کردن و به اصطلاح تغییر رژیم در ایران است. در مقابل دولت آمریکا ایران را حامی گروههای تروریستی مثل حماس و حزبالله لبنان میداند و علاوه بر این نقض گسترده حقوق بشر در خود ایران را نیز محکوم کرده است.
هر دو کشور در پی تحکیم مواضع و گسترش نفوذ خود در منطقه خاورمیانه هستند. حوادث موسوم به «بهار عربی» رقابت و جنگ قدرت بین این دو کشور را تشدید کرده است. اما باید در نظر گرفت که با توجه به بحران سوریه برکناری یا تضعیف رژیم بشار اسد برای نفوذ ایران در منطقه یک ضربه بزرگ خواهد بود.
همزمان در سالهای اخیر نفوذ عربستان سعودی و ترکیه در منطقه رو به افزایش بوده و این به ضرر ایران تمام شده است. حکومت ایران در این شرایط حساس نمیتواند از موضع ضعف وارد مذاکره شود، چون نه تنها قدرت این کشور در سطح منطقه، بلکه موجودیت آن در خطر است.
آینده این مذاکرات را چگونه میبینید؟
این گفتوگوها ممکن است طولانی، پرپیچ و خم باشد و در نهایت به نتیجه چندان مطلوبی نرسد. در میان محافل و نیروهای سیاسی و تصمیمگیر در آمریکا یک ضدیت بسیار شدید با حکومت ایران وجود دارد. در میان بسیاری از کشورهای متحد آمریکا در منطقه خلیج فارس نیز یک چنین دشمنی و ضدیتی دیده میشود. آیتالله خامنهای بارها تکرار کرده است که اختلاف اصلی بین ایران و آمریکا نه بحران هستهای، بلکه مخالفت واشینگتن با موجودیت رژیم جمهوری اسلامی است.
دولت آمریکا در حال حاضر ممکن است یک سیاست فعال برای سرنگون کردن رژیم جمهوری اسلامی نداشته باشد، اما تداوم و تشدید تحریمها همراه با عملیات خرابکارانه در تاسیسات هستهای و ترور دانشمندان و مسئولان برنامه هستهای ایران، جمهوری اسلامی را به این نتیجه رسانده که هدف استراتژیک آمریکا تغییر رژیم در ایران است.
تحت تاثیر فشار تحریمها، اختلاف و جنگ قدرت در میان جناحهای مختلف حکومتی و نارضایتی شدید در میان مردم شاید رهبران جمهوری اسلامی راه مصالحه را در پیش بگیرند یا حداقل چنین وانمود کنند و از این طریق بکوشند که از بخشی از این فشارها بکاهند.