میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو رهبر مخالفان در ایران، هنوز در حبس به سر میبرند. با این حال بیرون از حصر و حبس، محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، است که گهگاه با پیامی، اظهارنظری یا سخنرانی خواستههایی را طرح میکند، اظهارنظرهایی که بعضی از آنها البته باعث انتقادهایی هم شده است.
رادیوفردا در گفتوگو با حسین قاضیان، جامعهشناس میهمان در دانشگاه سیراکیوز نیویورک، از او دربارهٔ چند و چون اظهارات اخیر آقای خاتمی و موقعیت اصلاحطلبان همفکر او در چیدمان سیاسی امروز ایران پرسیده است.
حسین قاضیان: تحلیل خاصی برای این تحرک نمیبینم، فقط این که دوام و حیات یک شخصیت سیاسی در شرایط فعلی ایران از مجرا و محل اظهار نظر سیاسی عبور میکند، چون مجرایی برای سایر اقدامات سیاسی وجود ندارد. بنابراین اشخاص سیاسی اگر اظهار نظر هم نکنند از صحنه سیاسی حذف خواهند شد.
نمیدانم در سر آقای خاتمی چه میگذرد، ولی ممکن است صرف نظر از انگیزههای ایشان چنین اتفاقی رخ دهد. به این معنا که وقتی دو رهبر نمادین جنبش در صحنه حضور نداشته و امکان ارتباط با پیروانشان را ندارند ممکن است کسان دیگری که در آن موقعیت هستند از آن امکان برخوردار باشند.
باید بگویم فضای کنونی مجالی در حد همین اظهار نظر سیاسی برای آقای خاتمی فراهم کرده است، ولی چنین امکانی برای دیگران منجمله آقایان موسوی و کروبی وجود ندارد.
شاید پیامد ناخواسته اظهارات اخیر آقای خاتمی منجر به این شود که ایشان نقش بارزتری در رهبری جنبش سبز بر عهده بگیرند.
ممکن است چنین تصوری در پس ذهنشان وجود داشته باشد که الان فرصت مناسبی برای این اظهارنظرهاست. ولی این که الزاما این اظهار نظرها معطوف به گشودن فضایی در انتخابات کشور باشد، به نظر من فاصله زیادی بین چنین درخواستی و اوضاع و احوالی که در شرایط فعلی مبتلابه جامعه ایران است، وجود دارد.
از این بابت فکر میکنم که اینها فقط خواستهاند که اغتنام فرصت را برای خودشان در نظر بگیرند و این فرصت را در عرصه درگیریهای سیاسی که مابین نخبگان سیاسی حاکم وجود دارد مغتنم بشمارند.
اصلاحطلبان شاید خواسته باشند که از فضاهای محتملی که ممکن است در این درگیریها برای سایر نیروهای سیاسی گشوده میشود، و تغییر موقتی در آرایش توازن قوای حاکم ایجاد میکند، استفاده کنند برای این که بخواهند از این اظهار نظرها استفاده کنند، بدون این که لزوما بخواهند که حتما به شرکت در انتخابات منجر شود.
در اظهارات پیشین آقای خاتمی، ایشان با فراخوان حاکمیت و گروههای اصلاحطلب و مردم، آنها را به مصالحه دعوت کرد، اما این پیشنهاد از سوی هیچ یک از گروههای سیاسی درون حاکمیت و حتی گروهی از مخالفان دولت مورد استقبال قرار نگرفت.
فضای پس از انتخابات هنوز به شدت عاطفی و برانگیخته شده از هر دو سوست.
در یک چنین مجالی وقتی شما صحبتهایی مطرح میکنید که از یکی از طرفین یا هر دو طرف درخواست میکنید که دیگری را ببخشند این فضای سیاسی که انباشته از کینه و نفرت از طرف مقابل است از دو سو شما را میرماند.
در یک چنین فضای عاطفی و هیجانی، طبیعتا فضا برای بخشش مساعد نیست. اما اگر از جانب اصولگرایانی که در قدرت هستند، منجمله کسانی که حاکمیت را در دست دارند بخواهیم صحبت کنیم، این مسئله خیلی واضح است به این دلیل که کل پروژه یا برنامهای که برای پس از انتخابات طرحریزی کرده بودند برای بیرون کردن همین اهالی سیاست از پهنه سیاسی ایران بوده است. بنابراین بخشیدن آنها به این معناست که دوباره آنها را برای ورود به عرصه سیاسی دعوت کنند که این کاری است بیحاصل.
بنابراین آنها به هیچ وجه این گزینه را نمیپذیرند. از سوی مقابل هم اصولا قدرتی برای بخشش وجود ندارد و فضای الان فضایی پر از کینه و نفرت است و این فضا امکان قبول چنین دعوتی را در فضای عام امکانپذیر نمیکند و بنابراین شاهد حملاتی هستیم که با شدیدترین وجهی از هر دو سو متوجه آقای خاتمی میشود.
رادیوفردا در گفتوگو با حسین قاضیان، جامعهشناس میهمان در دانشگاه سیراکیوز نیویورک، از او دربارهٔ چند و چون اظهارات اخیر آقای خاتمی و موقعیت اصلاحطلبان همفکر او در چیدمان سیاسی امروز ایران پرسیده است.
حسین قاضیان: تحلیل خاصی برای این تحرک نمیبینم، فقط این که دوام و حیات یک شخصیت سیاسی در شرایط فعلی ایران از مجرا و محل اظهار نظر سیاسی عبور میکند، چون مجرایی برای سایر اقدامات سیاسی وجود ندارد. بنابراین اشخاص سیاسی اگر اظهار نظر هم نکنند از صحنه سیاسی حذف خواهند شد.
- آیا میشود این گمانهزنی را مطرح کرد که تحرکات اخیر آقای خاتمی به این دلیل است که میخواهد رهبری جنبش سبز را در غیاب آقایان موسوی و کروبی که در حبس هستند بر عهده بگیرد.
نمیدانم در سر آقای خاتمی چه میگذرد، ولی ممکن است صرف نظر از انگیزههای ایشان چنین اتفاقی رخ دهد. به این معنا که وقتی دو رهبر نمادین جنبش در صحنه حضور نداشته و امکان ارتباط با پیروانشان را ندارند ممکن است کسان دیگری که در آن موقعیت هستند از آن امکان برخوردار باشند.
باید بگویم فضای کنونی مجالی در حد همین اظهار نظر سیاسی برای آقای خاتمی فراهم کرده است، ولی چنین امکانی برای دیگران منجمله آقایان موسوی و کروبی وجود ندارد.
شاید پیامد ناخواسته اظهارات اخیر آقای خاتمی منجر به این شود که ایشان نقش بارزتری در رهبری جنبش سبز بر عهده بگیرند.
- آیا نزدیک بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی از یک سو و موقعیت ضعیفی که دولت آقای محمود احمدینژاد پس از حوادث اخیر سیاسی در ایران به آن دچار شده است، این فرصت را به آقای خاتمی و اصلاحطلبان داده است که از شرایط سیاسی موجود در کشور استفاده کرده و دوباره پا به عرصه سیاسی بگذارند؟
ممکن است چنین تصوری در پس ذهنشان وجود داشته باشد که الان فرصت مناسبی برای این اظهارنظرهاست. ولی این که الزاما این اظهار نظرها معطوف به گشودن فضایی در انتخابات کشور باشد، به نظر من فاصله زیادی بین چنین درخواستی و اوضاع و احوالی که در شرایط فعلی مبتلابه جامعه ایران است، وجود دارد.
از این بابت فکر میکنم که اینها فقط خواستهاند که اغتنام فرصت را برای خودشان در نظر بگیرند و این فرصت را در عرصه درگیریهای سیاسی که مابین نخبگان سیاسی حاکم وجود دارد مغتنم بشمارند.
اصلاحطلبان شاید خواسته باشند که از فضاهای محتملی که ممکن است در این درگیریها برای سایر نیروهای سیاسی گشوده میشود، و تغییر موقتی در آرایش توازن قوای حاکم ایجاد میکند، استفاده کنند برای این که بخواهند از این اظهار نظرها استفاده کنند، بدون این که لزوما بخواهند که حتما به شرکت در انتخابات منجر شود.
در اظهارات پیشین آقای خاتمی، ایشان با فراخوان حاکمیت و گروههای اصلاحطلب و مردم، آنها را به مصالحه دعوت کرد، اما این پیشنهاد از سوی هیچ یک از گروههای سیاسی درون حاکمیت و حتی گروهی از مخالفان دولت مورد استقبال قرار نگرفت.
فضای پس از انتخابات هنوز به شدت عاطفی و برانگیخته شده از هر دو سوست.
در یک چنین مجالی وقتی شما صحبتهایی مطرح میکنید که از یکی از طرفین یا هر دو طرف درخواست میکنید که دیگری را ببخشند این فضای سیاسی که انباشته از کینه و نفرت از طرف مقابل است از دو سو شما را میرماند.
در یک چنین فضای عاطفی و هیجانی، طبیعتا فضا برای بخشش مساعد نیست. اما اگر از جانب اصولگرایانی که در قدرت هستند، منجمله کسانی که حاکمیت را در دست دارند بخواهیم صحبت کنیم، این مسئله خیلی واضح است به این دلیل که کل پروژه یا برنامهای که برای پس از انتخابات طرحریزی کرده بودند برای بیرون کردن همین اهالی سیاست از پهنه سیاسی ایران بوده است. بنابراین بخشیدن آنها به این معناست که دوباره آنها را برای ورود به عرصه سیاسی دعوت کنند که این کاری است بیحاصل.
بنابراین آنها به هیچ وجه این گزینه را نمیپذیرند. از سوی مقابل هم اصولا قدرتی برای بخشش وجود ندارد و فضای الان فضایی پر از کینه و نفرت است و این فضا امکان قبول چنین دعوتی را در فضای عام امکانپذیر نمیکند و بنابراین شاهد حملاتی هستیم که با شدیدترین وجهی از هر دو سو متوجه آقای خاتمی میشود.