وبسایت رادیو انپیآر، رادیوی ملی آمریکا، نگاهی دارد به جدیدترین کتاب شیرین عبادی، حقوقدان و برنده ایرانی جایزه صلح نوبل، که با عنوان «قفس طلایی: سه برادر، سه انتخاب، یک سرنوشت» بهتازگی منتشر شده است.
این کتاب با این جمله آغاز میشود و پایان مییابد: «اگر نمیتوانید بیعدالتی را ریشهکن کنید، لااقل برای همه افشایش کنید.» در این کتاب غیرداستانی، خانم عبادی ماجراهای مربوط به انقلاب ایران را از نگاه سه برادر نقل میکند: یک سلطنتطلب، یک انقلابی اسلامگرا و یک آنارشیست. هر سه شخصیت اصلی کتاب سرنوشت و عاقبت تاسفباری پیدا میکنند.
یکی از این سه برادر در زندان اعدام میشود و دو برادر دیگر از ایران مهاجرت میکنند. یکی از این دو نیز در تبعید ظاهرا به دستور حکومت ایران ترور میشود.
وبسایت رادیوی ملی آمریکا با یادآوری مصاحبهای که پنج سال پیش با شیرین عبادی انجام داده مینویسد که در آن زمان خانم عبادی توضیح داده است که چرا تصمیم گرفته در ایران بماند. او گفت: «من ایرانی هستم. من متعلق به ایران هستم، برای ایران فعالیت میکنم و باید در ایران باشم.» شیرین عبادی ولی حدود دو سال پیش ایران را ترک کرده و در خارج ساکن شد.
خانم عبادی در توضیح این تصمیم خود در مصاحبه جدیدش با «رادیوی ملی آمریکا» میگوید: «یک روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ من به قصد شرکت در یک سمینار در اسپانیا ایران را ترک کردم. چهار روز بعد، پس از پایان این سمینار ایران دیگر آن کشور قبلی نبود. مردم در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری به خیابان آمده و عده زیادی دستگیر شده یا کشته شدند. به همین خاطر اکثر همکاران به من توصیه کردند که به جای بازگشت به ایران به سازمان ملل متحد رفته و آن چه را که در ایران روی میدهد برای جهانیان بازگو کنم. فعالیت در زمینه حقوق بشر در ایران امروزی تقریبا غیرممکن شده است.»
شیرین عبادی در ادامه این مصاحبه به دستگیری و ناپدید شدن یکی از همکاران خود در ایران اشاره کرده و میگوید: «او حدود دو هفته پیش منزل خود را ترک کرده و از آن زمان ناپدید شده است. اتهاماتی که در دادگاه به وی وارد شده بود همکاری با من و مرکز دفاع از حقوق بشر بود، ولی هنوز حکم قطعی وی صادر نشده است. نمیدانیم که چه بر سر وی آمده است.»
به گفته خانم عبادی، در شرایط امروزی ایران همکاری با شیرین عبادی جرم محسوب میشود و به عنوان نمونه در مورد این همکار دادگاه حکم ۹ سال زندان را صادر کرده است.
هر چند دیگران معتقدند که اوج جنبش دموکراسیخواهی ایران دو سال پیش بوده است و از آن زمان مخالفان حکومت تضعیف شدهاند، شیرین عبادی میگوید که هر لحظه امکان دارد قیامی شبیه به سایر کشورهای خاورمیانه در ایران نیز روز دهد.
شیرین عبادی میافزاید: «جنبش سبز به پایان راه خود نرسیده است. تمام مخالفان حکومت با ایدئولوژیهای گوناگون بخشی از این جنبش هستند. شرایط امروزی ایران مثل آتش زیر خاکستر است.»
در ادامه این مصاحبه گزارشگران رادیوی ملی آمریکا با اشاره به قیام مردمی در کشورهایی مثل تونس و مصر و شباهتهای آن با انقلاب ضد دیکتاتوری سال ۱۳۵۷ ایران از خانم عبادی میپرسند که مردم مصر و تونس از آن تجربه تاریخی مردم ایران چه درسی میتوانند بگیرند؟
شیرین عبادی میگوید: «مهمترین درس این است که سرنگون کردن یک دیکتاتور کافی نیست. برای جایگزینی یک دیکتاتور به دموکراسی نیاز هست. متاسفانه در ایران ما یک دیکتاتوری را با یک دیکتاتوری دیگر، از نوع دیکتاتوری مذهبی، جایگزین کردیم.»
خانم عبادی درباره جملهای که کتاب جدید وی با آن آغاز میشود میافزاید که این جمله برای وی راهنمای عمل بوده است. وی میافزاید: «برای مثال، وقتی که در دادگاههای ایران امکان دفاع منصفانه از موکل خود را نداشتم و به شدت از این موضوع کلافه میشدم در بیرون از دادگاه تمام ماجراهای مربوط به این بیعدالتی را برای دیگران بازگو میکردم.»
شیرین عبادی در پایان این مصاحبه میگوید که با وجود تمام مشکلات و فشارهای موجود در ایران به گفتن حقایق در مورد بیعدالتیهای موجود ادامه خواهد داد.
وی میافزاید: «من حق ندارم خسته یا ناامید شوم. باید به خاطر داشت که وظیفه یک مدافع حقوق بشر کار و فعالیت در شرایط نامطلوب است. اگر اوضاع خوب و شرایط عادلانه باشد من و امثال من کاری و وظیفهای برای انجام دادن نخواهیم داشت.»
این کتاب با این جمله آغاز میشود و پایان مییابد: «اگر نمیتوانید بیعدالتی را ریشهکن کنید، لااقل برای همه افشایش کنید.» در این کتاب غیرداستانی، خانم عبادی ماجراهای مربوط به انقلاب ایران را از نگاه سه برادر نقل میکند: یک سلطنتطلب، یک انقلابی اسلامگرا و یک آنارشیست. هر سه شخصیت اصلی کتاب سرنوشت و عاقبت تاسفباری پیدا میکنند.
یکی از این سه برادر در زندان اعدام میشود و دو برادر دیگر از ایران مهاجرت میکنند. یکی از این دو نیز در تبعید ظاهرا به دستور حکومت ایران ترور میشود.
وبسایت رادیوی ملی آمریکا با یادآوری مصاحبهای که پنج سال پیش با شیرین عبادی انجام داده مینویسد که در آن زمان خانم عبادی توضیح داده است که چرا تصمیم گرفته در ایران بماند. او گفت: «من ایرانی هستم. من متعلق به ایران هستم، برای ایران فعالیت میکنم و باید در ایران باشم.» شیرین عبادی ولی حدود دو سال پیش ایران را ترک کرده و در خارج ساکن شد.
خانم عبادی در توضیح این تصمیم خود در مصاحبه جدیدش با «رادیوی ملی آمریکا» میگوید: «یک روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ من به قصد شرکت در یک سمینار در اسپانیا ایران را ترک کردم. چهار روز بعد، پس از پایان این سمینار ایران دیگر آن کشور قبلی نبود. مردم در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری به خیابان آمده و عده زیادی دستگیر شده یا کشته شدند. به همین خاطر اکثر همکاران به من توصیه کردند که به جای بازگشت به ایران به سازمان ملل متحد رفته و آن چه را که در ایران روی میدهد برای جهانیان بازگو کنم. فعالیت در زمینه حقوق بشر در ایران امروزی تقریبا غیرممکن شده است.»
شیرین عبادی در ادامه این مصاحبه به دستگیری و ناپدید شدن یکی از همکاران خود در ایران اشاره کرده و میگوید: «او حدود دو هفته پیش منزل خود را ترک کرده و از آن زمان ناپدید شده است. اتهاماتی که در دادگاه به وی وارد شده بود همکاری با من و مرکز دفاع از حقوق بشر بود، ولی هنوز حکم قطعی وی صادر نشده است. نمیدانیم که چه بر سر وی آمده است.»
به گفته خانم عبادی، در شرایط امروزی ایران همکاری با شیرین عبادی جرم محسوب میشود و به عنوان نمونه در مورد این همکار دادگاه حکم ۹ سال زندان را صادر کرده است.
هر چند دیگران معتقدند که اوج جنبش دموکراسیخواهی ایران دو سال پیش بوده است و از آن زمان مخالفان حکومت تضعیف شدهاند، شیرین عبادی میگوید که هر لحظه امکان دارد قیامی شبیه به سایر کشورهای خاورمیانه در ایران نیز روز دهد.
شیرین عبادی میافزاید: «جنبش سبز به پایان راه خود نرسیده است. تمام مخالفان حکومت با ایدئولوژیهای گوناگون بخشی از این جنبش هستند. شرایط امروزی ایران مثل آتش زیر خاکستر است.»
در ادامه این مصاحبه گزارشگران رادیوی ملی آمریکا با اشاره به قیام مردمی در کشورهایی مثل تونس و مصر و شباهتهای آن با انقلاب ضد دیکتاتوری سال ۱۳۵۷ ایران از خانم عبادی میپرسند که مردم مصر و تونس از آن تجربه تاریخی مردم ایران چه درسی میتوانند بگیرند؟
شیرین عبادی میگوید: «مهمترین درس این است که سرنگون کردن یک دیکتاتور کافی نیست. برای جایگزینی یک دیکتاتور به دموکراسی نیاز هست. متاسفانه در ایران ما یک دیکتاتوری را با یک دیکتاتوری دیگر، از نوع دیکتاتوری مذهبی، جایگزین کردیم.»
خانم عبادی درباره جملهای که کتاب جدید وی با آن آغاز میشود میافزاید که این جمله برای وی راهنمای عمل بوده است. وی میافزاید: «برای مثال، وقتی که در دادگاههای ایران امکان دفاع منصفانه از موکل خود را نداشتم و به شدت از این موضوع کلافه میشدم در بیرون از دادگاه تمام ماجراهای مربوط به این بیعدالتی را برای دیگران بازگو میکردم.»
شیرین عبادی در پایان این مصاحبه میگوید که با وجود تمام مشکلات و فشارهای موجود در ایران به گفتن حقایق در مورد بیعدالتیهای موجود ادامه خواهد داد.
وی میافزاید: «من حق ندارم خسته یا ناامید شوم. باید به خاطر داشت که وظیفه یک مدافع حقوق بشر کار و فعالیت در شرایط نامطلوب است. اگر اوضاع خوب و شرایط عادلانه باشد من و امثال من کاری و وظیفهای برای انجام دادن نخواهیم داشت.»