رفسنجانی «معتقد است با تمام کشورها باید رابطه برقرار کرد»

اکبر هاشمی رفسنجانی می‌گوید که در زمان حیات آیت‌الله خمینی نامه‌ای به او نوشته و خواهان این شده است که در زمان حیاتش، هفت موضوع را حل کند تا در آینده به صورت معضلی، سد راه آینده کشور نشود. به گفته آقای هاشمی رفسنجانی، یکی از این معضلات رابطه با آمریکا بوده است.

آقای هاشمی رفسنجانی در نامه خود به آیت‌الله خمینی همچنین گفته است که آمریکا قدرت بر‌تر دنیاست و رابطه آمریکا فرقی با رابطه با چین و روسیه و اروپا ندارد.

رادیوفردا در همین زمینه گفت‌و‌گویی داشته است با مهدی مهدوی آزاد، روزنامه‌نگار سیاسی ساکن آلمان، و در ابتدا نظر او را درباره این گفته‌های هاشمی رفسنجانی پرسیده است.

مهدی مهدوی آزاد: واقعیت این است که صرف نظر از اختلافاتی که روحانیون و حاملان انقلاب از ابتدای انقلاب داشته‌اند، و به دسته‌ها و گروه‌های مختلف تقسیم شده‌اند، اما در پشت همین دسته‌بندی‌های ظاهری ما می‌توانیم یک گروه‌بندی خیلی مشخص و شفاف داشته باشیم.

یعنی اگر حاملان انقلاب را به دو گروه اول که ایدئولوژیست‌ها هستند و گروه دوم که‌‌ همان گروه‌های پراگماتیسم و عملگرا تقسیم کنیم، که این گروه دوم به دلیل جو انقلابی‌زده آن دوران که همچنان هم ادامه دارد، این پراگماتیسم و عملگرایی را همواره پشت پرده دیگری به نام مصلحت‌گرایی پنهان می‌کردند. این آقای هاشمی رفسنجانی هم از نظر تبار‌شناسی فضای سیاسی ایران قطعا متعلق به گروه دوم یا‌‌ همان عملگراهاست.

یعنی آقای هاشمی یک پراگماتیست و عملگراست که از ابتدای انقلاب ما شاهد بروز تمایلات آقای هاشمی رفسنجانی بودیم که می‌گفت باید با همه جا و همه کس به مذاکره بنشینیم. ماجرای مک‌فارلین یک شاهد تاریخی بر این مدعاست که در واقع در آن شرایط خاص تاریخی و انقلابی ما شاهد چنین اقدام خطرناک و پذیرش آن بودیم.

  • پس شما با این اوصاف می‌خواهید بگویید که آقای هاشمی رفسنجانی هم با این نکته‌ای که آیت‌الله خمینی در زمان حیاتش در مورد آمریکا گفته است، الان هم باورمند است یا خیر؟

بدون شک اعتقاد دارد. این حرف من نیست. ایشان در مصاحبه‌هایی که انجام می‌داد، مخصوصا در دوران خاتمی و حتی در یکی از مصاحبه‌هایی که بعد از انتخابات ۸۸- یعنی در اوج خفقان- انجام داد، به صراحت اعلام کرد که ما می‌توانیم با آمریکا رابطه داشته باشیم.

آقای هاشمی یکی از معدود چهره‌های جمهوری اسلامی است که از ابتدای پیروزی انقلاب تا همین لحظه با نگاهی عملگرایانه معتقد است که ما بایستی با همه کشور‌ها رابطه برقرار کنیم، به خصوص با ایالات متحده آمریکا که آن را ابرقدرت می‌داند.

  • آقای مهدوی آزاد، شما در مورد نظر آیت‌الله خمینی گفتید، اتفاقا روزنامه کیهان در یادداشتی که به این نکته آیت‌الله هاشمی رفسنجانی انتقاد داشته است، گفته است که پس شما چرا نظر خودتان را برای آیت‌الله خمینی روشن نکردید و به ایشان اعلام نکردید؟

آن چه که حسین شریعتمداری در شماره امروز روزنامه کیهان نوشته است نوعی از بازی‌های سیاسی و نمودی از رقابت‌های سیاسی درون قدرت است که پشتوانه معنایی ندارد و یک نوع جنگ روانی است. وگرنه نظر آیت‌الله خمینی‌‌ همان زمانی که ماجرای مک‌فارلین رخ داد، گرچه فکر نمی‌کنم که آدم عاقلی باشد که فکر کند ماجرای مک‌فارلین بدون نظر و آگاهی آیت‌الله خمینی اتفاق افتاده، از نظر آیت‌الله خمینی و از‌‌ همان زمان مشخص شد که ایشان همواره در اعوجاج بین این دو دیدگاه- یعنی دیدگاه ایدئولوژیست‌ها و دیدگاه پراگماتیست‌ها- تا لحظه مرگش بود. دعوای اصلی دعوای قدرت و دعوای ایدئولوژی در مقابل پراگماتیسم است.

  • هدف آقای هاشمی از گفتن این حرف و اشاره به نامه‌ای که خطاب به آیت‌الله خمینی نوشته است و از ایشان خواسته است که در زمان حیات‌شان به برخی مسائل بپردازند و آنها را حل کنند، چه می‌تواند باشد؟

تفسیر‌ها و تعبیرهای متفاوتی در این مورد می‌توان ارائه داد. آقای هاشمی رفسنجانی همچنان به عنوان یک مرجع سیاسی در میان نسل اولیه انقلاب و حاملان انقلاب اسلامی شناخته می‌شود و علتش هم‌‌ همان عملگرایی ایشان بود.

در این شرایط که آقای هاشمی رفسنجانی همچنان مرجعیت سیاسی خود را حفظ کرده است، و آقای خامنه‌ای بیشتر، مرجعیت ایدئولوژی و مذهبی در جمهوری اسلامی را بر عهده دارد، حرف آقای هاشمی می‌تواند بیانگر یک اشاره غیرمستقیم به آقای خامنه‌ای باشد. یعنی به این مفهوم که آقای خامنه‌ای نتوانست آن طور که آیت‌الله خمینی شجاعت به خرج داد و غائله جنگ را تمام کرد، در مورد رابطه با آمریکا به یک تصمیم عاقلانه برسد.