معرفی رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا، بازوی پیمانکاری سپاه، به عنوان گزینه رئیس دولت برای تصدی وزارت نفت، با انگیزه تشدید بحران در عرصه سیاست داخلی و رویارویی مجلس با سپاه صورت گرفته است.
در صورت تائید صلاحیت پاسدار قاسمی، او سومین رئیس ایرانی سازمان اوپک در یک سال و اولین رئیس نظامی این سازمان در طول حیات آن خواهد شد.
گماردن پیمانکار نظامی در منصب کارفرما و واگذاری مدیریت بزرگترین منبع درآمد ملی کشور به سپاه، گذشته از «تضاد آشکار منافع» و در نتیجه بروز نابهسامانیهای مالی غیرقابل اجتناب، زمینه تشدید رکود در صنایع نفت و گاز و توقف کامل صادرات نفت خام ایران را فراهم خواهد ساخت.
قرارگاه خاتمالانبیا هم اکنون دارای قراردادهایی به ارزش بیش از ۱۵ میلیارد دلار با وزارت نفت و سازمانهای دولتی است. اکثر قراردادهای جاری پیمانکاری در نفت و گاز خلاف قانون و از راه ترک مناقصه به سپاه پاسداران واگذار شده است.
از مجموع ۱۵ میلیارد دلار حجم پیمانهای واگذار شده به سپاه، ۱۰ میلیارد دلار پیمانهای در دست اجرا و ۵ میلیارد دلار قراردادهای نهایی شده است. به موجب تازهترین قرارداد پیمانکاری که سه ماه پیش از راه ترک مناقصه بین وزارت نفت و قرارگاه خاتمالانبیا به امضا رسید، توسعه ۲ میدان گازی هالگان و سفید باغون، به ارزش یک میلیارد دلار به سپاه پاسداران واگذار شد.
صنایع نفت ایران اینک با بحران کاهش ظرفیت تولید و حفظ سطح صادرات و همچنین فقدان نیروی انسانی کارآمد در بخشهای مدیریت و سطوح فنی روبهرو است.
گشودن درهای نفت بر روی سپاه
دولت محمود احمدینژاد که سیاست ارائه کمکهای مالی پوشیده به سپاه پاسداران را از زمان تصدی شهرداری تهران و با واگذاری چند پیمان پولساز به قرارگاه خاتمالانبیا آغاز کرده بود، بعد از تصدی ریاست دولت، این سیاست را از راه واگذاری قراردادهای نفتی چند میلیارد دلاری به سپاه ادامه داد.
قرارگاه خاتمالانبیا مصون از هر نوع حسابرسی مالی، پرداخت مالیات و اعمال نظارت عمومی، با رشد قارچی، هم اکنون یکی از پولسازترین بازوهای اقتصادی سپاه محسوب میشود. امضای قراردادهای فرعی پیمانکاری و مبادرت به واردات مستقیم کالا و خرید خدمات، بدون نظارت گمرکی به بهانه اجرای طرحهای امضا شده، از جمله راههای کسب درآمدهای نجومی توسط این پیمانکار نظامی است.
شاخههای امنیتی و واحدهای نظامی سپاه در عین حال، دفاع از «نظام ولایی» جمهوری اسلامی و در صورت ضرورت تقابل با مردم و صاحبان داراییهای ملی را مسئولیت شماره یک خود معرفی میکنند.
با معرفی پاسدار رستم قاسمی به عنوان گزینه وزارت نفت، بدون در نظر گرفتن اصل ساده و طبیعی «پرهیز از تضاد منافع» دولت که تاکنون از راه قرار دادن ثروتهای ملی در اختیار یک گروه نظامی طرفدار حکومت، وسیلهساز تجهیز بیشتر آنها در برابر مردم بود، اینک اختیار نحوه برداشت و میزان برداشت از این ثروت ملی را نیز عملا در اختیار سپاه قرار میدهد.
تقابل مجلس با سپاه
دولت احمدینژاد که در نتیجه رویارویی مستقیم با رهبر جمهوری اسلامی، حمایت گروههای اصولگرا را در درون نظام حاکم، و در نتیجه امید ادامه حضور در صحنه سیاسی ایران بعد از خاتمه دوران دولت کنونی را از دست داده، با مبادرت به این حرکت بحثانگیز قصد دارد تا حدود ممکن آب رفته را به جوی بازگرداند.
بیشک صلاحیت رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت با مخالفتهای پارهای از نمایندگان، در مجلس روبهرو خواهد شد. دولت انتظار دارد که رویارویی مجلس با سپاه، بر سر تائید یا رد صلاحیت رستم قاسمی، سپاه را بار دیگر در کنار دولت قرار دهد.
در صورت تائید صلاحیت قاسمی در مجلس، دولت احمدینژاد امکان خواهد یافت که از راه واگذاری مستقیم ثروت نفت به عوامل سپاه، به اتحاد تازهای با فرماندهان سپاه دست پیدا کند.
وزارت نفت طی شش سال گذشته و از زمان ریاست دولت احمدینژاد بیثباتترین دوران سی سال اخیر خود را تجربه کرده است. طی این دوران، تعداد زیادی از مدیران باتجربه نفت، خانهنشین شده یا به حاشیه رانده شدهاند. با آمدن رستم قاسمی به نفت، و به دنبال آن اشغال کامل وزارتخانه و شرکتها و موسسات تابع آن توسط پاسداران، آینده صنایع نفت و ادامه تولید در خطر جدی قرار خواهد گرفت.
طی شش سال گذشته که احمدینژاد ریاست دولت را عهدهدار بوده، تولید نفت خام ایران از ۴.۲ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۳ میلیون بشکه در روز، و صادرات نفت خام از ۲.۵ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۱.۵ میلیون بشکه در روز رسیده است. در عین حال به دلیل افزایش شدید قیمت نفت خام در بازارهای جهانی، دولت احمدینژاد بیش از هر دولت دیگری از این محل درآمد داشته است.
وزیر تحریمی
پاسدار رستم قاسمی نه تنها در لیستهای تحریم اروپا و آمریکا، که در شمول تحریمهای رسمی شورای امنیت علیه ایران نیز قرار دارد. در ضمیمه شماره ۲ قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت، قرارگاه خاتمالانبیا، چهار شرکت تابع متعلق به سپاه پاسداران، و نام رستم قاسمی، به عنوان عوامل درگیر طرحهای نظامی و مهندسی، منجمله غنیسازی اورانیوم و تکمیل سایت فوردو، مورد اشاره مستقیم قرار گرفته است.
در لیست تحریمی ماه مه سال ۲۰۱۰ آمریکا نیز نام پاسدار رستم قاسمی قرار داده شده است. به این ترتیب، در صورت تصدی وزارت نفت توسط سپاه و رستم قاسمی، طرح تحریم نفت و گاز ایران که تاکنون با چراغ خاموش دنبال میشد، رسما کلید خورده و باقیمانده بازارهای صادرات نفتی ایران هدف قرار خواهند گرفت.
بیشک رئیس دولت که در شرایط کنونی داخلی و خارجی ایران به اتخاذ چنین تصمیمی مبادرت ورزیده، دستکم با بخشی از تبعات و هزینههای این اقدام نیز آشنا است، اگرچه سررسید پرداخت مهمترین بخش از هزینه و توقف کامل صادرات نفت خام ایران زمانی خواهد رسید که عمر دولت او به پایان رسیده است.
در سال جاری، بعد از ۳۶ سال انتظار ریاست اوپک در اختیار ایران قرار گرفته است. مسعود میرکاظمی، وزیر نفت پیشین، اولین نماینده ایران در منصب ریاست اوپک بود. چند ماه بعد از احراز این مقام، احمدینژاد خود داوطلب اداره وزارت نفت شد. مخالفت مجلس و اصولگرایان با این حرکت، احمدینژاد را، علیرغم علاقه شخصی از ریاست اوپک محروم ساخت. دومین رئیس ایرانی اوپک محمد علیآبادی بود که اولین سخنرانی او در مقام ریاست اوپک به دلیل عدم آشنایی به زبان انگلیسی بلافاصله بر روی یوتیوب قرار گرفت.
در صورت تائید صلاحیت پاسدار رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت، او سومین رئیس ایرانی اوپک در کمتر از شش ماه نیز خواهد شد. از این راه، نابهسامانیهای مدیریت داخلی نفت ایران به این سازمان بزرگ بینالمللی که در طول شش ماه سه رئیس به خود میبیند، گسترش خواهد یافت.
نفوذ سپاه پاسداران در دوایر دولتی ابتدا با شکل دادن واحدهای حراست در مراکز اداری، واحدهای تولیدی و حتی آموزشی آغاز شد. اینک به لطف دولت دهم، و در جهت تامین منافع گذرای سیاسی یک گروه، دامنه نفوذ سپاه در ارکان اجرایی، از سطح ماموران حراست، به تصدی وزارت ارتقا یافته است.
پیش از انتصاب اخیر رستم قاسمی، شمار کثیری از عوامل سپاه و بسیج با عنوان وزیر، معاون، استاندار، فرماندار، و مدیرکل در دولتهای نهم و دهم جذب شده بودند. با این وجود، اشغال کامل وزارت نفت از سوی سپاه، تاکنون بزرگترین پیشروی این واحد نظامی در جهت اعمال کنترل کامل بر اقتصاد و سیاست کشور محسوب میشود.
در عین حال با معرفی پاسدار رستم قاسمی به عنوان سومین رئیس سازمان اوپک در کمتر از شش ماه، محمود احمدینژاد که همیشه خواستار ایفای نقش در مدیریت جهان بوده، فرصت خواهد یافت تا نوع مدیریت مورد نظر خود را در این سازمان جهانی تجربه کند.
در صورت تائید صلاحیت پاسدار قاسمی، او سومین رئیس ایرانی سازمان اوپک در یک سال و اولین رئیس نظامی این سازمان در طول حیات آن خواهد شد.
گماردن پیمانکار نظامی در منصب کارفرما و واگذاری مدیریت بزرگترین منبع درآمد ملی کشور به سپاه، گذشته از «تضاد آشکار منافع» و در نتیجه بروز نابهسامانیهای مالی غیرقابل اجتناب، زمینه تشدید رکود در صنایع نفت و گاز و توقف کامل صادرات نفت خام ایران را فراهم خواهد ساخت.
قرارگاه خاتمالانبیا هم اکنون دارای قراردادهایی به ارزش بیش از ۱۵ میلیارد دلار با وزارت نفت و سازمانهای دولتی است. اکثر قراردادهای جاری پیمانکاری در نفت و گاز خلاف قانون و از راه ترک مناقصه به سپاه پاسداران واگذار شده است.
از مجموع ۱۵ میلیارد دلار حجم پیمانهای واگذار شده به سپاه، ۱۰ میلیارد دلار پیمانهای در دست اجرا و ۵ میلیارد دلار قراردادهای نهایی شده است. به موجب تازهترین قرارداد پیمانکاری که سه ماه پیش از راه ترک مناقصه بین وزارت نفت و قرارگاه خاتمالانبیا به امضا رسید، توسعه ۲ میدان گازی هالگان و سفید باغون، به ارزش یک میلیارد دلار به سپاه پاسداران واگذار شد.
صنایع نفت ایران اینک با بحران کاهش ظرفیت تولید و حفظ سطح صادرات و همچنین فقدان نیروی انسانی کارآمد در بخشهای مدیریت و سطوح فنی روبهرو است.
گشودن درهای نفت بر روی سپاه
دولت محمود احمدینژاد که سیاست ارائه کمکهای مالی پوشیده به سپاه پاسداران را از زمان تصدی شهرداری تهران و با واگذاری چند پیمان پولساز به قرارگاه خاتمالانبیا آغاز کرده بود، بعد از تصدی ریاست دولت، این سیاست را از راه واگذاری قراردادهای نفتی چند میلیارد دلاری به سپاه ادامه داد.
قرارگاه خاتمالانبیا مصون از هر نوع حسابرسی مالی، پرداخت مالیات و اعمال نظارت عمومی، با رشد قارچی، هم اکنون یکی از پولسازترین بازوهای اقتصادی سپاه محسوب میشود. امضای قراردادهای فرعی پیمانکاری و مبادرت به واردات مستقیم کالا و خرید خدمات، بدون نظارت گمرکی به بهانه اجرای طرحهای امضا شده، از جمله راههای کسب درآمدهای نجومی توسط این پیمانکار نظامی است.
شاخههای امنیتی و واحدهای نظامی سپاه در عین حال، دفاع از «نظام ولایی» جمهوری اسلامی و در صورت ضرورت تقابل با مردم و صاحبان داراییهای ملی را مسئولیت شماره یک خود معرفی میکنند.
با معرفی پاسدار رستم قاسمی به عنوان گزینه وزارت نفت، بدون در نظر گرفتن اصل ساده و طبیعی «پرهیز از تضاد منافع» دولت که تاکنون از راه قرار دادن ثروتهای ملی در اختیار یک گروه نظامی طرفدار حکومت، وسیلهساز تجهیز بیشتر آنها در برابر مردم بود، اینک اختیار نحوه برداشت و میزان برداشت از این ثروت ملی را نیز عملا در اختیار سپاه قرار میدهد.
تقابل مجلس با سپاه
دولت احمدینژاد که در نتیجه رویارویی مستقیم با رهبر جمهوری اسلامی، حمایت گروههای اصولگرا را در درون نظام حاکم، و در نتیجه امید ادامه حضور در صحنه سیاسی ایران بعد از خاتمه دوران دولت کنونی را از دست داده، با مبادرت به این حرکت بحثانگیز قصد دارد تا حدود ممکن آب رفته را به جوی بازگرداند.
بیشک صلاحیت رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت با مخالفتهای پارهای از نمایندگان، در مجلس روبهرو خواهد شد. دولت انتظار دارد که رویارویی مجلس با سپاه، بر سر تائید یا رد صلاحیت رستم قاسمی، سپاه را بار دیگر در کنار دولت قرار دهد.
در صورت تائید صلاحیت قاسمی در مجلس، دولت احمدینژاد امکان خواهد یافت که از راه واگذاری مستقیم ثروت نفت به عوامل سپاه، به اتحاد تازهای با فرماندهان سپاه دست پیدا کند.
وزارت نفت طی شش سال گذشته و از زمان ریاست دولت احمدینژاد بیثباتترین دوران سی سال اخیر خود را تجربه کرده است. طی این دوران، تعداد زیادی از مدیران باتجربه نفت، خانهنشین شده یا به حاشیه رانده شدهاند. با آمدن رستم قاسمی به نفت، و به دنبال آن اشغال کامل وزارتخانه و شرکتها و موسسات تابع آن توسط پاسداران، آینده صنایع نفت و ادامه تولید در خطر جدی قرار خواهد گرفت.
طی شش سال گذشته که احمدینژاد ریاست دولت را عهدهدار بوده، تولید نفت خام ایران از ۴.۲ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۳ میلیون بشکه در روز، و صادرات نفت خام از ۲.۵ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۱.۵ میلیون بشکه در روز رسیده است. در عین حال به دلیل افزایش شدید قیمت نفت خام در بازارهای جهانی، دولت احمدینژاد بیش از هر دولت دیگری از این محل درآمد داشته است.
وزیر تحریمی
پاسدار رستم قاسمی نه تنها در لیستهای تحریم اروپا و آمریکا، که در شمول تحریمهای رسمی شورای امنیت علیه ایران نیز قرار دارد. در ضمیمه شماره ۲ قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت، قرارگاه خاتمالانبیا، چهار شرکت تابع متعلق به سپاه پاسداران، و نام رستم قاسمی، به عنوان عوامل درگیر طرحهای نظامی و مهندسی، منجمله غنیسازی اورانیوم و تکمیل سایت فوردو، مورد اشاره مستقیم قرار گرفته است.
در لیست تحریمی ماه مه سال ۲۰۱۰ آمریکا نیز نام پاسدار رستم قاسمی قرار داده شده است. به این ترتیب، در صورت تصدی وزارت نفت توسط سپاه و رستم قاسمی، طرح تحریم نفت و گاز ایران که تاکنون با چراغ خاموش دنبال میشد، رسما کلید خورده و باقیمانده بازارهای صادرات نفتی ایران هدف قرار خواهند گرفت.
بیشک رئیس دولت که در شرایط کنونی داخلی و خارجی ایران به اتخاذ چنین تصمیمی مبادرت ورزیده، دستکم با بخشی از تبعات و هزینههای این اقدام نیز آشنا است، اگرچه سررسید پرداخت مهمترین بخش از هزینه و توقف کامل صادرات نفت خام ایران زمانی خواهد رسید که عمر دولت او به پایان رسیده است.
در سال جاری، بعد از ۳۶ سال انتظار ریاست اوپک در اختیار ایران قرار گرفته است. مسعود میرکاظمی، وزیر نفت پیشین، اولین نماینده ایران در منصب ریاست اوپک بود. چند ماه بعد از احراز این مقام، احمدینژاد خود داوطلب اداره وزارت نفت شد. مخالفت مجلس و اصولگرایان با این حرکت، احمدینژاد را، علیرغم علاقه شخصی از ریاست اوپک محروم ساخت. دومین رئیس ایرانی اوپک محمد علیآبادی بود که اولین سخنرانی او در مقام ریاست اوپک به دلیل عدم آشنایی به زبان انگلیسی بلافاصله بر روی یوتیوب قرار گرفت.
در صورت تائید صلاحیت پاسدار رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت، او سومین رئیس ایرانی اوپک در کمتر از شش ماه نیز خواهد شد. از این راه، نابهسامانیهای مدیریت داخلی نفت ایران به این سازمان بزرگ بینالمللی که در طول شش ماه سه رئیس به خود میبیند، گسترش خواهد یافت.
نفوذ سپاه پاسداران در دوایر دولتی ابتدا با شکل دادن واحدهای حراست در مراکز اداری، واحدهای تولیدی و حتی آموزشی آغاز شد. اینک به لطف دولت دهم، و در جهت تامین منافع گذرای سیاسی یک گروه، دامنه نفوذ سپاه در ارکان اجرایی، از سطح ماموران حراست، به تصدی وزارت ارتقا یافته است.
پیش از انتصاب اخیر رستم قاسمی، شمار کثیری از عوامل سپاه و بسیج با عنوان وزیر، معاون، استاندار، فرماندار، و مدیرکل در دولتهای نهم و دهم جذب شده بودند. با این وجود، اشغال کامل وزارت نفت از سوی سپاه، تاکنون بزرگترین پیشروی این واحد نظامی در جهت اعمال کنترل کامل بر اقتصاد و سیاست کشور محسوب میشود.
در عین حال با معرفی پاسدار رستم قاسمی به عنوان سومین رئیس سازمان اوپک در کمتر از شش ماه، محمود احمدینژاد که همیشه خواستار ایفای نقش در مدیریت جهان بوده، فرصت خواهد یافت تا نوع مدیریت مورد نظر خود را در این سازمان جهانی تجربه کند.