تشکلی به نام «کمیته کارگری دفاع از آرای مردم» که توسط فعالان کارگری در ایران تشکیل شده است، در بیانیه شماره یک خود، ده پیشنهاد را برای آن چه «حضور موثرتر کارگران در جنبش آزادیخواهانه مردم ایران» نامید ارائه کرد.
این کمیته با توصیف تظاهرات روزهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری به عنوان «جنبش حقطلبانه مردم برای استیفای آرای به غارت رفته و نفی استبداد حاکم» خواستار شرکت کارگران در «اجتماعات اعتراضی مسالمتآمیز در میادین و خیابانها» شد.
کمیته کارگری دفاع از آرای مردم همچنین بر تلاش کارگران برای انعکاس و پخش اخبار این اعتراضات، تبدیل فضای محیط کار به فضای اعتراضی مانند تحصن و اعتصابهای کوتاهمدت و گفتوگو با آشنایان و بستگان عضو نیروهای نظامی و انتظامی با هدف پرهیز دادن آنها از رودررویی با مردم تاکید کرده است.
صادق کارگر، فعال سندیکایی در نروژ، در گفتوگو با بهروز کارونی، از این کمیته جدیدالتاسیس کارگری در ایران میگوید:
اينها بيشتر فعالين کارگری هستند که از سالها پيش در اين زمينهها سابقه کار داشتند؛ افرادی که هم پيوند گستردهای با محافل و مجامع آزادیخواه دارند که برای احقاق حقوق مردم مبارزه میکنند و هم در بين جنبش کارگری صاحبنظر و دارای شناخت هستند. اين جريان جريانی جدی است.
با وجود اين که طی روزهای قبل برخی از تشکلهای کارگری بيانيههايی صادر کرده و اعلام کردند در کنار معترضين به نتايج انتخابات رياست جمهوری حرکت خواهند کرد، هدف از تشکيل چنين کميتهای چه بود؟
کارگران يکی از طبقات اجتماعی هستند که در اين چند سال بيش از همه سرکوب شده و حقوقشان پايمال شده است. آنها به اعتراضات گستردهای دست زدند که تاکنون پاسخ مناسبی برای آن دريافت نکردهاند و در عوض کارگران را سرکوب و زندانی کردهاند. هنوز هم تعدادی از رهبران و فعالان سنديکايی از جمله آقای اسانلو و آقای مددی در زندان هستند. سنديکای هفتتپه هم مورد تهديد است و همچنين در تظاهرات اول ماه مه ديديم بيش از ۱۰۰ نفر از افراد را بازداشت کردند.
بنابراين زمينه نارضايتی در بين طبقه کارگر وجود دارد و به دليل بيکاری، سرکوب، گرانی مسکن، تورم و نااميدی از يک چشمانداز روشن در آينده اين نارضايتی بسيار گسترده است.
به همين دليل اکنون که انتخابات اخير انگيزهای شده برای خيزش جنبش دموکراتيک مردمی و گروهها و طبقات اجتماعی مختلف با اهداف مشترک مبارزه میکنند، فعالان کارگری هم احساس کردند که اکنون بهترين زمان است که با شرکت در اين اعتراضات هم از حقوق مردم و هم از دموکراسی و آزادی دفاع کنند و هم شرايطی در کشور ايجاد کنند که به اين وضع ناهنجار، بحران بيکاری، بحران اقتصادی، ناامنی اجتماعی و سرکوبها پايان دهند و شرايط را برای يک زندگی متعارف انسانی فراهم کنند.
در نتيجه حرکتهای صورت گرفته با هم هماهنگ هستند و جهت واحدی را مبنی بر اعتراض به تقلب انتخاباتی و احقاق حقوق معوق مانده اجتماعی- سياسی- صنفی دنبال میکنند.
در گذشته فعاليت تشکلهای کارگری در ايران معطوف به مسايل صنفی بود، اما اين اعلاميه نگاهی به مسايل سياسی هم دارد. چه عاملی باعث شده اين دسته از فعالين کارگری در کنار مسئله صنفی طبقه کارگر به مسايل سياسی هم توجه داشته باشند؟
وقتی در جامعه به حقوق صنفی يک گروه اجتماعی پاسخ داده نشود و آنها را سرکوب کنند، وقتی اجازه فعاليت برای دفاع از منافع و مبارزه با ناحقیها به هيچ سنديکا و گروه اجتماعی داده نشود، طبيعی است که اين اعتراضات صنفی به تدريج شکل سياسی- صنفی به خود میگيرد.
وقتی کارگران شرايطی را در مقابل خود میبينند که مانع برآورده شدن حقوق سنديکايی و صنفی آنها است، طبيعی است که کارگران بخشی از مبارزه خود را معطوف به تغيير وضعيت میکنند. تغيير شرايط به صورتی که ديگر کارگران سرکوب نشوند و تغيير کسانی که تمام حقوق صنفی را پايمال میکنند و برای کارگران زندگی بسيار دردناک و پر رنج ايجاد کردهاند.
از طرف ديگر وقتی حرکتهای اجتماعی گسترده شکل جنبشی به خود میگيرد، تمام جريانات ناراضی به صحنه میآيند و بخشی از آرمانها و مطالبات خود را در اين جنبش و درهمراهی با ساير گروههای اجتماعی جستوجو میکنند.
به نظر من اين يک خودآگاهی است در بين طبقه کارگر که بسيار دقيق و درست است.
این کمیته با توصیف تظاهرات روزهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری به عنوان «جنبش حقطلبانه مردم برای استیفای آرای به غارت رفته و نفی استبداد حاکم» خواستار شرکت کارگران در «اجتماعات اعتراضی مسالمتآمیز در میادین و خیابانها» شد.
بیشتر بخوانید:
صادق کارگر، فعال سندیکایی در نروژ، در گفتوگو با بهروز کارونی، از این کمیته جدیدالتاسیس کارگری در ایران میگوید:
اينها بيشتر فعالين کارگری هستند که از سالها پيش در اين زمينهها سابقه کار داشتند؛ افرادی که هم پيوند گستردهای با محافل و مجامع آزادیخواه دارند که برای احقاق حقوق مردم مبارزه میکنند و هم در بين جنبش کارگری صاحبنظر و دارای شناخت هستند. اين جريان جريانی جدی است.
با وجود اين که طی روزهای قبل برخی از تشکلهای کارگری بيانيههايی صادر کرده و اعلام کردند در کنار معترضين به نتايج انتخابات رياست جمهوری حرکت خواهند کرد، هدف از تشکيل چنين کميتهای چه بود؟
کارگران يکی از طبقات اجتماعی هستند که در اين چند سال بيش از همه سرکوب شده و حقوقشان پايمال شده است. آنها به اعتراضات گستردهای دست زدند که تاکنون پاسخ مناسبی برای آن دريافت نکردهاند و در عوض کارگران را سرکوب و زندانی کردهاند. هنوز هم تعدادی از رهبران و فعالان سنديکايی از جمله آقای اسانلو و آقای مددی در زندان هستند. سنديکای هفتتپه هم مورد تهديد است و همچنين در تظاهرات اول ماه مه ديديم بيش از ۱۰۰ نفر از افراد را بازداشت کردند.
بنابراين زمينه نارضايتی در بين طبقه کارگر وجود دارد و به دليل بيکاری، سرکوب، گرانی مسکن، تورم و نااميدی از يک چشمانداز روشن در آينده اين نارضايتی بسيار گسترده است.
به همين دليل اکنون که انتخابات اخير انگيزهای شده برای خيزش جنبش دموکراتيک مردمی و گروهها و طبقات اجتماعی مختلف با اهداف مشترک مبارزه میکنند، فعالان کارگری هم احساس کردند که اکنون بهترين زمان است که با شرکت در اين اعتراضات هم از حقوق مردم و هم از دموکراسی و آزادی دفاع کنند و هم شرايطی در کشور ايجاد کنند که به اين وضع ناهنجار، بحران بيکاری، بحران اقتصادی، ناامنی اجتماعی و سرکوبها پايان دهند و شرايط را برای يک زندگی متعارف انسانی فراهم کنند.
در نتيجه حرکتهای صورت گرفته با هم هماهنگ هستند و جهت واحدی را مبنی بر اعتراض به تقلب انتخاباتی و احقاق حقوق معوق مانده اجتماعی- سياسی- صنفی دنبال میکنند.
در گذشته فعاليت تشکلهای کارگری در ايران معطوف به مسايل صنفی بود، اما اين اعلاميه نگاهی به مسايل سياسی هم دارد. چه عاملی باعث شده اين دسته از فعالين کارگری در کنار مسئله صنفی طبقه کارگر به مسايل سياسی هم توجه داشته باشند؟
وقتی در جامعه به حقوق صنفی يک گروه اجتماعی پاسخ داده نشود و آنها را سرکوب کنند، وقتی اجازه فعاليت برای دفاع از منافع و مبارزه با ناحقیها به هيچ سنديکا و گروه اجتماعی داده نشود، طبيعی است که اين اعتراضات صنفی به تدريج شکل سياسی- صنفی به خود میگيرد.
وقتی کارگران شرايطی را در مقابل خود میبينند که مانع برآورده شدن حقوق سنديکايی و صنفی آنها است، طبيعی است که کارگران بخشی از مبارزه خود را معطوف به تغيير وضعيت میکنند. تغيير شرايط به صورتی که ديگر کارگران سرکوب نشوند و تغيير کسانی که تمام حقوق صنفی را پايمال میکنند و برای کارگران زندگی بسيار دردناک و پر رنج ايجاد کردهاند.
از طرف ديگر وقتی حرکتهای اجتماعی گسترده شکل جنبشی به خود میگيرد، تمام جريانات ناراضی به صحنه میآيند و بخشی از آرمانها و مطالبات خود را در اين جنبش و درهمراهی با ساير گروههای اجتماعی جستوجو میکنند.
به نظر من اين يک خودآگاهی است در بين طبقه کارگر که بسيار دقيق و درست است.