در بخش اول خواسته ها و انتظارات سران کشور های شورای همکاری خليج فارس از آمريکا، تقويت همکاريهای نظامی- امنيتی و فروش سلاح های بيشتر و کارآمد تر به کشور های عربی بر رسی شد. در اينجا بحث را در مورد ابعاد وابستگی نظامی کشور های شورای همکاری به آمريکا و ريشه تهديد های امنيتی در منطقه ادامه ميدهيم.
وابستگی نظامی به آمريکا
سران کشور های شورای همکاری خليج فارس، به ويژه ملک سلمان، در حاليکه دل خوشی از سياست های اوباما ندارند ولی با وضعيت بغرنجی از نظر دفاعی روبرو هستند. با اينکه اين کشور ها گام های مهمی برای تقويت بنيه نظامی خود برداشته اند و مايل اند که خود ناظر بر امور دفاعی خود باشند، ولی در حال حاضر برای تامين امنيت خود کاملاً به آمريکا وابسته اند و اين وابستگی سالها ادامه خواهد داشت.
تا به حال تلاش اين کشور ها برای يافتن هم پيمانان نظامی قابل اعتماد در منطقه، مانند مصر يا پاکستان نتيجه مطلوبی ببار نياورده است. دهها سال همکاری نظامی و عقد قرار دادهای تسليحاتی جورواجور و خريد ميليارد ها دلار سلاح وتجهيزات، کشور های شورای همکاری را عميقاً به آمريکا و تا حدی زيادی به بريتانيا و فرانسه وابسته کرده است که گسستن آن به آسانی و در کوتاه مدت امکان پذير نخواهد بود.
بزرگترين پايگاه هوایی آمريکا در خاورميانه، يعنی پايگاه العديد، در قطر قرار دارد. ديگر پايگاه مهم آمريکا در کشور های حاشيه خليج فارس ، پايگاه هوائی الظفره، در امارات است و بحرين هم پايگاه رسمی ناوگان پنچم آمريکا است.
بريتانيا هم ۴۳ سال پس از خروج از شرق سوئز، سال پيش يک پايگاه دريایی درمينا سلمان بحرين داير کرد. فرانسه نيز نزديک به شش سال پيش در زمان رياست جمهوری نيکولا سارکوزی با تاسيس يک پايگاه مشترک دريایی – هوایی به نام «پايگاه صلح» در ابوظبی حضوری دائمی در خليج فارس دارد.
کشور های شورای همکاری برای استفاده بهينه از سلاح های خود از نظر آموزش، تعمير و نگهداری، و قطعات به آمر يکا وديگر کشور های تامين کننده اين سلاحها وابسته اند. عربستان با استفاده از بمب افکن های آمريکائی مواضع حوثی ها را در يمن بمباران ميکند ولی ادامه اين عمليات بدون مربيان ، تکنيسين های تعمير و نگهداری آمريکائی و همچنين قطعات و مهمات ارسالی آمريکا ناممکن خواهد بود.
آمريکا نقش مهمی را در آموزش ارتش عربستان ومدرنيزه کردن گارد ملی اين کشور بعهده دارد و مشاوران و مديران آمريکائی در بخش های صنعت، انرژی، دريائی و امنيت سايبری عربستان حضور پر رنگی دارند. علاوه بر اين آمريکا و عربستان و بريتانيا همکاريهای نزديک اطلاعاتی دارند.
برخی از کشور های کوچک شورای همکاری مانند قطر تلاش دارند که با خريد های تسليحاتی از ديگر کشور ها از ميزان وابستگی خود به آمريکا بکاهند. قطر به تازگی يک قرار داد ۷.۱ ميليارد دلاری با فرانسه منعقد کرد و فرانسوا اولاند، رئيس جمهوری فرانسه، در حرکتی کم سابقه حتی در نشست سالانه سران کشور های شورای همکاری خليج فارس شرکت کرد.
به برآورد کارشناسان آمريکایی، عربستان سعودی در ۲۰ سال گذشته نزديک به ۵۰۰ ميليارد دلار برای تقويت توان نظامی اش صرف کرد که سه چهارم اين مبلغ نصيب آمريکا شده است.
برخی از کشور های کوچک شورای همکاری مانند قطر تلاش دارند که با خريد های تسليحاتی از ديگر کشور ها از ميزان وابستگی خود به آمريکا بکاهند. قطر به تازگی يک قرار داد ۷.۱ ميليارد دلاری با فرانسه منعقد کرد و فرانسوا اولاند، رئيس جمهوری فرانسه، در حرکتی کم سابقه حتی در نشست سالانه سران کشور های شورای همکاری خليج فارس شرکت کرد.
با اين همه برای عربستان سعودی، عضو کليدی اين شورا، مشکل خواهد بود که در کوتاه مدت وابستگی خود را از آمريکا کاهش دهد. در رابطه با بحران يمن، عربستان که با کمک های مالی بی دريغ اش همواره از پاکستان حمايت کرده است، از دولت اين کشور خواست که با اعزام قوا به يمن عربستان را ياری دهد ولی مجلس پاکستان به اتفاق آرا اين درخواست را رد کرد. مصر نيز که ميليارد ها دلار کمک های مالی از کشور های شورای همکاری دريافت کرده است، به نحوی مشابه از اعزام قوا به يمن سرباز زد.
کشور های شورای همکاری تا کاهش وابستگی شان از آمريکا راه درازی را در پيش دارند ولی تا آن زمان ترجيح ميدهند که آمريکا حافظ و پدر خوانده آنها باشد.
نارضايتی داخلی ، ريشه های تهديد
اوباما با به چالش کشيدن برداشتهای رايج که ايران را مهمترين تهديد برای امنيت خاورميانه و کشور های عرب ميداند، در فرودين ماه امسال به روزنامه نيويورک تايمز گفت: «چه بسا که بزرگترين تهديد عليه عربستان سعودی و ديگر کشور های شورای همکاری خليج فارس نا رضايتی داخلی باشد، نه ايران.»
با اين همه رئيس جمهوری آمريکا در اقدامی متناقض با دعوت از سران اين کشور ها به آمريکا و قول و قرار های جدی در مورد تامين امنيت آنها در مقابل تهديدات خارجی و تقويت بنيه نظامی آنها با سلاحهای کار آمد تر، به طور ضمنی ايران را بزرگترين تهديد جلوه داد.
سران کشور های شورای همکاری عموماً برنامه هسته ای ايران و توسعه طلبی جمهوری اسلامی را در خاورميانه تهديد جدی برای خود ميدانند. در حاليکه برخی از رويکرد ها و سياستهای جمهوری اسلامی ميتواند مايه تهديد برای اين کشورها باشد و نگرانی آنها از جمهوری اسلامی قابل درک است ولی ايران منبع تهديد و بی ثباتی آنها نيست.
ريشه اين تهديد را بايد درحمله سال ۲۰۰۳ آمريکا عليه عراق و سقوط رژيم صدام جستجو کرد. با اين کار آمريکا نظم حاکم درمنطقه را که بر حکومت های خودکامه سنیِ هوادار آمريکا متکی بود برهم زد و در پی آن عربستان، يکی از مهمترين بازيگران منطقه، نتوانست با تشکيل يک دولت پسا صدام در بغداد که شعييان را در اکثريت و در راس قدرت و لاجرم سنی های عراق رادر اقليت قرار ميداد، کنار بيايد
و درنتيجه نفوذ جمهوری اسلامی در عراق افزايش يافت. در اين ميانه، عربستان سعودی ستيزه جويان و جهادگران سنی را که برخی از آنها به القاعده وابسته بودند ، تشويق کرد تا پايه های دولت جديد را در بغداد متزلزل کنند و برعليه نيروهای اشغالگر خارجی از جمله آمريکا به مبارزه برخيزند. يکی از نتايج اين سياست عربستان سعودی، نزديکی و بهم پيوند زدن سربازان و افسران پيشين ارتش صدام، و پيکار جويان سنی و جهادگران خارجی است که به ظهور پديده موسوم به داعش يا گروه خلافت اسلامی انجاميده است.
در حال حاضر تهديدی را که کشور های شورای همکاری از جانب ايران احساس ميکنند مبتنی بر اختلافات ديرينه ميان شيعه و سنی و يا فارس و عرب نيست . به عقيده شماری از تحليلگران آمريکائی ، از جمله فلينت وهيلاری مان لِوِرِت ، اعضا پيشين شورای امنيت ملی آمريکا و به ترتيب استادان دانشگاههای پنسيلوانيا و جورج تاون، اين تهديد از تلاش جمهوری اسلامی برای تلفيق اصول و نهاد های حکومت اسلامی با سياست متکی برانتخابات، وهمچنين تلاش آن برای اتخاذ يک سياست خارجی مستقل ، ناشی ميشود.
«سران کشورهای شورای همکاری نگران اظهارات برخی از ليبرال های سکولار غربی خواستار اصلاحات در اين کشور ها نيستند چون ميدانند که اينگونه خواست ها حمايت جوامع عرب را به دنبال نخواهد داشت.»
به باور اين دو تحليگر اين سران به شدت نگران نهضت های سنی مانند اخوان المسلمين اند که خواهان قدرت از طريق انتخابات و مشارکت مردم اند. برای رهبران اين کشور ها گروههائی مانند اخوان المسلمين تهديدی جدی بشمار ميروند زيرا اگر اکثريت مسلمان جوامع عرب مجاز باشند که در انتخابات آزاد شرکت کنند، بحث تاريخی نياز به وجود پادشاه در عربستان برای حفظ اسلام واقعی محلی از اِعراب نخواهد داشت. به همين جهت کشور های شورای همکاری، گروههائی مانند اخوان المسلمين را تروريست ميدانند و تلاش دارند که در منطقه خاورميانه آنان را بر جای خود بنشانند.
عربستان سعودی و همپيمانانش با تضعيف اخوان المسلمين به عنوان تشکيلاتی برای گسترش تعامل سياسی سنی ها راه را برای گروههای جهادی تند رو مانند القاعده و داعش به عنوان تنها گزينه عربهای سنی که از وضع موجود ناراضی اند، بازکرده است و پی آمد های فاجعه بار سياسی و انسانی آن را ميتوان در ليبی و سوريه و به تازگی در يمن مشاهده کرد.
ارتباط و اتصال بی ثباتی درمنطقه خاورميانه به ايران و توصيف آن به عنوان منبع اصلی تهديد در منطقه آنگونه که کشور های شورای همکاری جلوه ميدهند با واقعيت های موجود منافات دارد. ايران صرفاً بخشی از کل تهديد های موجود است. تهديد های عليه ثبات منطقه خاورميانه که از ايران، يمن و داعش در عراق و سوريه نشات ميگيرد از بسياری جهات به سياست مشترک آمريکا و کشور های شورای همکاری خليج فارس ارتباط دارد که در سه دهه گذشته آن را در منطقه دنبال کرده اند و نقطه آغازين آن جنگ ايران و عراق است.
در طی اين جنگ هشت ساله آمريکا و کشور های عرب خليج فارس فعالانه صدام حسين را ياری دادند. اين کار و رويداد های بعدی صحنه را برای دشمنی ها و بی
اعتمادی های جاری درمنطقه آماده کرد که در شرايط فعلی دور نمای روشنی برای زدون آن ديده نميشود.