عربستان و «بصیرت» رهبر جمهوری اسلامی

علی خامنه ای ماموران سعودی را «قسی‌القلب و جنایتکار» توصیف کرد

منطقه خاورمیانه ملتهب‌تر از همیشه، غرق در خون و آتش و آمیخته با ناامنی است؛ نزاع گروه‌های افراطی مذهبی، به شکلی هولناک عمق یافته و قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هریک در پی صید ماهی مطلوب خویش‌اند.

در این وضع خطرخیز، رهبر جمهوری اسلامی در اظهارنظری تند و آکنده از تعابیر توهین‌آمیز و خشونت‌بار علیه حاکمان عربستان از سویی به بازتولید حلقه معیوب خشونت می‌پردازد و از سوی دیگر، بر تنور ناامنی و تهدیدهایی که متوجه ایران است می‌دمد.

گفتار و کردار سیاسی رأس هرم نظام سیاسی در ایران، نسبتی با تدبیر و خردپیشگی در سیاسی برقرار نمی‌کند؛ به‌ویژه آن‌که دستگاه دیپلماسی ظریف و دولت اعتدال‌گرا، افزون بر سه سال است برای کاستن از تنش با قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای می‌کوشد.

محمدجواد ظریف، وزیرخارجه مورد اعتماد و اطمینان رهبر جمهوری اسلامی، دیپلماسی را «پیشبرد منافع با کمترین هزینه» می‌داند و معتقد است: «سیاست خارجی باید در خدمت توسعه یک کشور باشد نه اینکه باری بر دوش آن». آیت‌الله خامنه‌ای اما رویکرد و روش و زبانی کاملا متفاوت با مسئول دستگاه دیپلماسی ایران در پیش گرفته است. سیاست خارجی رهبر جمهوری اسلامی و امنیتی‌های حاکم بر سپاه، هر روز بار جدیدی بر دوش توسعه و منافع ملی و امنیت ایران می‌نهد.

نخست؛ ارزیابی ناظر مستقل

چند هفته پیش، یکی از دوستان روزنامه‌نگار و آگاه از وضع خاورمیانه، پس از بازدید از نمایشگاه ناشران عرب در ترکیه ارزیابی نگران‌کننده‌ای از جایگاه ایران در کشورهای عربی ارائه کرد. او ـ مبتنی بر گفت‌وگوها و دیدارها و ارزیابی میدانی‌اش از نمایشگاه مزبور ـ معتقد بود که موضوع اسراییل برای قریب به اتفاق ناشران و روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی و نویسندگان عرب به حاشیه رفته، و موضوع ایران (بخوانید جمهوری اسلامی) به‌مثابه‌ی خطری برای کشورهای عربی عمده و مطرح شده است.

این تحلیلگر سیاسی مبتنی بر شرایط منطقه و تعمیق و افزایش نگاه منفی به جمهوری اسلامی، از رخداد حادثه‌ای ناگوار برای ایران به‌شدت ابراز نگرانی می‌کرد.

دیگر؛ داوری دیپلمات اعتدال‌گرا

سیدحسین موسویان، دیپلمات مشهور و نزدیک به دولت روحانی در مصاحبه‌ای تصریح کرده که وضعیت فعلی خاورمیانه به سمت اضمحلال قدرت و توان و ظرفیت کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه پیش می‌رود؛ وضعی که به باور وی «اسرائیل برنده نهایی آن خواهد بود.»

موسویان در مقام جمع‌بندی نتایج استمرار وضع کنونی، به دو مورد زیر نیز اشاره کرده است:

نخست، عمیق‌ترشدن اختلافات و گسترش دامنه برخوردهای قومی و مذهبی بویژه بین شیعه و سنی؛

و دیگر، افزایش خصومت و تنش بین قدرت‌های جهان اسلام همچون عربستان و ایران.

این دیپلمات همسو با دولت، ضمن ابراز نگرانی از «اجرای یک سناریوی بزرگ در منطقه خاورمیانه» که «ظاهر آن رقابت ژئوپلیتیکی قدرت‌های منطقه و باطن آن فروپاشی قدرت‌های اسلامی منطقه خاورمیانه» است، ابراز عقیده کرده است: «شرایط منطقه به‌گونه‌ای است که هیچ کشوری در منطقه نخواهد توانست ساختار منطقه را به نفع خود تغییر دهد و درنهایت همه بازنده خواهند بود.»

او معتقد است که استراتژی ایران باید برمبنای «ساماندهی همکاری جمعی در منطقه« باشد، و در این راستا گفت‌وگو با قدرت‌های منطقه «اجتناب‌ناپذیر» خواهد بود.

موسویان همچنین در اظهارنظر دیگری از تلاش ریاض برای «تشدید خصومت» با تهران گفته و افزوده است: «باید بدانیم که این یک استراتژی‌ است که بین اسراییل و عربستان هماهنگ شده است. آنها بر این باورند که در صورت تشدید خصومت، جهان غرب و قدرت‌های جهانی مجبور به حمایت از محور ریاض ـ تل آویو خواهند شد و پروسه تشدید فشار علیه ایران را مجدداً کلید خواهند زد.»

وی از اهمیت «تنش‌زدایی» و «گفت‌وگو» با وجود عدم‌ابراز اراده‌ی مشابه در طرف سعودی گفته، و تاکید کرده است که «تهران نباید در دام استراتژی تهاجمی ریاض ـ تل‌آویو بیافتد.»

نگاه سوم؛ تاکیدهای اصلاح‌طلبانه

حسین واله، معاون سیاسی دفتر محمد خاتمی،رئیس جمهمر سابق، نیز در مصاحبه‌ای با تاکید بر این‌ نکته که «چه بخواهیم و چه نخواهیم ما همسایه مردم عربستان بوده و هستیم و خواهیم بود»، افزوده است: «درست است که حکام آنجا بعضا آدمهای عقب‌افتاده و جنایتکاری هستند اما همزیستی مسالمت‌آمیز، احترام متقابل و حق همسایگی اقتضا می‌کند که نقطه ضعف‌ها را ابزار فشار نکنیم. نباید از همه توان برای تضعیف حکومت در آنجا استفاده کنیم.»

این استاد دانشگاه تصریح می‌کند که «اگر فردا روزی دولت آل سعود سقوط کند، انوشیروان عادل آنجا حکومت را در دست نمی‌گیرد؛ یک مشت تندرو بدتر از القاعده و داعش در آنجا قدرت می‌گیرند.»

واله با تاکید بر این نکته که «ما با آمریکا و اروپا همسایه نیستیم»، افزوده است: «نباید رهبران سعودی را آنقدر بترسانیم که به دشمن واقعی خودشان و ما پناه ببرند.»

وی در ملاحظه‌ای مهم هشدار داده است: «شک نکنید که اگر لازم باشد حتی وزیر خارجه‌ای را بکشند تا جنگ راه بیفتد، این کار را می‌کنند.»

واله از «ائتلاف نانوشته‌ی راست افراطی جنگ‌طلب» در دنیای غرب، منطقه‌ی خاورمیانه، و همچنین ایران گفته و اضافه کرده است: «ما سی‌وهفت سال "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسرائیل" گفتیم اما امروز عربستان به دشمن ما تبدیل شده است.»

سخنان تند رهبر جمهوری اسلامی

آیت‌الله خامنه‌ای دوشنبه‌ی گذشته (۱۵ شهریورماه) در پیامی تند به‌مناسبت حج، از مقام‌های ارشد عربستان سعودی با تعابیری چون «حاکمان بی‌دین و بی‌وجدان»، «حکام فتنه‌انگیز» «سیاست‌بازان از خدا بی‌خبر» و «شجره‌ ملعونه‌ی‌ طواغیت» یاد کرد و آنان را «شیطان‌هایی خرد و حقیر» و «گمراهانی روسیاه» خواند.

رهبر جمهوری اسلامی همچنین ماموران سعودی را «قسی‌القلب و جنایتکار» توصیف کرد و از «بی‌شرمی و وقاحت» و «بی‌تدبیری و بی‌کفایتی» مقام‌های سعودی در ماجرای حج سال گذشته (حادثه منا) سخن گفت.

افزون بر اینها، او از دولت‌ها و ملت‌های مسلمان خواست که به‌خاطر «جنایات»ی که حاکمان سعودی مرتکب شده‌اند «گریبان آنها را رها نکنند.»

اظهارنظر تند رأس هرم نظام سیاسی در ایران با واکنش تند برخی مقام‌های عربستان سعودی (ازجمله مفتی اعظم، و وزیر کشور/ولیعهد عربستان) مواجه شد. شورای همکاری خلیج فارس نیز به این سخنان کم‌سابقه، واکنش انداخت؛ بیانیه‌ی این شورا، سخنان آیت‌الله خامنه‌ای را «نامناسب و زننده» توصیف کرد.

ایران و تدبیر و بصیرت شخص اول نظام

مطابق اصل ۱۰۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، افزون بر برخی شرایط همچون داشتن «عدالت و تقوای لازم»، رهبر باید از «بینش صحیح سیاسی و اجتماعی و تدبیر» برخوردار باشد.

درحالی‌که منطقه در التهاب و جنگ‌های مستقیم و غیرمستقیم و نزاع‌های نیابتی و مخاصمه‌های رویاروی بسر می‌برد، ادبیات سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای را می‌توان به ریختن نفت بر آتش شبیه دانست.

رهبر جمهوری اسلامی با توهم خویش‌ساخته‌ی «ولی امری مسلمین جهان»، درحالی برای جمعیت ۱۶۰۰ میلیون نفری مسلمانان (یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون)‌ پیام می‌فرستد که تهران نه همچون ریاض از دستی گشوده در مناسبات با کشورهای سنی‌مذهب برخوردار است، و نه توان رقابت مالی ـ پولی و هزینه‌کردهای نجومی آن‌را دارد.

این، مستقل از آن است که جمعیت شیعیان حدود ۱۵ درصد جمعیت مسلمانان جهان برآورد شده، و بدیهی است که بخش بسیار مهمی از این شیعیان نیز اعتبار مذهبی و سیاسی برای رهبر جمهوری اسلامی قائل نیستند.

در چنین بستر و وضعی، تکیه بر گفتار خشمگین و تعابیر بی‌ادبانه و ادبیات پرخاشگرانه، تحقیرآمیز و توهین‌آلود، و حتی تکفیری (آنجا که آیت‌الله خامنه‌ای حاکمان سعودی را «بی‌دین» می‌خواند) چه نسبتی با منافع ملی و امنیت ایران برقرار می‌کند؟

دیپلماسی فدای اقتدارگرایی

رأس هرم نظام سیاسی بجای خویشتن‌داری و تلاش برای پرهیز از تعمیق مخاصمه با عربستان ـ به‌مثابه قدرتی واقعی و رژیمی موجود و مستقر و کشوری توانمند در همسایگی ایران ـ و اجتناب از افتادن در وادی هزینه‌های نجومی رقابت تسلیحاتی و امنیتی، و ای‌بسا عوارض بسیار ناگوار مخاصمه‌ای هولناک، بر طبل بی‌حاصل منازعه و افتراق می‌کوبد.

بدیهی است که این مهم، به‌هیچ‌وجه به‌معنای نادیده گرفتن سیاست‌ها و اقدام‌های تحریک‌آمیز یا منازعه‌جویانه و مغایر با عقلانیت سیاسی و غیرحقوق بشری ریاض در عربستان و منطقه و به‌ویژه علیه ایران نیست. تمام بحث بر سر کیفیت مواجهه‌ی کانون مرکزی قدرت در ایران با واقعیت سیاسی موجود و مستقر در همسایگی کشور است.

مشکل ـ از منظر منافع ملی ایران ـ اینجاست که آیت‌الله خامنه‌ای «دیپلماسی» را قربانی اقتدارگرایی و پروژه‌های ایدئولوژیک و رویاهای دست‌نیافتنی خویش و «عمق استراتژی» مطلوب خود می‌کند.

او ـ دانسته و ندانسته ـ بجای تمرکز بر توسعه درون‌زا و بهبود وضع معیشتی اکثریت نحیف و فرسوده مردم ایران، و بجای تأمین امنیت برآمده از تنش‌زدایی و صبوری و دیپلماسی و مدارا و گفت‌وگوهای درازمدت، حساسیت و تحرکات منفی عربستان و کشورهای همسو با ریاض علیه ایران و نزاع‌های مستقیم و غیرمستقیم و بسیار پرخطر را افزایش می‌دهد.

شخص اول نظام در جمهوری اسلامی بیش از پیش ایران را در میان کشورهای اسلامی منزوی می‌کند و موجب نزدیکی فزاینده‌ و تعمیق مناسبات دولت‌های اسلامی با تل‌آویو و تکوین جبهه‌ای غریب و غیررسمی علیه ایران می‌شود.

سیاست خارجی قربانی خودکامگی

تمام این رویکردهای غیرملی و بسیار پرهزینه برای ایران درحالی رخ می‌دهد که اکثریت حیران جامعه از امکان نقد و اصلاح روش‌ و نگاه سیاسی کانون مرکزی قدرت محروم‌اند. نه مجلس مستقل و شجاعی وجود دارد که به بررسی مواضع رهبری نظام بنشیند؛ نه مجلس خبرگان واقعی که کارنامه رهبری را ارزیابی و نقد و اصلاح کند؛ نه آزادی و امنیت برای مطبوعات و کارشناسان موجود است که گفتار و کردار سیاسی رهبری نظام را مورد تأمل قرار دهند.

آیت‌الله خامنه‌ای و امنیتی‌های اقتدارگرا و همسوی حاکم بر سپاه، متکی بر اعتماد به‌نفس ناشی از تداوم حضور در سوریه و کنار رژیم سرکوبگر اسد، و بی‌توجه به پشتوانه‌ی نرم‌افزاری امنیت ملی (مشارکت اجتماعی شهروندان، لوازم دموکراسی، توسعه و رفاه، و مفاهیم و مقوله‌های مشابه و همسو)، تداوم رژیم ایدئولوژیک خود را مبتنی کرده‌اند بر رقابت‌های بسیار پرهزینه و گفت‌وگوگریزی و منازعه‌جویی‌های بی‌حاصل.

رهبر جمهوری اسلامی درحالی از «بی‌بصیرت»ی منتقدان خود ـ به‌ویژه رهبران جنبش سبز ـ می‌گوید که دیری است خود مصداق بارز این فقدان بصیرت و تدبیر محسوب می‌شود.

مهدی کروبی فروردین‌ماه گذشته در نامه تاریخی و سرگشاده‌اش به رییس جمهور نوشت: «متاسفانه جاه‌طلبی و ریاست برخی را چنان فراگرفته که حد و مرزی برای هواهای نفسانی خود قائل نیستند و ثروت و فرزندان این ملت را قربانی مطامع بلندپروازیهای خود در منطقه قرار داده‌اند.»

-------------------------------------------------------

یادداشت‌ها بیانگر نظر نویسندگان خود هستند و نه بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا.