بیات: حتی آلمان و فرانسه هم سوخت اتمی را از خارج می‌خرند

  • نادر صدیقی

مذاکرات وین؛ ۱۹ اکتبر

مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی‌از جمهوری اسلامی‌ایران خواسته است، هر چه سریع‌تر به پیشنهاد مطرح شده در مذاکرات وین در باره انتقال اورانیوم کمتر غنی شده این کشور به روسیه برای غنی‌سازی بیشتر پاسخ بدهد. ایران تا این لحظه پاسخ روشنی به این پیشنهاد نداده است هر چند واکنش‌های گوناگونی به آن از زبان مقام‌های رسمی‌ایران شنیده شده است.

بر اساس پیشنهاد آقای برادعی که دو هفته پیش به ایران ارائه شد، تهران باید ۱۲۰۰ کیلوگرم از ۱۵۰۰ کیلوگرم ذخیره اورانیوم خود را که غنای پایینی دارد تا آخر سال میلادی به روسیه و فرانسه تحویل دهد، و در ازای آن مقدار کمتری اورانیوم با خلوص ۲۰ درصد برای استفاده در رآکتور تحقیقاتی امیرآباد تحویل بگیرد.

دکتر بهروز بیات کارشناس فیزیک هسته‌ای در گفت‌وگو با رادیو فردا در باره پیشنهاد وین و واکنشی که دولت ایران تا این لحظه به آن نشان داده است، چنین می‌گوید:



دو چیز را می‌شود از نحوه رفتار دولت ایران برداشت کرد؛ یکی اینکه هدف اولیه‌ای که از این قرارداد وین که به نوعی اعتماد سازی بود، از بین می‌رود. نه تنها اعتماد سازی نمی‌شود بلکه با توجه به رفتار دولت ایران، بیشترعدم اعتماد ایجاد می‌شود. واقعا در خور تعجب است که چطور رئیس جمهور کشوری پیشنهادی می‌کند (منظوم آقای احمدی نژاد است و پیشنهادی که کرده بود در نیویورک راجع به تبادل سوخت هسته‌ای) و بعد این پیشنهاد در ژنو مورد مذاکره قرار می‌گیرد، در وین به جزییات آن پرداخته می‌شود، آنجا یک قرارداد تنظیم می‌شود، بعد دولت خودش را موظف نمی‌داند آن را اجرا کند. این در واقع نه تنها اعتمادسازی نمی‌کند بلکه عدم اعتماد را افزایش می‌دهد.

یک طرف دیگر قضیه این است که از پاره‌ای قرائن به نظر می‌آید که دوباره قصد وقت کشی در کار باشد و این ایران را در موقعیت مشکلی قرار خواهد داد. افزون بر آن برنامه هسته‌ای ایران تاکنون جز ضرر برای ایران نداشته و من تردید بسیار دارم که هرگز در آینده هم به نفع ایران باشد. پروژه هسته‌ای ایران به لحاظ سیاسی همین طوری نگه داشته شده، متاسفانه شده مسئله حیثیتی و جز ضرر برای کشور نفعی ندارد. خوشبینانه که نگاه کنیم هرجا که جلوی ضرر را بگیریم نفع است. ایران تاکنون میلیاردها دلار خرج برنامه هسته‌ای اش کرده، بدون اینکه یک کیلووات ساعت هم برق تهیه کند و در آینده هم هیچ وقت سودی برای آن متصور نخواهد بود. از این لحاظ امیدوار بودم که مسئله فیصله پیدا کند.

اما واقعیت این است که در هر حال غنی سازی به درجه ۲۰ درصدی یا به درجه‌ای که لازم است برای سوخت رآکتورهای پژوهشی هیچ وقت به صرفه مقرون نیست که کشوری خودش صرفا برای خودش تنها تولید اورانیوم غنی شده برای راکتورهای پژوهشی بکند. چون تولید انبوه نمی‌تواند صورت بگیرد. برای نمونه فرانسه و آلمان دو کشوری که صنعت غنی سازی عظیم دارند خودشان سوخت لازم را تهیه نمی‌کنند. به طور مشخص آلمان صد در صد سوخت رآکتور پژوهشی‌اش را یا از روسیه یا آمریکا می‌خرد و فرانسه بخش بزرگی را از آمریکا می‌خرد. از این لحاظ در هر حال تهیه سوخت مقرون به صرفه نیست که کشوری مانند ایران خودش انجام دهد، با توجه به حجم کمی‌که احتیاج دارد. این مسئله‌ای که در ایران مطرح می‌کنند که اگر غرب معامله را به هم بزند ما خودمان می‌کنیم، بازهم سبب بوجود آوردن مخارج و هزینه‌های بالاتری است.

  • آقای دکتر بیات، برخی از مقام‌های جمهوری اسلامی‌به این دلیل مخالفت کردند که اورانیوم غنی شده موجود سه و نیم درصدی را یک سرمایه استراتژیک و وسیله‌ای برای چانه زدن می‌دانند. آیا این نشانه‌ای برای احتمال گفت‌وگوها می‌تواند باشد؟

استخراج استراتژیک معنایش این است که بتواند با آن به فرض یک بمب بسازد و گرنه چه اهمیت استراتژیک دارد؟ چنین چیزی هم الان علی الاصول امکان ندارد. کسی هم بخواهد چنین امکانی در ایران وجود ندارد. با توجه به اینکه این مورد زیر کنترل نظام ایمنی آژانس اتمی‌است. در این مورد یک نکته هم این است که در درون دولتمردان ایران اندکی سردرگمی‌ وجود دارد. از جمله نقل می‌کنم از قول آقای فلاحت پیشه که عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس است. ایشان گفته‌اند که اگر اورانیوم سه و نیم درصدی را ببریم به بیرون، غنی سازی‌امان می‌خوابد. ایشان معلوم است که تصورش از غنی سازی با واقعیت ارتباط ندارد، سردرگم‌اند و گرنه چنین چیزی را بیان نمی‌کردند.

  • با توجه به گزارش خبرگزاری‌ها از قول دیپلمات‌های غربی که نارضایی خود را از این امر اعلام کرده اند، آیا مرحله فعلی را می‌شود آخرین فرصت و مهلت تلقی کرد؟

آنطور که من خواندم به نقل از آقای میلیبند وزیر امور خارجه انگلیس، گویا آژانس بین المللی انرژی اتمی‌ یک اولتیماتوم دو روزه برای دولت این فرستاده است. قطعاً اگر این پروژه و این روند به هم بخورد خیلی موضوع را عقب خواهد انداخت. نمی‌شود گفت دیگر به پایان خط رسیدیم اما روند پیشرفت مذاکرات را مختل خواهد کرد. علت اینکه دو طرف سر موضوع اینقدر تاکید می‌کردند، مهم است. چون مسئله سیاسی شده، مسئله حیثیتی شده، مسئله این شده که از جایی باید شروع کنیم. اهرمی‌ باید داشته باشیم که از آنجا شروع کنیم به مذاکرات و این رفتار دولت ایران در واقع روند مذاکرات را مختل خواهد کرد و آن اعتمادسازی که قرار بود صورت بگیرد، صورت نخواهد گرفت.