بازداشت جعفر پناهی؛ «زنگ خطری برای فیلمسازان دیگر»

  • مهرداد قاسمفر

جعفر پناهی

جعفر پناهی از شناخته شده ترین چهره های سینمای ایران و جهان و صاحب جوایز فراوانی از جشنواره های بین المللی و معتبر دنیا، هفته گذشته در حالی که ده یا ۱۵ نفر از اهالی و عوامل سینما در منزلش بوده اند از سوی نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد.

روز بعد همسر و فرزندش و بقیه کسانی که بازداشت شده بودند آزاد شدند. اما خود او کارگردان دیگر مهمانش- محمد رسول اف- در بازداشت باقی ماندند.

بعد از مدتی اعلام شد که جعفر پناهی در منزلش در حال ساخت فیلمی بوده است که ازسوی نیروهای دولتی، فیلمی «ضد رژیم جمهوری اسلامی» تلقی شده است. کمی بعد یکی از نزدیکان آقای پناهی که نمی خواست هویتش آشکار شود، گفت که محمد رسول اف بوده است که در حال ساخت فیلمی در ارتباط با وقایع اخیر ایران بوده است والبته این فیلم هیچگونه ضدیتی با نظام فعلی نداشته است.

دراین باره و درباره مسائل دیگر سینمای ایران از بهمن قبادی- دیگر کارگردان سرشناس ایرانی- خواستم تا میهمان برنامه ما باشد.

آقای قبادی از این ماجرا چه خبری دارید؟

بهمن قبادی: من و آقای پناهی دوست مشترکی داریم که دستیار ایشان بودند، که دستیار من هم در فیلم «گربه های ایرانی» بود. امروز شنیدم که همه افراد دستگیر شده، آزاد شده اند به جز ایشان و آقای پناهی و آقای رسول اف.

من از طریق ایشان می دانستم که آقای پناهی در تلاش بود که فیلم بسازد. اما هیچ اطلاعی نداشتم که کارش را آغاز کرده بود یا خیر؟ آقای پناهی عملا بعد از فیلم آفساید، چهار پنج سالی بود که یک زندانی بود. تلاش کرده بودند که برای ساخت یکی از پروژهایش مجوز بگیرند اما مجوز نداده بودند.

تلاش سیستم بر این است که کسانی امثال پناهی را به شکل یک مریض نگه دارند. و تمام حس فیلمسازی و استعدادهای آنان را از ریشه کور کنند. برخوردی که اینها با پناهی کردند برخورد تازه ای نیست.

یکی از دوستان از انتقال ایشان از یک زندان به زندان دیگری خبر دادند یعنی اینکه ایشان را از یک زندان عمومی به یک زندان انفرادی منتقل کرده اند.

سایت تابناک، نزدیک به محسن رضایی- دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام- نوشته است که با «هوشیاری دستگاه های امنیتی و با عملیاتی به هنگام»، آقای پناهی و همکارانش بازداشت شدند. این جور ادبیاتی دستکم در مورد سینماگرانی مانند آقای پناهی سابقه نداشته است.

به نظرم این شکل خبررسانی نشان دهنده یک فاجعه در سیستم است. در سرزمینی که داریم زندگی می کنیم با وجود فقر و فحشا و مواد مخدر و اینهمه بی کاری و جنایت و حادثه، به جای اینکه پلیس امنیتی بخواهد در صدد رفع این مشکلات باشد به سراغ هنرمندانی می رود که می خواهند چراغی را برای این جامعه ای که به سمت قهقرا می رود روشن نگه دارند.

دستگیری پناهی و امثال پناهی افتخارسیستم است؟ به اعتقاد من حقارت سیستم است.



شرایط به شکلی است که یا باید تسلیم آن بشوی و یا اگر تسلیم نشوی کاری می‌کنند که فیلمت را بسازی و با فیلمت از کشور بیرون بروی و برنگردی. اگر قرار باشد همه هنرمندان کشور ترک دیار کنند این حرکت غلطی است و دسترسی به هدفی است که حکومت به دنبال آن است. یعنی جایی در آن مملکت برای هنرمندان و فرهیختگان وجود ندارد تا از حقوق مردم دفاع کنند؟

بهمن قبادی
اغلب سایت های نزدیک به دولت گفته اند که آقای پناهی در حال ساختن فیلمی بر علیه دولت جمهوری اسلامی ایران بوده است. آیا آقای پناهی اصلا چنین ذهنیتی داشت که فیلم ضد نظام جمهوری اسلامی در تهران بسازد؟


در تاریخ ۳۱ ساله نظام هیچ فیلمی که در ایران تولید شده باشد و ضد نظام باشد در حکومت وجود ندارد. اینها دارند پیشگیری می کنند برای روزهایی که می ترسند. این ترس سیستم را نشان می دهد. کدام یک از فیلم های آقای پناهی و امثال من و دیگران در صدد این بوده اند که نظام را سرنگون کنند؟

نرمال ترین و عادی ترین سوژه های روز اجتماعی را ما ساخته ایم. اسلامی ترین فیلم ها را همین بچه های معترض ساخته اند. کدام یک از سوژه های ما ضد اسلام یا ضد حکومت بوده است که اینقدر می ترسند؟ چرا تلاش می کنند ما را از این مملکت بیرون بیاندازند؟ آیا یک جور ایجاد ترس و وحشت برای هنرمندان دیگر است تا آن سرزمین را ترک کنند؟

با توجه به وضعیتی که شاهد آن هستید آیا فکر می کنید اتفاقی که برای آقای قبادی افتاده است فقط محدود به ایشان خواهد ماند؟ یا اینکه هشدارایجاد یک وضعیت تازه است تا در آینده، سینمای ایران را تحت فشار بیشتری قرار دهند؟

این فشارها از چند سال پیش شدید بوده و الان شدیدتر شده است. چند سالی بود که سینمایی به نام سینمای «زیرزمینی» به خاطر سانسور و خفقانی که در ایران بود شکل گرفت و داشت نفس می کشید و تنها چیزی بود که می توانست از نظر فرهنگی بیرون از کشور، خودی نشان بدهد و بگوید که ما جدای از حکومتیم و صاحب سرزمینی هستیم که دارای فرهنگ و تمدن است. اما این نقطه را هم کور کردند.

این فشار البته فقط محدود به سینما نیست. نه تنها فیلمسازان که شاعران، نقاشان، آهنگسازان، عکاسان و صاحبان سایر رشته های هنری، آثارشان را در خانه حبس کرده اند و منتظر روزی هستند که بتوانند این کارها را به مخاطبشان عرضه کنند.

شما از سینمای زیرزمینی صحبت کردید. خود شما هم فیلم گربه های ایرانی را به همین شیوه و بدون مجوز ساختید. شاید اصطلاح زیرزمینی که خودتان به کار بردید اصطلاح مناسبی در این مورد است. آیا فکر می کنید با فشارهایی که در درون ایران وجود دارد بخشی از سینمای ایران به سمتی می رود که فیلم های بدون مجوز بسازند؟

شرایط دارد روز به روز به این سمت می رود. شرایط به شکلی است که یا باید تسلیم آن بشوی و یا اگر تسلیم نشوی کاری میکنند که فیلمت را بسازی و با فیلمت از کشور بیرون بروی و برنگردی. اگر قرار باشد همه هنرمندان کشور ترک دیار کنند این حرکت غلطی است. و دسترسی به هدفی است که حکومت به دنبال آن است. یعنی جایی در آن مملکت برای هنرمندان و فرهیختگان وجود ندارد تا از حقوق مردم دفاع کنند؟

مهاجرت هنرمندان و فرهیختگان علمی و فرهنگی ضربه بزرگی برای مملکت است. گویا داریم مملکت را دو دستی تقدیم به کسانی می کنیم که خودشان حق ماندن در آن را ندارند. این سرزمین مال ماست. باید شرایطی فراهم شود که همه ایرانیانی که به خاطر آثار هنری محکوم به هجرت شده اند، برگردند.

اما الان برگشتن آنان مساوی با دستگیر شدن است. یا اینکه مثل آقای پناهی پاسپورتشان ضبط می شود و نمی توانند بیرون بروند و در خانه هم تحت کنترل هستند. تلفن ها، ایمیل ها و آدرسشان.

فیلم آقای پناهی چه می خواست بگوید؟ اصلا کجای فیلم آفساید درصدد براندازی نظام بود؟ این فیلم دارد طرح مسئله می کند. دنبال راه حل است. ما می خواهیم مشکل را نشان بدهیم و راه حلی برای آینده بهتر آن سرزمین پیدا کنیم.

از وزیر فرهنگ و ارتباطات فرانسه، فردریک میتران، تا دفتر جشنواره برلین و حزب مردم اروپا خواستار آزادی پناهی شده اند. به نظر شما این قبیل حمایت ها اساسا از سوی هنرمندان داخلی می تواند مطرح شود؟ و آیا کارساز هست و حکومت بی اعتنا به این حمایت ها کماکان به بازداشت ایشان ادامه خواهد داد؟

به اعتقاد من حمایت های داخلی تاثیرش به مراتب بیشتر از حمایت های خارجی و حمایت وزیر فرهنگ کشور فرانسه است. اگر این حمایت ها دسته جمعی باشد و هنرمندان با هم بیانیه صادر کنند، و امضا همه سینماگران ذیل این بیانیه باشد می تواند تاثیر زیادی بگذارد تا شاید دیگر شاهد دستگیری هنرمندانی مانند آقای پناهی نباشیم.

مهم تر از همه سینماگران بزرگی که در کشور داریم که تریبون های مهمی در عرصه بین المللی دارند. آنها هم می توانند از آقای پناهی دفاع کنند.

آقای پناهی کسی نبود که بخواهد برای خودش مشکل ایجاد کند. من شاهد بودم که چند سناریو داشت. به هر دری می زد تا این سناریوها را بسازد و نشد.

از کجای این سرزمین می توانیم تصویر درستی ارائه بدهیم به این عنوان که می توانیم در کشورمان با آرامش کار کنیم و آن کار را ارائه کنیم ؟ مگر در جمهوری اسلامی چند فیلمساز وجود دارد که بتواند به آنها افتخار کند؟ هر ۲۰ سال شاید یک بار در دانشگاه های ایران یک جعفر پناهی متولد شود. الان این آدم را به راحتی به سلول انفرادی برده اند و این زنگ خطری برای فیلمسازان دیگر است.

آیا در حمایت از آقای پناهی در خارج از کشور نیز اقداماتی انجام داده اید؟

ما هم اینجا نگرانیم. از طریق ایمیل با چند تن از دوستانم صحبت کرده ام و این دوستان الان دارند خودشان یک بیانیه می نویسند. چند تن از فیلمسازان مطرحی مانند برتولوچی، بنینی، اشنایدر و نویسنده فیلم های بابل و ۲۱ گرم، آقای کوئیلرمو آریگا در تلاش هستند که با صدور بیانیه ای دستگیری آقای پناهی را محکوم کنند.