يک سال بعد؛ چشم‌انداز گذار به دموکراسی در ايران

۲۵ خرداد ۱۳۸۸

روز بيستم خردادماه جمعی از ايرانی های مقيم آمريکا با همکاری «بنياد ملی برای دموکراسی» و کنگره آمريکا برنامه ای در دو قسمت در واشینگتن برگزار کردند.

قسمت اول برنامه «سالگرد جنبش سبز ایران» در واشنگتن کنفرانسی بود تحت عنوان «یکسال گذشت: چشم‌انداز گذار به دموکراسی در ایران». این کنفرانس با سخنرانی دو سناتور از دو حزب امریکا افتتاح شد؛ سناتور تد کافمن از حزب حاکم دموکرات و سناتور جان مک کین نامزد سابق ریاست جمهوری از حزب جمهوریخواه. پس از آن سخنرانان در سه نشست صحبت کردند و در پایان فیلم مستند «برای ندا» نمایش داده شد.

قسمت دوم برنامه در کنگره امریکا برگزار شد. در این قسمت دو سناتور دیگر از دو حزب صحبت کردند و نماینده رئیس‌جمهور باراک اوباما پیامی را به مناسبت سالروز وقایع ایران قرائت کرد. سپس فیلم کوتاه دیگری از بابک پیامی نشان داده شد. اين فيلم که صحنه‌هايی از وقايع پس از انتخابات سال گذشته را نشان می‌دهد همراه گفتاری است با صدای آذر نفيسی.

در پی نمايش اين فيلم محسن نامجو، هنرمند جوان موسيقی ايران، قطعه ای همراه با ترجمه شعر «در بن بست» احمد شاملو را اجرا کرد و در پايان، کنگره آمريکا جايزه ای به نشانه همدلی مردم آمريکا با مردم ايران به جنبش سبز مردم ايران اهدا نمود.

اين جايزه قرار بود به طور نمادين به خانم سيمين بهبهانی، بانوی شعر ايران، سپرده شود اما به علت آن که او نتوانست اجازه خروج از ايران را بگيرد خانم مهناز افخمی به نيابت آن را دريافت کرد.

نکته اساسی اين برنامه اين است که همبستگی مردم آمريکا با مردم ايران را نشان دهد. اين که برنامه در کنگره آمريکا؛ جايی که نمايندگان مردم آمريکا جمع هستند تمام می شود، مسئله مهمی است.

آذر نفیسی
آذر نفيسی، نويسنده «لوليتا خوانی در تهران» و استاد ادبيات در دانشگاه جان هاپکينز، چکيده ای از صحبتش را در گفت‌وگو با رادیو فردا چنین بازگو می‌کند: « بيشتر بحث من درباره رابطه ميان جنبش جامعه مدنی ايران با جنبش هايی بود که در دنيا قبل از اين انقلاب وجود داشته است و اين که چگونه اين جنبش از ساير جنبش ها تاثير گرفته و چگونه بر جنبش های آينده تاثير خواهد گذاشت. دولت ايران به نظر من يک دولت اسلامی نيست بلکه مذهب را به دست گرفته و از آن به عنوان ابزاری برای سلطه و ايدئولوژی خود استفاده می کند. در واقع مذهب اسلام همان قدر قربانی رژيم است که ساير مذاهب و باورها».

خانم آذر نفيسی با تاکيد بر جهانی بودن اين جنبش، می افزايد: « اين جنبش فقط يک جنبش سياسی نيست بلکه جنبه حياتی دارد. به نظر من چيزی که اين جنبش را به عنوان مثال به اروپای شرقی وصل می کند اين است که فقط جنبه سياسی ندارد بلکه يک جنبه وجودی يا اگزيستانسيال دارد. وقتی به ندا فکر می کنيد که به نوعی نماد اين جنبش شد، می بينيم مبارزه او برای احقاق حقوق سياسی بود ولی در عين حال می خواست زندگی کند و زندگی شرافتمندانه و مستقل داشته باشد. جنبه وجودی اين جنبش است که به آن پايه و اساس می دهد و هر چقدر رژيم عده ای را زندانی کند يا از بين ببرد و با خشونت با جنبش مواجه شود، اين جنبش از بين نمی رود بلکه بيشتر از آن که جنبش از بين برود درون حکومت تغيير رخ خواهد داد. بحث من بيشتر اين بود که چگونه از راه های غير خشونت بار می توان برای پر و بال دادن به جنبش استفاده کرد. نکته اساسی اين برنامه اين است که همبستگی مردم آمريکا با مردم ايران را نشان دهد. اين که برنامه در کنگره آمريکا؛ جايی که نمايندگان مردم آمريکا جمع هستند تمام می شود، مسئله مهمی است».

لری دايموند سخنران ديگر سالگرد جنبش سبز ايران در بنياد ملی برای دموکراسی بود. دکتر لاری دايموند، استاد روابط بين الملل در دانشگاه استفورد آمريکا و يکی از فعالان سرشناس بين المللی در پيشبرد دموکراسی در سراسر جهان است. او از گذار به دموکراسی در کشورهای مختلف سخن گفت.

ثبات جامعه و ثبات اقتصادی آن ايجاب می کند گذار به دموکراسی با مدل سوم يعنی مذاکره و توافق بين نيروهایی از بالا و پايين انجام گيرد.

لری دیموند
او معتقد است گذار به دموکراسی به سه صورت انجام می گيرد و در اين مورد می گويد: «‌ عملاً سه مدل گذار به سمت دموکراسی وجود دارد، اول تغيير از بالا از سوی نظام موجود در کشور، دوم تغيير از پايين از سوی نيروهای مردم و جامعه مدنی و سوم مدل مذاکره بين دو نيروی از بالا و پايين برای رسيدن به يک تعادل ».

لری دايموند با توجه به اين سه مدل گذار به دموکراسی، در مورد ايران می گويد: «‌بحث من اين است که در نظام کنونی ايران هيچ نشانه ای از اين که مدل اول يعنی گذار از بالا صورت گيرد وجود ندارد. البته اين نظام مدعی است که يک نظام دموکراتيک است اما می دانيم که نظامی سرکوبگر و خشن است و فقط منافع خود را دنبال می کند. بنابراين من معتقدم اين نظام فقط تحت فشار تغيير خواهد کرد، چه اين فشار از سوی جنبش مردم باشد يا مجموعه ای از جنبش مردم و فشارهای بين المللی. اميد آن است با اين فشارها بخش هايی از درون نظام دريابند منافع بلند مدتشان در آن است که اين معضل را با مذاکره حل و فصل کرده و قبول کنند ثبات جامعه و ثبات اقتصادی آن ايجاب می کند گذار به دموکراسی با مدل سوم يعنی مذاکره و توافق بين نيروهایی از بالا و پايين انجام گيرد».

يکی ديگر از سخنرانان کنفرانس دکتر عباس ميلانی بود که کتاب جديدش «زندگی نامه محمدرضا شاه پهلوی» زير چاپ است و به زودی منتشر خواهد شد. صحبت او به گفته خودش پاسخی به نظرات لاری دايموند است.

عباس ميلانی در اين باره می گويد:«‌تصور من اين است که پيش بينی دقيق در مورد چگونگی اين گذار دشوار است، ولی بيشتر توضيح می دهم که چطور تلاش برای دموکراسی در ايران تلاشی ۱۰۰ ساله است. يکی از ويژگی های منحصر به فرد آن هم همين ائتلاف نيروهای اجتماعی است که ۱۰۰ سال پيش مشروطه را به قدرت آورد و در مقابل روحانيون ضد تجدد و ضد دموکراسی را ناچار به عقب نشينی کرد. يعنی شيخ فضل الله نوری که حکومتی مذهبی می خواست ناچار به عقب نشينی شد. همان ائتلاف انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ را ايجاد کرد و اين بار نماينده شيخ فضل الله نوری يعنی آقای خمينی قدرت را در دست گرفت، ولی همان ائتلاف کماکان تلاش می کند اين انقلاب از مسير خارج شده را به مسير برگرداند. به نظر من در اين که برگشت صورت خواهد گرفت ترديدی نيست و به قول ما ايرانی ها دير و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد و يک ضرورت اجتماعی، اقتصادی و تاريخی است.»