پاک‌سازی تاریخ یا نبرد با هویت؟

  • مهرداد قاسمفر

شوش

نخست خبر آمد که سلسله‌های شاهنشاهی از کتاب‌های درسی تاریخ در ایران حذف می‌شوند. خبری که سریعا در سانه‌های ایرانی چه در داخل و چه در خارج بازتاب یافت و با واکنش‌های گوناگونی روبه‌رو شد. اندکی از این خبر نگذشت که وزارت آموزش و پرورش دولت دهم آن را تکذیب کرد و بعد از مدتی رسما آن را تایید کرد. اما آیا می‌توان سلسله‌های شاهنشاهی را از تارییخ مدارس حذف کرد؟ حجت‌الاسلام محی‌الدین بهرام محمدیان در گفت‌وگو با فارس در این مورد گفته است: شاه را حذف نكرد‌ه‌ایم بلكه سلسله شاهنشاهی را از تاریخ كشور حذف كرده‌ایم. به هر حال بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش، استادان دانشگاه، مورخان و حتی سیاسیون به این موضوع واکنشی انتقادی نشان دادند.

از نگاه خوانندگان رادیو فردا:

  • در پاسخ به پرسش نظرسنجی رادیو فردا «به نظر شما حذف سلسله‌های شاهنشاهی از کتاب‌های تاریخ چه تاثیری بر آموزش این ماده درسی در ایران می‌گذارد؟»


  • از میان ۲۳۵۵ شرکت‌کننده ۶۷ درصد معتقدند با این کار «نوجوان‌ها بخت آشنایی با تاریخ خود را از دست می دهند.» و ۳۲ درصد دیگر معتقدند که «تاثیری نمی‌گذارد چون برای آموزش تاریخ منابع غیررسمی دگری وجود دارد.»

اما این اول بار نیست که تاریخ ایران و جهان و به طور کلی مواد درسی گنجانده شد تحت عنوان کلی «علوم انسانی» پس از انقلاب بهمن ۵۷ ، با بدبینی، حذف و تغییر روبه‌رو می‌شوند. هرچند به گفته گروهی از مورخان و تحلیلگران روند حذف و تغییر تنها مربوط به حکومت ایران پس از انقلاب نیست و پیشتر نیز سابقه داشته است. دکتر کاظم کردوانی، جامعه شناس، معتقد است که اين نوع برخوردهای حذفی در تاريخ ايران پيشينه درازی دارد. او در اين باره به راديو فردا می‌گويد: «در هر دوره از تاريخ ايران چه در دوران رضا شاه و محمدرضا شاه و چه در دوران جمهوری اسلامی، اين نگاه حذفی به تاريخ وجود داشته است. به عنوان مثال زمانی که ما دبيرستان می‌رفتيم درباره مصدق و سهم او در جنبش ملی شدن نفت در کتاب‌‌های تاريخ اصلاً بحثی وجود نداشت. در جمهوری اسلامی هم سعی می‌کنند با قلب تاريخ همين شيوه را ادامه دهند، از جمله با بزرگ کردن نقش کاشانی و حذف مصدق و مسايل ديگر». با اين حال آقای کردوانی درباره تفاوت سياست فعلی با آن چه در گذشته سابقه داشته، می‌گويد: «‌ قدمی که امروزه برداشته‌اند قدمی فراتر از گذشته است، يعنی از حوزه قلب تاريخ فراتر رفته‌اند و در حوزه حذف تاريخ قرار گرفته‌اند. اين يکی از شگفت‌انگيزترين کارهايی است که يک حکومت می‌تواند با جامعه و نسل جوان خود انجام دهد».

این بار به سراغ دکتر عباس میلانی، پژوهشگر، نویسنده، مورخ و استاد دانشگاه استنفورد آمریکا رفته‌ایم و نظر او را جویا شده‌ایم؛



  • آقای دکتر میلانی در طول ۳۰ سال گذشته، رشته‌های علوم انسانی همیشه در هاله‌ای از یک بدبینی از سوی نظام سیاسی بعد از انقلاب قرار داشته است. در این میان، کتب تاریخ در مدارس بیشتر آسیب دیدند. پرسش من این است که آیا این پیش فرض که ایران با جمهوری اسلامی متولد شده و همه تاریخ ایران در برابر تاریخ اسلام ایستاده است، به اعتقاد شما پیش‌فرض درستی است ؟

اگر به تاریخ سایر کشورهای اسلامی مثل عربستان هم نگاه کنید یا به یک موزه در عربستان بروید همین نگاهی که امروز در ایران شاهد آن هستیم را در آنجا هم می‌بینید. به این معنا که دنیا کلا تا پیش از اسلام در یک حالت تاریک و جهالت بوده و هیچ چیزی که ارزش حفظ در موزه‌ها را داشته باشد از آن زمان وجود ندارد. بعد از آن اسلام آمده و تاریخ از همان موقع آغاز شده است . این امر تصادفی هم نیست . طبعا تاریخ همه این جوامع با تاریخ اسلام و هجرت حضرت محمد آغاز می‌شود. این نگاهی است که به اعتقاد من در اساس تفکر اسلامی وجود دارد. دوران ظلمت و جهالتی که از لحاظ تاریخی نه در ایران صدق دارد و نه در عربستان.

اگر شما به تاریخ عربستان پیش از اسلام نگاه کنید در برخی از شهرهایی مثل نبطیه ، جریان شگفت انگیز تاریخ را خواهید دید. اما عربستان امروز اساسا سعی می‌کند آن دوران را فراموش کند. ایران هم به این مسئله گرفتار شده است.

  • نکته ای که مسئولین آموزش و پرورش دولت آقای احمدی نژاد در توجیه این تغیراتی که در متون تاریخی مدارس اظهار می‌کنند این است که برخی گفته‌اند می‌خواهیم نقش پادشاهان را در تاریخ کم‌رنگ کنیم و به جای آن چهره‌های تمدن‌سازی مثل خواجه نصیر طوسی، ذکریای رازی ، ابوعلی سینا و غیره را بیشتر نمایان کنیم . آیا می‌شود نقش کسان تاریخ‌سازی مثل کوروش و داریوش را که در قالب فرماندهان نظامی و سیاسی متبلور شدند و وقایعی که در دوران آنان به وقوع پیوسته است را با فلسفه‌های سیاسی، آنقدر نادیده گرفت که از چهارچوب تاریخ‌ساز بودن خارج شوند و در مرحله دوم قرار بگیرند؟

من گمانم بر این است که نه امکان دارد که بشود پادشاهان عظیمی چون کوروش و داریوش را نادیده گرفت و محو کرد و نه اینکه اساسا آقایان به وعده خودشان وفا خواهند کرد و مثلا زندگی ابوریحان بیرونی، ابن سینا و ملاصدرا و دیگر متفکران دوران اسلامی را به دقت و عاری از تقلب و تحریف بنویسند. آیا خواهند گفت که در تمام موارد، بلااستثنا این افراد گردن‌کلفت عرصه فکری و علوم اسلامی مورد هجمه همین روحانیون بوده‌اند؟ آیا خواهند نوشت که فتوای قتل ملاصدرا را همین روحانیون صادر کردند؟ آیا خواهند نوشت که فتوای قتل ابن سیناها و ابوریحان‌ها را همین آخوندها داده‌اند؟ مطمئنا نه.

  • یکی از تلاش‌های کشورهای توسعه یافته جهان ، ساخت آثار هنری و سینمایی در قالب سریال و آثار تلویزیونی در مورد تاریخ است. نمونه بسیار موفقی که این اواخر از سوی شبکه بی بی سی انگلستان و اچ بی او آمریکا و رای ایتالیا به نام « رم» ساخته شد به بازگویی تاریخ این شهر در دوران امپراتوری سزار می‌پرداخت . به اعتقاد شما انگیزه کشورهای توسعه یافته از این همه پرداختن به تاریخ برای نسل‌های امروزشان چیست؟

برگستون (هنری برگستون، فیلسوف فرانسوی ۱۸۵۹ -۱۹۴۱ / ر. ف. )، فیلسوف معروف قرن بیستم می‌گوید «انسان مجموعه ای از خاطراتش است» ما مجموعه‌ای از خاطراتمان هستیم. این خاطرات شخصی و قومی است. اگر ما یک انسان سالم قرن بیست و یکمی باشیم، خاطرات ما در شکل دادن به هویت ما نقش دارد. الان در دانشگاه‌های انگلستان، فرانسه و آمریکا من شاهد این هستم که در رشته‌های تاریخ، ادبیات و علوم اجتماعی و انسانی، هر روز به آن چیزی که به آن «سیاست خاطره» می‌گویند، توجه بیشتری می‌شود. برای اینکه محققین و متفکرین متوجه شده‌اند که خاطرات ماست که هویت ما را تشکیل می‌دهد. رژیم های غیر دموکراتیک می‌خواهند انسان‌های تازه‌ای خلق کنند. مائو و استالین می‌خواستند انسان‌های نویی خلق کنند در حالی که در حکومت‌های دموکراتیک، می‌گویند انسان همین است که هست. ضعف دارد و قدرت دارد.