«دو تعریف از نوروز کاربرد بیشتری دارد؛ نوروز طبیعی و تقویمی»

  • مهرداد قاسمفر
نوروز ۸۹ هم از راه رسید و زمستان ۸۸ به پایان. هر سال میلیون ها نفر در سراسر جهان به همین مناسبت گرد هم می آیند تا لحظه دگرگونی سال و نو شدن روزگار را جشن بگیرند، شاد باشند و شادی و عشق و تندرستی برای سال پیش رو آرزو کنند.

به سراغ دکتر رضا مرادی غیاث آبادی پژوهشگر و نویسنده در زمینه باستانشناسی، اخترباستانشناسی، گاهشماری و فرهنگ ایران باستان، رفته ایم تا در مورد ریشه های نوروزو و آیین و تاریخ آن گفت و گو کنیم.


آقای دکتر غیاث آبادی، پیشاپیش فرا رسیدن نوروز زیبا و والا را به شما و خاندان شما تهنیت می گویم. در مورد پیشینه نوروز قولهای گوناگونی وجود دارد و بسیاری، پیشینه آن را به ایرانیان باستان نسبت می دهند. اگر چه این اندیشه بسیار زیبا و قشنگ است ولی کارشناسان آگاهی مانند شما عقیده دیگری دارند. برای درک درست پیشینه نوروز در آغاز این گفت و گو می خواستم نظر شما را جویا شوم؟

نوروز به مانند جشن یلدا و شب چله و دیگر جشن های کهنی که در میانه فصل ها برگزار می شوند جشنی است برگرفته از زمان و طبیعت.

برای اینکه بدانیم میزان قدمت و دیرینگی نوروز و دیگر جشن هایی که از طبیعت گرفته شده است چقدر است، نیازی به آنچنان پیگیری در منابع مکتوب نیست. چون که این جشن از زمان های بسیار دیرین و هنگامی که انسان نخستین، محیط پیرامون خودش و تغییرات فصول را درک کرده است، شناخته شده بوده است . انسان آغازین این زمان ها و هنگامه های طبیعت را به دلیل نیازهای روزمره و مقتضیات طبیعی اش می شناخته است و بین این روزها و روزهای دیگر سال تفاوت قائل می شده است.

نوروز یا جشن اعتدال بهاری از دیرباز میان مردمان سرزمین های گوناگون با نام ها و آیین های مختلف رایج بوده و هنوز هم کمابیش وجود دارد.

اکنون که این پیشینه تاریخی روشن شد بپردازیم به تعریف نوروز که مفهوم عامیانه آن البته روشن است. آیا این تعریف عامیانه و همگانی که سرزمین های گوناگون و یا جغرافیای فرهنگی ناحیه بزرگی از آسیای باختری تا آسیای میانه را در بر می گرفته است، مشترک است؟ یا اینکه چند تعریف از نوروز داریم؟

دو تعریف از نوروز کاربرد بیشتری دارد. یکی نوروز طبیعی و دیگری نوروز تقویمی است. نوروز طبیعی آن روزی است که خورشید به نقطه اعتدال بهاری می رسد. در این تعریف برای تشخیص نوروز، ارتفاع خورشید را در روزهای نزدیک به اعتدال بهاری اندازه گیری می کرده اند . یا اینکه سازه های خورشیدی می ساختند تا بتوانند از میان روزنه ها یا فاصله میان پایه ها، طلوع خورشید نوروزی را ببینند.

طبیعی است در چنین شیوه ای آغاز سال نو الزاما همزمان با نوروز تقویمی نیست. مثلا نوروز سال ۱۳۸۹ بنابر تعریف نوروز طبیعی بنا بر روز ۲۹ اسفند ماه ۱۳۸۸ است.

اما تعریف نوروز تقویمی با تعریف نوروز طبیعی متفاوت است. بنا بر تعریفی که خواجه نصیر طوسی و دیگر تقویم نگاران معروف به دست داده اند، نوروز تقویمی عبارت است از روزی که خورشید از نصف النهار به نقطه اعتدال بهاری رسیده باشد.

این تعریف از نوروز شیوه ای است که امروز در ایران رایج است و در دانش نجوم به عنوان نوروز جلالی یا سلطانی هم از آن یاد می شود.

از آن جایی که تقویم نگاران کوشش بسیاری برای تثبیت نوروز با اعتدال بهار کرده اند و به دقتی بسیار عالی دست یافته اند، می شود گفت که نوروز ایرانی همیشه و همواره برابر با اعتدال بهاری و اول فروردین ماه است و نسبت به اول فروردین عقب و جلو نمی رود.

به ویژه در عصر خیام توانستند کمبودها و نقصان های گاه شماری های پیشین را که متکی با ماه های ۳۰ روزه و کبیسه ای ۱۲۰ ساله بود را برطرف کنند و نه تنها نوروز را در اعتدال بهاری تثبیت کنند که حتی دیگر فصل های سال را با طبیعت تنظیم و همزمان کنند.

من خوانده ام که برای تحویل سال نو دو زمان گوناگون وجود دارد. لطفا در مورد چرایی این امر توضیح دهید؟

در مورد مسئله تحویل سال و اینکه زمان گوناگون برای آن وجود دارد باید عرض کنم همان طور که نوروز دارای دو تعریف طبیعی و تقویمی است، لحظه تحویل سال هم دو تعریف جداگانه دارد. لحظه تحویل سال طبیعی و متغییر و لحظه تحویل سال تقویمی که اکنون در تقویم دولتی ایران استفاده از لحظه تحویل سال متغییر متداول است.

چند رفتاری که در این ایام متداول شده به هیچ وجه با آیین های نوروزی ایران باستان مطابقت ندارد. که یکی تخریب و تباهی محیط زیست در روزهای چهارشنبه سوری و سیزده به در است. بخصوص در روز سیزده به در که محیط زیست طبیعی ایران آسیب های فراوان و جدی می بیند. درست برعکس پیشینیان ما که در این روز برای رسیدگی به مزارع و کشتزارها و جویبارها به طبیعت سرکشی می کرده اند. کشتار میلیون ها ماهی قرمز بر اساس یک رسم جدید ونادرستی که جشن باشکوه دیرین و باستانی ایرانی را به یک جشنواره رنج و آزار حیوانات کرده است.
هر ساله این ساعت را به رسانه های گروهی ابلاغ می کنند و در تقویم های سالانه درج می کنند. اما از آنجایی که نوروز فعلی و متداول یک نوروز تقویمی با مشخصه های خاص خود است، نمی توان لحظه تحویل سال متغییر را برای آن در نظر گرفت. بلکه صرفا می بایست متکی به لحظه تحویل سال تقویمی باشیم.

لحظه تحویل سال تقویمی هم یک عدد ثابت و فرآیند کوشش طولانی دانشمندان و تقویم نگاران ایرانی برای ثبت نوروز است و برای دانستن آن کافی است میزان پنج ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه به لحظه تحویل سال گذشته اضافه شود. تبلیغ و تاکید بر لحظه متغییر تحویل سال، علاوه بر این کار نادرستی است نادیده انگاشتن کوشش دانشمندان بزرگ و گرانپایه تاریخ نیز هست.

در طول هزاره ها که این جشن فرخنده برپاست، زمان هایی هم وجود دارد که از برگزاری آن جلوگیری شده است. لطفا در مورد این بازدارنده ها هم برایمان بگویید؟

در مورد موانع برگزاری جشن نوروز تا آنجایی که در منابع مکتوب آمده است باید بگویم دو بار از برگزاری چنین جشنی جلوگیری شده و یا آن را به رسمیت نشناخته اند. یکی به هنگام پیدایش دین زرتشت و رسمیت یافتن این دین در دوران ساسانیان و دیگری در سده های نخستین و میانی بعد از اسلام. در هر دو مورد ظاهرا جشن نوروز را مغایر با سنت ها و آموزه های دینی تشخیص داده اند و کوشش کرده اند از برگزاری آن جلوگیری کنند و نوروز را از آیین ها و باورهای مردم حذف کنند.

نمونه های این اجتناب یا سکوت به فراوانی در متون پهلوی یا متون مذهبی دوره اسلامی به کرات دیده می شود. اما با این حال هیچ گاه بازدارنده های دستگاه رسمی و حکومتی نتوانستند بر نوروز و باورهای کهن مردم غلبه کنند و نوروز همچنان به حیات خود ادامه داد و همچنان هم ادامه می دهد.

تا آنجایی که من آموخته ام آنچه که امروز به عنوان نوروز جشن گرفته می شود با آنچه که پیشینیان ما – از مردمان دوران باستان تا حتی مردمان سده های میانی- برگزار می کرده اند، تفاوت هایی دارد. ممکن است درباره این تفاوت ها و دگرگونی ها هم توضیح دهید؟

در مورد تغییرات آیین های نوروز و فراگشت آن در طول تاریخ می توان گفت جشن نوروز همانند دیگر جشن ها و آیین ها، در میان مردمان نواحی گوناگون به شکل های گوناگونی برگزار می شده است و در طول زمان، دچار تغییرات فراوانی شده است.

اما به دلیل نبود اسناد و مدارک کافی نمی توانیم به طور دقیق شیوه برگزاری نوروز در دوران گذشته و حتی سده های پیشین را بررسی کنیم. اوستا و متون پهلوی در این میانه ساکتند و تنها اشاره های کوتاه و اندکی در گزارشات برخی تاریخ نگاران و شاعران سده های میانه دیده می شود. در آثار کسانی مانند فردوسی، بیرونی، منوچهری و دیگران اشاره های اندکی وجود دارد اما همین گزارشات اندک نیز نشانه توجه فراوان مردم به این جشن است.

بررسی این منابع و توجه به مطالعات مردم شناختی نشان می دهد که آیین های نوروزی در سده های گذشته بسیار فراوان تر و متنوع تر بوده اند و کوشش برای پاکیزگی و بالندگی محیط زیست، کاشت گل ها و گیاهان، لایروبی قنات ها و تمیزی جویبارها و نهرها، نمایش ها و بازی های همگانی و سرودها، بخشی مهم و جدانشدنی از آیین های نوروزی بوده است.

البته این سنت ها و آیین ها کماکان تا اندازه زیادی در برخی شهرهای کوچک و روستاههای دورافتاده زنده مانده است.

گفته های شما، در مورد سفره هفت سین هم پرسشی ایجاد کرده است. آیا آنچه که امروز در مورد سفره هفت سین و متعلقات و آرایش آن می بینیم با گذشته تفاوت کرده است؟

آنچه از تشریفات سفره هفت سین و متعلقاتش مثل آیینه و شمعدان و شمع می شناسیم ظاهرا از سنت های عصر قاجاری است که با تغییر در سنت های دیرین شکل گرفته و تا امروز بازمانده است. چنانچه ابوریحان بیرونی نقل می کند ، هفت سین عبارت از هفت سینی سینی از غلات بوده است که مردم کشاورز برای نمونه و تصمیم به اینکه در سال آینده کدام یک بهتر رشد می کند می کاشته اند و هر کدام که در این ایام بهتر رشد می کرده به عنوان محصول منتخب خودشان برای کشت و زرع انتخاب می کردند که البته این کم کم تغییر می کند و به شکل فعلی درمی آید.

سرانجام به پرسش پایانی این گفت و گوی شیرین می رسم و اینکه این شیوه برگزاری نوروز که امروزه در پایتخت و شهرهای بزرگ ایران مرسوم است و به آن عمل می شود با آنچه که پیشینیان در این فستیوال زیبا انجام می داده اند تفاوت هایی دارد. نظر شما در این مورد چیست؟

البته شیوه برگزاری آیین های نوروزی در تهران و شهرهای بزرگ، شباهت و ارتباطی با آیین های کهن و اصل نوروزی ندارد و آنچه که امروز در تهران و شهرهای بزرگ باقی مانده صرفا عبارت است از خریدهای فراوان، سفر و دید و بازدید از خانه دوستان و اقوام .

چند رفتاری که در این ایام متداول شده به هیچ وجه با آیین های نوروزی ایران باستان مطابقت ندارد. که یکی تخریب و تباهی محیط زیست در روزهای چهارشنبه سوری و سیزده به در است. بخصوص در روز سیزده به در که محیط زیست طبیعی ایران آسیب های فراوان و جدی می بیند. درست برعکس پیشینیان ما که در این روز برای رسیدگی به مزارع و کشتزارها و جویبارها به طبیعت سرکشی می کرده اند .

کشتار میلیون ها ماهی قرمز بر اساس یک رسم جدید ونادرستی که جشن باشکوه دیرین و باستانی ایرانی را به یک جشنواره رنج و آزار حیوانات کرده است.

از آنجایی که برگزاری نوروز در کشورهای پیرامون ایران نسبتا گسترده تر و باشکوه تر از ایران است امید می رود که ما ایرانیان که نوروز را از خودمان می دانیم و به آن عشق می ورزیم بیش از دیگران در فکر این باشیم که آیین های اصلی و انسانی نوروز را برگزار کنیم. مراسم فراموش شده اش را احیا کنیم . مراسمی مثل رسیدگی و پاکیزگی زیست بوم، گردهمایی ها، سرودخوانی ها، بازی های همگانی، و بسیاری از آیین های نوروزی که امروزه از آن مغفول مانده ایم.