در جریان محاکمه ۱۶ تن از بازداشت شدگان روز عاشورا در تهران از علیرضا نوری زاده و محسن سازگارا، دو روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در خارج از ایران، به عنوان رابط با فعالان سیاسی در ایران نام برده شد. اخیرا معاون وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی نیز این دو تن را سخنگویان جنبش سبز خوانده بود.
در گفتوگویی با علیرضا نوری زاده، ابتدا از او میپرسیم که آیا وی با فعالان جنبش سبز در ایران ارتباط دارد و آیا او سخنگوی این جنبش است؟
علیرضا نوری زاده: از ابتدای شروع جنبش به دفعات چه در نوشتهها و چه در مصاحبهها و چه در برنامههای تلویزیونی ام تاکید کرده ام من هیچ مسئولیتی در جنبش سبز ندارم، جز آن که صدای مردم ایران را با توجه به امکاناتی که در اختیارم هست، در اختیار جهانیان بگذارم، به اطلاع جهانیان برسانم و در عین حال بازتاب واکنش جهانی را نسبت به جنبش سبز به اطلاع مردم ایران برسانم. واسطه ای که کارش فراتر از اطلاع رسانی نیست. به دفعات این را گفته ام و به نسل جوان توصیه کرده ام و گفته ام حرفهایی که به شما گفته میشود از این ور و آن ور برای شما ملاک نباشد. شما خودتان هدفهایی را تعیین کرده اید و برای دستیابی به آن هدفها دارید مبارزه میکنید، هزینه میدهید. ما چه کاره هستیم که بیاییم برای شما تعیین تکلیف کنیم. رژیم جمهوری اسلامی . یک روز به آمریکا، یک روز به آلمان، یک روز به انگلیس، یک روز به اسرائیل و طبیعتاً ما افرادی که در این سالها فعال بودیم و از چنگ رژیم به سلامت جسته ایم، هدف این بازی قرار گرفته ایم. در مورد من و آقای سازگارا هم اینها آدرس اشتباه میدهند. به این معنا که مثلاً میگویند در روز عاشورا، ما مردم را تحریک کردیم به خیابان بیایند. درحالی که تصمیم خود مردم ایران بود و ما فقط گزارش کردیم چه شد و در عین حال به داخل اطلاع دادیم که در خارج نظرها نسبت به این جنبش و این حرکت در روز عاشورا چه بود. ما مردم را نه تحریک کردیم و نه تشویق.
آقای نوری زاده، در محاکمه ۱۶ تن از بازداشت شدگان هم از شما نام برده شد. در این زمینه چه پاسخی دارید؟ آیا شما با مخالفان دولت در ایران دارای ارتباطاتی هستید؟
اولاً آقای دادستان از یک سو میگوید متهم ردیف یک با مجاهدین در ارتباط بوده یا مجاهدین با او در ارتباط بودند و از سوی دیگر از زبان او میگویند که ایشان با علیرضا نوری زاده -و صفات مرا هم میگذارند «عنصر طاغوتی و ضد انقلاب»- ولی به هر حال از زبان او میگویند که با نوری زاده در ارتباط بود. اولاً در روز دهها تن با من تماس میگیرند، چه تلفنی، چه از طریق ایمیل و چه از طریق فکس. بعضاً از اینها افرادی هستند که درون نظام مقام داشتند یا دارند. من اطلاعاتم را از چه کسی میگیرم؟ از همینها میگیرم. خیلیهایشان در مقامهای حساس اطلاعات مهمی از جمله در جریان قتلهای زنجیره ای، در جریان رویدادهای دولت آقای خاتمی و بعد آقای احمدی نژاد، انتخابات و تقلب، اطلاعات را به من میدهند. پس ممکن است من با صدها تن تماس داشته باشم. ولی این به منزله تماس سازمانی نیست. من عضو سازمان سیاسی نیستم. من یک فردم. بنابراین من نمیتوانم افراد را برای یک هدف معین بسیج کنم. چون سازمانی ندارم. تشکیلاتی ندارم.
آقای نوری زاده، به نظر شما طرح این گونه مسائل به چه منظوری است؟
به نظر من اینها دارند زمینه سازی میکنند از یک طرف جنبش را وصل کنند به خارج، به دولتهای خارجی و به افرادی که شناسایی شده اند و به عنوان مخالفان ثابت قدم نظام سرشناس اند و از سوی دیگر زمینه سازی برای تعرض به این افراد را فراهم کنند. این جنبه اش به نظر من خیلی اهمیت دارد. چون مثلاً میبینیم که لایحه ای به مجلس میبرند که سطح روابط با بریتانیا را کاهش دهند. چرا این کار را میکنند؟ چون سطح روابط بیاید پایین، رژیم از التزاماتی که دارد، فرار میکند. در نتیجه دست عواملش برای ضربه زدن در خارج باز میشود. این است که مبارزان در خارج از کشور خیلی دقت کنند به این بازی نظام که بازی خیلی خطرناکی است.
در گفتوگویی با علیرضا نوری زاده، ابتدا از او میپرسیم که آیا وی با فعالان جنبش سبز در ایران ارتباط دارد و آیا او سخنگوی این جنبش است؟
علیرضا نوری زاده: از ابتدای شروع جنبش به دفعات چه در نوشتهها و چه در مصاحبهها و چه در برنامههای تلویزیونی ام تاکید کرده ام من هیچ مسئولیتی در جنبش سبز ندارم، جز آن که صدای مردم ایران را با توجه به امکاناتی که در اختیارم هست، در اختیار جهانیان بگذارم، به اطلاع جهانیان برسانم و در عین حال بازتاب واکنش جهانی را نسبت به جنبش سبز به اطلاع مردم ایران برسانم. واسطه ای که کارش فراتر از اطلاع رسانی نیست. به دفعات این را گفته ام و به نسل جوان توصیه کرده ام و گفته ام حرفهایی که به شما گفته میشود از این ور و آن ور برای شما ملاک نباشد. شما خودتان هدفهایی را تعیین کرده اید و برای دستیابی به آن هدفها دارید مبارزه میکنید، هزینه میدهید. ما چه کاره هستیم که بیاییم برای شما تعیین تکلیف کنیم. رژیم جمهوری اسلامی . یک روز به آمریکا، یک روز به آلمان، یک روز به انگلیس، یک روز به اسرائیل و طبیعتاً ما افرادی که در این سالها فعال بودیم و از چنگ رژیم به سلامت جسته ایم، هدف این بازی قرار گرفته ایم. در مورد من و آقای سازگارا هم اینها آدرس اشتباه میدهند. به این معنا که مثلاً میگویند در روز عاشورا، ما مردم را تحریک کردیم به خیابان بیایند. درحالی که تصمیم خود مردم ایران بود و ما فقط گزارش کردیم چه شد و در عین حال به داخل اطلاع دادیم که در خارج نظرها نسبت به این جنبش و این حرکت در روز عاشورا چه بود. ما مردم را نه تحریک کردیم و نه تشویق.
آقای نوری زاده، در محاکمه ۱۶ تن از بازداشت شدگان هم از شما نام برده شد. در این زمینه چه پاسخی دارید؟ آیا شما با مخالفان دولت در ایران دارای ارتباطاتی هستید؟
اولاً آقای دادستان از یک سو میگوید متهم ردیف یک با مجاهدین در ارتباط بوده یا مجاهدین با او در ارتباط بودند و از سوی دیگر از زبان او میگویند که ایشان با علیرضا نوری زاده -و صفات مرا هم میگذارند «عنصر طاغوتی و ضد انقلاب»- ولی به هر حال از زبان او میگویند که با نوری زاده در ارتباط بود. اولاً در روز دهها تن با من تماس میگیرند، چه تلفنی، چه از طریق ایمیل و چه از طریق فکس. بعضاً از اینها افرادی هستند که درون نظام مقام داشتند یا دارند. من اطلاعاتم را از چه کسی میگیرم؟ از همینها میگیرم. خیلیهایشان در مقامهای حساس اطلاعات مهمی از جمله در جریان قتلهای زنجیره ای، در جریان رویدادهای دولت آقای خاتمی و بعد آقای احمدی نژاد، انتخابات و تقلب، اطلاعات را به من میدهند. پس ممکن است من با صدها تن تماس داشته باشم. ولی این به منزله تماس سازمانی نیست. من عضو سازمان سیاسی نیستم. من یک فردم. بنابراین من نمیتوانم افراد را برای یک هدف معین بسیج کنم. چون سازمانی ندارم. تشکیلاتی ندارم.
آقای نوری زاده، به نظر شما طرح این گونه مسائل به چه منظوری است؟
به نظر من اینها دارند زمینه سازی میکنند از یک طرف جنبش را وصل کنند به خارج، به دولتهای خارجی و به افرادی که شناسایی شده اند و به عنوان مخالفان ثابت قدم نظام سرشناس اند و از سوی دیگر زمینه سازی برای تعرض به این افراد را فراهم کنند. این جنبه اش به نظر من خیلی اهمیت دارد. چون مثلاً میبینیم که لایحه ای به مجلس میبرند که سطح روابط با بریتانیا را کاهش دهند. چرا این کار را میکنند؟ چون سطح روابط بیاید پایین، رژیم از التزاماتی که دارد، فرار میکند. در نتیجه دست عواملش برای ضربه زدن در خارج باز میشود. این است که مبارزان در خارج از کشور خیلی دقت کنند به این بازی نظام که بازی خیلی خطرناکی است.