رهبر ایران و منتقدان داخل حکومت؛ «اختلاف و سکوت»

  • علیرضا کرمانی

احمد قابل، پژوهشگر امور دينی

در آخرين جمعه خرداد ماه آيت‌الله علی خامنه ای خطبه‌ای خواند و به نامزدهای معترض و هوادارانشان سفارش کرد به حضور خيابانی پايان دهند. و تاکید کرد که اگر بخواهند راه ديگری بروند او خواهد آمد و صريح‌تر صحبت خواهد کرد.

با اين که آيت الله خامنه ای گفته بود که در جمهوری اسلامی ايران به آرای مردم خيانت نمی‌شود، اما پس از آن سخنان نه نامزدهای معترض پا پس کشيدند و نه هواداران آن‌ها. افزون بر آن اين بار نه تنها منتقدان شناخته شده، بلکه افراد بيشتری لب به انتقاد از رهبر جمهوری اسلامی گشودند.

احمد قابل، پژوهشگر امور دينی که از سال‌ها پيش همواره منتقد آيت الله خامنه ای بوده است، در اين باره به راديو فردا می‌گويد: «‌ جمع کثيری سعی می‌کردند در پيشگاه عموم مردم، حرمت آقای خامنه ای را نگه دارند و مراعات خيلی چيزها را می‌کردند. به عنوان مثال آقای خاتمی درجلسات خصوصی بارها گفته بود که طی هشت سال دوران رياست جمهوری‌اش، دوشنبه‌ها با رهبر دعوا داشته و بسياری از مطالب را با تندی مطرح می‌کرده و ايشان هم مطالب خودش را می‌گفته است که يک روز اين‌ها علنی خواهد شد. در آن زمان آقای خاتمی در خلوت موضع تندی نسبت به آقای خامنه‌ای می‌گرفت، اما مردم هرگز از زبان او چيزی جز مقام معظم رهبری نشنيدند. آقای خاتمی حتی در پيگيری بعضی پرونده‌ها که به حريم رهبری نزديک می‌شد، دست از اصرار بر می‌داشت.»

وی می‌افزايد: « تا قبل از ۲۲ خرداد روند همين روند ادامه داشت، ولی بعد از ۲۲ خرداد موضع‌گيری‌ها و تقابل‌ها روشن‌تر شد. صحبت‌های آقای غفاری و افراد ديگر ثمرات طبيعی تصميم آقای خامنه ای به اين است که صراحتا از يک جناح خاص حمايت کند.»

اين روزها سخنان انتقادی دو تن که بر روی شبکه اينترنت هم در دسترس است بيشتر جلب توجه می‌کند؛ سخنان فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی که به تندی درباره رهبر جمهوری اسلامی سخن می‌گويد و ديگری فيلم کوتاه ويديويی از سخنان‌هادی غفاری، آن هم در حضور مهدی کروبی است.


هادی غفاری در اين سخنان به روشنی خطاب به آيت الله خامنه ای می‌گويد: « من از همين کشورم، مثل شما آقای خامنه ای. آبروی روحانيت رفت. اين دين متهم شد به دروغگويی. »

آيا رويدادهای قبل و بعد از انتخابات ۲۲ خرداد ماه به جايگاه رهبر کنونی جمهوری اسلامی ايران آسيب رسانده است؟ چه شد که سخنان آيت الله خامنه‌ای درباره محمود احمدی نژاد و نتيجه انتخابات فصل الخطاب نشد و معترضان آن را به عنوان حکم حکومتی نپذيرفتند؟

احمد قابل در این مورد می‌گوید: «‌ موضوع پيش آمده در ارتباط با انتخابات دايره منتقدان رهبری را گسترش داده و خواهد داد. در ۲۰ سال گذشته هم اين اتفاقات کمابيش رخ داد، يعنی از جايی که فقط آيت الله منتظری منتقد سرشناس بود به جايی رسيديم که در دوران انتخابات رياست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی شکايت به خدا برد به اين معنی که به رهبری هم نمی‌توان شکايت کرد، چون او پيگير شکايات نخواهد بود. همچنين آقای کروبی در دوره قبل به آقای خامنه‌ای نامه نوشت و انتقاد کرد و عضويت مجمع تشخيص را نپذيرفت. اين رفتارها در طول زمان وجود داشته و اين که حرف ايشان فصل الخطاب باشد سال‌هاست که کسی برای اين موضوع اعتباری قائل نيست. اما گسترش اين که با صراحت از رهبری انتقاد کنند، مخصوص ِ از اين مرحله به بعد است.»

اما باعلنی شدن انتقادها به ولی فقيه کنونی، آيا نهاد رهبری و ولايت فقيه در جمهوری اسلامی ايران دچار تزلزل نخواهد شد؟

احمد قابل معتقد است: « پيش‌بينی بسياری از کارشناسان، کارشناسان مذهبی و فقهی و حتی مراجع تقليد فعلی اين بود که ولايت فقيه با آقای خامنه ای تمام خواهد شد و عملا پس از او ولايت فقيه نخواهيم داشت. گرچه ممکن است به عنوان رهبری يک نماد ظاهری باقی بماند. بنيان‌گذار جمهوری اسلامی به رهبر يا شورای رهبری نصيحت کرده بود که به گونه‌ای رفتار نکنند که مردم به اين نتيجه برسند که از اين مقوله بگذرند. اين توصيه‌ها برای اين بود که رفتارها نبايد جانبدارانه از يک گروه خاص باشد تا ديگران احساس کنند اين نهاد مزاحم زندگی آن‌ها است و حق آن‌ها را پايمال می‌کند. بحث من اين است که آقای خامنه‌ای با اين روش بساط ولايت فقيه را جمع می‌کند. »

در تازه‌ترين انتقادها به رهبر جمهوری اسلامی ايران از زبان يک روحانی برجسته، روز سه شنبه آيت الله جلال الدين طاهری با انتشار بيانيه ای اين پرسش را مطرح کرد که چرا چتر حمايت قانون تنها برای شما و دوستان شما است؟

امام جمعه سابق اصفهان دربيانيه ای درباره دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد: اين انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدی مجدد رئيس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می‌دانم.