همه ماجرا از نشان دادن عکس پاره شده آیتالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در تلویزیون دولتی ایران شروع شد و واکنش رهبر جمهوری اسلامی ایران به این رویداد و حامیان دولت که از دیدن این صحنه «خونشان به جوش آمده بود.»
در ایران حامیان جنبش سبز عمدتا نشان دادن عکس پاره شده را نتیجه توطئهای برای سرکوبی معترضان دانستند. در چنین فضایی تکلیف سر دادن شعارهایی مانند «جمهوری ایرانی» که حامیان دولت و برخی مراجع سنتی به آن حساسیت نشان میدهند، چیست؟
آخرین نمونه نشان دادن چنین حساسیتی در خطبه نماز جمعه آیتالله محمد امامی کاشانی جلوه گر شد: «نه تنها به «عکس»، این شعارها چه بود عزیزم؟ این چیه: «نه شرقی نه غربی جمهوری ایرانی؟» این چیه؟»
سر دادن کدام شعارها میتواند موجب گسترش جنبش سبز شود و کدام شعارها چنین روندی را کند میکند؟
این پرسش را با سه میهمان این هفته برنامه دیدگاهها در میان گذاشتهایم که پیش از این در گفتهها و نوشتههایشان به این پرسش پرداختهاند: با محمدصادق جوادی حصار، مسئول ستاد اطلاع رسانی مهدی کروبی، نامزد معترض انتخابات خرداد در مشهد و با دو میهمان دیگر که دیدگاههایشان سایه روشن موجود در «اتحاد جمهوریخواهان ایران» را بازتاب میدهد: بیژن حکمت در پاریس و امیرحسین گنج بخش در واشینگتن.
آقای جوادی حصار در پاسخ به این پرسش میگوید:
«مجموعه شعارهایی که حول دو یا سه محور عمده میچرخید، یکی انتخابات و مظالمی که در انتخابات صورت گرفت و یکی جمهوریت نظام در برابر رفتاری که میخواهد جمهوریت مسئله ثانوی باشد در برابر اسلامیت و آن حرکتی که در خیابانها اتفاق افتاد یک مقدار عکس العملی بود در برابر رفتاری که عدهای در کشور پیش گرفتهاند برای محور قرار دادن حرکتهای اسلامی و به حاشیه بردن جمهور مردم و رای ملت. نه آن رفتار خیلی پسندیده بود که مردم را به اینجا بکشاند و نه این رفتار که در برابر اسلامیت، جمهوریت محض را مطرح کنند به نحوی که مستمسک عدهای فرصتطلب باشد که بگویند اینها با اسلام مخالفاند.»
آقای جوادی حصار بر این باور است که حرکتهایی که از حاشیه به متن بیایند میتوانند مایه انشعاب و تفرق در جریان کلی اصلاح طلبی به وجود بیاورند.
آقای بیژن حکمت نیز با حمایت از این نظر میگوید:
«گسترش تظاهرات یکی از مهمترین جنبههای جنبش سبز است و مستلزم این است که خللی در دستگاه سرکوب بیافتد. از این زاویه باید نگاه کرد که چه شعارهایی میتواند ایجاد خلل و شکاف در نیروهای سرکوب را بیشتر کند و چه شعارهایی برعکس باعث انسجام آنها و توجیه و معنا سازی نیروهای سرکوبگر میشود.»
رادیو فردا: مصداقهای این شعارها در نظرتان هست؟
بیژن حکمت: تمام شعارهایی که میتواند عبور از نظام را تداعی کند.
رادیو فردا: مثلا جمهوری ایرانی؟
«بله، ولی یک نکته را هم تذکر بدهم که بین جنبش و تظاهرات باید فرق گذاشت. جنبش در تظاهرات خیابانی خلاصه نمیشود. انواع فعالیتها را در نظر بگیرید، مثلا جمع آوری امضا، شکل گرفتن شبکههای اجتماعی، فعالیتها و اعلامیهها و بیانیهها، گفتوگوها و مقالات، مطالبی که در سایتها منتشر میشود...»
آقای حکمت اینها را جنبههای مختلف جنبش سبز میداند و بر آن است که نیروهای جنبش باید خود را در این بخش نشان دهند. وی معتقد است نمیشود وحدت تظاهرات را با گوناگونی شعارها حفظ کرد.
امیرحسین گنج بخش: این بحث شعارها به نظر من از پایه غلط است. خیابان را نمیتوانید کنترل کنید، به مردم بگویید که حرف دلشان را نزنند.
به باور آقای گنج بخش جنبش سبز جمع شدن نیروهایی است که نظام را نمیخواهند در کنار کسانی که میخواهند آن را در درون اصلاح کنند: «خیابان ماها را کنار هم گذاشته است. کسی مثل من که خواستار جدایی دین از دولت است... این را برای حفظ اسلام میگویم. اگر قرار باشد در ایران اسلام حفظ شود، از این طریق حفظ میشود. ویژگی ماها این است که اگر معتقدیم دین از دولت جداست، ولی احترام میگذاریم به همه کسانی که معتقدند جمهوری اسلامی باید بماند.»
رادیو فردا: اساس بحث همین است که اگر شعارهایی داده شود مثل رای من کو میتوانید حداکثر افراد را جذب کنید. اگر شعارهایی داده شود که مورد توافق همه نباشد، هم میتواند سبب کاهش میزان شرکت کنندگان باشد، هم زمینه ای را برای سرکوبی فراهم کند. صحبت آقایان حکمت و جوادی حصار بر مبنای اخلاق نیست بر مبنای علت و معلول است.
امیر ححسین گنج بخش: این جنبش متکثر است و هر کسی باید شعار خودش را بدهد. یک شعار هم باید وجود داشته باشد که همه را بتواند جمع کند. شعاری که همه را جمع میکند انتخابات آزاد است. همه باید بپذیرند که در درون جنبش سبز آدمهایی هستند که بسیار به آقای خمینی احترام میگذارند. آدمهایی هم هستند که اصلا از آقای خمینی خوششان نمیآید چون فرزندانشان در دوران ایشان اعدام شدهاند. هستند کسانی که جمهوری اسلامی را میخواهند و هستند کسانی که جدایی دین را از حکومت میخواهند.
آقای گنج بخش معتقد است که باید به نتایج صندوق رای احترام گذاشت و نباید "عقیده ای" سرکوب کرد.
آقای جوادی حصار ضمن موافقت با مسئله تکثر، از نظر کاربردی با نظرات آقای گنج بخش موافق نیست.
محمدصادق جوادی حصار: یک فرد عکس امام را پاره کرده ولی میبینید که دستگاه حکومتی این را چنان تعمیم داده که هر عضو جنبش سبز باید اول بیاید ارادتش را به امام ثابت کند و بعد بگوید من در جمهوری اسلامی کار میکنم ولی انتقاد هم دارم به رفتار دولت، این جور رفتارها و مستمسکها را باید از دست جریان حاکم بگیریم.
آقای جوادی حصار ضمن اعتقاد به آزادی احزاب و گوناگونی باورها، بر این نکته تاکید میکند که با طرح موضوعهای حاشیه ای اصل جریان به فراموشی سپرده میشود: «اولین عامل پیش گیرنده از تکثر و تنوع آرا در جمهوری اسلامی، نظارت استصوابی است. باید نظارت استصوابی را حذف کرد.»
آقای حکمت ضمن مخالفت با آوردن تنوع شعارها به تظاهرات با توجیه آن بر اساس تکثر شرکت کنندگان، میگوید باید بکوشیم گرد یک سری شعارهای حداقلی که خواست همه است، جمع شویم.
«دو اثر دارد: انسجام نیروهای سرکوب را از بین میبرد و باعث میشود که سرکوبگران نتوانند از شعارهای تندی که داده میشود، سوءاستفاده کنند. از طرف دیگر وقتی شعارها متفاوت شود نمیتواند همه نیروها را جذب کند.»
آقای گنج بخش با اشاره به صحبتهای آقای جوادی حصار میگوید در این جنبش "خودی" و "غیر خودی" نباید وجود داشته باشد.
«من ایرادی به دوستانی نمیگیرم که تمام زندگیشان را از طریق این جمهوری اسلامی به دست آوردهاند و انتظار ندارم با جمهوری اسلامی مخالفت کنند، ولی بپذیرند که کسانی هم هستند که زندگیشان و عزیزانشان را در این جهت از دست دادهاند و این نظام را نمیپذیرند. همزیستی این دو است که آینده ایران را میسازد.»
آقای جوادی حصار میگوید از منظر رفتار اصلاح طلبانه احساس میکند که آرمانگرایی به نتیجه نمیرسد.
«من معتقدم راهی که به نتیجه میرسد، این است که از شعارها و مناسباتی وارد میدان شویم که طرف مقابل ما بر آنها انگشت صحت میگذارد. میگویند ما طرفدار امام هستیم. ما میگوییم در طرفداری از امام، دارید نظر امام را نقض میکنید. یک کسی بیاید عکس امام را پاره کند، این اهانت است. ولی کسی بیاید وصیت امام را نادیده بگیرد، این اهانت به امام نیست؟»
آقای جوادی حصار با اشاره به این که کسانی که «جمهوری ایرانی» میخواهند به گونه ای واکنشی در برابر نظام عمل میکنند در عین حال بر این نکته تاکید میکند که برای برون رفت از این وضعیت باید به یک «دموکراسی مصطلح سیاسی» در جهان مانند دموکراسیهای موجود در کشورهای غرب یا کشوری مثل ژاپن تن در داد.
«رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم به این نتیجه رسیده است. او هم معتقد است برای برونرفت از این بحران باید به دموکراسی مصطلح تن در داد. اما اگر این را امروز بیاییم این طوری مطرح کنیم، یک عده آدمهایی که فرق [نوشته] مار و [عکس] مار را تشخیص نمیدهند، میآیند سرکوب میکنند. ما نمیتوانیم به آنها بگوییم که داریم برای شما کار میکنیم.»
آقای حکمت ضمن موافقت با این نکته که بخشی از شعارها واکنشی است در مقابل سرکوب، برخی از شعارها در تظاهرات را حاصل اقدام جریانها و شبکههای سیاسی مختلف میداند.
آقای گنج بخش در خطاب به رهبری جنبش میگوید: «نمیتوانیم به دانشجویی که میگوید مرگ بر دیکتاتور و یا عکس آقای خامنهای را پاره میکند چیزی بگوییم بدون آن که شعار ِ محوری برایش تعیین کنیم.»
آقای گنج بخش در پاسخ به آقای جوادی حصار میگوید نمیتوان برای مردم تعیین تکلیف کرد.
آقای جوادی حصار در پاسخ وی میگوید: «شما هم تعیین تکلیف نکنید. نگویید شعار محوری باید انتخابات آزاد باشد. این را مطرح کنید. بگذارید سبزها در خیابانها خودشان انتخاب کنند کدام شعار، محوری است.»
آقای جوادی حصار میافزاید: «من سخنگوی جنبش سبز نیستم که بگویم این شعار محوری است. شما هم نیستید.»
در پایان میهمانان برنامه دیدگاههای این هفته ضمن موافقت با نظرات یکدیگر در مورد شعار انتخابات آزاد به نتیجهگیری بحث میپردازند.
در ایران حامیان جنبش سبز عمدتا نشان دادن عکس پاره شده را نتیجه توطئهای برای سرکوبی معترضان دانستند. در چنین فضایی تکلیف سر دادن شعارهایی مانند «جمهوری ایرانی» که حامیان دولت و برخی مراجع سنتی به آن حساسیت نشان میدهند، چیست؟
آخرین نمونه نشان دادن چنین حساسیتی در خطبه نماز جمعه آیتالله محمد امامی کاشانی جلوه گر شد: «نه تنها به «عکس»، این شعارها چه بود عزیزم؟ این چیه: «نه شرقی نه غربی جمهوری ایرانی؟» این چیه؟»
سر دادن کدام شعارها میتواند موجب گسترش جنبش سبز شود و کدام شعارها چنین روندی را کند میکند؟
این پرسش را با سه میهمان این هفته برنامه دیدگاهها در میان گذاشتهایم که پیش از این در گفتهها و نوشتههایشان به این پرسش پرداختهاند: با محمدصادق جوادی حصار، مسئول ستاد اطلاع رسانی مهدی کروبی، نامزد معترض انتخابات خرداد در مشهد و با دو میهمان دیگر که دیدگاههایشان سایه روشن موجود در «اتحاد جمهوریخواهان ایران» را بازتاب میدهد: بیژن حکمت در پاریس و امیرحسین گنج بخش در واشینگتن.
آقای جوادی حصار در پاسخ به این پرسش میگوید:
«مجموعه شعارهایی که حول دو یا سه محور عمده میچرخید، یکی انتخابات و مظالمی که در انتخابات صورت گرفت و یکی جمهوریت نظام در برابر رفتاری که میخواهد جمهوریت مسئله ثانوی باشد در برابر اسلامیت و آن حرکتی که در خیابانها اتفاق افتاد یک مقدار عکس العملی بود در برابر رفتاری که عدهای در کشور پیش گرفتهاند برای محور قرار دادن حرکتهای اسلامی و به حاشیه بردن جمهور مردم و رای ملت. نه آن رفتار خیلی پسندیده بود که مردم را به اینجا بکشاند و نه این رفتار که در برابر اسلامیت، جمهوریت محض را مطرح کنند به نحوی که مستمسک عدهای فرصتطلب باشد که بگویند اینها با اسلام مخالفاند.»
آقای جوادی حصار بر این باور است که حرکتهایی که از حاشیه به متن بیایند میتوانند مایه انشعاب و تفرق در جریان کلی اصلاح طلبی به وجود بیاورند.
آقای بیژن حکمت نیز با حمایت از این نظر میگوید:
«گسترش تظاهرات یکی از مهمترین جنبههای جنبش سبز است و مستلزم این است که خللی در دستگاه سرکوب بیافتد. از این زاویه باید نگاه کرد که چه شعارهایی میتواند ایجاد خلل و شکاف در نیروهای سرکوب را بیشتر کند و چه شعارهایی برعکس باعث انسجام آنها و توجیه و معنا سازی نیروهای سرکوبگر میشود.»
رادیو فردا: مصداقهای این شعارها در نظرتان هست؟
بیژن حکمت: تمام شعارهایی که میتواند عبور از نظام را تداعی کند.
رادیو فردا: مثلا جمهوری ایرانی؟
«بله، ولی یک نکته را هم تذکر بدهم که بین جنبش و تظاهرات باید فرق گذاشت. جنبش در تظاهرات خیابانی خلاصه نمیشود. انواع فعالیتها را در نظر بگیرید، مثلا جمع آوری امضا، شکل گرفتن شبکههای اجتماعی، فعالیتها و اعلامیهها و بیانیهها، گفتوگوها و مقالات، مطالبی که در سایتها منتشر میشود...»
گسترش تظاهرات یکی از مهمترین جنبههای جنبش سبز است و مستلزم این است که خللی در دستگاه سرکوب بیافتد. از این زاویه باید نگاه کرد که چه شعارهایی میتواند ایجاد خلل و شکاف در نیروهای سرکوب را بیشتر کند و چه شعارهایی برعکس باعث انسجام آنها و توجیه و معنا سازی نیروهای سرکوبگر میشود.
بیژن حکمت
امیرحسین گنج بخش: این بحث شعارها به نظر من از پایه غلط است. خیابان را نمیتوانید کنترل کنید، به مردم بگویید که حرف دلشان را نزنند.
به باور آقای گنج بخش جنبش سبز جمع شدن نیروهایی است که نظام را نمیخواهند در کنار کسانی که میخواهند آن را در درون اصلاح کنند: «خیابان ماها را کنار هم گذاشته است. کسی مثل من که خواستار جدایی دین از دولت است... این را برای حفظ اسلام میگویم. اگر قرار باشد در ایران اسلام حفظ شود، از این طریق حفظ میشود. ویژگی ماها این است که اگر معتقدیم دین از دولت جداست، ولی احترام میگذاریم به همه کسانی که معتقدند جمهوری اسلامی باید بماند.»
رادیو فردا: اساس بحث همین است که اگر شعارهایی داده شود مثل رای من کو میتوانید حداکثر افراد را جذب کنید. اگر شعارهایی داده شود که مورد توافق همه نباشد، هم میتواند سبب کاهش میزان شرکت کنندگان باشد، هم زمینه ای را برای سرکوبی فراهم کند. صحبت آقایان حکمت و جوادی حصار بر مبنای اخلاق نیست بر مبنای علت و معلول است.
امیر ححسین گنج بخش: این جنبش متکثر است و هر کسی باید شعار خودش را بدهد. یک شعار هم باید وجود داشته باشد که همه را بتواند جمع کند. شعاری که همه را جمع میکند انتخابات آزاد است. همه باید بپذیرند که در درون جنبش سبز آدمهایی هستند که بسیار به آقای خمینی احترام میگذارند. آدمهایی هم هستند که اصلا از آقای خمینی خوششان نمیآید چون فرزندانشان در دوران ایشان اعدام شدهاند. هستند کسانی که جمهوری اسلامی را میخواهند و هستند کسانی که جدایی دین را از حکومت میخواهند.
آقای گنج بخش معتقد است که باید به نتایج صندوق رای احترام گذاشت و نباید "عقیده ای" سرکوب کرد.
آقای جوادی حصار ضمن موافقت با مسئله تکثر، از نظر کاربردی با نظرات آقای گنج بخش موافق نیست.
این بحث شعارها به نظر من از پایه غلط است. خیابان را نمیتوانید کنترل کنید، به مردم بگویید که حرف دلشان را نزنند.
امیرحسین گنج بخش
آقای جوادی حصار ضمن اعتقاد به آزادی احزاب و گوناگونی باورها، بر این نکته تاکید میکند که با طرح موضوعهای حاشیه ای اصل جریان به فراموشی سپرده میشود: «اولین عامل پیش گیرنده از تکثر و تنوع آرا در جمهوری اسلامی، نظارت استصوابی است. باید نظارت استصوابی را حذف کرد.»
آقای حکمت ضمن مخالفت با آوردن تنوع شعارها به تظاهرات با توجیه آن بر اساس تکثر شرکت کنندگان، میگوید باید بکوشیم گرد یک سری شعارهای حداقلی که خواست همه است، جمع شویم.
«دو اثر دارد: انسجام نیروهای سرکوب را از بین میبرد و باعث میشود که سرکوبگران نتوانند از شعارهای تندی که داده میشود، سوءاستفاده کنند. از طرف دیگر وقتی شعارها متفاوت شود نمیتواند همه نیروها را جذب کند.»
آقای گنج بخش با اشاره به صحبتهای آقای جوادی حصار میگوید در این جنبش "خودی" و "غیر خودی" نباید وجود داشته باشد.
«من ایرادی به دوستانی نمیگیرم که تمام زندگیشان را از طریق این جمهوری اسلامی به دست آوردهاند و انتظار ندارم با جمهوری اسلامی مخالفت کنند، ولی بپذیرند که کسانی هم هستند که زندگیشان و عزیزانشان را در این جهت از دست دادهاند و این نظام را نمیپذیرند. همزیستی این دو است که آینده ایران را میسازد.»
یک فرد عکس امام را پاره کرده ولی میبینید که دستگاه حکومتی این را چنان تعمیم داده که هر عضو جنبش سبز باید اول بیاید ارادتش را به امام ثابت کند و بعد بگوید من در جمهوری اسلامی کار میکنم ولی انتقاد هم دارم به رفتار دولت، این جور رفتارها و مستمسکها را باید از دست جریان حاکم بگیریم.
محمدصادق جوادی حصار
«من معتقدم راهی که به نتیجه میرسد، این است که از شعارها و مناسباتی وارد میدان شویم که طرف مقابل ما بر آنها انگشت صحت میگذارد. میگویند ما طرفدار امام هستیم. ما میگوییم در طرفداری از امام، دارید نظر امام را نقض میکنید. یک کسی بیاید عکس امام را پاره کند، این اهانت است. ولی کسی بیاید وصیت امام را نادیده بگیرد، این اهانت به امام نیست؟»
آقای جوادی حصار با اشاره به این که کسانی که «جمهوری ایرانی» میخواهند به گونه ای واکنشی در برابر نظام عمل میکنند در عین حال بر این نکته تاکید میکند که برای برون رفت از این وضعیت باید به یک «دموکراسی مصطلح سیاسی» در جهان مانند دموکراسیهای موجود در کشورهای غرب یا کشوری مثل ژاپن تن در داد.
«رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم به این نتیجه رسیده است. او هم معتقد است برای برونرفت از این بحران باید به دموکراسی مصطلح تن در داد. اما اگر این را امروز بیاییم این طوری مطرح کنیم، یک عده آدمهایی که فرق [نوشته] مار و [عکس] مار را تشخیص نمیدهند، میآیند سرکوب میکنند. ما نمیتوانیم به آنها بگوییم که داریم برای شما کار میکنیم.»
آقای حکمت ضمن موافقت با این نکته که بخشی از شعارها واکنشی است در مقابل سرکوب، برخی از شعارها در تظاهرات را حاصل اقدام جریانها و شبکههای سیاسی مختلف میداند.
آقای گنج بخش در خطاب به رهبری جنبش میگوید: «نمیتوانیم به دانشجویی که میگوید مرگ بر دیکتاتور و یا عکس آقای خامنهای را پاره میکند چیزی بگوییم بدون آن که شعار ِ محوری برایش تعیین کنیم.»
آقای گنج بخش در پاسخ به آقای جوادی حصار میگوید نمیتوان برای مردم تعیین تکلیف کرد.
آقای جوادی حصار در پاسخ وی میگوید: «شما هم تعیین تکلیف نکنید. نگویید شعار محوری باید انتخابات آزاد باشد. این را مطرح کنید. بگذارید سبزها در خیابانها خودشان انتخاب کنند کدام شعار، محوری است.»
آقای جوادی حصار میافزاید: «من سخنگوی جنبش سبز نیستم که بگویم این شعار محوری است. شما هم نیستید.»
در پایان میهمانان برنامه دیدگاههای این هفته ضمن موافقت با نظرات یکدیگر در مورد شعار انتخابات آزاد به نتیجهگیری بحث میپردازند.