زنان، اعتراض‌ها و دولت دهم

پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات، با انتشار بیانیه ای شکل گرفت. بیانیه ای که با این جملات آغاز می شد: «ما، بخشی از جنبش زنان ایران، به عنوان کنشگران جامعه مدنی در عرصه های گوناگون صنفی، مطبوعاتی، سازمان های غیردولتی، احزاب و از درون کمپین های متعدد، طی سالیان گذشته راه های گوناگونی را برای تحقق خواستهای زنان پیموده ایم. و هرگاه ضرورت اقتضا می کرده، برای تحقق این خواستها در کنار هم گام برداشته ایم. امروز نیز مصمم شده ایم به منظور ارائه بخشی از مطالبات خود و زنان سرزمین‌مان، با بهره گیری از فضای انتخاباتی، ائتلاف دیگری را شکل دهیم.»

در این بیانیه دو خواسته: پیگیری مجدانه پیوستن ایران به کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و تلاش در جهت رفع قوانین تبعیض آمیز علیه زنان به ویژه بازنگری و اصلاح اصول نوزدهم، بیستم، بیست و یکم و صدوپانزدهم قانون اساسی به منظور گنجاندن اصل برابری جنسیتی بدون قید و شرط به عنوان اصلی ترین خواستهای زنان ایرانی مطرح شده بود که البته با انتقادات زیادی هم روبه‌رو شد.

در همین زمینه گفت‌وگویی داشتیم با محبوبه عباسقلی زاده، فعال مسائل زنان. ابتدا از او پرسیدیم دلیل طرح مطالبات زنان در آن مقطع زمانی خاص چه بود؟

محبوبه عباسقلی زاده: هردوی اینها یک زیرگفتگوی واحد داشت و آن بحث دموکراتیزه کردن حقوق شهروندی زنان، دیده شدن حق آزادی و برابری زنان در سطوح قانونگذاری و سیاستها و رویه ها بود. خود چنین حرکتی هم بنظر من بخشی از جنبش فراگیرتر بود که قبل از انتخابات از جانب گروه های مختلف پیش آمد و پایه اش روی بحث مطالبه محوری بود.

رادیو فردا: عکس العمل کاندیداهای ریاست جمهوری، وقتی مطالبات مطرح شد چه بود؟ آیا آنها در تبلیغات انتخاباتی شان پاسخ درخوری به این مطالبات دادند یا نه؟

محبوبه عباسقلی زاده: «ما از طرف کاندیداهای اصلاح طلب یعنی آقای موسوی و آقای کروبی بیشترین پاسخ را گرفتیم. هر دوی اینها به صورت مستقیم یا از طریق مشاوران خود، یا مسئولان حوزه زنان شان، قول های مساعدی در این زمینه دادند. از جانب آقای رضایی یک صحبتی از دور شد ولی ایشان هم تقریباً نظر مساعد برای برخی تغییرات حقوقی روبنایی داشتند. منتها هیچ تماسی از طرف ستاد آقای احمدی نژاد یا خود او و هیچ عکس العملی دال بر این که بخواهند در این مورد اصلاً گفت‌وگویی داشته باشند با بدنه جنبش زنان، نداشتند.»

انتخابات ریاست جمهوری با حضور بیش از ۴۰ میلیون ایرانی برگزار شد و یک روز بعد نام محمود احمدی نژاد با ۲۴ میلیون رای به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران اعلام شد. اعلام نتایج موجی از اعتراض ها در ایران را ایجاد کرد که تا روز تحلیف وی در مجلس شورای اسلامی ادامه داشت. در این مدت اما، آنچه چشمگیرترین رخداد بود، حضور گسترده زنان ایران در میان اعتراض کنندگان بود که در بسیاری موارد با دخالت نیروی انتظامی و افراد مشهور به لباس شخصی به خشونت کشیده می شد. اما حتی خشونت بار شدن فضا هم از حضور زنان نکاست. اما آنچه منتقدان به جنبش زنان در ایران مطرح می کنند، نمود نداشتن حضور فعالان جنبش زنان در این اعتراض ها بود. به عقیده آنها، هرچه حضور زنان در خیابان ها گسترده تر می شد، فعالان جنبش زنان محو تر می شدند.

شهلا شفیق، جامعه شناس در پاریس در تحلیل این انتقاد توضیح می دهد که بین این دو جریان یک تلاقی و ناهماهنگی وجود دارد. به نظر وی ناهماهنگی زمانی اتفاق می افتد که خیزش های مردمی به شکل خودجوش، که از منطق خاصی پیروی نمی کند، روی می دهد.

درحالیکه جنبش هایی مثل جنبش زنان یک شکل سازمان یافته دارد. این دو جنبش دو شکل متفاوت اند و در جایی با هم تلاقی می کنند.

خانم شفیق معتقد است «جنبش زنان موفق شد در ماجرای کمپین یک میلیون امضا به «خیابان» که در جمهوری اسلامی فقط متعلق به «امت» بود، برود و از خیابان یک مکان مبارزاتی درست کند. خیزش مدنی مسائلی را مطرح کرد که پیش از آن جنبش هایی مانند جنبش زنان آنرا مطرح کرده بودند. این دو جنبش به دلیل ماهیت توتالیتر سیستم، به شکل سازمانی نمی توانستند با هم تلاقی کنند.»

خانم عباسقلی زاده از سوی دیگر معتقد است که جنبش زنان در اعتراض های خیابانی مردم غایب نبود. وی می گوید من این را غیبت نمی دانم بلکه وحدت می بینم. جنبش فراگیر مردم آنقدر پویا و نیرومند است که همه گروه ها را در خود جای می دهد و نیازی نیست عده ای به عنوان جنبش زنان تابلوی خاصی به دست بگیرند. خانم عباسقلی زاده می افزاید جنبش زنان در سالهای گذشته خدمت خود را به زنان انجام داده است. وی در عین حال معتقد است که فعالان زن باید بصورت خودآگاه و هدفمند در این جنبش فراگیر شرکت داشته باشند.

خانم شفیق ضمن ارجگذاری به تلاشهای زنان در خیابانها، آن را کافی نمی داند: «ما باید از این محدودیتها یک موقعیت بسازیم برای جنبش زنان و برویم پافشاری کنیم روی شعارهایی که مسئله آزادی را مطرح می کند.»

منزلت زنان در دوران دولت دهم

علیرغم اعتراض های مردمی در پی انتخابات، چهارشنبه گذشته محمود احمدی نژاد در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، مراسم تحلیف ریاست جمهوری را انجام داد. وی پس از پایان مراسم تحلیف به جایگاه زنان در برنامه دولت دهم اشاره کرد. او گفت ایجاد زمینه های مناسب برای ادامه حضور زنان در امور جامعه را دنبال خواهد کرد. این درحالی است که مدافعان بهبود وضعیت زنان در کارنامه دولت نهم نقاط ضعف بسیاری را یافته اند و این دوران را دوره پسرفت در زمینه حقوق زنان توصیف می کنند.

یکی از این منتقدان، فاطمه گوارایی، فعال معتقد به برابری حقوق زن و مرد و عضو شورای فعالان ملی مذهبی در تهران است. او در گفت‌وگو با رادیو فردا، ابتدا مشروعیت ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد را زیر سئوال می برد: «دوران حکومت آقای احمدی نژاد در چهارسال آینده از نظر ما نه مشروعیت قانونی دارد و بر اساس فتاوی اکثر فقهای شیعه هم موضوعیت شرعی ندارد. کلیه اقداماتی هم که در این زمینه انجام بدهد، حتی مثبت هایش، از نظر ما چون مبنای رای مردم پشت آن نیست، قابل تایید نیست. آقای احمدی نژاد در دوره قبل هم که می خواست بیاید روی کار، در فیلمهای تبلیغاتی که از او ارائه می شد، [عنوان می کرد] که "مگر حجاب زن برای ما مسئله عمده است، مگرحالا یک ذره روسری بالا یا پائین باشد مشکلات جامعه ما با این مسئله به هم می خورد، آزادی ورود زنان به ورزشگاه ها..." چیزهایی که می توانست به نوعی مقبولیت عمومی در زنان و دختران جوان نسبت به ایشان ایجاد کند و باعث شود به نوعی رغبت در جامعه زنان برای رای دادن به ایشان به وجود بیاید.»

خانم گوارایی می افزاید: «متاسفانه در چهار سال بعد بسیاری از اقداماتی را که در دوره اصلاحات و خاتمی، بخشی که مربوط به زنان ریاست جمهوری بود، تغییرات اساسی در آن دادند و بسیاری از اقدامات سهمیه بندی جنسیتی دانشگاه ها، محدودیتی که برای مراوده مذکر و مونث در دانشگاه ها ایجاد کردند و بومی سازی گزینش دانشجویان، مخصوصاً که باز اینجا جنسیت رل اساسی را داشت. ادامه سنگسارها را در نظر بگیرید. یک زن در دولت آقای احمدی نژاد در کابینه نداشتیم. ایشان در دولت نهم فضای خاصی را برای زنان در ایران، نه تنها ایجاد نکرد، بلکه بسیاری از فضاهایی را که در هشت سال دوران اصلاحات آرام آرام به وجود آمده بود، آنها را هم به روی زن ها بست. اگر همان چیزی را که ادامه داده اند، بخواهند دنبال کنند، نتیجه می گیریم که این تخریب بیشتر حضور زنان و فعالیت هایشان و بهبود موقعیتشان در عرصه های مختلف است.»

خانم گوارایی در پاسخ به این پرسش که «با توجه به اینکه حضور زنان در دوره پیش از انتخابات ۲۲ خرداد و بعد از آن نمایان بود، این خود باعث نمی شود که یک مقدار معادله تغییر کند»، می گوید: «متاسفانه آقای احمدی نژاد به تفکری در جامعه ایران تعلق دارد که یکی از عقب مانده ترین نوع تفکرات مذهبی در جامعه ایران شمرده می شود. این نوع تفکر اساساً اصالتی برای زن قائل نیست که بخواهد فضائی را ایجاد کند. برخوردهایی که با زنان درگرفته، نشان می دهد که ایشان به هیچ وجه مایل به حضور آگاهانه زنان ایران نیستند.»

وزیر زن در کابینه جدید محمود احمدی نژاد؟

به نوشته رسانه ها در ایران، مرضیه وحید دستجردی، فعال سیاسی، جراح و متخصص زنان، کاندیدای پست وزارت بهداشت در دولت دهم است.

او کیست؟

مرضیه وحید دستجردی، پنجاه ساله، متولد ۱۳۳۸ در تهران، فرزند دکتر وحید دستجردی، رئیس پیشین جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران است. وی علاوه بر تدریس در دانشگاه، مشاور رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران و مدیر امور بین الملل آن است. او عضو جمعیت زنان اصولگرا است و در دوره های چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم تهران بود. او همچنین عضو شورای عالی نظام پزشکی کشور و طی سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۵ عضو شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت بوده است.

اگر مرضیه وحید دستجردی به عنوان وزیر بهداشت کابینه دهم در دولت حضور داشته باشد، آیا افتخاری برای جامعه زنان ایرانی و جنبش زنان محسوب می شود؟

محبوبه عباسقلی زاده می گوید: «تغییر موضع ناگهانی آقای احمدی نژاد در رابطه با مسئله زنان و مشارکت زنان در حد وزارت و وعده برای اصلاحات حداقلی حقوقی، در شرایطی دارد اتفاق می افتد که هیچکدام از جنبش های اجتماعی زنده بخصوص جنبش زنان، مشروعیتی برای ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد قائل نیستند. در چنین شرایطی سخن از اصلاحات حقوقی گفتن و داشتن وزیر زن، صرفاً وعده هایی است که برای آرام کردن بخشی از جامعه. بنابراین هیچکدام اینها از نظر ما قابل اعتنا نیست. ما الان درگیر مبارزه بزرگتری هستیم و آن مبارزه اینست که یک شرایط دموکراتیک در ایران ایجاد شود و طبیعی است که زنها هم در فرآیند جنبش دموکراسی خواهی به مطالبات خود خواهند رسید.»

خانم عباسقلی زاده معتقد است موقعیت زنان پس از انتخابات متفاوت است و آنها نباید مبارزه بزرگی را که در پیش دارند فراموش کنند و دل خوش کنند به داشتن وزیر زن و یا اصلاحات حقوقی کوچک. وی می افزاید: اینکه آقای احمدی نژاد علاقمند شده اند به حضور زنان، بیشتر گونه ای نمایش است تا به وسیله آن بحران موجود را بخوابانند که این نوعی عوامفریبی است.»

«مشروعیت نداشتن ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد» نکته ای است که احمد قابل، کارشناس امور مذهبی نیز به آن اشاره می کند. آقای قابل در پاسخ به این پرسش که مجلس شورای اسلامی در برابر معرفی یک وزیر زن از سوی محمود احمدی نژاد چه واکنشی ممکن است نشان دهد، می گوید: «با توجه به مسئله بحران مشروعیت دولت، طبیعی است که این دولت کارهایی انجام دهد که جایگاه اجتماعی خود را تقویت کند و افکار زنان و نیروهای طرفدار حقوق زن را به خود جلب کند. آقای قابل معتقد است همین که دولت اصولگرا و سنتی در پی فشارهای اجتماعی در این راستا حرکت می کند، نشان می دهد که آنها تاحدی ناگزیر از همسویی با خواستهای مردم اند.»

آیا روحانیت با چنین انتخابی از سوی آقای احمدی نژاد کنار خواهد آمد؟

احمد قابل: آقای احمدی نژاد و آقای خامنه ای احساس می کنند که روحانیت را از دست داده اند. با توجه به عدم همکاری بخش عمده روحانیت با دولت دهم، آنها هم خودشان را موظف به تامین خواستهای روحانیان نمی بینند. این دولت به شدت محتاج کسب مشروعیت است و هرکاری که بتواند می کند.

کارشناسان مسائل زنان معتقدند که پذیرش پیشنهاد صندلی وزارت بهداشت از سوی خانم وحید دستجردی به منزله برباد رفتن تمام سابقه خوبی خواهد بود که وی در طول دوران فعالیت سیاسی خود فراهم کرده است.

خانم شفیق از منظر فمینیستی به حضور یک وزیر زن در دولت اصولگرای دهم با دیده تردید نگاه می کند و می گوید به طور فیزیکی «زن بودن» به معنای طرفداری یا دفاع از زنان نیست. ضد زن بودن نظام اسلامی سبب شده است مسئله زنان به شدت در جامعه مطرح شود و نظام را وادارد که دست به چنین اقدامات تبلیغاتی بزند.