فعالیت‌های زنان پس از اعتراضات در ایران

  • امير مصدق کاتوزيان
برنامه «صدای دیگر» این هفته اختصاص دارد به نقش تلاش های زنان برابری خواه پیش از انتخابات ۲۲ خرداد و تاثیر آن بر رویدادهای بعدی با میهمانان شرکت کننده در این میز گرد: منصوره شجاعی، پژوهشگر و فعال مدافع برابری حقوق زن و مرد در تهران، نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در ایران و برنده جایزه امسال بیناد علمی ایتالیایی آلکساندر لانگر در تهران و آزاده کیان، استاد جامعه شناسی سیاسی و رئیس مرکز تحقیقات جنسیتی دانشگاه پاریس هفت.

تازه ترین خبر در زمینه فعالیت های زنان ایرانی در پی انتخابات ۲۲ خرداد را، دفتر شیرین عبادی برای رادیو فردا فرستاد.

این فراخوان از زنان در سراسر جهان خواسته است روز شنبه هر هفته ساعت ۷ تا ۸ شب با گردهمایی در یکی از پارک های شهر خود، با پوشیدن لباس سیاه با مادران عزادار ایرانی که فرزندان خود را در اعتراضهای خیابانی به نتایج اعلام شده انتخابات از دست داده اند، همدردی کنند و با این کار پژواک صدای این مادران در جهان شوند.

[بیشتر بخوانید: «اعتراض مسالمت‌آمیز مادران عزادار» در گفت‌وگو با شیرین عبادی ]

پیش از این در ایران در آغاز تیرماه شماری از مادران ایرانی با نام مادران عزادار، اعلام کردند قصد دارند هر شنبه با تجمع در پارک لاله تهران باسکوت به سوگ فرزندان خود که در اعتراضهای پس از انتخابات کشته شده اند، بنشینند: به یاد ندا آقاسلطان، دختر جوان ۲۷ ساله ای در پی شلیک گلوله به قلبش در روز ۳۰ خرداد، یک روز بعد از خطبه رهبر جمهوری اسلامی ایران در نماز جمعه، در برحذر داشتن از ادامه اعتراض های خیابانی، کشته شد.

با اینکه اولین تجمع این عده در پارک لاله را در ششم تیرماه نیروهای مسلح سرکوب و شماری از آنان را بازداشت کردند، در فراخوان بعدی، مادران عزادار وعده دادند که شنبه هر هفته ساعت ۷ تا ۸ به دادخواهی قتل فرزندان شان در چهار پارک «لاله»، «اندیشه»، «ملت» و «گفتگو» در تهران جمع خواهند شد.

تاثیر فعالیت های زنان برابری خواه بر روی روند انتخابات و پیامدهای بعدی چه بوده است؟ این از جمله پرسش هایی است که با شرکت کنندگان در میزگرد در میان گذاشته ایم.

رادیو فردا: خانم شجاعی، ائتلاف تشکل های فعالان برابری خواه زنان، پیش از انتخابات ۲۲ خرداد چه نقشی را در سمت و سو دادن به رویدادهای پس از انتخابات داشته؟

منصوره شجاعی: از سالی که بحث انتخابات با حضور آقای خاتمی و بحث تغییر و دیگرپذیری در شکل کاندیداها اتفاق افتاد، زنان در دور اول بطور چشمگیری به آقای خاتمی رای دادند. منتها چون هنوز مطالبات زنان مشخص نبود، بصورت منسجم نبود. طی آن هشت سال با شکل گرفتن نهادهای مدنی زنها به این اعتقاد رسیدند که از این فضای باز استفاده کنند و به مطالبات شان برسند. این خواسته بطور مشخص امکان پذیر نشد. در پی آن قهر سال ۸۴ پیش آمد. اکثر نیروهای زنان در انتخابات آن سال شرکت نکردند زیرا حاصلی در آن نمی دیدند. شاید تجربه به آنها آموخت که این جنبش خودش اول روی پای خودش بایستد و مطالبات مشخص شود و انسجام درونی شکل بگیرد و بعد وارد میدان شود.

در این چهار سال چند اتفاق مهم در جنبش زنان روی داد: کمپین یک میلیون امضا، کمپین های دیگر مانند کمپین ضد سنگسار، ائتلاف لایحه خانواده و ائتلاف همگرایی، سه ماه پیش از انتخابات. فعالان زن به این نتیجه رسیدند که از این فضای موقتاً باز انتخابات برای طرح مطالبات‌اشان استفاده کنند. این مطالبات باید جمع و جور می شد و متناسب با فضای انتخاباتی طرح می شد. ما به این نتیجه رسیدیم که اولویت این انتخابات اینست که بدنبال مطالبات خود باشیم نه بدنبال اینکه این یا آن رای بیاورد. نتیجه آن شد که خواست های «پیوستن به کنوانسیون بدون هرگونه قید و شرط» و «تغییر مواد تبعیض آمیز قانون اساسی» شعار های حضور زنان در فضای انتخابات شد. زنانی که رای خود را به صندوق ها انداختند رای به فرد ندادند، رای به مطالبات خود دادند. این تفاوتی است که انتخابات این بار با انتخابات سال های پیش در میان فعالان جنبش زنان بوجود آورد.

رادیو فردا: خانم محمدی، قبل از انتخابات بعضی بحث ها مطرح می شد که آیا باید شرکت داد و رای داد و یا به صرف طرح مطالبات بسنده کرد. و بحث های دیگری هم بود. الان بعد از انتخابات و رویدادهای در پی آن، آیا انسجام بیشتری پیدا کرده آن سایه روشن هایی که در فعالیت های زنان مدافع برابری مطرح بود یا اینکه سمت و سوی آن تفاوت چندانی نکرده با پیش از انتخابات؟

نرگس محمدی: فعالیت زنان چه در جنبش و طرح مطالبات و چه در جنبش گسترده تر اجتماعی مانند انتخابات، تقابل و منافاتی با هم ندارد.

نرگس محمدی: حوادث پس از انتخابات تاثیر مستقیم روی تک تک جنبش ها چه جنبش زنان، چه جنبش دانشجویی، جنبش کارگری و جنبش های دیگر گذاشته. جداسازی و تفکیک مکانیکی آنها درست نیست.
در جوامعی مانند ایران که در تلاش برای تحقق دموکراسی است، این نوع فعالیت ها گریز ناپذیر است. این نوع فعالیتها به موازات هم حرکت می کنند. این فعالیت ها تحکیم و تقویت کننده هم است. تاثیر آنها روی هم قابل بررسی است. قبل از انتخابات جنبش زنان بدنبال طرح مطالبات بود و از این رویکرد به انتخابات نگاه می کرد. اما این بار انتخابات به روز رای گیری و اعلام پیروزی یک کاندیدا ختم نشد.

حوادث پس از انتخابات تاثیر مستقیم روی تک تک جنبش ها چه جنبش زنان، چه جنبش دانشجویی، جنبش کارگری و جنبش های دیگر گذاشته. جداسازی و تفکیک مکانیکی آنها درست نیست. اینکه زنان باید همان مطالبات جنبش زنان و برابری خواهانه خود را پس از انتخابات مطرح کنند یا نه، یا اینکه پیوند خوردن با جنبش اجتماعی سایه خواهد انداخت بر طرح مطالبات مدنی، صنفی و حقوقی زنان، نباید مطرح شود. تلاش برای تحقق اصل ۲۷ قانون اساسی...


رادیو فردا: اشاره شما به اصل ۲۷ قانون اساسی یعنی آزادی تشکیل اجتماعات است.

نرگس محمدی: این برای زنان جزو اهداف و مطالبات جنسیتی نیست و در این قالب هم تعریف نمی شود. اما جنبش زنان در عمل هم نشان داد که این حق را جزو حقوق بنیادین خودش می داند، بعنوان یک شهروند ایرانی و وسیله ای می داند برای امکان طرح و پیگیری مطالبات. بنظر من کاری که زنان در پیش از انتخابات کردند، حرکت درستی بود و پس از انتخابات در جنبش اعتراض به نتایج انتخابات نقش مثبت و خوبی ایفا کردند. اما فرصتی لازم است که پس از روشن شدن وضع انتخابات برنامه پیگیری طرح مطالبات جنبش زن متشکل و منسجم و سازماندهی شود.

رادیو فردا: خانم کیان، شما چه احساس می کنید از لحاظ تغییر و تحولی که پیش آمده و تاثیر آن بر فعالیت های زنان و بالعکس، تاثیر فعالیت های زنان بر این جنبش اعتراضی؟

آزاده کیان: با صحبت های خانم شجاعی و خانم محمدی موافق هستم و به همین دلیل آنها را تکرار نمی کنم. اما یکی از مشکلات جنبش
آزاده کیان: اتفاق مهمی که می افتد پیوند خوردن خواست های برابری خواهی زنان و خواست های دموکراسی خواهی است که در جنبش اخیر شاهدش هستیم.
زنان این بوده که در برهه های انتخاباتی معمولاً خواستهای زنان به کنار گذاشته می شود. حتی بعد از انتخاب یک شخصیت اصلاح طلب، دیدیم که به خواست های زنان وقعی گذاشته نشد. به باور من این اولین بار است که حداقل فعالان جنبش زنان با طرح یک سری خواست های مشخص، خواهان آن می شوند که رئیس جمهور آینده، هرکسی که باشد، باید به این خواست ها پایبندی خود را نشان بدهد و زنان به کسی رای می دهند که این خواست ها را جزو برنامه خودش پذیرفته باشد. اتفاق مهمی که می افتد پیوند خوردن خواست های برابری خواهی زنان و خواست های دموکراسی خواهی است که در جنبش اخیر شاهدش هستیم. فعالان جنبش زنان باید کماکان بر این خواستهای برابری خواهی پافشاری کنند. و گرنه با حل شدن در خواستهای کلی جنبش یک بار دیگر شاهد خواهیم بود که مسئله خواستهای جامعه زنان می تواند کنار نهاده شود، با این گفتمان که در ایران اول باید دموکراسی ایجاد شود، بعد زنان به خواستهای خود برسند. آنچه جنبش زنان نشان داده اینست که دموکراسی خواهی و برابری حقوق زنان و مردان، برابری شهروندی است و این بسیار اساسی است و نباید کنار گذاشته شود.

رادیو فردا:
خانم کیان صحبت کردند بر لزوم پافشاری بر روی مطالبات زنان، کماکان پس از انتخابات. پیش از انتخابات هماهنگی های بوجود آمده بود میان طیف های مختلف، طیفهای مدرن و سنتی تشکلهای فعالان مدافع بهبود وضعیت زنان، مثلاً بر سر اینکه آیا باید چند همسری را ترویج کرد یا نه و اینکه بر سر مسئله ارث زنان از این طریق تاثیرهایی روی مصوبات مجلس به نفع زنان گذاشته شد. آیا پر رنگ شدن شکاف در جناح اصلاح طلب و اصولگرا، بر روی این نوع هماهنگی ها میان طیف مدرن و سنتی زنان اثر می گذارد؟

منصوره شجاعی:
آن طورکه هر سه‌ی ما جسته و گریخته به شکل های مختلف اشاره کردیم، زنان بدنبال مطالبات خودشان آمده اند. نگرانی خانم کیان درست است اما این بار سر ما کلاه نمی رود. این بار خواست های ما گم نمی شود. جنبش های اجتماعی با توجه به شکاف های درون حاکمیت باید مصلحت اندیشی کنند و آن تدبیر مدنی خود را داشته باشند. اصولاً زنان درون حاکمیت وارد ائتلافی با جنبش زنان نشده اند که اختلاف میان آنها در این جریان اثری داشته باشد. زنان اصلاح طلب در بدنه حاکمیت مفروض نمی شوند. کسی که مسئله زنان دغدغه اوست همچنان حضور دارد. اگر این بار بعنوان یک شهروند وارد میدان شدیم، بعنوان شهروند آگاهی که بدنبال مطالبات خود، رای داده، وارد شدیم. دیگر قرار نیست که نادیده گرفته شویم. اگر می گوییم رای من کجاست، منظور آن برگه نیست. بنابراین چه شکاف ایجاد بشود چه نشود، جنبش زنان بعنوان یک حرکت مستقل کار و ائتلاف خود را باید ادامه دهد. منتها نمی تواند نسبت به مسائلی که دارد اتفاق می افتد، بی تفاوت باشد. ایران چندین بار جنبش های مشابه را تجربه کرده ولی بندرت نسل ها این چنین کنار هم قرار می گرفتند. مادر، مادربزرگ، نوه و نتیجه همه یک خواسته را مطرح می کردند. اما همه آن آدم هایی که زیر این یک خواست آمده اند با هویت های خودشان آمده اند.

رادیو فردا: خانم محمدی، آیا در این شرایط زمینه ای وجود دارد که زنانی که بیشتر سنتی فکر می کنند در کنار زنان با تفکر مدرن قرار بگیرند؟ برای اینکه حداکثر ظرفیت هایی که هست برای پیشبرد خواسته های زنان از آن استفاده شود؟

نرگس محمدی:
بین زنان سنتی و رفرم گرا و روشنفکران، فعالان جنبش زنان، ائتلاف به این شکل وجود نداشت. یک همسویی در طرح برخی از مطالبات شان به چشم می خورد. مثلاً در رابطه با ترویج چند همسری، برخی از زنان سنتی هم معترض شدند. در رابطه با ارث زنان برخی از زنان از گروه های رفرم گرا و سنتی داخل حکومت هم همراهی کردند و توانستند تاثیراتی را در مصوبات مجلس بگذارند.

نرگس محمدی: پس از انتخابات هم بنظر من مطالبات زنان دچار تغییرات شگرفی نخواهد شد. با همان طول موج با ملاحظات سیاسی تازه ادامه پیدا خواهد کرد.
مثال دیگری بزنم؛ در جریان انتخابات دیدیم که زنانی از جبهه محافظه کاران و اصلاح طلبان و روشنفکران خواستار روشن شدن تعریف رجال سیاسی در قانون مربوط به ریاست جمهوری شدند. فارغ از اینکه زنان محافظه کار چه برنامه ای را برای ریاست جمهوری مد نظر دارند، بدنبال چه نوع سیاست خارجی و داخلی هستند؟ روی این مسئله که زن هم می تواند نامزد ریاست جمهوری شود، اتفاق نظر بوجود آمد. به رغم اختلاف های سیاسی بین اردوگاه اصلاح طلبان و محافظه کاران، مسائل ریشه داری که ریشه در رسوبات تاریخی یک ملت دارد، در مورد حقوق زنان همچنان باقی است.

من فکر نمی کنم قبل از انتخابات هم ائتلاف های محکم و دیرپایی سر این فصل مشترک واقعی بین جبهه های مختلف سیاسی شکل گرفته بود بلکه یک همسویی در طرح مطالبات به چشم می خورد که بحث ائتلاف نبود. پس از انتخابات هم بنظر من مطالبات زنان دچار تغییرات شگرفی نخواهد شد. با همان طول موج با ملاحظات سیاسی تازه ادامه پیدا خواهد کرد.

رادیو فردا: خانم کیان، نظر شما چیست؟

آزاده کیان: همان طور که گفته شد، بسیاری از خواست های زنان، از هر طیف یا گروه سیاسی و اجتماعی، اشتراک دارند: حول قوانین، با خواست تغییر بسیاری از قوانین است که نابرابری های میان زنان و مردان را تاکید می کند. اینها خواست هایی است که زنان، چه محافظه کار، چه رفرمیست، چه روشنفکر. اما آنچه بنظر من به همگرایی جنبش زنان اهمیت زیادی می دهد، که می توانم بگویم ایران یک نمونه است در میان کشورهای مسلمان، همگرایی خانم های مذهبی و غیرمذهبی است که با کنار گذاشتن اختلاف های ایدئولوژیکی و فرهنگی خود خواهان همکاری حول برابری خواهی زنان هستند. در واقع درس اول دموکراسی در ایران را همین خانم ها به دیگران می آموزانند. اما در مورد شکاف های درون حاکمیت و تضعیف دولت، باید اضافه کنم که این زمینه بهتری را برای فعالان جنبش زنان فراهم کرده است تا خواست های خود را با صدای بلندتری مطرح کنند. منظورم این است که همگرایی جنبش زنان می تواند از شکاف های درون حاکمیت در جهت طرح بیشتر مسائل و خواست های جامعه زنان استفاده کند.