چهارمین دور مذاکرات هستهای میان ایران و شش قدرت جهانی، موسوم به ۱+ ۵، در شرایطی شروع میشود که انتظارات از سوی دولتهای شرکتکننده از یک طرف، ایران در طرف مقابل و اسرائیل به عنوان عامل کاملا مخالفی که در خارج از مذاکرات نگران نتیجه آن است به نقطه اوج خود نزدیک میشود. هریک از مذاکرهکنندگان انتظاراتی دارند که محصول شرایط ویژه داخلی و بینالمللی و در عین حال حاصل روندی است که مذاکرات تا کنون دنبال کرده است.
لازم به یادآوری است که پس از نزدیک به ۲۰ سال کشمکش بر سر برنامه اتمی ایران و پس از حدود ده سال بگومگوی غیر رسمی سر انجام در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، جمهوری اسلامی موفق شد در سوم آذر ۹۲ به توافق اولیهای دست یابد که پیگیری آن منتهی به وضعیت فعلی و امکان دستیابی به توافق نهایی شده است.
از طرفی ممکن است آنچه امروز شروع میشود به صورتی فوری و قطعی به متن قابل امضای طرفین منتهی نشود. از هم اکنون علیرغم خوشبینی زیادی که وجود دارد امکان بروز تنشها و مقاومتهایی از طرفین مذاکره در مورد جزئیات قرار داد غیر منتظره نخواهد بود. اینکه مذاکرات از ٢٣ اردیبهشت شروع شده درحالیکه تاریخ توافق جامع و نهایی ٢٩ تیر ماه خواهد بود این احتمال را مطرح میکند که هیئت مذاکره کننده ایرانی برای تبادل نظر با سایر عوامل تاثیرگذار و گروههای فشار داخلی بیش از یک بار بین تهران و اروپا سفر کند تا بتواند به متن نهایی قابل قبولی برسد.
البته امضای توافق نهایی با ۱+ ۵ پایان کار نخواهد بود و احتمالاً مجلس ایران حق ممیزی متن نهایی و تنفیذ و تایید آنرا ولو به صورت نمایشی برای خود حفظ خواهد کرد. [انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز در پیش است و «دلواپسی» فعلی بسیاری از نمایندگان این است که چه کار کنند تا دوباره انتخاب شوند].
هم اکنون اظهارنظرهای گوناگونی در مورد توافق نهایی مطرح میشود که نشان از تشتت و شاید هم نگرانیهایی در پشت صحنه مذاکرات دارد. این اظهار نظرها طیفی از آرای موافق و مخالف هستند که از راست افراطی تا چپ افراطی را شامل میشوند. آرا و تحریکات گروه خلق الساعهای که به «دلواپسان» شهرت یافته ویک شبه (مثل طنزها زنجیرهای اینترنتی) از طریق رسانههای اجتماعی و عمدتاً در سطح شهر تهران مطرح و نگرش جدیدی از تئوری توطئه را ارائه میدهد که بر اساس آن گویا دولت روحانی دارد همه چیز را از دست میدهد بدون اینکه چیز مهمی را به دست بیاورد!
برخی ناظرین ظهور پدیده دلواپسان را با اوضاع اسفبار اقتصادی ایران گره میزنند و معتقدند اصولاً این پدیده رابطه مستقیم با قضیه قاچاق و بازار قاچاق ارز دارد. از آنجا که برداشته شدن تحریم اقتصادی میتواند به تثبیت وضعیت اقتصادی ایران کمک کند واگر دولت روحانی درخصوص مهار تورم جدی باشد و برنامه درستی داشته باشد، در نتیجه بازار قاچاق و ارز قاچاق تحت کنترل بیشتر دولت قرار میگیرد، لذا همین قضیه منافع گروه کوچک ولی پر نفوذی را به خطر میاندازد. همان گروه کوچک است که در راس «دلواپسان» به سمپاشی علیه سیاستهای دولتی پرداخته است.
ادعای دیگر دلواپسان این است که مذاکرات بینتیجه ابدی (مشابه آنچه سعید جلیلی دنبال میکرد) بیشتر به نفع ایران بود چرا که از طریق گل آلوده نگاه داشتن آب منافع ایران را تامین میکرد. گروههایی که به نوعی در طیف دلواپسان قرار میگیرند و همچنین برخی محافل تندرو فشار را بر دولت روحانی و تیم مذاکره هستهای تشدید میکنند و حتی خواهان متوقف کردن مذاکرات هستند.
خواستهای احتمالی ایران
با توجه به فشارهایی که به هیئت مذاکره کننده وارد میشود احتمال دارد در خلال مذاکرات چند روز و چند هفته آینده (تا تیرماه) ایران بر دو اصل زیر تاکید بیشتری داشته باشد:
- اول اینکه، با توجه به شفافیت بیسابقه و حسن نیتی که ایران در چند ماه اخیر در مذاکرات هستهای نشان داده تحریمها بدون تاخیر بیشتر و یکجا برداشته شود تا دولت روحانی در شرایطی قرار بگیرد که بتواند مخالفین داخلی خود را خنثی و نسبت به عملی کردن وعدههایی که به جامعه بین المللی داده است دست باز تری داشته باشد.
- دوم اینکه، مذاکرات تحت هیچ شرایط نباید مسایل موشکی ایران را به قضیه اتمی پیوند بدهد و این خط قرمزی خواهد بود که حتی میتواند مذاکرات را به بن بست و حتی دولت روحانی را دچار بحران اساسی کند.
خواستههای ایران با توجه به عوامل فشار پشت پرده میتواند نوساناتی هم داشته باشد که در حال حاضرغیر قابل پیشبینی است.
مجموعه عوامل تاثیرگذار
گزارش اخیر سازمان ملل با احتیاط در مورد کاهش سرعت خرید تجهیزات و لوازم دارای کاربرد در تکنولوژی هسته ایران صحبت میکند و اگرچه در مجموع گزارش مثبتی است در عین حال راه را برای بررسیهای بیشتر باز میگذارد ضمن اینکه به نوعی خواستهای ایران را تحت نظر دارد.
عامل اسراییل در شرایط فعلی تا حدودی کمرنگتر شده است. آنچه از گفته های سفیر اسرائیل در ایالات متحده میتوان فهمید این است که اسرائیلیها از طرق مختلف سعی خواهند کرد در مورد وعدهها و تعهدات ایران در قبال جامعه بین الملل تردید ایجاد کنند چرا که ایران در بخش تهدیدات مستقیم و غیر مستقیم خود علیه اسرائیل کوتاه نمیآید.
صداهایی که حتی از مجامع نظامی و وابسته به سپاه به گوش میرسد حلقه دیگری ازطیف تاثیر گذار بر نتایج مذاکرات هستهای است و اغلب منبع استدلال اسرائیلیها را تشکیل میدهد. اینکه ایران میتواند در پنجاه ثانیه ناوگان آمریکایی را نابود کند و یا دعاوی نظامی دیگری در زمینه عمق دفاعی و اشاره به ایجاد و حمایت نیروی جدیدی از حزبالله در سوریه از دیدگاه اسرائیل تهدید مستقیم به حساب میآید. چنین اظهاراتی فقط میتواند فضای مذاکرات هستهای را در ابهام بیشتری فرو ببرد و آشفتهتر کند و یا دنیا را نگران تواناییهای بالقوه وادعایی ایران کرده، آنها را به توانایی هستهای پیوند بزند.
در اینجا باید گفته شود که اوپوزیسیون خارج از کشور هم تا حدودی مطرح است و در بعضی مواقع صدایش به نظریات اسرائیلیها نزدیک میشود چرا که هرگونه توافق را موجب استحکام وپایداری رژیم سیاسی موجود در تهران میشمارد.
یکی از مهمترین خواستهای اوپوزیسیون خارج از کشور در نظر گرفتن عامل حقوق بشر در هر گونه توافق با ایران است. البته اوپوزیسیون خارج نمیتواند مستقیماً نقطه نظرهای دولت روحانی را تغییر دهد ولی بسته به نقطه جغرافیای حضور اوپوزیسیون، اروپا یا آمریکا، نظریات آنان میتواند در خواستها و سیاستهای ۱+ ۵ بازتاب داشته باشد و یا حتی در دیپلماسی بینالمللی به عنوان فاکتور فشار بر ایران استفاده شود.
در مقابل دولت و نهادهای فرادولتی در داخل ایران به ماهیت ملی تکنولوژی هستهای در ایران تکیه میکنند و با تکیه بر وقایعی که طی آن تاسیسات هستهای ایران مورد حملات ویروسی قرار گرفتند و دانشمندان اتمی ایران ترور شدند سعی میکنند عامل حقوق بشر را در سایه احساسات ملی قرار دهند.
امکان توافق نهایی
از مجموعه این عوامل که بگذریم، خواستهای متقابل ایران و ۱+ ۵ میتواند تحت شرایطی به تفاهم نهایی نزدیک شود. مجموعه غرب حاضر نیست آنچه را که ان پی تی (NPT) صراحتاً به هیچ کشوری نداده مورد تایید قرار دهد و به ایران اجازه بدهد که به غنیسازی به عنوان حق مطلق ناشی از عهدنامه منع گسترش هستهای نگاه کند، اما به نظر میرسد شناخت این حق به صورت تلویحی صورت بگیرد و این در حقیقت همان حرفی است که حسن روحانی برای مصرف داخلی به شکل دیگری مطرح میکند که: «اگر بخواهیم غنی سازی ٢٠ در صد هم میکنیم».
بدون اینکه قصد سادهانگاری داشته باشیم باید بگوییم عمده مسایلی که در متن توافق نامه نهایی خواهد آمد مسایل تکنیکی کنترل و نظارتهایی است که جزیی از طبیعت یک توافق بین المللی است.
هر کشوری – و ایران یک استثنا نیست – وقتی به یک عهدنامه بینالمللی میپیوندد در حقیقت بخشی از حاکمیت ملی خود را در معرض نوعی قضاوت، کنترل و عندالزوم مداخله بین المللی قرار میدهد. این امر میتواند مثلاً در یک عهدنامه بین المللی برای منع کشتار روباه قرمز باشد یا یک عهد نامه بین المللی ناظر بر منع تولید و گسترش تسلیحات اتمی. وقتی اصل معاهده پذیرفته شده است باید مکانیسمهای کنترل برای جامعه بین المللی وجود داشته باشد و این همان چیزی است که توافق نهایی بر آن تکیه خواهد کرد. تفاوت اصلی این توافق نامه این است که بخش عمدهای از تحریمهای مخرب علیه ایران برداشته میشود که خون تازهای به شریانهای اقتصادی ایران خواهد ریخت. اینکه ایران تا چه قادر باشد شرایط این توافق بین المللی را به نفع خود تغییر بدهد و اینکه اصلاً بتواند تا آن مرحله پیشرفت کند بستگی به درک مشخص ایران از شرایط بازی بین المللی و اجرای آن در مذاکرات چند روز آینده خواهد داشت. درک درست قواعد بازی میتواند متن درست توافق نامه و به همان اعتبار چارچوبه روابط ایران را با جهان خارج تدوین و یا آنرا برای همیشه مسدود کند. بیتردید تا رسیدن به توافق نهایی راه دراز و پر فراز و نشیبی در پیش است.
--------------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاههای رادیو فردا.
* جلیل روشندل، استاد علوم سیاسی و امنیت بینالملل در دانشگاه کارولینای شرقی در آمریکاست. وی در مراکز مطالعاتی مختلفی مانند دانشگاه استنفورد، دوک، یوسیالای و دانشگاه تهران سابقه تدریس و پژوهش داشته است. از او تالیفات مختلفی در زمینه امنیت بینالملل، خاورمیانه و خلیج فارس منتشر شده است.