از پاريس تا بغداد، مقایسه دو بسته پیشنهادی به ایران

سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران و کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا

مذاکرات اتمی ايران و گروه ۱+۵ در بغداد، از دست يافتن به نتيجه مطلوب بازماند و تلاش های روز دوم تنها به نجات گفتگوها از اعلام شکست و توافق طرفين برای تجديد ديدار در مسکو منتهی شد. از جمله دلايل اصلی عدم حصول تفاهم در بغداد افزايش انتظارات غرب برای گرفتن امتياز از ايران و کاهش آمادگی آنها برای واگذاری امتياز متقابل بود.
تا پيش از برگزاری جلسه گفتگوهای ۲۳ مه در بغداد، آمريکا و سه متحد اروپايی آن کشورخط مشی مشترک خود را در مقابل ايران پنهان نگاه داشتند. وضعيت نمايندگان دو کشور روسيه و چين نيز که در جلسات ۱+۵ ، بر خلاف جلسات شورای امنيت، تنها به ايفای نقش شريک خاموش ، و در بهترين شرايط، داشتن نقش ميانجی بسنده ميکنند، در بغداد متفاوت با گفتگو های گذشته نبود.
از اين لحاظ جمع بندی ايران از روند مذاکرات بغداد، و تعيين خطوط کلی پيشنهادات احتمالی غرب، بر اساس مذاکرات مقدماتی علی باقری معاون سعيد جليلی، و همتای او در جامعه اروپا؛ خانم هلگا اشميد، معاون کاترين اشتون استوار شده بود، و همچنين گزارشهای منتشره در نشريات اروپايی و آمريکايی شکل گرفته بود.
دور ماندن مذاکرات بغداد از نتيجه مطلوب نشان داد که گفتگوهای کارشناسی در سطح معاونين، به شکل لازم صورت نگرفته، و چار چوب مذاکرات از پيش تعيين نشده بود.
در چنين وضعيتی، و بخصوص با توجه به پيچيدگی قابل درک مذاکرات، و فاصله فراوان انتظارات متقابل، رسيدن به هر نوع نتيجه مطلوب در بغداد، نيازمند يک معجزه بود.
اظهارات در حاشيه
سعيد جليلی طی اظهارات خارج از جلسه مذاکرات بغداد، ضمن ابراز شگفتی از پيشنهاد نشدن قبول آنچه حق ايران برای غنی سازی اورانيوم (با غلظت ۳.۵ تا ۵ در صد ) ميناميد، به مطرح شدن گسترده موضوع در مطبوعات غرب، پيش از مذاکرات بغداد، و ايجاد اين انتظار نزد مسئولان ايران اشاره کرد( ايسنا روز ۲۴ مه).
در مذاکرات استانبول وضعيت دو طرف در ابهام قرار داشت. اما در رابطه با مذاکرات بغداد با توجه به افزايش شناخت طرفين از يکديگر، وضعيت تغيير کرده بود.
پيش از فرارسيدن زمان انجام مذاکرات بغداد، شورای امنيت ملی ايران فرصت داشت، بجای تکيه بر گزارشهای مطبوعات خارجی، از راه برقراری تماسهای منظم و متوالی با نمايندگان جامعه اروپا، و حتی در صورت ضرورت، انجام گفتگو های روياروی، چارچوب مذاکرات و موارد توافق و نقاط مشترک با گروه ۱+۵ را به صورت غير رسمی آماده سازد.
به نتيجه نرسيدن مذاکرات رسمی بغداد نشان داد که در آماده سازی غير رسمی و امور کارشناسی گفتگوها احتمالا سهل انگاری صورت گرفته است. شگفت زدگی سعيد جليلی در اين بود که طرف های غربی حتی از ارائه يک سند و يا بيانيه کتبی در جلسه رسمی مذاکرات خودداری ورزيده و از کنار غنی سازی اورانيوم در ايران با سکوت گذشته اند.
خطا در ارزيابی ها
نحوه برخورد نمايندگان ايران با مذاکرات بغداد نشان داد، که ارزيابی آنها از ميزان علاقه غرب به موفقيت و يا شکست احتمالی مذاکرات نيز به راه خطا رفته بود. در رويارويی های سياسی و چانه زنی های ديپلماتيک، شناخت نقاط قوت و ضعف طرف يک نياز اساسی و يک اهرم کارساز محسوب ميشود.
در حالی که غرب، در مذاکرات بغداد خود را در موقعيت برتر ميديد و از دادن کمترين امتياز به ايران پرهيز داشت، ايران مانع عبور از اختلافات را به اميد دريافت امتيازهای بيشتر، بالاتر برده بود.
انتظارات و امتيازها
در بغداد خواسته های پايه غرب از ايران را قطع غنی سازی اورانيوم با غلظت ۲۰ در صد، خارج ساختن اورانيوم ۲۰ در صد غنی سازی شده از ايران، بازديد فوری نمايندگان آژانس از پارچين و تدوين جدول زمانی برای رفع ابهامهای آژانس تشکيل ميداد، در حالی که موضوع ادامه غنی سازی با غلظت کم ( ۳.۵ تا ۵ در صد مورد انتظار ايران) حتی به صورت شفاهی نيز مورد اشاره قرار نگرفت.
در مقابل تامين اين خواسته ها، غرب تنها به فروش قطعات يدکی برای ناوگان فرسوده هوايی ايران و تعليق شش ماهه منع صدور بيمه نامه برای محموله های نفتی ايران رضايت ميداد.
بدنبال توافق نامه بروکسل که در ۴ اسفند ۱۳۸۲ مابين ايران و اتحاديه اروپا به امضاء رسيد، و همچنين سند همکاری پاريس که در ۱۷ بهمن همان سال امضاء شد، در قبال تعليق داوطلبانه غنی سازی اورانيوم توسط ايران، و نه يک تعهد حقوقی لازم الاجرا، غرب متقبل شده بود در صورت ادامه اعتماد سازی، امتيازهای گسترده ای در اختيار ايران قرار دهد.
فروش راکتورهای پيشرفته اتمی، تامين سوخت اتمی مورد نياز ايران، رفع محدوديت فروش هواپيماهای مسافری، مشارکت مستقيم در ايجاد و اداره چرخه سوخت اتمی در روسيه، تبديل شدن ايران به شريک استراتژيکی اروپا و ايجاد نقش فعال در تامين نيازهای اروپا به نفت و گاز، سرمايه گذاری مستقيم در طرح های توسعه و افزايش توليد نفت و گاز ايران، امضاء قرارداد همکاری های تجاری با اتحادیه اروپا در قالب شريک ترجيحی، فراهم ساختن زمينه پيوستن ايران به سازمان تجارت جهانی، از جمله امتيازهايی بود که واگذاری آنها به ايران در بسته پيشنهادی اروپا گنجانده شده بود.
در فاصله هشت سال بعد از دريافت پيشنهادات متنوع پاريس، و در شرايطی که تمامی شرکتهای معتبر نفت و گاز ايران را ترک کرده اند، توليد نفت ايران بجای هدف تعيين شده ۵ ميليون بشکه در روز به سه و نیم ميليون بشکه در روز تقليل يافته، طرح های توليد گاز طی ۴ سال گذشته عملا متوقف مانده، تورم و بی کاری رو به رشد و رشد اقتصادی مسير تند نزولی را در پيش گرفته، پيشنهاد غرب به ايران در مقابل توقف غنی سازی، تنها به فروش قطعات يدکی برای هواپيماهای مسافری و خودداری از منع صدور بيمه نامه برای نفت کشتی های حامل نفت خام ايران به مدت شش ماه محدود مانده است.
از پاريس تا بغداد، و طی ۸ سال گذشته ايران در مسير دشواری قرار داده شده. ادامه وضع موجود بدون پذيرفتن شرايط تغيير يافته داخلی و محيطی ايران، و داخل شدن در گفتگو های اتمی مسکو طی سه هفته آينده، بدون داشتن برنامه مدون و آمادگی برای سازش، از حدود خريدن وقت و تجويز مسکن برای رفع دردهای ريشه دار فرا تر نخواهد رفت.