در سلسله مقالات دهگانهای که تقديم خوانندگان سایت راديو فردا می شود به ابعاد و وجوه حکومت جمهوری اسلامی پس از تحولات مابعد انتخابات دهم رياست جمهوری و تحولات ماهوی در حکومت و دولت در ايران می پردازم. به اعتقاد نويسنده، جمهوری اسلامی پس از خرداد ۱۳۸۸ نظام سياسی نوينی است که تنها عناصری از نظام پيشين را وام گرفته است: حکومتی دينی است اما با مشخصهها و مولفهها و روشهايی ديگر.
حکومت ولايت فقيه در کنار برگرفتن و به خود اختصاص دادن صفاتی مثل حکومت دروغ، تقلب، فساد، و ريا کاری، در دوران دولت احمدی نژاد حکومت شعبده نيز بوده است. شعبده بازی در دورهی دوم دولت احمدی نژاد به بخشی لاينفک از روش ادارهی جامعه تبديل شده است. حکومت شعبده چگونه حکومتی است؟ از چه تمهيداتی استفاده می کند؟ سياستها و رفتارهايش چگونه توجيه می شوند؟ رهبرانش به چه موضوعاتی اهميت می دهند؟
حجيت خواب
روحانيت شيعه به علت خود- حق- پنداری باوری نزديک به يقين به خوابها و احلام خود دارد. خود شيفتگی بيش از حد برخی از روحانيون باعث شده است که همهی خوابهای خود را "رويای صادقه" تلقی کنند و بر اساس آنها به تصميم گيری و جهت دهی به وفاداران به خود بپردازند. از اين خوابها در دوران انتخابات برای سوق دادن مردم به نامزد مورد نظر بسيار استفاده شده است. مجلس هفتم و دولت احمدی نژاد با اتکا به همين خواب ها مجلس و دولت امام زمانی معرفی شد.
استفاده از خواب در چالشهای سياسی در جمهوری اسلامی سابقهی ديرينه دارد. دبير شورای نگهبان، احمد جنتی در مورد پيروزی احمدی نژاد در انتخابات سال ۱۳۸۴ با بيان خاطره ای گفت: "چند روز پيش يکی از دوستان می گفت در زمان انتخابات در تاکسی از راننده پرسيدم به چه کسی رای می دهی. او گفت؛ نمی دانم، اما مادرم که چند سال پيش فوت کرده ديشب به خوابم آمده و گفت به احمدی نژاد رای بده." (سايت آفتاب، ۹ تير ۱۳۸۶) اما اين امر در دوران احمدی نژاد و بالاخص پس از انتخابات دهم شدت گرفته است.
با همين حجيت خواب است که برای ولی فقيه مشروعيت دست و پا می شود: "منبع موثقی از آيتالله بهجت نقل کردند که ايشان در خواب ديدند که حضرت امام زمان در مجلسی حضور داشتند، علمای بزرگ اسلام هم در خدمت آقا امام زمان بودند، آيتالله خامنهای وارد شدند و امام زمان جلوی پای ايشان تمام قد بلند شدند و برای ايشان جايی برای نشستن باز کردند." (کاظم صذيقی، تابناک، ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۹)
حجيت خواب در اين دوره آن چنان به حوزهی سياسی بر آمده است که سياستمدار عملگرايی مثل هاشمی رفسنجانی برای مقابله با مخالفان خود و اشاره به خمينی زدايی، به خواب متمسک می شود. او با ذکر اين که خمينی را نه در قيد حيات بلکه در حالت ممات در خواب ديده که از وضعيت موجود اظهار نگرانی می کند نگرانی خود را انتقال می دهد: "در ماه رمضان امسال معمولاً خواب امام را بعد از هنگام سحر، گاهی در حال سخنرانی، درس يا مانند وقتی به محضرشان میرسيديم، مشاهده میکردم و گاهی هم با علم به اينکه ايشان در حيات نيستند خوابشان را میديدم که اين حالت دوم خيلی برايم تازگی دارد و در اين ماه زياد اتفاق افتاد. ... در خواب يک بار به امام عرض کردم که ما برعهد خودمان هستيم و با همه توان ميراث شما را ادامه می دهيم و در حفاظت از آن تلاش کرده و کوتاهی نمیکنيم که ايشان فرمودند: من اين را میدانم و گاهی نگران و گاهی ديگر خوشحال میشوم." (ايلنا، ۲۵/۶/۸۹)
معجزهی هزاره
شعبدههای دولت احمدی نژاد که از همه جهت مورد حمايت ولی فقيه قرار داشته با اعلام رئيس آن به عنوان معجزهی هزاره آغاز شد. کسانی که يک فرد را معجزهی يک قرن تصور می کنند اولا بايد تصويری روشن از تحولات آن هزاره داشته باشند (غيب بين باشند) و ثانيا فردی متصل به غيب را در مقام تحقق واقعی اين معجزه عرضه کنند و ثالثا در او قدرت تغيير جهت تحولات جهانی (مثل بمباران اتمی اسرائيل و نابودی بخش قابل توجهی از جمعيت کشور در اقدامات تلافی جويانه يا تقلب بالای ده ميليونی در آرا) را ببينند. معجزهی هزاره سوم نشان داده که ظرفيت چنين اموری را دارد.
معجزههای ديگر حکومت جمهوری اسلامی مثل تغيير عقايد افراد پس از مدت کوتاهی بازداشت و اعتراف به خواستههای حکومت به هزارهی قبل تعلق داشت و طبعا دولت احمدی نژاد نمی تواند آنها را به نام خود به ثبت برساند. معجزهی هزارهی سوم بايد طبعا همان موسس مديريت جهانی و شکست دهندهی قدرت کشورهای غربی باشد.
هالهی نور
اولين شعبده بازی دولت احمدی نژاد رو کردن هالهی نور در سفر به سازمان ملل برای اثبات نورانی و الهی بودن رئيس دولت بود. اين شعبده در فضای سياسی ايران مورد قبول واقع نشد و احمدی نژاد بعدا آن را در مبارزات انتخاباتی دور دهم انکار کرد. تمسک به هالهی نور بر اين اساس صورت گرفت که حکومت خامنهای- احمدی نژاد پايگاه اجتماعی خود را نه شهر نشينان و تحصيل کردگان بلکه روستاييان و کم سوادان تلقی می کرد و تصور می شد که با تمسک به اين عوامل می توان مشروعيت بی قيد و شرط برای حکومت ايجاد کرد. با کاهش مشروعيت حکومت پس از انتخابات دهم بر ميزان شعبده بازیهای حکومت با تمسک به خواب و ورد و دعا افزوده شده است.
ابرقدرتی
يکی از مهم ترين شعبدههای حکومت تبديل ايران به ابر قدرت در دوران دولت احمدی نژاد با چند ورد و ذکر بوده است. بنا به اين تصور ايران بايد ميليون ها نفر را به خدمت می گرفته است: "امروزه بايد ميليونها نفر از مردم دنيا در خدمت ملت ايران باشند و اين اتفاق تا ۱۵ سال آينده روی میدهد." (اسفنديار رحيم مشايی، رئيس دفتر احمدی نژاد، الف، ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۹) رئيس دولت بواسطهی عرضهی همين حقهی شعبده بازانه است که مدعی مديريت جهانی است.
"ترين"
شعبدهی ديگر تبديل شدن ايران به امن ترين، آزاد ترين، دمکرات ترين، عادلانه ترين و سالم ترين کشور جهان بالاخص پس از انتخابات دهم رياست جمهوری است. دست الهی اين دولت يک شبه ايران را بر فراز همهی فهرستهای مقايسهای قرار داد. مشی شعبده بازی مقامات ايران خواندن عباراتی برای تغيير وضعيت است. آنها تنها با گفتن اين که ايران در همهی جهات بهترين است اين خواسته را محقق کردهاند. ديگر نياز چندانی به تلاش روزمره برای رقابت با ديگر کشورها نيست.
دعای باران
دعای باران احمدی نژاد در اروميه و بارش باران پس از آن برای نمايش دست الهی اين دولت پردهای گويا از اين دولت شعبده باز بود: "از نکات قابل توجه سفراين بود که احمدینژاد در پايان سخنان خود در جمع مردم اروميه در ورزشگاه تختی از آنها خواست برای بارش باران دعا کنند و خود نيز از خداوند متعال خواست که باران رحمت را بباراند که به محض اتمام سخنان رئيس جمهور باران در اروميه کم کم شروع به باريدن کرد و رفته رفته شدت آن نيز افزوده شد." (فارس نيوز، ۱۸ فروردين ۱۳۸۹) در جهانی که سازمانهای هواشناسی تحولات جوی را تا پنج روز با دقت بسيار زياد پيش بينی می کنند می توان با دو روش، بسياری از اين شعبدهها را به نمايش گذاشت: دريغ کردن اطلاعات هواشناسی از مردم و انحصار استفاده از اين اطلاعات در دست مقامات حکومتی.
ترس، زلزله و دعا
بحث از زلزله در تهران برای حکومت و روحانيت دو کارکرد دارد. کارکرد اول ترساندن مردم برای خالی کردن تهران و کاهش مشکلات امنيتی و سياسی شهر برای نيروهای امنيتی و اطلاعاتی است. ولی فقيه و دولت منصوب وی از آمدن دوبارهی ميليونها نفر به خيابانهای تهران در اعتراض به سياستهای حکومت واهمه دارند. تهران آن قدر بزرگ شده که ديگر نمی توان با شعبده بازی آن را کنترل کرد. تبديل تهران به ۲۲ يا ۱۱ فرمانداری (مديريت سياسی بحرانها) البته با شعبده بازی نمی خواند.
کارکرد دوم ترساندن مردم برای دعوت آنها به دينداری و عجز و لابه در برابر خدای فقهاست. از همين نگاه است که روحانيون حکومتی در مقام زلزله شناس به اظهار نظر در اين مورد پرداخته و بر اساس خواب و رويا و روايات به اظهار نظر در اين مورد می پردازند: "زلزله در تهران از نگاه روايات محتمل است اما زمان آن معلوم نيست. درزمانهای گذشته نيز بعضی بزرگان در عالم رويا و مکاشفه خبردارشدهاند که در تهران زلزله خواهد شد و در مکاشفه ديگری ديدند که حضرت زهرا دستهای مبارک خود را به طرف آسمان بالا برده و دعا میفرمايند که خدايا عذاب را ازمردم تهران بردار، زيرا اين مردم برای حسين من عزاداری میکنند." (خليل مبشر کاشانی، از مراجع نوظهور قم به روايت سايت های اقتدارگرا، الف، ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۹) کارکرد اين ترس آن است که مردم ايام فاطميه را جدی گرفته و به دعا بپردازند: "الان که در ايام فاطميه به سر میبريم، مردم عزاداری خود را عظيم تر از سابق انجام دهند، ان شاءالله اين احتمال برطرف خواهد شد. البته همان طور که اشاره شد امنيت تهران با دعای حضرت صديقه طاهره برقرار است و جای هيچگونه نگرانی نيست." (همانجا)
بنا به بافت و سياق فعاليت حرفهای شعبده بازی، مخاطبان اين سخنان حق ندارند بپرسند حضرت زهرا چگونه از تهران ۱۲ ميليونی و امکان وقوع زلزله در آن خبر داشته و اين اطلاعات را چگونه در اختيار اين مرجع شيعه قرار داده است.
از شامورتی زلزله برای مقابله با بی حجابی نيز استفاده می شود: "بانوانی که ظاهر مناسبی ندارند باعث گسترش زنا در جامعه میشوند که اين باعث افزايش زلزله است." (کاظم صديقی، ايلنا، ۲۷ فروردين ۱۳۸۹) مجموعه دروغهای احمدی نژاد در برابر دوربينهای برنامههای تلويزيونی و شبکههای خبری نيز شامورتی وی برای جو سازی به نفع حکومت نوين جمهوری اسلامی در عرصهی بين المللی است.
***
شعبده بازیهای حکومت با هدف کاهش يا توجيه بحرانهای ساختاری حکومت مثل بحران مشروعيت، کارآمدی و نفوذ انجام می شوند. شعبده بازی از اين جهت به بخشی ساختاری در حکومت نوين جمهوری اسلامی تبديل شده است. شعبدههای حکومت در جهت به حاشيه بردن فساد ساختاری سياسی و اقتصادی در حکومت و توجيه امتيازات و تبعيضهای حکومتی به کار گرفته می شوند. تبعيض و ناروا داری را تنها با شعبده بازی می توان به موضوعاتی پيش پا افتاده تبديل کرد و شهروندان را از تامل در آنها بازداشت.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
* دیدگاه های ارائه شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.
حکومت ولايت فقيه در کنار برگرفتن و به خود اختصاص دادن صفاتی مثل حکومت دروغ، تقلب، فساد، و ريا کاری، در دوران دولت احمدی نژاد حکومت شعبده نيز بوده است. شعبده بازی در دورهی دوم دولت احمدی نژاد به بخشی لاينفک از روش ادارهی جامعه تبديل شده است. حکومت شعبده چگونه حکومتی است؟ از چه تمهيداتی استفاده می کند؟ سياستها و رفتارهايش چگونه توجيه می شوند؟ رهبرانش به چه موضوعاتی اهميت می دهند؟
حجيت خواب
روحانيت شيعه به علت خود- حق- پنداری باوری نزديک به يقين به خوابها و احلام خود دارد. خود شيفتگی بيش از حد برخی از روحانيون باعث شده است که همهی خوابهای خود را "رويای صادقه" تلقی کنند و بر اساس آنها به تصميم گيری و جهت دهی به وفاداران به خود بپردازند. از اين خوابها در دوران انتخابات برای سوق دادن مردم به نامزد مورد نظر بسيار استفاده شده است. مجلس هفتم و دولت احمدی نژاد با اتکا به همين خواب ها مجلس و دولت امام زمانی معرفی شد.
استفاده از خواب در چالشهای سياسی در جمهوری اسلامی سابقهی ديرينه دارد. دبير شورای نگهبان، احمد جنتی در مورد پيروزی احمدی نژاد در انتخابات سال ۱۳۸۴ با بيان خاطره ای گفت: "چند روز پيش يکی از دوستان می گفت در زمان انتخابات در تاکسی از راننده پرسيدم به چه کسی رای می دهی. او گفت؛ نمی دانم، اما مادرم که چند سال پيش فوت کرده ديشب به خوابم آمده و گفت به احمدی نژاد رای بده." (سايت آفتاب، ۹ تير ۱۳۸۶) اما اين امر در دوران احمدی نژاد و بالاخص پس از انتخابات دهم شدت گرفته است.
با همين حجيت خواب است که برای ولی فقيه مشروعيت دست و پا می شود: "منبع موثقی از آيتالله بهجت نقل کردند که ايشان در خواب ديدند که حضرت امام زمان در مجلسی حضور داشتند، علمای بزرگ اسلام هم در خدمت آقا امام زمان بودند، آيتالله خامنهای وارد شدند و امام زمان جلوی پای ايشان تمام قد بلند شدند و برای ايشان جايی برای نشستن باز کردند." (کاظم صذيقی، تابناک، ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۹)
حجيت خواب در اين دوره آن چنان به حوزهی سياسی بر آمده است که سياستمدار عملگرايی مثل هاشمی رفسنجانی برای مقابله با مخالفان خود و اشاره به خمينی زدايی، به خواب متمسک می شود. او با ذکر اين که خمينی را نه در قيد حيات بلکه در حالت ممات در خواب ديده که از وضعيت موجود اظهار نگرانی می کند نگرانی خود را انتقال می دهد: "در ماه رمضان امسال معمولاً خواب امام را بعد از هنگام سحر، گاهی در حال سخنرانی، درس يا مانند وقتی به محضرشان میرسيديم، مشاهده میکردم و گاهی هم با علم به اينکه ايشان در حيات نيستند خوابشان را میديدم که اين حالت دوم خيلی برايم تازگی دارد و در اين ماه زياد اتفاق افتاد. ... در خواب يک بار به امام عرض کردم که ما برعهد خودمان هستيم و با همه توان ميراث شما را ادامه می دهيم و در حفاظت از آن تلاش کرده و کوتاهی نمیکنيم که ايشان فرمودند: من اين را میدانم و گاهی نگران و گاهی ديگر خوشحال میشوم." (ايلنا، ۲۵/۶/۸۹)
معجزهی هزاره
شعبدههای دولت احمدی نژاد که از همه جهت مورد حمايت ولی فقيه قرار داشته با اعلام رئيس آن به عنوان معجزهی هزاره آغاز شد. کسانی که يک فرد را معجزهی يک قرن تصور می کنند اولا بايد تصويری روشن از تحولات آن هزاره داشته باشند (غيب بين باشند) و ثانيا فردی متصل به غيب را در مقام تحقق واقعی اين معجزه عرضه کنند و ثالثا در او قدرت تغيير جهت تحولات جهانی (مثل بمباران اتمی اسرائيل و نابودی بخش قابل توجهی از جمعيت کشور در اقدامات تلافی جويانه يا تقلب بالای ده ميليونی در آرا) را ببينند. معجزهی هزاره سوم نشان داده که ظرفيت چنين اموری را دارد.
معجزههای ديگر حکومت جمهوری اسلامی مثل تغيير عقايد افراد پس از مدت کوتاهی بازداشت و اعتراف به خواستههای حکومت به هزارهی قبل تعلق داشت و طبعا دولت احمدی نژاد نمی تواند آنها را به نام خود به ثبت برساند. معجزهی هزارهی سوم بايد طبعا همان موسس مديريت جهانی و شکست دهندهی قدرت کشورهای غربی باشد.
هالهی نور
اولين شعبده بازی دولت احمدی نژاد رو کردن هالهی نور در سفر به سازمان ملل برای اثبات نورانی و الهی بودن رئيس دولت بود. اين شعبده در فضای سياسی ايران مورد قبول واقع نشد و احمدی نژاد بعدا آن را در مبارزات انتخاباتی دور دهم انکار کرد. تمسک به هالهی نور بر اين اساس صورت گرفت که حکومت خامنهای- احمدی نژاد پايگاه اجتماعی خود را نه شهر نشينان و تحصيل کردگان بلکه روستاييان و کم سوادان تلقی می کرد و تصور می شد که با تمسک به اين عوامل می توان مشروعيت بی قيد و شرط برای حکومت ايجاد کرد. با کاهش مشروعيت حکومت پس از انتخابات دهم بر ميزان شعبده بازیهای حکومت با تمسک به خواب و ورد و دعا افزوده شده است.
ابرقدرتی
يکی از مهم ترين شعبدههای حکومت تبديل ايران به ابر قدرت در دوران دولت احمدی نژاد با چند ورد و ذکر بوده است. بنا به اين تصور ايران بايد ميليون ها نفر را به خدمت می گرفته است: "امروزه بايد ميليونها نفر از مردم دنيا در خدمت ملت ايران باشند و اين اتفاق تا ۱۵ سال آينده روی میدهد." (اسفنديار رحيم مشايی، رئيس دفتر احمدی نژاد، الف، ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۹) رئيس دولت بواسطهی عرضهی همين حقهی شعبده بازانه است که مدعی مديريت جهانی است.
"ترين"
شعبدهی ديگر تبديل شدن ايران به امن ترين، آزاد ترين، دمکرات ترين، عادلانه ترين و سالم ترين کشور جهان بالاخص پس از انتخابات دهم رياست جمهوری است. دست الهی اين دولت يک شبه ايران را بر فراز همهی فهرستهای مقايسهای قرار داد. مشی شعبده بازی مقامات ايران خواندن عباراتی برای تغيير وضعيت است. آنها تنها با گفتن اين که ايران در همهی جهات بهترين است اين خواسته را محقق کردهاند. ديگر نياز چندانی به تلاش روزمره برای رقابت با ديگر کشورها نيست.
دعای باران
دعای باران احمدی نژاد در اروميه و بارش باران پس از آن برای نمايش دست الهی اين دولت پردهای گويا از اين دولت شعبده باز بود: "از نکات قابل توجه سفراين بود که احمدینژاد در پايان سخنان خود در جمع مردم اروميه در ورزشگاه تختی از آنها خواست برای بارش باران دعا کنند و خود نيز از خداوند متعال خواست که باران رحمت را بباراند که به محض اتمام سخنان رئيس جمهور باران در اروميه کم کم شروع به باريدن کرد و رفته رفته شدت آن نيز افزوده شد." (فارس نيوز، ۱۸ فروردين ۱۳۸۹) در جهانی که سازمانهای هواشناسی تحولات جوی را تا پنج روز با دقت بسيار زياد پيش بينی می کنند می توان با دو روش، بسياری از اين شعبدهها را به نمايش گذاشت: دريغ کردن اطلاعات هواشناسی از مردم و انحصار استفاده از اين اطلاعات در دست مقامات حکومتی.
ترس، زلزله و دعا
بحث از زلزله در تهران برای حکومت و روحانيت دو کارکرد دارد. کارکرد اول ترساندن مردم برای خالی کردن تهران و کاهش مشکلات امنيتی و سياسی شهر برای نيروهای امنيتی و اطلاعاتی است. ولی فقيه و دولت منصوب وی از آمدن دوبارهی ميليونها نفر به خيابانهای تهران در اعتراض به سياستهای حکومت واهمه دارند. تهران آن قدر بزرگ شده که ديگر نمی توان با شعبده بازی آن را کنترل کرد. تبديل تهران به ۲۲ يا ۱۱ فرمانداری (مديريت سياسی بحرانها) البته با شعبده بازی نمی خواند.
کارکرد دوم ترساندن مردم برای دعوت آنها به دينداری و عجز و لابه در برابر خدای فقهاست. از همين نگاه است که روحانيون حکومتی در مقام زلزله شناس به اظهار نظر در اين مورد پرداخته و بر اساس خواب و رويا و روايات به اظهار نظر در اين مورد می پردازند: "زلزله در تهران از نگاه روايات محتمل است اما زمان آن معلوم نيست. درزمانهای گذشته نيز بعضی بزرگان در عالم رويا و مکاشفه خبردارشدهاند که در تهران زلزله خواهد شد و در مکاشفه ديگری ديدند که حضرت زهرا دستهای مبارک خود را به طرف آسمان بالا برده و دعا میفرمايند که خدايا عذاب را ازمردم تهران بردار، زيرا اين مردم برای حسين من عزاداری میکنند." (خليل مبشر کاشانی، از مراجع نوظهور قم به روايت سايت های اقتدارگرا، الف، ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۹) کارکرد اين ترس آن است که مردم ايام فاطميه را جدی گرفته و به دعا بپردازند: "الان که در ايام فاطميه به سر میبريم، مردم عزاداری خود را عظيم تر از سابق انجام دهند، ان شاءالله اين احتمال برطرف خواهد شد. البته همان طور که اشاره شد امنيت تهران با دعای حضرت صديقه طاهره برقرار است و جای هيچگونه نگرانی نيست." (همانجا)
بنا به بافت و سياق فعاليت حرفهای شعبده بازی، مخاطبان اين سخنان حق ندارند بپرسند حضرت زهرا چگونه از تهران ۱۲ ميليونی و امکان وقوع زلزله در آن خبر داشته و اين اطلاعات را چگونه در اختيار اين مرجع شيعه قرار داده است.
از شامورتی زلزله برای مقابله با بی حجابی نيز استفاده می شود: "بانوانی که ظاهر مناسبی ندارند باعث گسترش زنا در جامعه میشوند که اين باعث افزايش زلزله است." (کاظم صديقی، ايلنا، ۲۷ فروردين ۱۳۸۹) مجموعه دروغهای احمدی نژاد در برابر دوربينهای برنامههای تلويزيونی و شبکههای خبری نيز شامورتی وی برای جو سازی به نفع حکومت نوين جمهوری اسلامی در عرصهی بين المللی است.
***
شعبده بازیهای حکومت با هدف کاهش يا توجيه بحرانهای ساختاری حکومت مثل بحران مشروعيت، کارآمدی و نفوذ انجام می شوند. شعبده بازی از اين جهت به بخشی ساختاری در حکومت نوين جمهوری اسلامی تبديل شده است. شعبدههای حکومت در جهت به حاشيه بردن فساد ساختاری سياسی و اقتصادی در حکومت و توجيه امتيازات و تبعيضهای حکومتی به کار گرفته می شوند. تبعيض و ناروا داری را تنها با شعبده بازی می توان به موضوعاتی پيش پا افتاده تبديل کرد و شهروندان را از تامل در آنها بازداشت.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
* دیدگاه های ارائه شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.