«می خواستم همسرم تنبیه شود، نه سنگسار»

دادگاهی در جمهوری اسلامی برای دو خواهر به نام های زهره و آذر کبيری نيت که هم اکنون به اتهام «زنا» در زندان رجايی شهر کرج به سرمی برند، حکم سنگسار صادر کرده است.

دادگاهی در جمهوری اسلامی برای دو خواهر به نام های زهره و آذر کبيری نيت که هم اکنون به اتهام «زنا» در زندان رجايی شهر کرج به سرمی برند، حکم سنگسار صادر کرده است.


صدور حکم سنگسار برای اين دو خواهر در حالی صورت گرفته که آنها پيشتر از سوی دادگاهی ديگر به شلاق و حبس تعزيری محکوم شده بودند.


حقوقدانان معتقدند رسيدگی به جرمی واحد در دو دادگاه خلاف قانون است. همچنين صدور حکم سنگسار برای اين دو خواهر در برخی روزنامه ها و سایت های خبری جهان همچون ديلی تلگراف و استرالين نيز بازتاب داشته است.


  • من فکر نمی کردم که مسئله به اين حکم منجر شود. من نه از قانون سر در می آوردم و نه از حکمی که صادر می شود، کسی هم به من اطلاع نداد که حکم نهايی سنگسار است. من فقط برای تنبيه همسرم و اينکه به اشتباه خود پی ببرد، اين کار را کردم.
نادر عباسی، همسر زهره کبيری در گفت و گو با راديو فردا

به گفته مدافعان حقوق بشر، صدور و در مواردی، اجرای احکام نادری همچون سنگسار، قطع عضو و پرتاب از بلندی، طی دو سال اخير شدت يافته است. مدافعان حقوق بشر، اين احکام را نقض جدی حقوق بشر می دانند.


نادر عباسی همسر زهره کبيری نيت، که خود، شاکی اوليه پرونده همسرش بوده، در گفت و گویی با رادیو فردا می گوید که از شکایت خود پشيمان است.


چرا به همسرتان مشکوک شدید؟


ما به دليل اختلافاتی که با هم داشتيم، مدتی از هم دور بوديم و من هر چند وقت، برای ديدن فرزندم و يا دادن اجاره خانه به منزل خودم يا پدر همسرم می رفتم.


تا اينکه بعضی از همسايه ها با من تماس گرفتند و گفتند که رفت و آمد غريبه ها و خانواده همسرم به منزلمان زياد است و من مجبور شدم بروم و از نزديک تحقيق کنم و ببينم موضوع چيست.


در حکمی که دادگاه جمهوری اسلامی صادر کرده، به فيلمی استناد شده که خود شما تهيه کرده ايد. آقای صولتی، وکيل همسر شما اين فيلم را نديده است، ولی بر اساس شنيده های خود می گويد اين فيلم در بر گيرنده اين موضوع نيست که همسر شما رابطه جنسی خارج از محدوده زناشويی داشته است. چگونه به فکر تهيه اين فيلم افتاديد؟


من بر اساس گفته همسايه ها به اين مسئله مشکوک شدم و می خواستم ببينم واقعيت چيست، زيرا در ابتدا به همسر خودم شک نداشتم و فکر کردم اگر اين مسئله از سوی خانواده همسرم ايجاد شده، از آمد و رفت آنها به منزلم جلوگيری کنم.


بنابراين مجبور شدم چند روزی موضوع را پيگيری کنم و چون نمی توانستم خودم به داخل منزل بروم و يا کسی را بفرستم، تنها راهی که به نظرم رسيد اين بود که يک دوربين را مخفيانه داخل کانال کولر جاسازی کنم و خودم از داخل انباری به تماشا بنشينم.


به اين صورت بود که موضوع برايم روشن شد وسپس من اين فيلم را تحويل دولت دادم.


در اين فيلم شاهد چه چيزی بوديد که منجر به شکايت از همسرتان شد؟


صحنه هايی ديدم که مجبور شدم اقدام کنم. وقتی اين فيلم را به دولت تحويل دادم آنها گفتند اين فيلم مستند است و از من پرسيدند آيا می خواهم که آنها دستگير شوند؟ من گفتم بله، دستگير و اگر لازم است تنبيه شوند.


آقای عباسی شما مي دانيد که دادگاه بدوی حکم ۹۹ ضربه شلاق و زندان را برای همسرتان صادر کرد، اما پس از يک سال اين پرونده به دادگاه کيفری استان تهران منتقل شد و حکم جديد سنگسار صادر شده است. آيا شما فکر می کرديد که سرانجام کاری که در پيش گرفتيد به بازی مرگ و زندگی منجر شود؟


«ناراحتی من از اين است که چرا با دست خودم اين فيلم را به دولت دادم که حالا آنها بگويند ديگر مسئله از دست من خارج است.»
نادر عباسی، همسر زهره کبیری نیت و شاکی اولیه پرونده

نه، من فکر نمی کردم که مسئله به اين حکم منجر شود. من نه از قانون سر در می آوردم و نه از حکمی که صادر می شود، کسی هم به من اطلاع نداد که حکم نهايی سنگسار است. من فقط برای تنبيه همسرم و اينکه به اشتباه خود پی ببرد، اين کار را کردم.


من می خواستم پس ازاين تنبيه، همسرم به سر خانه و زندگی اش برگردد و برای فرزندم مادر باشد. اکنون نيز اطلاع دارم که داخل زندان به اشتباه خود پی برده و نماز می خواند.


پس از اين حکم من کاملا گيج شده ام و به ناراحتی های قبلی ام اضافه شده است، نمی دانم چه بگويم و چکار کنم.


اين مسئله بر روی فکر و ذهن فرزندم در آينده تاثير خواهد گذاشت و وقتی بزرگ شود خواهد پرسيد که چرا چنين حکمی برای مادرش اجرا شده است، زيرا اگر مادری اشتباه کند، آن هم برای اولين بار، بايد تنبيه شود نه سنگسار.


ناراحتی من از اين است که چرا با دست خودم اين فيلم را به دولت دادم که حالا آنها بگويند ديگر مسئله از دست من خارج است. من با قضات هم صحبت کردم و گفتم اگر من اين فيلم را به شما نمی دادم هرگز خبردار نمی شديد.


من معتقدم کسی که برای اولين بار اشتباه کرده و به اشتباه خود نيز پی برده و پشيمان شده بايد بخشيده شود. من و فرزندم می خواهيم که دولت حکم بخشش همسرم را صادر کند تا بيش از اين با زندگی و آبروی ما بازی نشود.